رویای صلح خاور میانه
گفتگوی یک ایرانی و یک اسرائیلی
ناهید حسینی
•
است شاید باور نکنی وقتیکه تیم فوتبال ایرانی در مسابقه ای برند ه میشود چگونه ایرانیهای مقیم اسرائیل به خیابا نها میریزند و برنده شدن تیم ایران را جشن میگیرند و اسرائیلیها از این موضوع تعجب میکنند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲۷ دی ۱٣٨۶ -
۱۷ ژانويه ۲۰۰٨
مقدمه: در نوشته (من دلم فرار میخواهد)، درد دلهای مشکلات و مسائل خاورمیانه را با یاد راشل زرگریان، دوست یهودی دوران کودکی ام در میان گذاشتم. ٣۵ سال پیش قبل از اینکه دست سرنوشت ما را ازهم جدا کند، ما یار ودوست و همکلاسی دوران کودکی هم بودیم. من فقط این را میدانستم که اواز ایران رفته و احتمالا در اسرائیل زندگی میکند. اما او بطور اتفاقی نوشته مرا در سایتی اینترنتی میخواند و بلافاصله در جستجوی من از اسرائیل با من تماس میگیرد و با هیجان و اشتیاق غیرقابل وصفی برای دیداری با من در لندن، بار سفر میبندد. من در نوشته ام سفر خود بر بالهای خیال را به کشورهای مختلف خاورمیانه از جمله اسرائیل و تجدید دیدار با راشل در یک خاورمیانه متحد و بدور از خشونت وخونریزی آرزو کرده بودم. زمان منتظر تحقق آرزوی من به ترتیبی که توصیفش کرده بودم نشد و راشل پیشدستی کرد و برای دیدارمن به لندن آمد. گفتگوی کوتاه زیر انعکاسی از علاقه و نیاز همگی ما به ایجاد صلحی پایدار در خاورمیانه و بخصوص حل اختلافات دیرینه فلسطین و اسرائیل است.
ناهید- راشل عزیز میدانی که تفاوتهای عقیدتی و فرهنگی مشکلات جدی و پیچیده ای را در پیش پای ما ساکنان خاورمیانه گذاشته است. بطوری که بخشی از زندگی ما به تفکر در جستچوی راه حلی عادلانه برای گریز از جنگ در خاورمیانه میگذرد. همین مسئله باعث شد که من در نوشته ام همین درددل را با تو داشته باشم و تو در جواب نامه من، بنوعی به همین مسئله اشاره کرده بودی، حالا میخواستم بپرسم که آیا تو بعنوان یک اسرائیلی واقعا فکر میکنی راه حلی برای جنگ اسرائیل و فلسطین پیدا میشود؟
راشل- من و اکثر صلح طلبان آرزو داریم که راه حلی برای این مسئله پرمشکل پیدا شود ولی آیا به راستی، مگر انسان هر آرزوئی که داشته برآورده شده و یا میشود؟ مسلما و با کمال تاسف واب منفی است. تا زمانیکهه ح ماس وحزب الله بر اساس عقاید افراطی خود خشونت و خونریزی را توجیه کنند و همینطور تا زمانیکه دست راستیهای اسرائیل بر عقاید خویش در نفی حقوق فلسطینیان اصرار ورزند هیچ آرزوی نیکی برآورده نخواهد شد. اما انسانهای زیادی در دنیا مثل تو و من پیدا می شوند که برای صلح مبارزه می کنند. در مورد فلسطین و اسرائیل نیز چنین است. بنا بر این اگر در جهان سهم و وزن مبارزه ما به هر اندازه که افزایش یابد امکان صلح نیز یشتر فراهم می شود.
ناهید- جمعیت اسرائیل در حال حاضر چند میلیون و ترکیب آن چگونه است؟
راشل : ترکیب جمعیت اسرائیل در سالهای اخیرتغییر کرده است. در حال حاضر حدود ۷ میلیون نفرجمعیت دارد که ۷۵ آن یهودی و ۲۰ عرب می باشد. لازم به گفتن است که روز به روز به جمعیت اسرائیل افزوده می شود. در سال ۲۰۰۷ حدود ۲۰۰۰۰ نفر مهاجر از کشورهای مختلف به اسرائیل وارد شده اند که بیشتر از اتحاد جماهیر شوروی سابق، اتیوپی، امریکا و کانادا بوده است. البته تعداد مهاجرین یهودی نسبت به سالهای قبل کمتر شده مثلا در سال های ٨۹ تا ۹۱ چهارصد هزار نفر و در سال ۲۰۰۲ سی و پنج هزار نفر وارد اسرائیل شدند. در حال حاضر یک میلیون وصد و چهل هزار مهاجر یعنی ۱۵ از جمعیت را تشکیل میدهند. ۶٨.٨ از جمعیت اسرائیل در اسرائیل بدنیا آمده اند. ۲۱.۶ بچه های اروپا و آمریکا هستند. ۹.۶ بچه های آسیا و آفریقا هستند. ۴۴ از جمعیت اسرائیل مذهبی و یا بدون مذهب (یهود) هستند. ۲۷ سنتی اما نه مذهبی و ۱۲ سنتی ومذهبی و ۹ مذهبی و ٨ بدون مذهب هستند. برخورد یهودیان مهاجر با فلسطینیان کاملا متفاوت با یهودیان اسرائیل است.
راشل- راستی خودت آینده را برای صلح چگونه می بینی؟
ناهید- من فکر میکنم که عوامل متعددی دست به دست هم داده تا انسانهای قرن بیست و یکم را در تنگنای سختی قرار دهد، درست است که دست راستی های طرفین اجازه صلح را نمی دهند ولی کشورهای دیگر نیز در این امر دست دارند و به بهانه دفاع از یک طرف می خواهند به منافع استراتژیکی دراز مدت خود در منطقه دست یابند، جنگ در اسرائیل و فلسطین بهانه ای برای دخالتهای کشورهای قدرتمند در منطقه خاورمیانه را فراهم آورده است، هر یک برای دستیابی به قدرت بیشتر سیاسی و نظامی با همدیگر همکاری و رقابت می کنند و در نتیجه به نفع آنهاست که جنگ ادامه پیدا کند. جنگ آمریکا با عراق، امکان رشد بنیاد گرایی اسلامی در منطقه را افزایش داده است و دست کشورهای دیگر را برای دخالت در امور داخلی عراق باز کرده است. حمله اخیر ترکیه به شمال عراق تحت عنوان مبارزه با پ ک ک در واقع تجاوزی آشکار به خاک کردستان بود. وجود منابع زیرزمینی نفت و گاز به جای عامل زندگی مناسب برای مردم، دستاویزی برای کشورهای غربی فراهم آورده است که همیشه در تامین و یا حفظ و گسترش تسلط خود بر منطقه از طریق دو ابزار جنگ و یا حمایت از دیکتاتورهای طرفدار خود بکوشند، غلیان احساسات مردم در برابر این سیاست غرب در ترکیب با دگمهای جان سخت مذهبی که بر افکار و رفتار مردم منطقه تسلط بی رقیبی دارد، تقابل با ارزشهای دموکراتیک در دوران معاصر را که اغلب ریشه در تمدن غرب دارند، مردم این منطقه را در مقابل کشورها و دولتهای غربی قرار داده و زمینه را برای ایجاد یک جنبش اسلامی ضددموکراتیک و ضدغربی در این کشورها فراهم کرده است. برعکس تبلیغات پرسروصدای جریانات افراطی از هر گرایشی کم وکیف شکنجه های هولناک و جنایات و کشتاری که حد اقل در چندین دهه اخیر در حق مردم منطقه به دست دولتهای بومی آن اعم از طرفدار غرب یا شرق سابق و بنیادگرایان اسلامی صورت گرفته به هیچ وجه قابل قیاس با کشتارهایی که مسقیما به دست ارتشهای دول قدرتمند و ازجمله آمریکا به وقوع پیوسته نیست. دولت ترکیه در طی سالهای سرکوب خشن کردها، بیش از سه هزار روستا را با بولدوزر صاف کرد و صدام سیصد هزار کرد و شیعه را سلاخی و شاید بیش از دو برابر این رقم هموطن ایرانی ما را ازبین برد یا معلول ساخت. اعدام هزاران نفر در ایران توسط دولت وشکنجه های غیر قابل وصف دهها هزار از مخالفین دولت که درنوع خود متدهای شکنجه آمریکائیان در زندان ابوغریب را بطور عجیبی کم رنگ و ناچیز جلوه میدهد و کشتارهای غیرقابل تصورهزاران نفر ازمردم بیگناه کوچه و بازار عراق توسط بمب گذاران انتحاری چیزی جز جنایت عریان علیه بشریت، نامی نداشته و با هیچ توجیه سیاسی و یا مذهبی نمیتوان مرتکبین آن را تبرئه کرد و.... با وجود این من معتقدم که مبارزه برای صلح امری بین المللی است و روز به روز به تعداد طرفداران آن و مخالفین جنگ افزوده می شود.
ناهید- همیشه این سئوال برای من وجود داشته که براستی رابطه واقعی مردم یهود وفلسطینی در شهرهائی که باهم زندگی میکنند چگونه است؟
راشل- در اسرائیل شهرهائی هستند که یهودها و عربها با هم زندگی میکنند ولی تعداد این شهرها معدود هست مثل شهر رمله, جواریش , خیفا , آکو , ناصرت, یافو و لود. میشه گفت که از یکطرف یک مقداری بصورت هارمونیک با هم زندگی میکنند ولی هستند شهرهائی که روابط بین آنها کمی تیره شده است اما نه به آن صورت که بهم دیگر آسیب بزنند مثلا" وقتی که باهم برخورد میکنند بهم دیگر سلام نمیکنند واین کمی وضع رابصورت تنش در میاورد. هاری فینکس آهنگساز، با ساختن آهنگ "سلام" سعی کرد که بین جوانان اسرائیلی و فلسطینی رابطه خوبی بوجود آورد. در این ارکستر جوانان اسرائیلی و فلسطینی که فاصله منزل آنها با یکدیگر میتواند کمتر از دو ساعت باشد، برای اولین بار در یک کلیسا گرد هم آمدند و همدیگر را ملاقات کردند. یک پسر ۱٣ ساله فلسطینی در این ملاقات گفت که نمیدانست که اسرائیلهائی هم هستند که سرباز نیستند و یک جوان اسرائیلی گفت برای اولین بار از برخورد با فلسطینی ها ترس ندارد چرا که او و خانواده اش بطور دائم از سوار شدن در اتوبوس و رفتن به اماکن تفریحی در اسرائیل وحشت دارند. این جوانان به این نتیجه رسیدند که همه آنها با هم برابر هستند وهیچکدام از دیگری نمیترسد. در حقیقت نشان میدهد که انسان میخواهد مثل دوران کودکی اش شاد و خوشحال باشد.
ناهید- در سالهای اخیر مهاجرت یهودیان به اسرائیل به دلیل تغییرات سیستمی در بعضی از کشورها مثل انقلاب اسلامی در ایران و یا شکست سوسیالیسم در شوروی سابق بسیار زیاد شد. این مهاجرت وسیع چه نقشی در جامعه اسرائیل بوجود آورده است؟
راشل- نقش مهاجرین در اسرائیل و یا هر کشور دیگری بنظر من وارد کردن آداب و رسوم و فرهنگ های متفاوت در آن کشور میباشد. جامعه اسرائیل با وارد کردن مهاجرین جدید در خیلی موارد پیشرفته تر میشود مثلا" روس ها با تکنولوزی، ایرانیها با پول و یمنی ها با رقص و موزیک شرقی -عربی و یونانیها با انواع غذاهای مختلف و امریکائیها با نقش های متفاوت و فرانسویها با فرهنگ تئاتر به پیشرفت اسرائیل کمک کردند و مشکلاتی نیز بهمراه آوردند. یکی از این مشکلات تطبیق مهاجر با موقعیت و وضع فعلی در آن کشور میباشد که برای بعضی از مهاجرین غیرقابل هضم هست که بیشتر وقتها با درگیری با قانون مواجه میشود. بطور کلی میشه گفت که همیشه عده ای در حال وارد و یا خارج شدن هستند .
ناهید- میدانم که اسرائیل کشور دمکراتیکی است، آیا زنان در جامعه حقوقی برابر با مردان دارند؟
راشل- طبق قانون اسرائیل از زمان تاسیس کشور اسرائیل قید شده است که نباید حقوق هیچ شخصی بخاطر جنسیت او پایمال شود. (از سال ۱۹۴٨). در اسرائیل طبق قانون، برابری اجتماعی وسیاسی کامل وجود دارد بدون هیچ فرقی بین دین، نژاد و جنس. طبق تجربه شخصی خودم در اسرائیل، زنان از هر نظر آزادی دارند. زنان اسرائیلی خود اظهار میدارند که برابر با مردان هستند، بین هزار زن اسرائیلی ٨۰۰ تن باور دارند که کاملا" برابر با مردان هستند. حقوق زن درکار کمی بیشتر از نصف $ در مقابل هر $ که مردان بدست میاورند میباشد. زن آزاد هست هر شغلی را انتخاب کند و حق دارد که حق خود را در هر موقعیت وهر وضع و شکلی درخواست کند. ولی گروهی از مردان اسرائیلی باور دارند که اسرائیل بیش از حد به زنان آزادی داده و زنان تسلط عجیبی روی کشور اسرائیل دارند و آنها هستند که همه چیز را تعیین و تکلیف میکنند و این مردان عقیده دارند که مردان اسرائیلی مثل ماشین کار هستند. این مردان همچنین باور دارند که زمان آن رسیده است که راجع به این موضوعها صحبت بشه و حق مرد طوری حفظ بشه که احساس حقارت نکنه و خیلی مشکلات حل بشه. من شخصا" شاهد مصاحبه یک زن فلسطینی در تلویزیون اسرائیل بودم که اظهار داشت آزادی بیش از حد زنان اسرائیلی حق خیلی مردها را پایمال کرده است. این زن فلسطینی اظهار داشت که چگونه یک مرد میتواند کار یک زن را انجام دهد؟ ودر ضمن آن مرد کوچک خواهد شد چرا که مرد اسرائیلی بعضی اوقات در خانه بیشتر از زن کار میکند و زن بدنبا ل تفریح و کار شخصی اش میرسد وهمچنین در بیشتر موارد زن تصمیم میگیرد. البته خیلی از زنان فلسطینی این آزادی را به نفع خود استفاده کرده و بجا و مقام های بالائی در جامعه رسیده اند و اما در محیط های فلسطینی که مردها افراطی هستند این آزادی بعضی وقتها به قیمت زندگی دختران تمام میشود خیلی از دختران جوان فلسطینی دوست دارند که مثل دختران اسرائیلی لباس بپوشند و رفتار کنند و درخواست حق خود کنند ولی متاسفانه بعلت فشار و تهدید از طرف خانواده به طرف اسرائیلها فرار کرده و خود را در زیر زمینهای اسرائیلی قایم میکنند تا زمانی که اسرائیل برای آنها چاره ای بیندیشد و یا در خیلی موارد به دست برادر و یا پسر عمو و پسر خاله کشته میشوند که خیلی اسفتاک وغمگین است.
ناهید- وضعیت جوانان در امور کار و تحصیل در اسرائیل چگونه است؟
راشل- در سالهای اخیر خیلی مهم شده است که جوانان اسرائیلی تحصیل کنند چه اسرائیلی و چه فلسطینی. در غیر این صورت موقعیت آنها در جامعه سست و بی ثبات میشود. تحصیل بینهایت مهم است، هرچقدر سطح تحصیل بالاتر باشد موقعیت کاری نیز بهتر خواهد بود. و یا اینکه از نظر فیزیکی خیلی قوی باشد مثلا" یک باربر اسرائیلی میتواند در موقعیت خیلی خوبی از نظر مادی زندگی کند.
راشل- بگذار اندکی هم در رابطه با خودمان صحبت کنیم، با خواندن نامه ات احساس کردم که دوست داری قید و بندهای مرزی در خاورمیانه برداشته شود و بدون کنترل پاسپورت و سوال و جوابهای غیر ضرور همه بتوانند براحتی در خاورمیانه مسافرت کنند.
ناهید- درست است، امروزه با داشتن اینترنت، ارتباط انسانها در تمام کشورهای جهان با هم بسیار آسان شده است، و همین طور زبان انگلیسی به وسیله ارتباطی قوی مابین ملیت های مختلفی تبدیل شده است، کشورهای اروپایی پیشقدم برداشتن مرزهای کنترلی خود شده اند، الان در هر محل کوچکی در لندن افراد با ملیت های مختلف در کنار هم زندگی می کنند، پس چه لزومی به داشتن مرزها وجود دارد وقتی که انسانها آزادانه بتوانند خود تعیین کنند کجا می خواهند زندگی کنند. گلوبالیزاسیون چون موجی همه را با خود می برد و این ما انسانها هستیم که باید بر موجهای آن سوار شویم، مثلا همین استفاده از اینترنت باعث شده است که ما امروز بعد از بیشتر ٣۵ سال کنار هم بشینیم و عشق به صلح و دوستی را و نیات مصرانه خود رابر علیه جنگ به گوش خیلی ها برسانیم. من واقعا هدف درجه اولم پیدا کردن تو نبود ولی برایم خیلی جالب است که بگویی چگونه نامه مرا پیدا کردی؟
راشل- ناهید عزیز خیلی جالب است که شما میگی که قصد پیدا کردن مرا نداشتی اول اینکه مرسی که حقیقت رو میگی و اما جالب اینه که منهم دنبال شما نگشتم در حقیقت دنبال یک سایت ایرانی گشتم که از اوضاع ایران باخبر شوم وبرحسب تصادف به تیتر (هنوز دلم فرار میخواهد "نامه ای به دوست دوران کودکی ام راشل") منو از روی کنجکاوی به خواندن نامه واداشت چون با اسم من بود و اما عزیزم تو و من در حقیقت خواستیم که همدیگر را پیدا کنیم چون قلبهایمان از طریق تله پاتی با هم رابطه نزدیک داشتند چون انسان بطور طبیعی بدنبال آزادی وشادی میگردد مثل دوران کودکی تو و من.
راشل - براستی امروز هم فکر میکنی که باوجود داشتن تفاوتهای دینی و فرهنگی و نظری هنوز هم ما میتوانیم رابطه دوران کودکی را ادامه دهیم؟
ناهید- در دوران کودکی فقط احساس همکلاسی و همسایگی و دوستی و شاید نیازهای بچگی باعث میشد که ما بدون فکر کردن به آن تفاوتهای جدی با هم رابطه قشنگ انسانی داشته باشیم ولی امروز با جستجو و تحقیق و مسافرت به این مسئله پی برده ام که واقعا ما انسانها دارای نکات مشترک فراوانی هستیم وبقول لئو بوسکالیا نویسنده امریکائی در کتاب "زندگی با عشق جه زیباست"می گوید حداقل همه ما دارای دو چشم و یک بینی و یک دهان هستیم وهمین باعث میشود که وقتی همد یگر را در آسانسور ببینیم بهم صبح بخیر بگوئیم. امروز من فکر میکنم ما انسانها با هر ملیت و مذهب و فرهنگ متفاوتی میتوانیم عاقلانه و با پیروی از یک قانون در کنار هم زندگی مسالمت آمیزی داشته باشیم.
راشل- حالا من دلم میخواهد بپرسم که به عنوان یک ایرانی و غیریهودی اگر از شما میخواستند که در اسرائیل زندگی کنی چه احساسی داشتی؟
ناهید- من دلم میخواهد به اسرائیل سفری داشته باشم ولی میترسم اگر در ایران دستگیر نشدم نتوانم از دست اسرائیلی ها نجات پیدا کنم چون بهر حال در پاسپورتم قید شده است که در ایران بدنیا آمده ام.
راشل- چطور شد که در نامه (هنوز دلم فرار میخواد) به یاد من افتادی با اینکه ما فقط دوران بچگی با هم بودیم؟
ناهید- همان طوری که گفتم من قصد پیدا کردن ترا نداشتم. دلایل متعدد دیگری برای نوشتن این نامه داشتم. عنوان نامه "من هنوز دلم فرار می خواهد" بود، در واقع فراری که امروز نیز به دنبالش هستم ادامه فرار همان روزهای کودکی است. من میخواستم از شهر کوچک و کم امکان محل زندگیم فرار کنم و به جای بزرگتری بروم، از برکه به دنبال دریا بودم، و تو هم در این فرار همراهم بودی، امروز هم از مسایل و جنگهای خاورمیانه خسته شده ام و از تنگ نظریها و عقب ماندگی های فکری گریزانم. دلیل دوم این بود که این واقعیتی است که یکی از مسائل اساسی خاورمیانه جنگ طولانی مدت اسرائیل و فلسطین است و تو یک یهودی بودی که حدس میزدم باید الان دراسرائیل باشی و آن رابطه قشنگ من و تو و یا والدین ما با هم و اینکه چرا رابطه ایران و اسرائیل اینقدر مخاصمه جویانه است در حالیکه ما مردم این کشورها دوستانه باهم زندگی کرده و می کنیم و دلیل سوم به دنبال سوژه دلنشینی بودم که درد دلم را از طریق آن بیان کنم. بهرحال من بسیار خوشحال هستم دوست وهمکلاس و همسایه عزیزم را از طریق اینترنت، این وسیله مهم که دنیا را آنچنان بهم وصل کرده که با هیچ روش خشونت باری نمیتوان جلو ابراز احساسات انسانها را نسبت به هم گرفت، پیدا کرده ام.
ناهید- حالا بگذار سئوال آخر را بپرسم، آیا ایرانیان یهودی که در اسرائیل زندگی می کنند دوست دارند به ایران برگردند؟
راشل- سئوال جالبی است شاید باور نکنی وقتیکه تیم فوتبال ایرانی در مسابقه ای برند ه میشود چگونه ایرانیهای مقیم اسرائیل به خیابا نها میریزند و برنده شدن تیم ایران را جشن میگیرند و اسرائیلیها از این موضوع تعجب میکنند. آره عزیزم ایران بقول دکتر حسن دل زنده پناهگاه یهودیان بوده است. ایران همواره مورد علاقه نه فقط یهودیهای ایرانی است بلکه در قلب اسرائیلها نیز جایگاه مخصوصی دارد چون همیشه نجا ت دهنده یهودیان بوده است. یهودیان هرگز خدمات انسانی کوروش کبیر وخشایار شاه را فراموش نخواهند کرد وهمیشه در جشنهای مخصوص بخود در اسرائیل از آنها یاد خواهد شد. بگفته سید ابراهیم نبوی که بنظر من طنزنویس ماهری است در کتاب الف و نون مطلب قشنگی را نوشته است که برای حل بحران ایران واسرائیل بهتر است که یهودیان اسرائیل به ایران منتقل شوند اگرچه این موضوع رو بصورت طنز نوشته ولی در خفا حاوی حقیقتی میباشد. تاریخ نشان میدهد که یهودیان همیشه در پناهگاه ایرانیان محفوظ بوده و در طول زندگی رابطه بسیار خوبی باهم داشته اند. بطول مثال رابطه خانوادگی ما و شما باهم که در کنارهم سالها حتی از فامیل هم بهترباهم زندگی میکردیم بطوری که پدرم بعد از سالهای زیادی که دور از ایران بود هنوز رابطه خوب پدرت را یاد آوری میکرد.
بگفته ابراهیم نبوی طنزنویس، "مهمترین مشکلی که اسرائیل دارد نداشتن زمین است و تنها مشکلی که ایران ندارد زمین است. اگر بودجه ای را که دولت اسرائیل در سال برای مبارزه با ایران صرف میکند با بودجه ای که دولت ایران برای مبارزه با اسرائیل صرف میکند، جمع کنیم با پول آن میتوانیم در منطقه سنتی بین اصفهان و یزد به اندازه کافی زمین بخریم و شش میلیون یهودی اسرائیلی به ایران بیایند. من فکر میکنم با این پیشنهاد بخش وسیعی از مشکلا ت خاورمیانه وجهان حل میشود، اما حتی اگر این پیشنهاد مشکلی را حل نکرد و ما با اسرائیلی که در ایران تشکیل شده مشکل داشتیم، این موضوع هم به نفع ماست هم به نفع اسرائیل که در یک جنگ اینچنیی، دیگر برای حمله به همدیگر نیازی به سلاح اتمی و موشک دوربرد نداشته باشیم، چون وقتی که در یک جا زندگی کنیم، با توپ و تانگ هم میتوانیم باهم بجنگیم و این ازنظر اقتصادی به نفع همه است". من شخصا" فکر میکنم منظور این طنز نویس این هست که کشور ایران بجای اینکه این همه پول صرف مبارزه با اسرائیل کند میتواند درست برعکس آن رفتار کند که در آنصورت باداشتن رابطه خوب با اسرائیل هر دو کشور هم ایران وهم اسرائیل میتوانند با تشریک مساعی وهمکاری و گذاشتن اندیشه ها بر رویهم مشکلات کنونی فلسطین که تقریبا بهمه دنیا هم مربوط میشود را حل کنند.
و اما ناهید عزیز من میخواهم سئوال آخر را بپرسم آیا بنظر شما ایرانیانی که طرفدار صلح هستند که مطمئنا تعداد آنها میتواند زیاد باشد تا چه اندازه میتوانند بین اسرائیلیها و فلسطینی ها موثر باشند؟
ناهید- در جواب این سئوال باید بگویم نه تنها ایرانیان بلکه همه دنیا خواستار حل این مشکل هستند. ولی آیا ایرانیان صلح طلب میتوانند در این امر مهم موثر باشند به دلایل زیر باید بگویم زیاد مطمئن نیستم:
اولا اخبارجنگ فلسطین و اسرائیل از طریق رسانه های دولتی که هر کدام سمتی را حمایت می کنند نارساست، و همه حقیقت را نمی گویند، در نتیجه قضاوت آنچنان ساده نیست، دوم اینکه اسرائیل به هر حال یک سری سرزمینهایی که متعلق به فلسطینان بوده تحت اشغال خود در آورده است و سوم اینکه سیاستهای نادرست آمریکا در خاورمیانه و طرفداری بیشتر از اسرائیل، موقعیت را برای دوست داران صلح در این منطقه بسیار دشوار میکند. دولت کنونی ایران نقش سازنده ای در این امر ندارد و با حمایت از گروه حماس وضعیت را حتی سختتر کرده است، نکته قابل توجه دو دستگی در بین خود فلسطینیها حل مسئله صلح را غیرممکن میسازد، فرض کنیم اگر حتی اسرائیل با محمود عباس به توافق برسد، آیا جنگ به پایان خواهد رسید؟ با سازمان حماس چکار خواهد کرد؟ عامل مهم دیگر قدرت طلبی دول مختلفی است که به بهانه دلسوزی برای فلسطین به دنبال تحکیم قدرت خود در منطقه هستند. به اعتقاد من نیروهای غیردولتی ایرانی، سیاست و یا نقش فعالی در این زمینه ایفا نمی کنند، در نتیجه میتوانم بگویم تلاش ایرانیان برای ایفای نقش در این زمینه قابل توجه نیست. من فکر می کنم که بازبینی تاریخی از وقایع فلسطین و اسرائیل ضرورت دارد و مورخین خود آنان بهترین کسانی هستند که میتوانند بی طرفانه این داستان طولانی و غم انگیز را بازنویسی کنند. مسئله فلسطین و اسرائیل یک مشکل جهانی است و باید جهانی نیز حل شود.
|