دین گریزی ایرانیان مهاجر و قانون اعدام


مختار برازش


• بر اساس گزارش منتشره ی اداره مرکزی آمار نروژ: نیمی از ایرانیهای مهاجر دینی که با آن بزرگ شده اند را ترک گفته اند و از هر ده مهاجر ایرانی چهار نفر عقیده دارد که مذهب هیچ اهمیتی در زندگی روزانه شان ندارد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱٣ اسفند ۱٣٨۶ -  ٣ مارس ۲۰۰٨


دولت ایران با پیشنهاد ماده ای در تکمیل لایحه ی قانون مجازات اسلامی و فرستادن آن به مجلس، قصد دارد قانونی را به تصویب برساند که در آن دست قضات در اعدام ایرانیانی که از دین اسلام برگشته اند را بیشتر باز گذارد. گرچه چنین مجازاتی از همان بدو تاسیس دولت اسلامی با عناوین دیگری نیز عملا انجام می شده، اما دادن شکل رسمی و قانونی به این مجازات جای بحث دارد.
سوال این است که آیا دولت جمهوری اسلامی متوجه خطرات ناشی از ایجاد گرایش های «دین گریز» در بین ایرانیان و مخصوصا نسل جوان شده است و بدین وسیله می خواهد با ایجاد ترس دیگران را از عواقب چنین گرایش هایی برحذر دارد؟ نکته در اینجاست که کمتر ایرانی ساکن ایران است که نداند اگر «از اسلام خارج شود» چه عواقب خطرناکی در انتظار اوست! علاوه بر این حکومت ایران بیم و یا کمبود «مواد قانونی» برای مجازات اعدام را ندارد.
بنابراین این از نظر من تهدید بیشتر از آنکه متوجه ایرانیان داخل کشور باشد، ایرانیان و مخصوصا نسل جدید ایرانیان خارج از کشور را نشانه گرفته است که نسبت به دین گرایش چندانی ندارند و در کشورهای غربی چنان یاد گرفته اند که دین را در حوزه ی خصوصی افراد تعریف کرده و این حق را برای خود محفوظ بدارند که در اختیار، انتخاب و یا ترک دین آزاد باشند! بنابر این نفوذ چنین افکاری به داخل و و تماس چنین افرادی و تحت تاثیر قرار دادن هم نسلان آنها است که جمهوری اسلامی را می ترساند. و از آنجایی که برای محدود کردن چنین فعالیت هایی و یا مجازات چنین افرادی که سالها به عنوان یک «شهروند محترم» در خارج از کشور زیسته اند، استفاده از اتهام هایی از قبیل «اراذل و اوباش»، «قاچاقچی» و «جاسوس» کارآیی سابق را ندارد (مثل سناریوی منسوخ هاله اسفندیاری، رامین جهانبگلو و یحیی کیان تاج بخش که اعتراض جامعه روشفنکری جهان را برانگیخت)، بنابر این قانونمند کردن اعدام برای «ارتداد»، می تواند دست کم نگرانی احتمالی جمهوری اسلامی از اینگونه فعالیت های «خارج دیده ها» از یک طرف، و همچنین پاسخگویی به سازمانهای بین المللی را رفع کند.

ایرانی ها یکی از سکولارترین گروههای مهاجر
آمار منتشره در گوشه و کنار دنیا حکایت از رشد گرایش های سکولار در بین ایرانیان دارد. در اینجا برای مدلل ساختن آنچه گفته شد، آمار رسمی ای که در یکی از کشورهای اسکاندیناوی در خصوص میزان عقاید و دینداری ایرانیان مقیم آن کشور منتشر شده است را می آورم:
«اداره مرکزی آمار نروژ» Statistisk Sentralbrå (SSB هر چند سال یکبار گزارش هایی را در مورد چگونگی سطح زندگی و معیشتی «مهاجرین ساکن نروژ» انتشار می دهد. این گزارش ها که براساس نظرسنجی هایی که از اشخاص عادی مهاجر ساکن نروژ به عمل می آید، علاوه بر جنبه ی اطلاع رسانی داشتن، می تواند مورد استفاده ی مسئولین اجرایی و دیگر مراکز تصمیم گیری نیز قرار می گیرد.
یکی از این گزارش ها که در ماه فورال گذشته انتشار یافته مربوط است به یک «نظر سنجی از سطح زندگی» مهاجرین ده کشور «غیر غربی» ساکن در نروژ که در سال 2006 انجام گرفته است. نروژی های ایرانی تبار نیز یکی از شرکت کنندگان در این نظر سنجی بودند.
در بخشی از این گزارش که با عنوان «ایرانی ها سکولارترین گروههای مهاجر» انتشار یافته، به دین و درجه اعتقاد پرسش شونده ها می پردازد که آمده است: «ایرانیها یکی از سکولارترین گروههای مهاجری هستند که در نروژ زندگی می کنند. از هر ده مهاجر ایرانی چهار نفر عقیده دارد که مذهب هیچ اهمیتی در زندگی روزانه شان ندارد. و تقریبا نیمی از ایرانی ها دینی که با آن بزرگ شده اند را ترک گفته اند.»
نکته جالب در این نظر سنجی اینکه خود گزارشگران اداره آمار اذعان می دارند «این ارقام را باید مخصوصا از این زاویه در نظر گرفت که بسیاری از ایرانیهای مقیم نروژ از کشوری گریخته اند که دارای یک سیستم مذهبی ـ دینی است.»
در نقطه مقابل ایرانی ها سومالییایی ها قرار دارند که از هر 10 نفرشان 9 نفرعقیده دارند که مذهب نقش مهمی در زندگی شان دارد. بعد از این گروه، مهاجرین پاکستانی و سریلانکایی قرار دارند که نقش مذهب را در زندگی شخصی شان فوق العاده مهم ارزیابی می کنند.
گزارش می افزاید که «هفت نفر از ده پرسش شونده ی مهاجر تایید می کنند که آنها مذهبی که با آن رشد کرده اند را حفظ کرده اند. ولی این آمار در گروههای کشوری مختلف، متفاوت است. بیش از نیمی از گروه ایرانی ها می گویند که نسبت به دینی که با آن بزرگ شده اند بی تفاوتند.» در این گزارش همچنین می خوانیم که این «رو گردانی از دین یا دین زدایی» در بین شیلییایی ها هم رقم بالایی دارد بطوری که وابستگی آنها به دین ازهر ده نفر به چهار نفر می رسد. این در حالی است که در بین مهاجرین بوسنی ـ هرزگوین، صرب ها، ترکیه، عراق و ویتنام از هر ده نفر یک نفر مذهبش را رها کرده است. همچنین مهاجرین پاکستانی و سومالییایی فقط 1 تا دو در صدشان می گویند که از دین خود را ترک گفته اند.

فاکت:
• در یک نظرسنجی اجتماعی در سطح اروپا (ESS) که در سال 2006 انجام گرفت کشور نروژ هم در آن شرکت داشت. در یکی از پرسش ها آمده بود که اگر قرار باشد میزان وابستگی شما به مذهبتان را از 0 تا 10 در جایی قرار دهیم که 0 به معنای عدم وابسته بودن شما، و 10 به معنای وابستگی شدید شما به مذهب باشد، شما خود را در کجا قرار می دهید؟ نتیجه ی میانگین جواب کشورهای زیر از این قرار است:
• نروژی ها 3,8 (که به عنوان یکی از سکولارترین کشورهای اروپایی شناخته شد
• سوئدی ها 3,6
• دانمارکی ها 4,3
• و قبرسی ها و لهستانی ها میزان وابستگی شان به دین 7,0 و 6,6 بوده است که می توان گفت جزء مذهبی ترین ملت ها هستند.
(میانگین جواب ایرانی ـ نروژی ها به این پرسش 4,0 بوده است

نمودار: SSB
عکس:رسانه های اینترنتی
منبع گزارش:
www.vl.no
تماس با نویسنده:
http://mokhtarbarazesh.blogspot.com