روایت تن هایی که تنها مانده اند
به بهانه ی انتشار ناتنی، رمانی از مهدی خلجی


اکبر کرمی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۹ مرداد ۱٣٨٣ -  ۹ اوت ۲۰۰۴


به تازگی رمانی به نام ناتنی از سوی انتشارات گردون در برلین به چاپ رسیده است.
در این رمان راوی، با چیره دستی و درایت - در خور یک اثر هنری ماندگار - بر زخم های کهنه ای انگشت می گذارد و ما را به شنیدن صداهایی مهمان می کند که از دیرباز جامعه ی ایرانی در شنیدن آن ها دچار پیرگوشی است، یا شاید خود را به ناشنوایی زده است.
ناتنی اعتر اضی است آگاهانه و هنرمندانه به فراموشی تن و غفلت از الهه ی آفرینش یعنی زن.
در این اثر درخشان، سرنوشت مرد و زن، در تن، یگانه می شود و از همین جاست که درد نیمه گم شده جامعه، یعنی زن، در عمق تن احساس می گردد، زبانه می کشد و فریاد می شود.
بیچاره مادرانمان سال ها پیش از تولد ما مرده بودند
و ما هیچ یک فریادشان را حتی در دهلیزهای زایمان به خاطر نداریم
ما در سکوت متولد شدیم.
بی شک همه ی کسانی که با مسایل ایران آشنا هستند، می پذیرند که مساله ی سکس در ایران در یک منطقه ی فوق ممنوعه قرار گرفته است. محوری ترین مفهوم جامعه ی ما می تواند باعنوان دلایل خدا شناسی از طرف میرچاالیاده به نقد کشیده شده و به این وسیله بر تمامی براهین خداشناسی موجود در ادیان سامی – که بر حوزه های دینی ما نیز حاکم است- مهر باطل گذاشته شود، اما عرصه ی مربوط به سکس با کمترین امکان برای تحقیق، تالیف، ترجمه و آمار روبرو است. این در حالیست که گفت و گو در مورد سکس شاید اصلی ترین موضوع گفت و گوهای غیر رسمی و دوستانه باشد. با وجود آن که حاکمیت، به اشتباه سرنوشت خود را به سرنوشت مساله سکس در ایران گره زده است، اما نباید فراموش کرد که در شکل گیری این منطقه ی ممنوعه همه ی ما مقصریم، چرا که همه ی ما به گونه ای از اضطراب جنسی رنج می بریم.
اگر بپذیریم یکی از سرفصل های اصلی مدرنیته و حتی پسا مدرنیته، فروید و دیدگاه های او در زمینه ی سکس است، که در کنار غول هایی چون نیچه، داروین، مارکس و انیشتین به خاطره ی سنت قلم پایان نهاد، بی شک می پذیریم که عبور از بحران دوگانه ی سنت و مدرنیته در ایران نیز بدون پرداختن دقیق، عمیق و همه جانبه به سکس و شکل دهی یک گفتمان غنی، علمی و کارشناسانه پیرامون آن در جهت باز کردن پیچ و تاب های مسایل مربوط به سکس، هم در سطح ناخودآگاه قومی و هم در سطح ناخودآگاه فردی، ممکن نخواهد بود.
پیشبرد توسعه، استقرار دمکراسی و نهادینه شدن حقوق بشر در ایران امروز در گرو باز شدن این پیچ و تاب هاست. پیچ و تاب های کشنده ای که نویسنده ی شجاع ناتنی با ستایش از تن در پی عریانی آن هاست. ما به این عریانی و شفافیت سخت محتاجیم و بدون آن ها توسعه رویایی دست نایافتنی باقی خواهد ماند و برای بیدار شدن از خواب سنگین سنت به رمان های از جنس ناتنی و نویسندگانی از جنس مهدی خلجی محتاج تر.
نا تنی عصیانی است بر حجم ویرانی و اندوه در شهرها و سهم خشونت و تحقیر بر سفره ها. لابد نباید همه منتظر بمانیم تا قطره قطره آب شویم و هیچ شویم.
لابد باید یکی فریاد بزند. یکی یکی فریاد بزنیم تا همه از خواب برخیزیم، همه اعتراف کنیم، نقاب از چهره برگیریم، پرده ها پاره کنیم و عریان شویم.
مثل ماهی ها در آب، مثل فواد در ناتنی و مثل همه ی ما در مستی و خواب.
لابد من انسانم، من تن دارم، من تنم.
ناتنی، عین خود زندگی، پیش از آن که فکر کنی تمام می شود.
بر توهم همه یا هیچ گرفتار نیست.
واقعیت شبکه ای بودن زندگی را عریان می کند. سرش را زیر برف نکرده است.
در بالماسکه ی جمعی ما ایرانی ها شریک نمی شود.
بر عمق خشونت سانسور در روابط اجتماعی و خانوادگی اشاره دارد.
سندرم کروئون را از خانه جستجو می کند و بند ناف توتالیتاریسم را تا ضمیر ناخودآگاه فردی ما پی می گیرد.
ناتنی رمانی خواندنی است که هیچگاه تمام نمی شود.
ناتنی در تن های ما و در تنهایی ما ادامه دارد.
ناتنی روایت تن هایی است که جامعه تنها گذاشته است.
۱۲/۵/۸۳