توجیهات آقای محمد امینی از حمله ترکیه به کردستان عراق برای چیست؟


غ. زنگنه



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ٣ دی ۱٣٨۶ -  ۲۴ دسامبر ۲۰۰۷


مجریان محترم اخبار روز مقاله ای را در سایت شما از آقای محمد امینی مشاهده کردم که ابتدا فکر کردم که نویسنده آن دلسوز مردم کرد است و اگر خود در راس قدرت در ایران قرار گیرد ما مردم کرد آنچه را کردهای دیگر سایر نقاط ندارند برایمان به ارمغان خواهد آورد. متاسفانه ایشان جز همان حرفهای هفتاد ساله که ما همه ایرانی هستیم وما کردها در ایران سه هزار سال تاریح مشترک داریم وحقوق شهروندی ما باید داده شود به مشکل اصلی ما اشاره نکردند و برنامه ای برای نقش کردها در آینده ایران ارایه ندادند.
در مقاله ایشان جز بد نام کردن رهبران کردها به سبک های شناخته شده و ارتباط با خارجی که اتهامی است که محور ضد آزادی کردها یعنی دولت های فارس (که از نام ایرانی بودن همیشه استفاده یکسویه کرده اند)، عربها وترکها در منطقه که سالیان درازی است که کردها را به آن متهم می کنند چیزی دیگری یافت نمی شود. قبل از هر چیز لباسی را خود می دوزند برتن کردها می پوشند، که کردها قصد تجزیه دارند وسپس بر اساس همین لباسی که دوخته اند خود مست می شود وبه رقص سما می پردازد وبه قولی خود دوزی و خود خندی عجب مرد هنرمندی را تداعی می -کند. ایشان می نویسند:
"بارزانی و کسانی که در سودای جدا ساختن خویش از عراق اند و همین نسخه را نیز برای کـُردهای ایران و ترکیه می پیچند، راهی جز این ندارند که در پاسداری از تمامیت ارضی عراق در برابر دخالت نظامی ترکیه که با پشتیبانی و همکاری ایالات متحده صورت گرفته است، دست به دامن همان دولت و نیروهایی شوند که پیشتر در سودای جدا شدن از ایشان بودند و به هم پیمانی با ایشان بهای چندانی نمی دادند".
ایشان چشم خود را بر این واقعیت می بندند که چگونه ممکن است که خاکی که بیش از سی میلیون کرد در آن زندگی می کند وبه قول ایشان زمانی متعلق به ایران بوده است را میان سه کشور و یا بیشتر تقسیم کرده باشند. اصولا" بحث ایشان بر سر چیست؟ از اینکه کردها سعی می کنند سیاست را بیاموزند و از استقلال سیاسی و اقتصادی خویش که موجب رشد سریع آنها است رنج می برد که ممکن است الگویی برای کردهای ایران شود و یا اینکه به راستی دشمن امریکا تشریف دارند و سعی می کنند از این کانال کردها ها را بر رهبرانشان وعلیه امریکا بشورانند واز این بحبوحه همان سیاست تمامیت ارضی را که برای متحد کردن همه ایرانیان در زیر سایه حکومت مرکزی ویک سویه نگری گرد آورد.
ایشان ادامه می دهند: "پاره ای از رهبران سیاسی کردستان عراق ...، خویشتن را ارباب نفت حوزه کرکوک خواندند و برای پایان دادن به هر شبهه ای، به کردسازی دوباره کرکوک پرداختند. مسعود بارزانی، کار پاکسازی قومی را به جایی رساند که سه سال پیش در گفتگو با شبکه خبری العربیه گفت که «همه مهاجران عرب که به این شهر آمده اند باید به مناطق اصلی خود برگردند."

منظور ایشان از"کرد سازی کرکوک" چیست؟ آیا ایشان معتقدند که کرکوک کردنشین نبوده است؟ واگر چنین نیست پس چرا مخالف این امر هستند، مگر کردهای عراق چه چیزی از ما ایرانیان که خواهان حفظ جزایر ایرانی الاصل خلیج فارس را داریم، کم دارند .رطب خورده منع رطب چون کند.
ایشان باز هم دست از تهمت زدن بر نمی دارد وادامه می دهد:
"رویدادهای این هفته و رفتار پیشین رهبران سیاسی کـُرد های عراق، هشدار روشنی است به رهبران حزب دموکرات کردستان ایران، حزب کومه له و دیگر کوشندگان کرد که در این سال ها دل به مواعید نومحافظه کاران بسته اند و خجولانه همان سودای رهبران کردستان عراق را دنبال می کنند... اگر اینک بیش از پیش آشکار می شود که استقلال کـُرد های عراق از کشوری که تنها هفتاد سال از بنای آن می گذرد، آرزویی دور و درخواستی دشمنی برانگیزانده است، چگونه می توان پذیرفت که در کشوری که نیاکان کـُرد های امروز، پایه گذراران نخستین دولت آن در نزدیک به سه هزار سال پیش بوده اند و از همان آغاز سامان یافتن دولت در ایران تا به امروز، زندگی و فرهنگشان با دیگر مردم ایران در هم آمیخته است، می توانند راهی را جز از یگانگی و پیوستگی با دیگر مردم ایران دنبال کنند؟"

در اینجا نیز آقای امینی دشمنی خود را با رهبران کردها پنهان نمی کند وکتمان می کند که اگر کردها در سه هزار سال پیش پایه گذاران ایران بوده اند چگونه است که بیش از بیست ملیون آنها باید برای تمامیت عراق و ترکیه بجنگند که نسبتا"جدیدتر از ایران هستند و اگر ایشان معتقدند که کردها ایرانی ند والبته که هستند پس چرا از ایرانیان داخل عراق و ترکیه یعنی همان کردهای ایرانی حمایت نمی کنند. چگونه است که کردهای ایران ایرانیند ،اما کردهای عراق و ترکیه از قوم دیگری هستند این آشکار است که بر کردهای عراق و ترکیه به نسبت ایران بیشتر ظلم و ستم روا گردیده است اما مشکل هر سه قسمت یکی است. در خاتمه می افزایند:
"هم پیمانان مردم کـُرد در چالش دردناک ایشان برای پایان دادن به تبعیض، دستیابی به حقوق بشر، برابری های سیاسی و فرهنگی و فراهم ساختن زمینه های پیشرفت اقتصادی در شهرها و روستاهای کـُرد نشین، دیگر مردم سرزمین های پیرامون ایشان اند که آن ها نیز از همان نابرابری ها و ناروایی ها رنج می برند به همان چشم اندازهای آزادی، دموکراسی، پیشرفت و عدالت اجتماعی امید بسته اند. کسانی که به نام رهبری مردم کـُرد به داد و ستد در راهروهای وزارت خانه های اروپا و ایالات متحده مشغولند، سوداهای جاه طلبانه و مالی خویش را دنبال می کنند و نه بهروزی مردم ستمدیده کـُرد را."
یک نگاه به همین گفته آخر ایشان روشن می سازد که چه اختلاف نظری میان خواست کردها با خواست سیاستمداران ملت فارس علاوه بر آنچه که ایشان نام بردند و عمدا" آنرا فراموش کردند در کنارآزادی، دمکراسی وعدالت اجتماعی وجود دارد وآن همانا رفع ستم ملی است. آن تبعیضی که مورد نظر ایشان است در اصطلاح فرهنگ سیاسی به ستم ملی شهرت دارد و تمامی مشکل کردها از همین ستم ملی ناشی می شود وگرنه چه دلیلی دارد که ما این تبعیض ها را نام ببریم که ایشان نام بردند. ما کردها می خواهیم مشکل خود در ایران آن گونه بیان کنیم که خود آن را سالیان درازی است با گوشت و استخوان آنرا لمس کرده ایم نه آنطوری که شما برای ما بیان می کنید که ما تنها شهروند هستیم. تمام این تفاصیل برای این است که به خوانندگان خویش بقبولانید وثابت کنید که راهی که کردهای عراق انتخاب کرده اند یعنی فدرالیسم اشتباه است و کردهای ایران نباید به اینگونه راه حل ها بیندشد بهتر است که کردها به همان چیزی که سه هزار سال است داشته اند دل خوش کنند که اگر در ایران دمکراسی و حقوق بشررعایت شود دیگر مشکلی نیست. غافل از اینکه که کردها به این حرفها نمی توانند باور کنند چرا که محمدرضا شاه هم از دمکراسی وحقوق بشر حرف می زد اما همینکه به حقوق ملی کردها می رسید آنروی سکه اش را هویدا ساخت و جمهوری اسلامی نیز کردها را ضدانقلابی می نامید واز کجا معلوم طرفداران تمامیت ارضی به هر قیمت، حقوق بشر و دمکراسی را وسیله قرار ندهند و فردا با ساختن قلدرهای سر و ریش تراشیده با سوء استفاده از این تک بیت شعر حکیم فردوسی "چو ایران نباشد تن من مباد بر این کوی و برزن یک تن زنده مباد" آزادی را قربانی ناسیونالیسم کور نکنند.
ما ایرانیان کرد این انتظار را داریم که سیستمی در ایران بر قرار شود که تمامی ملتهای ساکن آن از استقلال سیاسی واقتصادی و فرهنگی واجتماعی بر اساس متد علمی و نه از روی وعده و وعید و باد هوا بر خوردار باشند و بهتر است از راههایی که اروپاییان رفته اند و موفق نیز بوده اند بهره برد. من می دانم که ایشان چرا ازغرب دلخورند. برعکس کردها از وجدان بیدار اروپا وامریکا خشنود. و آن اینکه کردها از تجربه غرب در حل مشکلات کشورهایی همچون ایران که کثیرالمله هستند طلب حمایت می کنند و این به مذاق کسانی همچون آقای امینی که دچار خود محوری و خواستار حکومت آهنین مرکزی هستند خوش نمیآید. ما خواهان آزادی و دمکراسی پیشرفت و عدالت اجتماعی و رفع ستم ملی در ایران آینده هستیم .