احمدی نژاد یا آقای بالینجر، مسئله این است!


حسین میرمبینی


• مسئله احمدی نژاد و «جمهوری اسلامی» مسئله ی فقط ما نیست بلکه مشکلی است بغرنج که بیشتر جهان متمدن امروز درگیر آن است. طبیعی است که نوع مشکل ما ایرانیان با این مسئله با نوعی که جهان با آن روبروست است فرق دارد و به همین علت است که می بینیم هم اروپاییان و هم آمریکاییان کاری به مسئله ما ندارند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۶ مهر ۱٣٨۶ -  ۲٨ سپتامبر ۲۰۰۷


همانطور که اغلب می دانید و رسانه های خبری گزارش کردند، در جریان سخنرانی رئیس جمهور ایران در دانشگاه کلمبیا، آقای لی بالینجر رییس دانشگاه کلمبیا در سخنانی پیش از ایراد نطق احمدی نژاد از او به شدت انتقاد کرد و گفت: «آقای رییس جمهور، شما دارای تمامی نشانه های یک خرده دیکتاتور سنگدل هستید». او احمدی نژاد را متهم کرد که یا عمدا سخنان تحریک آمیز بر زبان می راند یا اینکه از دانش بی بهره است.
اظهارات تند رییس دانشگاه و برخورد احمدی نژاد با آن و همچنین پاسخهای او به سئوالات مطرح شده در دانشگاه کلمبیا، در محافل ایرانی و غربی به گونه های متفاوت تفسیر شده و بازتاب داشته است.
بسیاری از نویسندگان و تحلیلگران در این زمینه اظهارنظر کرده اند از جمله آقای عباس میلانی، مدیر ایرانی بخش مطالعات ایران در دانشگاه استنفورد آمریکا، که گفته است: «جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه کلمبیا شکست فاحش و تاسف باری برای هر دو طرف بود، آنها برای تماشاچیان متفاوتی سخن می گفتند. بخش بزرگی از قدرت آقای احمدی نژاد در دیگر نقاط «جهان اسلام» دقیقا از همین گونه برخوردها نشات می گیرد.»
به هرحال مشخص است که آقای بالینجر پای خود را از حد رئیس یک دانشگاه و مسئول مرکزی که از محمود احمدی نژاد بعنوان رئیس جمهور ایران دعوت بعمل آورده که در آن دانشگاه، مطالبی را بیان کند فراتر گذاشته که از میهمان سخنرانش بدینگونه استقبال می کند. اگر احمدی نژاد از قبل می دانست که رئیس دانشگاه کلمبیا قصد خراب کردن او را دارد شاید بهتر می توانست از آن شرایط به نفع خود و «جمهوری اسلامی» بهره ببرد و به جهانیان نشان دهد که رفتار حتا دانشگاهیان آمریکایی نسبت به ایرانیان تا چه اندازه تحقیرآمیز و توهین آمیز است. گرچه بازتاب آن همین نتیجه را در بر دارد و همانگونه که آقای میلانی نیز گفته نشان می دهد که حتا انسانی در حد آقای بالینجر قادر به دیدن این نکته نیست. این موضوع البته یکی از عمده ترین مشکلات ما در برابر مسئله "جمهوری اسلامی" است که بسیاری از انسانها قادر به دیدن آن نیستند و نمی توانند درک کنند که قواعد بازی با این جماعت فرق دارد و نباید در برخورد با آنها بگونه ای عمل کنند که آخر سر بدهکار هم بشوند.
آنچه اما من در این چند سطر قصد بیانش را دارم این است که تاکید کنم مسئله احمدی نژاد و «جمهوری اسلامی» مسئله ی فقط ما نیست بلکه مشکلی است بغرنج که بیشتر جهان متمدن امروز درگیر آن است. طبیعی است که نوع مشکل ما ایرانیان با این مسئله با نوعی که جهان با آن روبروست است فرق دارد و به همین علت است که می بینیم هم اروپاییان و هم آمریکاییان کاری به مسئله ما ندارند و آنها در این رابطه فقط نگران مسائل خودشان می باشند. مسئله امروز ما با "جمهوری اسلامی" مسئله فقدان آزادی و نداشتن حق انتخاب و تحمیل یکجانبه شیوه زندگانی و باور و تفکر است. درحالیکه مشکلات خارجیان با این دولت (یا هر دولتی چون ایشان مثل دولت سابق صدام حسین) مربوط می شود به مسائل اقتصادی خودشان و اینکه چگونه از منابع طبیعی دولتهای جابر و سرکوبگر به نفع خود بهره برداری کنند. از اینروست که من تاکید می کنم که اگر ما در ارتباط با حل این معضل درست اندیشه نکنیم و از راه اصولی با آن مواجه نشویم بویژه اگر بخواهیم حل آن را به عملکردهای کشورهای بزرگ بسپاریم آنگاه شاید لازم باشد که بیش از پیش روی به عرفان مولوی و "عالم بی خبری" بیآوریم که تحملمان را بیشتر سازیم که اگر در مجامع بین المللی به رئیس جمهور کشورمان توهین شود به روی مبارکمان نیآوریم. یا اگر "جمهوری اسلامی" در ماه های اخیر با بگیر و ببند و اعدام نفس همه را می برد دم فرو بندیم اما در عوض دم از عشق و سرمستی بزنیم!
اگر آقای لی بالینجر در آن سخنرانی – که از جهاتی حاوی نکات بسیار ارزنده ای بود- از توهین کردن به احمدی نژاد صرفنظر می کرد، آن گاه بازتاب سخنرانی اش موثرتر بود و می توانست آخوندها را از موضع حق به جانب بودن بیرون آورد و آنها را نزد جهانیان رسوا سازد. این همان کاری است که من فکر می کنم از میان همه ما ایرانیان و جهانیان امروز اکبر گنجی آن را به درستی درک کرده و آن را با سخنرانی هایش و نامه هایش به سازمان ملل و مراجع بین المللی دنبال می کند. ایکاش می شد ایرانیان دست از پراکندگی و طرح موضوعات بی حاصل بر می داشتند و قدر این بزرگ مرد کوچک اندام تاریخ معاصرمان را بهتر می شناختند. بر او از همینجا سلام می فرستم و برایش طول عمر و پیروزی و شادکامی آرزو دارم.