صدای آمریکا و جنبش دموکراتیک ایران


بابک پاکزاد


• به نظر می‌رسد بخش‌های مختلف جنبش دموکراتیک ایران فاقد امری به نام «سیاست‌گذاری رسانه‌ای» هستند، حتا به نظر می‌رسد برخورد بخش ضد امپریالیست با VOA نیز بیش‌تر احساسی و اصول‌گرایانه است و از هیچ «سیاست‌گذاری رسانه‌ای مشخص» پیروی نمی‌کند این درحالی است که عملیات رسانه‌ای ایالات متحده آغاز شد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۹ دی ۱٣٨۶ -  ٣۰ دسامبر ۲۰۰۷


در دو مقاله‌ی گذشته‌ام با عناوین «چپ و VOA» و «VOA رسانه‌ای در خدمت جنگ» استدلال کردم که صدای آمریکا نه تنها رسانه‌ای بی‌طرف نیست بلکه به نوعی مجری یک عملیات رسانه‌ای معطوف به عملیات نظامی‌است. از سوی دیگر به این موضوع اشاره کردم که راهکار خنثی کردن این عملیات فراهم کردن امکان سخن گفتن برای کسانی است که هیچ تریبونی در اختیار ندارند.

چند سطر فوق اساس و بنیان دیدگاه من در مورد این رسانه است.

باید گفت که به‌رغم گزارش «شورای اطلاعات ملی آمریکا»، هنوز خطر جنگ وجود دارد. حتا اگر در نظام دو حزبی آمریکا اختلاف نظر وجود داشته باشد که گزارش مذکور نیز یکی از تجلیات آن است، می‌توان به سادگی عامل اصلی تقابل و درگیری را تغییر داد، برای مثال زمزمه‌هایی به گوش می‌رسد حاکی از این که اسرائیل برای بر عهده گرفتن این نقش اعلام آمادگی کرده است.

پرسش اساسی این‌جاست که با توجه به بسته بودن فضای داخل کشور، تکلیف جنبش دموکراتیک ایران با این رسانه چیست؟ بی‌شک جنبش دموکراتیک، مطالباتی را پیگیری می‌کند و به همین دلیل تحت فشار قرار می‌گیرد. این جنبش از بخش‌های گوناگون تشکیل شده، بخشی از جنبش خط مرزهای شفافی با سیاست‌های امپریالیستی دارد و معتقد است که مطالبات را باید با اتکا به نیروهای مردمی پیگیری کرد و در برابر سوء استفاده‌های (رسانه‌ای) امپریالیسم نیز باید بسیار هوشمندانه وارد عمل شد؛ اما برای بخش دیگری از جنبش، مطالبات است که الویت دارد؛ اینان با هر رسانه و سیاستمداری که بخواهد در پیش‌برد این مطالبات و عمومی کردن آن قدمی بردارد همکاری می‌کنند. بخش دیگری از جنبش مشکل ساختاری دارد یعنی ائتلاف رنگارنگی از گروه‌ها با پایگاه طبقاتی متفاوت را شامل می‌شود که روی حداقل‌هایی برای عمل با هم به توافق رسیده‌اند و هر گونه بحث پیرامون مسایل دیگر موجب اختلاف و انشقاق می‌شود. بر این طیف رنگارنگ باز می‌توان افزود اما همین سه مورد برای تفهیم آن‌چه می‌خواهم بگویم کفایت می‌کند.

بحث بر سر این است که باید مشخص کرد آیا این جنبش دموکراتیک ایران است که نیاز به VOA دارد یا این VOA است که نیاز به جنبش دموکراتیک ایران دارد؟ آیا این نیاز یک نیاز متقابل است؟ در این صورت کدام یک نیازمندترند VOA یا جنبش دموکراتیک ایران؟ یک لحظه تصور کنید که تمام خانواده‌های زندانیان سیاسی، تمام ناراضیان، تمام فعالان اجتماعی و تمام منتقدین غیر وابسته تصمیم بگیرند که از این رسانه و تاکید می‌کنم فقط از این رسانه‌ی مشخص برای اطلاع رسانی، بیان احوال و افشاگری استفاده نکرده و با آن گفتگو نکنند. تصور می‌کنید چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا VOA هم با جنبش دموکراتیک قهر خواهد کرد و دیگر اطلاعات مربوط به آن‌ها را به سمع عموم نخواهد رساند؟ من تصور می‌کنم چنین اتفاقی نخواهد افتاد و VOA کماکان اخبار جنبش دموکراتیک را در دستور خود خواهد داشت. اشتباه نشود VOA هیچ عهد و مودتی با جنبش دموکراتیک ایران ندارد. دولت آمریکا و VOA براساس خواست و نیاز خود عمل می‌کنند، خواست یا عدم خواست جنبش دموکراتیک ایران اساسا جایگاه چندانی را در اقدامات صدای آمریکا اشغال نمی‌کند. VOA به این دلیل اقدام به انتشار اخبار جنبش دموکراتیک می‌کند چون به این اخبار نیاز دارد و در سناریوی خویش نقش ویژه‌ای برای آن قائل است. رابطه VOA با جنبش دموکراتیک ایران اساسا رابطه‌ای یک‌جانبه و متناسب با اهداف آمریکا است، این که برخی به کنش VOA واکنشی مثبت نشان می‌دهند و برخی دیگر واکنشی منفی، اساس و شکل و نوع رابطه را دگرگون نمی‌کند. کافیست که آن بخش از جنبش دموکراتیک و مطالباتی مردم ایران اندکی خصلت ضد امپریالیستی هم پیدا کند در این صورت آن چه را تا کنون ندیده‌اید به چشم خواهید دید که همانا سانسور کامل اخبار این جنبش دموکراتیک، مطالباتی و ضد امپریالیستی خواهد بود. تصور من این است که برخورد بخشی از جنبش دموکراتیک مردم ایران با این رسانه بسیار خام و نسنجیده است. علت حمایت دولت آمریکا و VOA از جنبش دموکراتیک و مطالباتی این است که می‌توان جنبش‌هایی از این دست را با هزینه و ریسک اندکی به نفع خود مصادره کرد. این اتفاقی‌است که بارها در کشورهای گوناگون رخ داده است. البته لازم به گفتن است که ایالات متحده قادر بوده برخی تحرکات ضد سلطه‌ی جهانی و ضد آمریکایی را نیز در مسیر خواسته‌های خود کانالیزه کند. همین‌جا باید تصریح کرد که جنبش ضد امپریالیستی، با جنبش ضد سلطه جهانی و ضد آمریکایی یکی نیست. این دو جنبش از نقاط مشترکی برخوردارند اما از دو سنت کاملا متفاوت پدید آمده‌اند و همین امر باعث شده است که پاسخ دو جنبش به بسیاری از پرسش‌ها با یک‌دیگر متفاوت و بعضا متضاد باشد. به بحث خود باز گردیم.

تکلیف گروه ضد امپریالیسم با رسانه‌ی VOA روشن است اما آیا تکلیف بخش‌های دیگر جنبش نیز با این رسانه روشن است؟ آیا این بخش از جنبش اساسا در طرح‌ها و برنامه‌هایش خط‌مرز شفافی با سیاست‌های ایالات متحده و رسانه‌اش VOA ترسیم کرده است؟ آیا می‌توان برخورد پراگماتیستی مطالبات گرایان را کافی دانست؟ آیا اساسا برخورد پراگماتیستی با یک غول رسانه‌ای امکان‌پذیر است؟ آیا این بخش از جنبش برای لحظات بحرانی که نیاز به اطلاع رسانی شدیدا احساس می‌شود از یک سیاست رسانه‌ای مدون برخوردار است؟

سابقه نشان می‌دهد که در این زمینه اندیشه‌ای نشده و چون پیش‌بینی خاصی صورت نگرفته این بخش از جنبش به دلیل نداشتن خط‌مرزهای شفاف، به‌سوی استفاده از هر بستر موجودی سوق پیدا می‌کند. حالات واکنشی این بخش از جنبش در لحظات بحرانی برای من قابل درک است اما عدم تفکر آنان در لحظات غیر بحرانی برای یافتن راه‌های اطلاع‌رسانی آلترناتیو، به همان اندازه برای من غیر قابل فهم باقی مانده. این که جنبش مذکور طرح‌هایی ابتکاری را آزموده باشد و جواب مقتضی را دریافت نکرده باشد چیزی است که حداقل من از آن اطلاعی ندارم.

به نظر می‌رسد بخش‌های مختلف جنبش دموکراتیک ایران فاقد امری به نام «سیاست‌گذاری رسانه‌ای» هستند، حتا به نظر می‌رسد برخورد بخش ضد امپریالیست با VOA نیز بیش‌تر احساسی و اصول‌گرایانه است و از هیچ «سیاست‌گذاری رسانه‌ای مشخص» پیروی نمی‌کند این درحالی است که عملیات رسانه‌ای ایالات متحده آغاز شده است و این عملیات، فاز اول جنگ امپریالیستی است.

منبع: فرهنگ توسعه شماره ی ۱۵۰