واهاکا Oaxaca


گلوریا مارتینز گونزالز- آلهاندرو واله بایزا - مترجم: محمودرضا عبداللهی


• مقاله پیش روکه از ماهنامه" مانثلی روویو" شماره ژوئیه- اوت سال۲۰۰۷ انتخاب و ترجمه شده است، یک بررسی همه جانبه از جنبش مهم اجتماعی سال ۲۰۰۶ در ایالت فقیر نشین واهاکا در مکزیک است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۴ بهمن ۱٣٨۶ -  ۱٣ فوريه ۲۰۰٨


اشاره:
مقاله پیش روکه از ماهنامه" مانثلی روویو" شماره ژوئیه- اوت سال2007 انتخاب و ترجمه شده است، یک بررسی همه جانبه از جنبش مهم اجتماعی سال 2006 در ایالت فقیر نشین واهاکا در مکزیک است.
این مقاله پس از نشان دادن دلایل تاریخی، سیاسی و اقتصادی پیدایش چنین جنبش اجتماعی، به وقایع نگاری دقیق از رویدادها، شکل گیری شوراهای مردمی، اهداف جنبش، روشهای مبارزه، رادیکالیزم حاکم بر آن، تلاش حکومتگران برای سرکوب وحشیانه ونیز دستاوردهای ویژه آن می پردازد. در پایان چشم اندازهای آینده این جنبش پیش روی خواننده قرار می گیرد.

1. مبارزات اجتماعی جدید درمکزیک

درپنج سال گذشته میلیونها نفر به خیابانهای مکزیک سرازیر شده اند تا به نظام سیاسی و خط مشی اقتصادی کشور اعتراض کنند. سال 2005 در شهر اتنکو از ایالت مکزیکو، جمعیت مانع ادامه ساخت فرودگاه جدید شهر شدند. آتنکو به مرکز مقاومتی بدل شد که حامی مبارزات متعددی بوده است. بیش از یک ملیون نفر در اعتراض سال 2005 شرکت کردند، زمانی که دولت وینسنته فاکس تلاش می کرد اندراس مانوئل لوپز ابرادور را از صحنه انتخابات ریاست جمهوری با توسل به ترفند های قانونی حذف کند. بیش از دو میلیون نفر به تقلب در انتخابات- تحمیل فیلیپه کالدرون به عنوان رئیس جمهور از سوی دولت فاکس –اعتراض کردند. هزاران نفر از مردم واهاکا بر ضد حکومت فاسد و سرکوبگر اولیسه روئیز ارتز قیام کردند. با وجود ترورها، ناپدید شدن ها، خشونت وحشیانه و زندان، این اعتراضات که از مه 2006 اغاز شده بود، تا آوریل 2007 ادامه یافت. به تلافی حوادث 2006، پلیس فدرال صد ها تن از اعتراض کنندگان را سرکوب و بسیاری را دستگیر کرد. بدون حکم باز داشت به خانه ها ریختند و به زنان تجاوز کردند.

نمودار1 یکی از دلایل این اعتراض را نشان می دهد؛ دستمزد واقعی کار نصف مقدارآن در سال 1976 است. اگر چنین چیزی در بخش نظام مند کارگری رخ دهد، نتیجه به مراتب بدتر خواهد بود. حداقل دستمزد که بنا بر قانون فدرال باید برای اداره خانواده ای با فقط یک نفر شاغل کافی باشد، بر اساس نرخ واقعی تا 25 درصد آن چیزی که در سال 1976 بود، کاهش یافته است. به جز این واقعیت که دستمزدها بسیار پایین باقی مانده اند، همین میزان بسیار پایین اشتغال ایجاد شده نیز کیفیتی پایین دارد. بین سالهای 2002 و 2004، 8/2 ملیون کار ایجاد شده است که بیشتر آنها بدون مزایا هستند. رشد جمعیت به طور متوسط نیازمند 5/1 ملیون شغل جدید در سال است. این بدان معناست که بیکاری باید افزایش یافته باشد، اگر چه به علت مهاجرت چنانکه در ادامه خواهید دید، چنین نبوده است. نشانه آشکار کیفیت بد استخدام در سالهای اخیر این است که از دسامبر 2002 تا ژوئن 2006 ، تعداد کارگرانی که در سازمان تامین اجتماعی مکزیک ثبت نام شده اند ، به 970000 افزایش یافته که از این تعداد 60 درصد کارگران موقت به حساب می آیند. تعداد بسیار کمی شغل همراه با مزایا ایجاد شده که بیشتر آنها هم موقتی اند.

نمودار 1 : دستمزد واقعی کار(1969ـ2005)

">www.akhbar-rooz.com
با تعداد اندکی شغل وپر داختی بسیار بد، کارگران مکزیکی به ایالات متحده مهاجرت کرده اند. تخمین زده می شود که مهاجرت مکزیکی ها به ایالات متحده، از جمله مهاجرت غیر قانونی (%85 از کل) سالانه نیم ملیون نفر در ده سال اخیر بوده است. در دهه 1960، این مهاجرت 30 هزار نفر در سال بود که اینک شانزده برابر شده است. بحرانهای اقتصادی و سیاستهای انعطاف نا پذیر نئو لیبرالی زندگی برای بسیاری از مکزیکی ها در کشور خودشان را ناممکن و گذشتن از مرز زیر سختترین شرایط را برای آنها یک ضرورت کرده است. بنا به گفته یک سازمان بشر دوستانه تنها در آریزونا، طی یک دوران ده ساله در 2006، 205 مهاجر مرده اند که تعدادی ازآنها به دست گروههای نژاد پرست به قتل رسیده اند.

نمودار 2: سرانه واقعی سالانه رشد تولید نا خالص داخلی

">www.akhbar-rooz.com
نمودار 2 عملکرد ضعیف اقتصاد مکزیک را نشان میدهد. اداره غلط اقتصاد کشور در 30 سال اخیر با نابرابری در توزیع درآمد همراه بوده است. 20 درصد بالای جامعه در آمدی در حدود 20 برابر 20 درصد پایین جامعه را داراست. تو زیع درآمد چنان نابرابر است که جمعیت فقیر مکزیک درآمدی در خور قیاس با جمعیت فقیر سری لانکا دارد. در حالی که میانگین درآمد سری لانکا یک سوم میانگین درآمد مکزیک است، قدرت خرید جمعیت فقیر هر دو کشور برابر است.

مبارزات سیاسی در مکزیک تاریخ پیچیده ای دارد. حزب نهاد انقلابی (PRI) به مدت هفتاد سال به شکل تمامیت خواهانه حاکم بر کشور بود. این حزب بیشتر قدرتش را به حزبی راست گرا یعنی حزب اقدام ملی (PAN) و به حزبی با گرایش چپ میانه یعنی حزب دموکراتیک انقلابی (PRD) وا گذار کرد. با این وجود در پاره ای مناطق نظیر واهاکا، پس از هشتاد سال همچنان در قدرت باقی ماند.

هر روز که می گذرداین نکته آشکارتر می شود که این کشور به دست یک بورژوازی فرا ملیتی اداره می شود: مدیران شرکتهای خارجی و بازرگانان محلی با منافع فرا ملیتی به عنوان سرمایه گذار یا شریک در شرکتهای خارجی. این بورژوازی چند ملیتی با تکیه بر احزاب PANو PRI صاحب قدرت است؛ گاهی این دو حزب در تضاد با هم قرار می گیرند ، اما عموما" در همکاری با یکدیگر ترکیب PRIAN را می سازند. این دو جناح PRIAN اغلب در رقابت با یکدیگرند تا پیشنهاد بهتری را به بورژوازی حاکم ارائه کنند؛ این مورد در موافقت با قانون رادیو وتلویزیون اجرا شد که در آن امتیازات بسیاری به دو شرکت صاحب تلویزیونهای تجاری و تقریبا" همه ایستگاههای رادیویی اعطا شد. در سال 1988 PRI با همدستی PAN در انتخابات ریاست جمهوری تقلب کرد. آخرین تقلب انتخاباتی در سال 2006 انجام شد تا    PANریاست جمهوری را در دست داشته باشد، و این با حمایت PRI صورت گرفت. تقلب سال 1988 به منظور جلوگیری از ظهور نا منتظره کاندیدای چپ میانه، کوآتماک کاردناس، انجام پذیرفت. در سال 2006، تقلب از سوی PAN صورت گرفت تا مانع از پیروزی پیش بینی شده آندراس مانوئل ابرادور کاندیدای چپ میانه شود. امروز بسیاری از شهرداری ها و تعدادی از ایالتها را چپ میانه اداره می کند.

بسیاری از مردم درگیر مشکلات محلی خاص خود هستند. اما توجه آنان به مسائل ملی زیاد شده است. اتحادیه هایی نظیر اتحادیه ملی کارگران معدن (IMSS) که زمانی کاملا" طرف کار فرما بودند، اکنون در اثر فشار اعضایشان در تضاد با کار فرما و دولت قرار گرفته اند. مبارزاتی که ممکن بود مسائلی محلی باشند، همچون قیام زا پاتیستها در چیاپاس در سال 1994 یا مبارزات واهاکا در سال 2006، به عرصه ملی کشیده شدند. این دو جنبش بسیار چپ تراز حزب اصلی چپ میانه اند که پایتخت کشور و چندین ایالت و بسیاری از شهرداری ها را در اختیار دارد.

2. شورای مردمی اهالی واهاکا

از 5/3 ملیون ساکنان ایالت واهاکا ،تقریبا" 52 درصد زن، 34 درصد زیر 15 سال، و 35 درصد متکلم به یک زبان محلی هستند. زبانهایی که بیشتر صحبت می شوند عبارتند از زاپوتک، میستک، مازاتک، میسه، وچیانتک.
میزان مرگ نوزادان در این ایالت 6/24 درصد است(میانگین آن در کشور 8/18 درصد است)؛ 5/22 درصد از مردم به خدمات پزشکی دسترسی دارند(این رقم در کشور 9/46 است)؛حدود 20 درصد از مردم بی سوادند(بی سوادی در کل کشور70 درصد است)؛45 درصد از کارگران خود اشتغالند(در کل کشور 20 درصد هستند)؛ 68 درصد درآمدی کمتر از نصف پایین ترین دستمزد- روزانه 8.65 دلار- دارا هستند(در سطح ملی این رقم 7/46 درصد است).
شورای مردمی اهالی واهاکا(APPO) بخشی از تاریخ طولانی مقاومت و مبارزه مردم بومی و رنگین پوست است. در نیمه دوم ژوئن 2006، صدها سازمان در هاواکا اعلام کردند، که ضرورت اتحاد بر ضد دشمن مشترک همه مکزیکی ها را دریافته اند:" فاشیزم در شکل حاکم ایالتی ظهور کرده است"،انها اولیس لوئیز اورتیز را به رسمیت نمی شناسند.
APPO حدود 365 سازمان اجتماعی، سیاسی، حقوق بشری، غیر دولتی، محیط زیستی، جنسیتی، دانشجویی، کارگری، بومی، و هزاران شهروند مستقل واها کا را در بر میگیرد. APPO پس از سرکوب وحشیانه شاخه 22 اتحادیه ملی معلمان و اتحاد ملی بر ضد نئولیبرالیزم، در 17 ژوئن تشکیل شد. این تشکل برای جامعه ای بدون بهره کشی تلاش می کند.

کشته و ناپدیدشدگان

از همان ابتدا دولت روئیز جنگ رذیلانه ای را به راه انداخت."عملیات آهن" بر ضد اعضای APPO ، ابتدا بر ضد رهبران وسپس بر ضد سایر اعضا، دستور بازداشت، حملات مرگبار، " ناپدید شدن" به دست آدمکشهای حرفه ای واعضای گروه شبه نظامی "لاس زتاس". در این جنگ رذیلانه قتلها به شیوه ای بی رحمانه صورت می گرفت، مانند گلو پاره کردن آن معلم در راه خانه که بسیار شبیه قتلهایی است که آدمکشهای حرفه ای باندهای مواد مخدر انجام می دهند.تعداد کشته شدگان و ناپدید شدگان بسیار زیاد است.

3.گاه شماری قیام وسرکوب

جنبش معلمان

برخورد اول ماه مه   2006آغاز شد. شاخه 22 اتحادیه معلمان (SNTE) فهرستی از خواسته های کاملا" اقتصادی خود را به اولیسه روئیز ارائه داد نظیر ایجاد زیر ساختهای آموزشی،موقعیتهای شغلی، تهیه امکانات برای یکهزار مدرسه در حد امکانات موجود، کمک هزینه تحصیلی، صبحانه در مدارس، و درخواست برای میزانی از حقوق که بتواند قدرت خرید معلمان را افزایش دهد.
22 می، صدها معلم که پاسخی به درخواستهایشان دریافت نکرده بودند، با حمایت سازمانهای اجتماعی تحصنی نامحدود را در شهر تاریخی واهاکا اغاز کردند.

1 ژوئن، تحصن کنندگان پنج راه منتهی به فرودگاه بین الملی واهاکا را مسدود کردند.

2 ژوئن، اولین راه پیمایی عظیم با شرکت هشتاد هزار نفر در حمایت از این تحصن و در محکومیت دستور حکومت اولیسه روئیز مبنی بر بازگشت معلمها به کلاسهایشان برگزار شد.

5 زوئن، تحصن کنندگان اولتیماتم حکومت را به دلیل برآورده نشدن خواسته هایشان نپذیرفتند.

7 ژوئن، دومین راهپیمایی بزرگ این جنبش برگزار شد.

8 ژوئن، کمیته ای از معلمان با هماهنگی   انریکه روادا دبیر شاخه 22 اتحادیه معلمان به منظور یافتن راه حلی برای این مسئله با مقامهای دولت فدرال دیدار کردند.

14 ژوئن، اقدام پلیس ایالتی برای بر هم زدن تحصن در مرکز شهر ناکام ماند.

APPO
            
   APPOبین 17 و25 ژوئن به طور رسمی پایه گذاری شد.
2 ژولای، PRI در انتخابات محلی تقریبا" در تمامی نواحی شکست سنگینی متحمل شد.

11 ژولای، خورخه فرانکو وارگاس دبیر کل دولت و وخوزه مانوئل ورا سالیناس مدیر کل امنیت عمومی به خاطر نقششان در تلاش برای بر هم زدن تحصن 14 ژوئییه از کار بر کنار شدند.
1 اوت، هزاران نفر از زنان معترض در خیابانها به تظا هرات پرداختند و ساختمان رادیو تلویزیون دولتی به اشغال انها درآمد.
18 اوت، اعتصاب عمومی سراسر واهاکا را فرا گرفت و راههای ورود به شهر بسته شد.

راهپیمایی در دفاع از حقوق مردم واهاکا

21 سپتامبر، راهپیمایی در دفاع ازحقوق انسانی مردم مکزیک از واهاکا گرفته تا مکزیکوسیتی آغاز شد.
30 دسامبر، همزمان با به پروازدرآمدن هواپیماها و هلی کوپترها در آسمان و پیاده شدن نیروهای نظامی در بندرهای سالینا کروز وهواتولکو، شورای مردمی اهالی واهاکا در حال تصمیم گیری نهایی بودند. این شورا قطعنامه ای تصویب کرده بود که بر ادامه مقاومت و همبستگی در آن شهر، مکزیکو سیتی، و سایر نواحی تاکید داشت.
16 اکتبر، در مکزیکو سیتی اعتصاب غذایی در حمایت از بیانیه دولت فدرال درباره "واگذاری قدرت" در واهاکا آغاز شد( این بیانیه قدرت فرمانداری، قانونگزاری، ودادگستری را الغا می کرد)؛ همه اعتصاب کنندگان جز یک نفرجز یک نفر به اعتصاب خود تا اوایل دسامبر ادامه دادند.
19 اکتبر، اعضای سنای مکزیک در حالی که اذعان داشتند واهاکا در وضعیت بغرنجی قرار دارد، تصمیم به پرهیز از واگذاری قدرت گرفتند. هزاران نفر در واهاکا در اعتراض به تصمیم قانونگذاران که به نفع اولیسه روئیز بود، تظاهرات کردند.
27 اکتبر، امیلیو آلونسو فابیان یکی از معلمان و برادلی رونالد ویل خبر نگار اهل امریکا به قتل رسیدند. علاوه بر این، APPO گزارش داد که شانزده نفر از معلمان زخمی، یک نفر نا پدید و سه نفر ربوده شده اند.
28 اکتبر، نمایندگان معلمان و نماینده فرمانداری موافقت نامه ای درباره بازگشت تدریجی معلمان به کلاسها امضا کردند. نماینده فرمانداری با هفده مورد از نکات قید شده در فهرست خواسته های معلمان از جمله درخواست مهم آنها درباره "منطقه بندی دوباره" که حقوق همه کارکنان بخش آموزش را افزایش می داد، موافقت کردند (حقوق معلمان بر طبق محل جغرافیایی آنها تعیین شده بود به طوری که در شهرهایی چون واهاکا و مراکز توریستی بیش از مناطق دور افتاده بود). علاوه بر این با در خواست آنها برای آزاد کردن چهار زندانی عضوجنبش در روز دوشنبه بعد، لغو تمامی احکام بازداشت، و تامین امنیت برای بازگشت معلمان به سر کلاسهای درس موافقت شد. ضمن اینکه این توافق پرداخت حقوق هفتگی مربوط به قبل، تهیه غذا و500 هزار پزو برای خرید کفش برای دانش آموزان را می پذیرفت. همچنین،    امیلیو مندوزا کاپلان رئیس اداره آموزش و پرورش واهاکا از کار بر کنار می شد.
روز بعد، در 29 اکتبر، پلیس احتیاط فدرال(PFP)،اداره بازپرسی فدرال (AFI)،و پلیس ایالتی وارد واهاکا شدند. جهار هزار مامور پلیس، گروههای ویژه امنیتی و رزمی در این سرکوب شرکت داشتند. آنها از هلیکوپترهای پلیس فدرال و ارتش، تانکهای زرهی، گاز اشک آور واسپری فلفل استفاده کردند. این سرکوب سه کشته( دولت فاکس منکر آن بود)، هشت زخمی، و پنجاه زندانی در پی داشت. نیروهای دولتی زوکالو(میدان اصلی شهر) را تصرف کردند و فعالین جنبش به دانشگاه عقب نشینی کردند.
11 نوامبر، مجمع موسس APPO با حضور یک هزار نفر به نمایندگی از هفت ناحیه هاواکا و همه بخشهای اجتماعی آن برگزار شد. نمایندگان به شکل دموکراتیک از سازمانها، تعاونی ها، اتحادیه ها، مجامع،... انتخاب شده بودند و وظیفه داشتند نظر آنها را در این گردهمایی مطرح کنند.
در این گردهمایی، شرایط بین المللی، ملی و دولتی مورد بررسی قرار گرفت؛ بحثهایی درباره معضلات بنیادی، اصلاحات گسترده در ایالت آزاد و مستقل واهاکا، دولت جدید، مجلس موسسان، و قانون اساسی در گرفت. همچنین مبانی، آیین نامه داخلی، و اهداف APPO اعلام شد؛ چشم اندازها بررسی و برنامه های کوتاه مدت، میان مدت، و دراز مدت تدوین شد. مجمع از مبانی گوناگونی که باید در صدر برنامه های APPO باشد همچون ضدیت با امپریالیزم، ضدیت با سرمایه داری، دموکراسی مستقیم، استقلال از دولت، و برابری جنسیتی و قومیتی حمایت کرد.
17 نوامبر، گردهمایی ملی APPO در مکزیکوسیتی برگزار شد. ابتدا این جنبش به مرور به ارزیابی خود پرداخت. سپس سازمانها و شخصیتهای سیاسی گوناگون این جنبش و خواسته اش برای کنار رفتن اولیسه روئیز از دولت را تایید کردند. در بین این حمایت کنندگان می توان از آندراس مانوئل لوپز ابرادور رئیس جمهور واقعی مکزیک و هماهنگ کننده مقاومت مدنی علیه سیاست کالدرون ، اتحادیه کارگران صنعت برق، اتحادیه کارگران قطار شهری، حزب دموکراتیک مستقل کارگران، جبهه گسترده مترقی احزاب سیاسی، مجمع مردمی خلق میکوآکان، زنان بدون ترس(این جنبش پس از سرکوب مردم ایالت آتنکو مکزیک ایجاد شد)،   سازمان هماهنگ کننده کارگران، کامپسینو، سازمانهای مردمی، سازمان اینجا ایستاده ایم، و سناتور روساریو ایبارا دی پیادرا هماهنگ کننده کمیسیون حقوق بشر سنا نام برد.
18 نوامبر، مجمع مردمی خلق مکزیک با شرکت سازمانها، اتحادیه ها و سایر سازمانهای یاد شده شکل گرفت. سرکوب از فاکس- روئیز تا کالدرون.
27 نوامبر، مقامهای فدرال اعلام کردند که حکمهای بازداشت را اجرا وPFP اعضای جنبش را در سنگرهای خود سرکوب خواهند کرد. چهار کشته، صدو چهل زخمی و صد نفر بازداشت شدند.
27 نوامبر، PFP اعلام کرد که صبرش تمام شده است و رهبران و هواداران جنبش را باز داشت خواهد کرد؛ دست کم بیست خانه را برای یافتن فعالان جنبش تفتیش کردند. سنگرها تخریب شد و اعضای جنبش را زندانی ومورد شکنجه روحی و جسمی قرار دادند؛ اعضای جنبش را از محلهایی که اشغال کرده بودند، بیرون راندند. در تعقیب اعضای جنبش، PFP وارد مدارس و کلاسهای درس شدند و معلمان عضو این جنبش را پیش روی دانش آموزان، از کودکستانی گرفته تا دبیرستانی، کشان کشان و باگذاشتن لوله اسلحه های با کالیبر بالا   بر آنها از مدرسه بیرون بردند. دستگیریها ابتدا محدود به میاهواتلان و تلا کولوا بود . در ساعتهای بعد دستگیرشدگان همانند 25 نوامبربه نایاریت منتقل نشدند بلکه به بالاترین مرکز امنیتی فدرال در ماتاموروس درایالت تامالیپاس-یعنی از ایالتی در جنوب شرقی به ایالتی در شمال-منتقل شدند.
در روزهای اول حکومت فیلیپه(PFeliPe) کالدرون-او را به خاطر PFP چنین می نامند-شکنجه و دستگیریها بیشتر بود.دولت PFeliPe به درخواست جنبش برای گفتگو یک روز پیش از نشستن پشت میز قدرت پاسخ داد و یکی دیگر از اعضای جنبش و عضو شورای شهر را بازداشت کرد.
ارزیابی بین المللی پس از سرکوب یک کمیسیون بین المللی ناظر حقوق بشر(CCIODH) از واهاکا بازدید کرد.
این کمیسیون در سندی به نام نتایج اولیه و پیشنهاداتی درباره درگیریهای اجتماعی در واهاکا، ارزیابی زیر را در ژانویه 2007 ارائه کرد: "کمیسیون معتقد است که حادثه رخ داده در واهاکا بخشی از یک استراژی قضایی،پلیسی و نظامی است که در سطحی روانشناختی-اجتماعی عمل می کند، و هدفش مهارو تهدید مردم مناطقی است که جنبشهای اجتماعی و غیر حزبی درآن در حال پدیدار شدن است."

نتایج این استراتژی عبارت است از:

1. هویت بیست وسه نفر کشته شده مشخص شده است،تعداد دیگری هنوز شناسایی نشده اند، و مواردی که به ظن قوی ناپدید شده اند.اگرچه هیچکدام به پلیس گزارش نشده اند(روشن است که به خاطر بی اعتمادی مردم به پلیس چنین اتفاقی نمی افتد).
2. نقض اساسی ترین حقوق بشر، جلوگیری از آزادی بیان، فکر، نشست، گردهمایی، مشارکت سیاسی، جنبشهای آزاد و اعتراضی. تمامی اینها با اعمال زور و فشار همچون خشونت علیه تحصن و اعتراضات آرام، ممانعت از استفاده نمایندگان منتخب شوراها از حقوق کامل قانونیشان، خشونت علیه خبرنگاران و مزاحمت رسانه ها صورت گرفته است.
3. نیروهای پلیس ایالتی و فدرال به دفعات بازداشتهایی غیرقانونی و سر خود، وگاهی بازداشتهای گسترده شهروندان، با استفاده از خشونت بی اندازه جسمی وروحی انجام داده اند گروههایی از افراد بدون اونیفرم با در دست داشتن اسلحه با کالیبر بالا اقدام به ربودن، بازداشت، بازرسی،و تیر اندازی به مردم کرده اند،که این اقدامات گاه با استفاده ازخودروهای پلیس وبا دخالت افسران پلیس بوده است. در زمان جابه جایی بازداشت شدگان انواع شکنجه های جسمی و روانی(از جمله شوک الکتریکی، ضرب وجرح، سوزاندن، و...)صورت گرفته است.
این کمیسیون نشانه هایی دال بر تجاوز به زنان و مردان بر پایه اظهارات شاهدان و مدارک کلینیکی در اختیار دارد. دولتهای فدرال و ایالتی تضمینی در مورد حق دفاع و انجام مراحل دادرسی قانونی به بازداشت شدگان ارائه نمی دهند:
هیچ کمکی از وکیل مورد اعتماد ،هیچ گفتگوی خصوصی ودر مورد بومیان هیچ کمکی از جانب مترجم امکان پذیر نیست. در عوض، دفاع از آنها بر عهده وکلایی است که از نظر سازمانی وابسته به دولت محلی هستند و همه کارهای حقوقی در طول دادرسی برعهده آنهاست.
4. اقدامات جنایی علیه شهروندان از جانب دولت بررسی و نتایج این بررسی ارائه شده است. در همه موارد قربانیان و خانواده های آنان مقصر بوده اند..
5. کمیسیون دولتی حقوق بشر جانبدارانه سعی درسر پوش گذاشتن بر واقعیت داشته است و دولت را در این زمینه بی گناه می شناسد.

4. APPO : مبارزه ادامه دارد

با وجود سرکوب عمومی مبارزه متوقف نمانده است. دلیل آن موارد زیر است:
26 ژانویه 2007، معلمان، دانش آموزان و والدین آنها در منطقه ال رتیرو راهپیمایی کردند. در 3 فوریه APPO نهمین راهپیمایی بزرگ خود را انجام داد. آنها قدرت خود را با حضور هزاران تظاهر کننده به رخ کشیدند.
8 فوریه، APPO دومین فورم ملی در دفاع از حقوق بشر در واهاکا را برگزار کرد، جایی که شرایط موجود موازنه ای به وجودآاورده بود؛ استراتژیهایی وجود داشت که خواستار توقف نقض حقوق بشر در کشور می شد؛ واتحادها و تعهدات ملی و بین المللی به وجود می آورد. در 10 و11 فوریه، اولین مجمع مردمی خلق واهاکا(شهر مقاومت) بر گزار شد.
8 مارس، APPOتظاهراتی با شرکت هزاران نفر برای بزرگداشت روز زن و تاکید بر ادامه مبارزه خود ترتیب داد. در 17 مارس، مجمع فوق العاده ایالتی APPO درهتل دی ماجیسترو در شهر واهاکا بر گزار شد. در 25 مارس، APPO دراعتراض عظیمی علیه قانون جدید بیمه و خدمات تامین اجتماعی برای کارگران دولت شرکت کرد. قانون جدید با با لا بردن سن باز نشستگی و کاستن از حقوق آنان و نیز حذف بیمه درمانی به زیان معلمان و سایر حقوق بگیران دولتی است.
در ماه آوریل، APPO راهپیمایی های جدیدی ترتیب داد. در 20 و 21 آوریل،آنها سومین فوروم بین المللی در دفاع از حقوق بشر را در شهر واهاکا ترتیب دادند که در آن هیات منصفه مردمی (وجدان عمومی) تشکیل شد و در آن فرماندار اولیسه روئیز اورتیز به خاطر جنایت علیه بشریت گناهکار شناخته شد.

5.برای آینده

فرماندار PRI همانند سایر فرمانداران در این کشور، بی رحم، فاسد، و تمامیت خواه است. در واهاکا معلمان مدارس ابتدایی و راهنمایی مبارزه ای را آغاز کردند که مانند بسیاری از مبارزات پیش از آن سرکوب شد. این بار این سرکوب کارگر نیافتاد. این مبارزه بیش از یک ملیون نفر از اهالی واهاکا را به میدان آورد. PRI و PAN در انتخابات محلی ژولای 2006 برای تعیین نمایندگان کنگره فدرال شکست خوردند. قدرتی موازی در شهر واهاکا،مرکز ایالت، و در بسیاری مناطق دیگر پایه ریزی شد. خواسته اصلی آنها عبارت بود از : استعفای فرماندار اولیسه روئیز اورتیز دیکتاتور قاتل کوچک.
PRI کنار رفتن او از قدرت را نپذیرفت، زیرا اگر انتخابات بر گزار می شد، PRD (جپ میانه) پیروزآن بود. PAN ریاست جمهوری را برای فیلیپه کالدرون، در روز 2 ژولای، با تقلب آشکار و اقداماتی چون ایجاد ترس وتهمت زنی با کمک بسیار زیاد شرکتهای فرا ملیتی به دست آورد. اما نتوانست اکثریت لازم برای به تصویب رساندن قوانین را به دست آورد. همه اینها به اتحاد دیگر PRI-PAN انجامید.
امروز PRIAN نماینده دولتی متقلب است از همان نوع که در واهاکا قدرت را در دست دارد؛ این دولت علیه APPO اعمال زور می کند وبر قتل دههاانسان سر پوش می گذارد؛ از تاکتیکهای ضد شورش که پیش از این در نقاطدیگر کشور و دیگر نقاط جهان به کار رفته است، استفاده می کند و علیه مردم واهاکا مرتکب ترور دولتی می شود. مبارزان را همانند آنچه در جنگهای رذیلانه آمریکای لاتین یا مکزیک دهه هفتاد روی می داد، ناپدید و زندانیانرا شبیه آنچه دولت اسپانیا با اعضای آزادی سرزمین باسک انجام می داد، نفی بلد می کنند. چرا؟ به علت ترس تاریخی که از هر جنبشی که نتوان از طریق فساد رهبران آن ویا سرکوب مهار کرد، وجود دارد. دولت اولیسه روئیز بسیاری از این کوششهای نا فرجام انجام داده است. بنابراین، دوره ترور دولتی همانند دیکتاتوریهای سابق آمریکای جنوبی آغاز شده است.
APPO در درجه اول خواستار بر کناری اولیسه روئیز و تامین خواسته های معلمان بود. برای دستیابی به آن خواسته ها سازمانی به وجود آمد که می تواندچیزهای بیشتری را به دست بیاورد. سرکوب وحشیانه PRIAN مقابله با چنین امکانی بود. امروز در ایالت واهاکا حکومت نظامی اعلام نشده وجود دارد.
APPO ضعیف به نظر می رسد اما عقب ننشسته است.آیا سرکوبها این بارکار ساز خواهد بود؟ بزودی خواهیم دید آیا APPO می تواند به این یورش وحشیانه PRIAN پاسخ دهد؟ آیا به این مبارزه در سطح ملی و بین المللی یاری خواهد رسید؟

منبع:
www.farhangetowsee.com