رنگِ خنده ات


شهلا بهاردوست


• صدای ِ خنده ات که می رسد
قلب چه تند، ماه چه ذوق می کند
روی ِ گونه های ِ ستاره طعمی از گلهای یاس
زیرِ گوش تا خطوطِ گردن دو، دو می زند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ٨ آبان ۱٣٨۶ -  ٣۰ اکتبر ۲۰۰۷


صدای خنده ات که می رسد
رنگِ خودم، رنگِ بهار می شوم
کنارِ من، کنارِ تو
چکّه چکّه، حرفها، ترانه ها
صدای ِ نفسها چه بیقرار
میان ِ سینه ها چه تند می چکد!

صدای ِ خنده ات که می رسد
قلب چه تند، ماه چه ذوق می کند
روی ِ گونه های ِ ستاره طعمی از گلهای یاس
زیرِ گوش تا خطوطِ گردن دو، دو می زند

میان ِ باغ، بوی ِ شیرین ِ تنت
کنار ِ آتش، رنگِ شبهای ِ بسترت
لبت چه بی تاب، چگونه می چکد؟
دستت چگونه خوابم در آغوش می کشد؟
صدای خنده ات که می رسد
هیچ جایی جا، جابجا نمی شوم
فقط لم روی صندلی
عسل بر زبانم، انگور بر لبت   
تا پشتِ چشمهایت، زیرِ دیوارت
نگاه بر نگاه، فرو می رویم
تنت بر تنم، صدای خنده ات

اینجا عجب هوایی دارد!
پاییز هم که باشد، آفتابش . . .
آفتابت روی شاخه های تنم
پشتم که می افتد گرم، داغ می شوم
صدای خنده مان که می رسد
رنگِ خود، رنگِ بهار می شویم
کنارِ من، کنارِ تو
چه ساده آب می شویم!


هامبورگ، ۲۹ اکتبر ۲۰۰۷
از مجموعهء چکّه ها
www.bahardoost.de