آقای زرافشان عزیز، اگر می توانستم به مریخ می رفتم


اسد مذنبی


• خیلی دلم می خواهد برگردم ایران و از روی همان اسکله در بندرعباس که رضاشاه سوار کشتی شد و به موریس رفت و پاتوق شنای دوران کودکی ما بچه های بندر بود یکبار دیگر شیرجه بزنم توی خلیج همیشه فارس تا از اوهام در بیایم چون هنوز هم خیال می کنم پدر نمرده و سرطان خواهر را نکشته و مادر فلج نشده و آرزوی دیدار مرا ندارد و بیش از سیصد نفر از دوستانم اعدام نشده اند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۶ آبان ۱٣٨۶ -  ۲٨ اکتبر ۲۰۰۷


درد دل شما را خواندم که درد خروار می آید و مثقال می رود. پول پول می آورد ودرد دل نیزهمچنین، پس گفتیم با شما درد دل کنیم تا غیر بقول سعدی درد احبا نمی برم باطبا چراکه از دل دوست برمی آید، دستی که حکیم می برد دیه ندارد.

زرافشان عزیز
اشاره ای به خارج از کشوری کرده اید صفتی که در فرهنگ لغات داخل از کفر ابلیس بدتر است و بنده بعنوان یکی از همین افراد درد دلی با شما دارم و البته از طرف خودم تا نگویند کاکای حاج محمد زمان است و بجای آقایش هم قسم می خورد.

۱
زمانی که من به ترکیه جیم شدم قاچاقچی بی انصاف به همه جا مسافر می پراند الا به مریخ و بقیه سیارات نازنین منظومه شمسی و گرنه ما راضی بودیم به مریخ برویم تا به دلیل داشتن این صفت خوشگل خارج از کشوری مثل آدم بدهکار روزی هزار بار احضاریه دریافت کنیم. در کل بخواهیم نگاه کنیم قضاوت داخل درباره خارج از کشوری مثل همان سیاستمداری است که دستش را باز می کرد و می گفت در مازندران شغال هست به این زردی و زردی را با باز کردن دستش نشان می داد حتی برخی ها در داخل گمان می کنند در خارج صبحانه را نیز، آبجو شیرین با نان و پنیر می خورند!

۲
حسن داخل از کشوری این است که هرگرفتاری دارد همانجاست اما خارج از کشوری هم باید غصه وطن اش را بخورد و هم نگران کشوری که درآن زندگی می کند باشد همین دوهفته قبل بود که ایرانی های تورنتو کلی حرص خوردند تا توانستند برای اولین باریک ایرانی را به مجلس بفرستند چون ریاست بی سیاست نتوان کرد!

٣
خارج از کشوری ها مدام متهم اند که سرنعل اسب قنبرعلی خان جنگ می کنند اما به محض اینکه در هزاران کیلومتر آنطرفتر رفسنجانی انتخابات را به رهبرمی بازد همه کاسه کوزه ها را بر سرهمین ها خرد می شود. کاسه را کاشی می شکند تاوانش را قمی می دهد. حتی پس از انتخاب رفسنجانی به ریاست خبرگان که با شیروخط صورت گرفت ، فتواصادر کردند که "از این پس حمله لات و لوت های طرفدار احمدی نژاد درداخل و خارج به رفسنجانی شروع خواهد شد" یعنی اگر من که اکنون چراغم سیلی خور باد شده و بعنوان یک اعدامی مجبور به فرار از ایران شده ام و سعادت ندارم تا بروم زیر عبای رفسنجانی و خامنه ای، فرقی نکرده ام اما جناب رفسنجانی چون در ایران مانده اند باید به بنده پز بدهند که ماشالله هزار ماشالله خیلی عوض شده اند و دیگر دستور نمی دهند حال آقای سحابی را بگیرند! هزار رقم خلاف کرده و می کنند اگر کسی ندید که فبها اگر هم دید هزار دلیل شرعی می آورند.
غلام دهان بی بی را بوسید خواجه بدید غلام گفت گربه روغن خورده بی بی دهان مرا می بوید

۴
گفته اید "دراینجا (خارج از کشور) یک جوری آدم بتدریج دچار توهم می شود، یعنی زندگی فرد در دنیایی از پندارهای غیرواقعی و واهی قرار می گیرد"
زرافشان عزیز بنظر من عجیب است که شما "هخا" را می بینید اما دکتر فیروز نادری را نمی بینید که سرنوشت مریخ را بدستش سپرده اند چرا می دانند که که اگر این حکومت چند سال دیگر بماند بر روی کره زمین جا برای شصت ملیون پناهنده ایرانی نخواهد بود. محض اطلاع شما عرض کنم که فقط در استان اونتاریوی کانادا به مرکزیت تورنتو ۲۵۰ استاد دانشگاه ایرانی تدریس می کنند و چندین هزار دانشجوی ایرانی مشول به تحصیلند ریاست انجمن قلم کانادا را بمدت دوسال بدست دکتر براهنی سپرده بودند و چند هزار پزشک و متخصص و محقق مشغول بکارند که یکی از آنان بنام پرفسور اعرابی جایزه جوانترین پروفسور کانادا را از آن خود کرده است. از آمریکا نمی گویم که فقط در ناسا چند هزار دانشمند ایرانی درآنجا مشغول بکارند. حالا خودتان قضاوت کنید که اگر اینها دچار توهم نبودند چی می شدند!
بعضی ها نیز براین عقیده اند که بهتر است آدم دچار توهم باشد تا برود زیرعبای رفسنجانی و خامنه ای چون سیر مردن بهتر از گرسنه زیستن.

۵
چگونه است که دکتر سروش که بنا به نوشته دکتر براهنی – شهروند کانادا شماره ۱۱۴۹ سوم آبان ۱٣٨۶- مسئول پاکسازی ایشان و بسیاری از اساتید دانشگاه تهران بوده و در زندان اوین هم به ایشان میگویند که شاکی شما دکتر سروش است و بدستور دکتر سروش تمام حق و حقوق ایشان را قطع می کنند، حالا می شوند تاج سر اصلاحات اما بسیاری از نیروها و تلاشگران خارج از کشوری که دست شان با حنای استبداد جمهوری اسلامی رنگی نشده باید مدام تو سری بخورد؟ کسانی که در راه آزادی وطن هست و نیست خود را از دست داده و مجبور به فرار گردیده اند بزعم مصاحبه کننده و شما فرقی نکرده اند اما رفسنجانی که بخاطر حکم دادگاه میکونوس در ایران مانده خیلی فرق کرده!؟ چون شب های چهارشنبه هم غش می کند. آدم خودش بگیرد هوادارش نمیرد، یکی ترکه به کف پایش می زدند داد می زد آخ پشتم!

۶
زرافشان عزیز
منهم خیلی دلم می خواهد برگردم ایران و دو سه روز که هیچ، دو سه سال هم زندان بروم اما بشرطی که مثل سعید امامی یکسره از اوین به حوض کوثر منتقل نشوم.
یکی برادر مرده اش را جهت دفن به قبرستان برد گورکن مرده را گذاشت داخل قبری که نزدیک چاهی کنده بود و تا مرده را درگور نهاد دیوار قبر فرو ریخت و مرده در چاه افتاد برادر مرده شیون کرد که چه شد، گورکن گفت چون عمل برادرت صالح بود یکسر به حوض کوثر افتاد.

۷
بیش از ۱۰ میلیارد دلار داده اند به روسیه تا ۵۰۰ مگاوات برق تولید کنند. ملا نصرالدین صنار می گرفت سگ اخته می کرد یک عباسی می داد حمام می رفت.
پسر مارکوس دیکتاتور فیلیپینی پس از مرگ پدر به فیلیپین برگشت و اکنون سالهاست نماینده مجلس فیلیپین است هاله اسفندیاری در آمریکا مک دونالد می خورد در اوین ترکه به کف پایش می زنند، رضا پهلوی به عروسی ولیعهد هلند دعوت می شود هواپیمای ک ال ام را در تهران پنچر می کنند، دکتر نوری زاده به کویت می رود کاردار سفارت کویت را در تهران در خیابان دراز می کنند و جالب و غم انگیز و مسخره است که بزعم حکومت مسئول همه اینها دشمن است که خارج از کشوری ها نیز در پرانتز دشمن جای می گیرند یکی از بام افتاد دیگری را گردن شکست.

٨
سخن کوتاه کنم خیلی دلم می خواهد برگردم ایران و از روی همان اسکله در بندرعباس که رضاشاه سوار کشتی شد و به موریس رفت و پاتوق شنای دوران کودکی ما بچه های بندر بود یکبار دیگر شیرجه بزنم توی خلیج همیشه فارس تا از اوهام در بیایم چون هنوز هم خیال می کنم پدر نمرده و سرطان خواهر را نکشته و مادر فلج نشده و آرزوی دیدار مرا ندارد و بیش از سیصد نفر از دوستانم اعدام نشده اند، حالا کی از این مستی بیرون بیایم و خوابم تعبیر شود، معلوم نیست از قدیم هم گفته اند که خواب مستی تعبیر ندارد!

asad22@rogers.com