نتایج فاجعه بار حمله نظامی به ایران
گفتگوی سایت تلاش با حسن شریعتمداری



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۴ مهر ۱٣٨۶ -  ۲۶ سپتامبر ۲۰۰۷


تلاش ـ در آستانه نشست مجدد ۵ کشورعضو دائمی شورای امنیت و آلمان در واشنگتن و برای تصمیم گیری در مورد قطعنامه چهارم، نسبت به باز بودن همه گونه برخورد با جمهوری اسلامی، در صورت عدم توقف برنامه اتمی و بویژه غنی سازی اورانیوم توسط این رژیم، تکیه و مجدداً هشدارهائی در خصوص حمله نظامی داده شد. آیا تهدید به حمله نظامی به ایران را باید جدی گرفت و یا این که به قول روسها این تهدیدها بخشی از یک بازی روانی و به منظور به زانو درآوردن رژیم در پذیرش شرایط کشورهای غربی است؟

شریعتمداری ـ قطعنامه های شورای امنیت توقف روند غنی سازی را برای جمهوری اسلامی الزامی ساخته است. سرپیچی از این الزام بین المللی می تواند باعث شود که قطعنامه یا قطعنامه های بعدی با استناد به اصل ۴۷ استفاده از زور را برای اجرای تصمیمات قطعنامه ها تصویب کنند. در این صورت دیگر جایی برای سخنی که روسها می گویند نخواهد ماند. هرچند اکنون نیز تحریمهای بین المللی اثری واقعی و تعیین کننده در عدم سرمایه گذاری در ایران، فلج شدن سیستم بانکی و افزایش تورم و کاهش اشتغال دارند و این همه را نمی توان صرفا یک جنگ روانی دانست. مطلب بسیار جدیست منتها روسها جزء برندگان بازی موجود هستند و از ادامه ی آن ضرری نمی کنند و باین جهت ایران را تشویق به وقت گذرانی می کنند.

تلاش ـ پافشاری در پیگیری پروژه اتمی، تحریکات و ایجاد تنش در منطقه و دامن زدن به بحران عراق از یکسو و رفتار خشونت بار و سرکوب در داخل توسط جمهوری اسلامی، زمینه مناسبی در افکار عمومی برای پذیرش حمله نظامی به ایران به عنوان «تنها گزینه» حل مشکل نظام دینی را فراهم می آورد. جایگاه عکس العمل ایرانیان در برابر این خطر احتمالی، کجاست؟ به عبارت دیگر آیا مخالفت یا موافقت ایرانیان ـ از نظر ایجاد پایه مشروعیت برای این حمله یا عکس آن ـ می تواند، بر ممانعت و یا تشویق آن تأثیرگذار باشد؟

شریعتمداری ـ در اینکه افکار عمومی ایرانیان همواره تاثیر مهمی خواهد داشت نمی توان تردید نمود ولی در محیط متشنج و آماده به هرگونه اقدام در صحنه بین المللی صرف افکار عمومی تاثیرش محدود است مگر تبدیل به یک اقدام ملی در جهت احیاء منافع ملی ایران شود. منافعی که بطور آشکاری با اهدافی که نظام جمهوری اسلامی تعقیب می کند در تضاد است . این اقدام در سطح ملی می تواند اشکال مختلفی داشته باشد. ولی در صورتی کارساز است که بتواند به جهانیان نشان دهد که ملت ایران خواستی غیر از خواست نظام حاکم دارد و در صدد است این خواست را علیرغم نظام موجود به کرسی بنشاند.

تلاش ـ در شرایط کنونی کشور پیامدهای یک حمله نظامی برای ما چه خواهد بود؟ آیا در اوضاع کنونی که صدمات بسیاری بر پیکر کشور وارد شده و شکنندگی آن از هرسو آشکار است، آیا ایران تاب چنین حمله ای را خواهد آورد؟

شریعتمداری ـ مسلماً حمله ی نظامی به ایران برای ما ایرانیان نتایجی فاجعه بار خواهد داشت و حتی نمی توان از سرایت آتش جنگ به منطقه خاطر جمع بود. احتمال گسترش درگیری به کل منطقه وجود دارد. احتمال حمله ی نظامی با سناریوهای مختلف یک احتمال جدی است و آنرا نباید شوخی گرفت. اگر حمله ی محدود به تاسیسات نظامی شود شاید همان سناریوی دلخواه سران حکومت جمهوری اسلامی باشد زیرا آنرا به نفع خود می دانند و امید دارند که در صورت چنین حملاتی با اقدامات تلافی جویانه مقاومت کرده و خود را قهرمان جهان اسلام نمایند. آنها حتی به این می اندیشند که چگونه در صورت اشغال ایران مانند باقیماندگان بعث و یا القاعده مقاومت نمایند و با جنگهای نا منظم و عملیات تخریبی آمریکا را در منطقه فلج کنند. آنها به چیزی که کمتر می اندیشند ایران و جلوگیری از ویرانی آنست.

تلاش ـ در نوع برخورد به خطر حمله نظامی به ایران، شاهدیم که در میان مخالفین حکومت اسلامی شکاف عمیقی وجود دارد. گروههائی علناً این حمله را تشویق کرده و حتا برخی به آمریکائیان نیز رهنمود می دهند که از کدام نوع بمب ها استفاده کنند، یا بمب های خود را در کدام منطقه ایران و بر سر کدام نیروی نظامی خالی کنند! عده ای نیز زیرلبی همرأئی خود را با حمله به ایران نشان می دهند و توجیه شان نیز این است که اگر حمله صورت گیرد، تنها بر علیه حکومت اسلامی خواهد بود. در درجه نخست بفرمائید نظر شما در باره چنین توجیهاتی در باره حمله نظامی به ایران چیست و روی چه کسانی تأثیر خواهد داشت؟ آیا مخالفت و مبارزه پیگیر ما با حکومت اسلامی، می تواند مجوزی در همرائی و تأئید سرنگونی رژیم با حمله و تجاوز کشورهای بیگانه، باشد؟

شریعتمداری ـ نیروهای سیاسی معتقد به دمکراسی اغلب نیروهای صلح طلب و مخالف جنگ اند. نیروهای سیاسی دیگری وجود دارند که با عدم توجه به نیروی اصیل مردم ایران و فاصله گرفتن از آنان و منافع ملی ایران دشمنی با جمهوری اسلامی را با خصومت با منافع ملی و در نتیجه مردم ایران اشتباه می گیرند قضاوت بسیاری از فعالین سیاسی این است که در صورت بروز جنگ مقصر اصلی وقوع جنگ سیاستهای غیر واقع بینانه و جنگ طلبانه جمهوری اسلامی است ولی این قضاوت نمی تواند مجوزی بر تائید حمله به ایران شود که خواه ناخواه باعث نابودی ایران خواهد شد. البته به هیچ وجه ضروری نیست که به آن طرف افراط درغلطیم و مواضعی اتخاذ کنیم که نتیجه آن تشویق جمهوری اسلامی به مقاومت و جاه طلبی و خاطر جمع شدن او از همراهی و پشتیبانی افکار عمومی باشد. هنوز امید بسیاریست که بتوان خطرجنگ را مهار کرد. باید اقدام نمود. این اقدامات را می توان در دو سو شکل داد یکی فشار به حاکمیت ایران و اجبار به تمکین به قطعنامه های مصوب سازمان ملل و دیگری اقدامات بین المللی در جهت جلوگیری از جنگ از طریق ارسال هیأت های نمایندگی از طرف اپوزیسیون ایران به سازمان ملل، کشورهای منطقه و کشورهای غربی و آمریکا و نشان دادن این مهم که ملت ایران هدفی جز زندگی مسالمت آمیز و صلح جویانه با غرب و کشورهای منطقه ندارد. ولی هنوز نوع جنگ و شروع کننده ی آن و مقصر واقعی معلوم نیست تا جبهه ما معلوم باشد. ما که اهل جنگ نیستیم حداکثر اظهار نظر و اقدام سیاسی است که می توان آنرا بموقعی معقول و مناسب واگذار کرد و موضعی متناسب با حادثه داشت. بهرصورت بسیار سخت است که بتوان تناسبی بین منافع ملی و جاه طلبی های این نظام برقرار کرد و در نهایت در کنارش ایستاد. جای ما در کنار ملت ایران است باید دید او کجا خواهد ایستاد. شاید مجبور شود در دو جبهه همزمان بجنگد. وضعیت فوق العاده دشوار است باید گشوده و سنجیده عمل کرد.

تلاش ـ ایستادگی بر سر منافع ملی و تلاش در حفظ و بقای ایران همواره از اجزای اصلی نظرات و سیاستهای شما بوده است. منافعی که در این سه دهه حکومت اسلامی بارها و بارها لگدکوب سیاستهای آن شده است. بخش بزرگی از نیروهای مخالف، در این باور که بقا ی رژیم و ادامه سیاستهای آن امنیت و هستی کشور را بیشتر به سمت خطر نابودی سوق می دهد، اتفاق نظر دارند. شما در مصاحبه ائی که یکشنبه پیش با رادیو صدای ایران داشتید، در این زمینه اعلام داشتید؛ باید به هر شکلی شده تلاش کنیم تا چنین «تراژدی» ـ یعنی حمله نظامی ـ برای کشورمان رخ ندهد. از نظر شما تفکیک میان منافع ملی و جمهوری اسلامی در لحظه وقوع حمله و درگیر شدن جنگ، بسیار سخت خواهد بود. بنابراین وقوع جنگ و بقا جمهوری اسلامی هردو نافی منافع ملی ماست. لطفاً بفرمائید در این وضعیت بغرنج و در میان این دو جبهه چگونه می توان پاسدار منافع ملی بو؟

شریعتمداری ـ ادامه جمهوری اسلامی در جهت باروری منافع ملی ایران نیست ولی بهیچ وجه قابل قیاس با ضربه یی که اشغال خارجی و جنگ به ایران خواهد زد نمی باشد. این یک قیاس کودکانه و ساده انگارانه است. هیچ مصیبتی بالاتر از جنگ نیست و هیچ فاجعه یی در ردیف از بین رفتن ثروت، زندگی و امنیت مردم در اثر جنگ نمی باشد.

تلاش ـ از دلایل اصلی صفبندی بین المللی بر علیه حکومت اسلامی تلاشهای هسته ایست. اما عده ئی ـ نه تنها حکومتگران بلکه جریانهائی در درون صفوف اپوزیسیون ـ می گویند؛ اگر جمهوری اسلامی دارای سلاح هسته ای شود، موضوع حمله نظامی منتفی خواهد بود. نمونه کره شمالی الگوی آنهاست. آنها حتا بعضاً فراتر از این رفته و می گویند درآمدن ایران در جرگه کشورهای اتمی در خدمت منافع ملی ماست. نظر شما در این زمینه چیست؟

شریعتمداری ـ خطر جنگ موقعی واقعی می شود که ایران در فاصله نزدیک به دستیابی به سلاح اتمی باشد جمهوری اسلامی نظامی نیست که جهان تسلیح آنرا به سلاح اتمی تحمل کند. این ریسک بزرگی است که حتی جمهوری اسلامی با ترس و لرز به آن نزدیک می شود زیرا خود بهای آنرا می داند. برخلاف تصور ساده اندیشانه مجهز شدن جمهوری اسلامی به سلاح اتمی (حتی اگر امکان آنرا پیدا کند) باعث ارتقاء سطح رقابت تسلیحاتی در منطقه می شود و بلافاصله بسیاری از کشورهای کوچک و بزرگ منطقه دارای سلاح اتمی خواهند شد. حتی تصور خاورمیانه بحران زا این بار در حالت رقابت تسلیحاتی در سطح اتمی برای صلح و امنیت جهان تصوری وحشت آور است و بیش از همه خطرات بزرگی متوجه منافع ملی ما خواهد نمود.

تلاش ـ در یکی از مصاحبه های ما با شما در مورد همبستگی وهمکاری در میان نیروهای اپوزیسیون، شما وضعیت این نیروها را از نظر پایگاه اجتماعی و نتیجه اتحاد میانشان و تأثیر آن را با عملیات بعلاوه و منهای صفر مقایسه کردید که حاصل آن طبعاً صفر خواهد بود. آیا در اینجا و در برابر خطر عینیت یافتن آن «تراژدی» نیز همین نظر را دارید؟ در باره بخش گسترده تری از نیروهای اپوزیسیون که هم با حکومت اسلامی در ستیز است و هم مخالف هرگونه حمله نظامی به کشور، امروز چه راهکاری را پیشنهاد می کنید، تا فردا در لحظه وقوع جنگ این نیرو در برابر انتخابهای ناگزیر و اجباری قرار نگیرد؟   

شریعتمداری ـ در این مورد نظرات خود را مفصلا در مصاحبه های متعددی بیان داشته ام چیز جدیدی ندارم که برآن بیافزایم. تنها نیروهای صلح طلب می توانند با اعزام هیأت مشترکی به سازمان ملل و کشورهای بزرگ خطرات جنگ را یادآور شده و آمریکا و غرب را از این کار بازدارند.