انتخابات پارلمانی دیروز ترکیه‌، امروز پاکستان و فردای ایران


هادی صوفی زاده


• در این مقاله به‌ بررسی و مقایسه‌ ‌انتخابات پارلمانی ترکیه‌ در سال میلادی گذشته‌ و انتخابات کنونی پاکستان و انتخابات آتی ایران پرداخته شده تا مشخص شود که‌ انتخابات در ایران در کجای استانداردهای جهانی و منطقه‌ای قرار دارد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲ اسفند ۱٣٨۶ -  ۲۱ فوريه ۲۰۰٨


شادروان دکتر حسین عظیمی ( 1327 ـ 1382 ) اقتصاددان برجسته‌ ایرانی در کتاب خود "مدارهای توسعه‌ نیافتگی در ایران" اوضاع اقتصادی ایران رابا کشوارهای پاکستان، ترکیه‌ و مصر بنا به‌ تشابهات فرهنگی، جغرافیایی، تاریخی ، وسعت، جمعیتی، و موارد دیگر باهم مقایسه‌ می کند. بنده‌ نیز مناسب دانستم که‌ باتوجه‌ به تشابهات فوق، اما از زاویه‌ انتخابات به‌ بررسی و مقایسه‌ ‌انتخابات پارلمانی ترکیه‌ در سال میلادی گذشته‌ و انتخابات کنونی پاکستان و انتخابات آتی ایران بپردازم تا مشخص شود که‌ انتخابات در ایران در کجای استانداردهای جهانی و منطقه‌ای قرار دارد.
همانطور که‌ بیاد داریم انتخابات مربوط به‌ ترکیه‌ همسایه‌ غربی ایران با شرکت چهارده‌ حزب از طیف چپ، راست، جمهوری خواه‌، اسلامی و طرفدار حقوق کردها در بیست و دوم جولای 2007 انجام گرفت. در مورد انتخابات ترکیه‌ و رشد دموکراسی در آن کشور زیاد بحث شده‌ و نیازی به‌ تکرار نیست. انتخابات ترکیه‌ به‌ تائید ناظران جهانی رسیده‌ و درسهای زیادی برای کشورهای منطقه‌ با خود به‌ همراه‌ داشت. در پارلمان کنونی ترکیه‌ چهار گرایش اسلامی، جمهوری خواه‌، ناسیونالیست افراطی ترک و ناسیونالیسم معتدل کرد وجود دارند. موفقیت در امر انتخابات ترکیه‌ سریعا به‌ رشد اقتصادی آن کشور کمک نموده‌ و در آخرین بیان سیاستمداران آن کشور، ادعای صعود ترکیه‌ به‌ همطرازی با کشورهای عظیم اقتصادی را در آینده‌ نزدیک نوید می دهند. اصولا شادی مردم در خیابانها که‌ بعداز انتخابات راه افتاد نشان از بیان احساس و نوعی اراده‌ مردمی است.
پاکستان نیز کشور دیگر همجوار شرق ایران است که‌ بعداز یک دوره‌ ناآرامی و کشمکشهای داخلی انتخابات پارلمانی و ایالتی خود را در تاریخ 18.02.2008 به‌ انجام رساند. پیچیده‌گیهای ساختار قدرت در آن کشور حساسیتهای جامعه‌ جهانی را به‌ همراه‌ دارد. پاکستان از یکطرف کشوری شبه‌ کودتایی محسوب می شود و نظامهای کودتایی در گذشته‌ جامعه‌ را رادیکالیزه‌ نموده‌اند. کارشناسان امور پاکستان موج اسلام گرایی در آن کشور به‌ دوره‌ زمامداری ضیاالحق که‌ با کودتا قدرت را به‌ دست گرفت نسبت می دهند و تفکرات و شکل گیری طالبان را به‌ آن دوره‌ بر می گردانند. اما در مقابل ساختار چند حزبی آن کشور تمایلات انتقال قدرت به‌ شیوه‌ انتخابی و مبارزات مسالمت آمیز را باز گذاشته‌ و امید به‌ پیشرفت وجود داشته‌ است.
در پاکستان به‌ دنبال کشمکشهای دادگاه‌ عالی با حکومت پرویز مشرف زمینه‌ برای بازگشت دو چهره‌ سیاسی و متنفذ آن کشور یعنی خانم بی نظیر بوتو رهبر حزب مردم پاکستان و نواز شریف رهبر حزب مسلم لیک (شاخه‌ نواز شریف) که‌ چند سالی در تبعید به‌ سر می بردند، مهیا گردید. حادثه‌ ترور خانم بی نظیر بوتو هزینه‌ی سنگینی بود که‌ حزب مردم پاکستان پرداخت نمود اما حزب بوتو از صحنه‌ کنار نرفت و نتایج انتخابات پاکستان نشان می دهد که‌ با شرکت در انتخابات نقش مهمی را در آینده‌ آن کشور ایفا می نماید. طبق آمار غیررسمی اما تقریبا نهایی، به‌ ترتیب حزب مسلم لیک شاخه‌ نواز شریف، حزب مردم پاکستان و حزب مسلم لیک قاعد اعظم طرفدار پرویز مشرف بیشترین آرا را کسب کرده‌اند. اگر با واقع بینی به‌ شرایط پاکستان در این مرحله‌ بنگریم نتایج انتخابات مهم نیست بلکه‌ آنچه‌ که‌ مهم است حضور سه‌ حزب اصلی اما مخالف هم در انتخابات است و مهمترین مسئله‌ تواضع پرویز مشرف در همکاری با اپوزسیون است که‌ بعد از پروسه‌ انتخابات اعلام داشته‌ است و مهمتر از همه‌ توجه‌ به‌ ثبات و آینده‌ آن کشور است.
این در حالیست که‌ احزاب کوچکتر و محلی نیز هرکدام کسب آرا نموده‌ اند اما بحثها و رقابتها میان این سه‌ حزب است. شادی مردم در خیابانها نیز نشان از روح آزادی نسبی در جامعه‌ است.
با همچون نمایه‌ای از دو کشور مذبور و مقایسه‌ با انتخابات فردای ایران در می یابیم که‌ در ایران برخلاف آن دو کشور همسایه‌، کسی بعداز انتخابات به‌ شادی در خیابان نمی پردازد و این مسئله‌ خود معنادار است، شاهد حضور حزب سیاسی به‌ معنای خاص آن نیستیم و تقسیم انتخابات میان دو تفکر مذهبی اصولگرا و اصلاح طلب سنخیتی با اصولهای دموکراتیک و انتخابات آزاد ندارد. و حتی اگر چنانجه‌ اکثریت کاندیدها و یا نمایندگان آتی مجلس ایران از اصلاح طلبان باشند باز هم نمی توان به‌ مثابه‌ انتخابات آزاد گذاشت. بنا به‌ نوشته‌ آقای احمد زیدآبادی که‌ موردی را از زبان آقای احمد بورقانی هنگام برنده‌ شدن در مجلس ششم آورده‌ بود که‌ ایشان گفته‌ بود "اگر انتخابات سالم می بود کسی مثل من رای نمی آورد" حال ببینید که‌ احمد بورقانی از اصلاح طلب ترین اصلاح طلبها بود. و مجلسی که‌ ایشان در آن نماینده‌ بود اصلا با مجلس هفتم قابل مقایسه‌ نیست.
توجه‌ و دقت به‌ همچون موضوعاتی برای ما ایرانیان اهمیت حیاتی دارند. وهمین موارد ریز عمق استبداد در کشور را نشان می دهد. در ایران ما برخلاف پاکستان دادگاهی صالح وجود ندارد که‌ با ساختار قدرت مقابله‌ کند، دادگاههای ایران نه‌ اینکه‌ صلاحیت تائید و یا صدور حکم برای بازگرداندن احزاب و یا افراد مخالف را ندارند، بلکه‌ خود دادگاهها در تنگ نمودن عرصه‌ به‌ سیاستمداران یک طرف قضیه‌ هستند. در درون کشور نیز عرصه‌ بر کسانی که‌ می خواهند به‌ شیوه‌ی مستقل عمل کنند تنگ شده‌ و اگر در پاکستان خانم بوتو ترور می شود در ایران کم نبودند کسانی چون داریوش فروهر که‌ علی رغم اینکه‌ بطور فیزیکی حذف می گردند امکان شرکت حزب ایشان در انتخابات مهیا نمی گردد و سرنوشت احزاب چپ نیازی به‌ بحث ندارد. جریاناتی چون نهضتی آزادی امکان حضور در انتخابات نمی یابند و درست برعکس کشورهای همسایه‌ رد صلاحیتها حکمی ظالمانه‌ است که‌ هیچگونه‌ مبنای قانونی ندارند. در کشورهای فوق الذکر افراد نیستند که‌ وارد فضای انتخاباتی می شوند بلکه‌ احزاب هستند و کاندیداها از طرف حزب معرفی می شوند و اگر چنانچه‌ کسی پرونده‌ حادی در دادگاهها داشته‌ باشد امکان ورود به‌ مجلس را از دست می دهد. حال این سوال مطرح است که‌ اگر احزاب در ایران به‌ صحنه‌ میروند افراد چرا در مرحله‌ اول نامزد می شوند. با این همه باید گفت انتخابات ایران از پایه‌ غلط و از فرمایشی نیز گذشته‌ است.
آقای اکبر گنجی در مطلبی در دو بخش تحت عنوان دولت احمدی نژاد و مجلس سلطانی (دموکراتیزاسیون در برابر سلطانیزاسیون) (1) به‌ کالبدشکافی جمهوری اسلامی از دوران ظهور تا به‌ امروز پرداخته‌ است. که‌ تنها در مغز و توان قلم ایشان می گنجد. نکته‌ مهمی که‌ ایشان بدان توجه‌ خاصی نموده‌ واز این زاویه‌ بحث خود را ارائه ‌داده ‌است، در کم حافظه گی مردم ما است که‌ تصور نمودند بعداز آمدن احمدی نژاد ایران ویران شد و در دوره‌های قبلی مشکل اینگونه‌ حادی نداشته‌ایم. اقای گنجی با حوصله‌ به‌ همه‌ توهمات بعضی ها که‌ انگونه‌ می اندیشند پاسخ داده‌ است و در مورد انتخابات نیز به‌ درستی نقاط سوال برانگیز انتخابات در ایران را برشمرده‌ است.
امید است که‌ نتایج انتخابات و یا بهتر بگوییم انتصابات مجلس هشتم به‌ تجدید نظر اساسی کلیه‌ نیروهای سیاسی بینجامد و بیش از این‌ صلح طلبی و تغییر گام به‌ گام ـ اما هرگز ـ برخی نیروهای سیاسی مانع حرکت مردمی برای رسیدن نباشند. باید مردم ایران نجات یابند و نجات مردم اگر در سرنگونی نظام هم نباشد، اما لازم است خشم مردم ایران همانند مردم پاکستان به‌ خیابانها کشیده‌ شوند و پایه‌های دیکتاتوری را متزلزل نمایند تا آن ها به‌ خواست مردم گوش فرا دهد.
20.02.08

www.iran-chabar.de
www.iran-chabar.de
www.iran-chabar.de