اپوزیسیون زیر نورافکن انتخابات قلابی!


کوروش گلنام


• این دوره انتخابات در میان اپوزیسیون درون و بیرون میهن، نقشی بهتر از فیلتر وصافی شورای نگهبان بازی کرده و سره را از ناسره به خوبی وروشنی جدا ساخت. در همآن حال که اپوزیسیون پا در هوا و فرصت جو و دنباله رو خاتمی شکست خورده را بیشتر به انزوا کشید، به نزدیکی های یشترین بخش اپوزیسیون درون و بیرون از ایران افزوده و زمینه های همکاری و همراهی آینده آنها را بیشتر آماده نمود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۷ اسفند ۱٣٨۶ -  ۱۷ مارس ۲۰۰٨


همه گزارشگران خارجی که در ایران بوده و با وجود همه تنگناها که برایشان به وجود آوردند، توانستند خود از نزدیک شاهد نمایش انتخابات باشند، این دیدگاه یکسان را بیان داشته اند که کمترین میزان مردم در انتخابات شرکت نموده و حوزه ها (جز حوزه های ویژه ای چون حسنیه ارشاد که باید به هر وسیله برای کار فیلم برداری ها و ساخت سندهای دروغین شلوغ باشد) خلوت بوده اند. روزنامه دیلی تلگراف می نویسد:
"با وجود دعوت خامنه ای از مردم برای شرکت در انتخابات و در حالیکه وی آن را یک وظیفه ملی و دینی خوانده بود٬ باز هم ایرانیان در انتخابات شرکت نکردند.‏"
این تنها نمونه ای در برخورد با رسوایی انتخابات در ایران اسلامی است. رسانه های همگانی سوئد (حتا روزنامه محلی که خود دیده و خواندم) نیز همچون ایتالیا، فرانسه، آلمان، انگلستان و...بر عدم استقبال مردم ایران از انتخابات و آزاد نبودن انتخابات تاکید داشتند. امروز خبر برخورد اتحادیه اروپا با انتخابات در ایران که آن را آزاد ندانسته است را نیز همه شنیده ویا خواندیم.

آنچه مهم نبوده و نیست!
درانتخاب های قلابی برگزار شده درگذشته و امروز حکومت اسلامی، آنچه اصلن مهم نبوده و نیست، خود انتخابات است چون نه مردم آزاد به انتخاب هستند و نه سیستم انتخاب آزاد در کار است. آیا با توجه به شیوه برگزاری انتخابات در حکومت اسلامی، این حقیقت نیازی به تفسیر دارد؟ کسانی را خود دستگاه های مافیایی حکومت با رهبری خردمندانه "رهبر معظم" پیش از "انتخاب از سوی مردم" خود برای آنها انتخاب می فرمایند سپس آنها را در ویترن نمایشگاه خود نهاده و به مردم می گویند حالا بفرمایید از میان این گروه که ما برای شما انتخاب کرده ایم، کسانی را برگزینید! ولی این هم پایان کار نیست. چون پس از این نیز مردم را بیشتر به بازی می گیرند و دستشان برای هر تقلبی باز است. یعنی دراین نوبت نیز تفاوت نمی کند رأی دهندگان اندک نیز به چه کسی رأی بدهند زیرا گروه های مافیایی حکومت که همه دار و ندار مردم و میهن را با زور و قلدری و ایجاد فضای ترس و ترور در اختیار خود گرفته اند، می توانند کسانی را که خود و در حقیقت رهبر و دولت پنهان می خواهند با کاربرد همه گونه "رأی سازی های پیشرفته" از میان صندوق های جادویی اسلامی خود بیرون بکشند (پیشرفت ها در این زمینه ها به یمن الهی و با یاری برادران کا گ ب روسیه، بی عیب و ایراد و مردم شکن بوده است). یعنی حتا همآن لیست های تایید شده نیز برای پر کردن صحنه نمایش است و کسانی نیز در میان آن لیست ها هستند که حتا مردم هم رأی داده باشند انتخاب شدنی نیستند و حداد عادل ها باید به جایشان نشانده شوند! بنا بر این در کشوری که زیربنای قانون و سیستم حکومت اجازه برگزاری انتخابات آزاد را نمی دهدف نمی توان گزینش ها را چون گزینش در کشورهای دموکرات و آزاد، "مهم" ارزیابی کرد؟ هر انتخاباتی در ایران اسلامی که همیشه نیز از دید رهبر خودکامه "مهم"، "سرنوشت ساز" و "مشتی به دهان دشمنان" است، تنها برای فریب اندک مردمان ساده دل باورمند به خود چه درایران و چه در پایگاه های ترور اسلامی چون لبنان، عراق و فلسطین است و نمایی دروغین در چشم جهانیان. روند انجام این گرینش ها به اندازه ای "جدی"، "درست" و"بدون خلاف و تقلب" است که هر بار پیش از انتخابات، رهبر معظم می داند که چه میزان رأی میلیونی و چه کسانی از "صندوق های شعبده بازی اسلامی" یا "جعبه های مارگیری اسلامی" بیرون خواهند آمد! در برگزاری گزینش ها در "آزادترین کشور جهان" و یا به تعبیر تازه رئیس جمهور انتصابی رهبر معظم "تکه ای از بهشت!" باید توجه داشت که:
۱ ـ شرط اصلی کاندید شدن در حقیقت "التزام عملی به ولایت مطلقه رهبر" مافیایی است نه اسلام یا چیز دیگری. التزام به اسلام و و چهارچوب حکومت در درجه پس از آن و امری کناری و برای مردم فریبی است زیرا می بینیم که حتا اصلاح طلبان حکومتی نیز که در مسلمانی چیزی کمتر از رهبر و یا دیگر سران حکومت نداشته و سه دهه شریک حکومت بوده و امروزه تنها ناهمگونی هایی با تفسیر ولی فقیه از حکومت اسلامی و تقسیم قدرت دارند نیز جز اندک کسانی از میان آنها (آن هم تنها به این انگیزه که انتخابات را رقابتی بنمایانند) و در اندازه ای که کمترین تأثیری بر روند ساز وکار مجلس فرمایشی ندارند، نمی توانند از صافی و دیوار بلند تفتیش و تجسس ولی فقیه عبور کرده و به مجلس فرمایشی بروند.
۲ـ دراین گزینش ها واژگونه گزینش ها در کشورهای پیشرفته و دموکرات، حق شرکت "مخالف" با ولی فقیه، روش و سیستم حکومت، وجود خارجی نداشته و نه تنها شامل قانون "حذف" دستگاه مافیایی ولایت فقیه می شود که حتا اگر به عنوان مخالف با ایدئولوژی حاکم به حساب آمده و در راه برکناری دولت و سیستم زورمدار حاکم بر ایران کوشش کند، جان بر سر این کار خواهد باخت و "حذف فیزیکی" خواهد شد.

ولی آنچه این بار بسیار مهم بود
ولی آنچه به ویژه در این دوره انتخابات قلابی بسیار مهم و قابل توجه شد، رویدادهای پیش بینی نشده ای بود که هرگز در سه دهه انتخابات حکومت اسلامی پیشینه نداشته و روی نداده بود. این رویداد تازه که در بر گیرنده تحریم و عدم شرکت در انتخابات قلابی از سوی بخش مهمی از شخصیت ها و نیروهای اپوزیسیون درون ایران بود، می تواند در آینده سیاسی ایران اثرهای ویژه خود را داشته و صف بندی های تازه ای را به وجود آورد. کار به جایی رسید که نهضت آزادی که خود از نخستین نیروهای تشکیل دهنده حکومت بود، خواستار نظارت بین الملی بر انتخابات شد که معنای روشنش نبود انتخابات آزاد، وجود زور و تقلب و بی اعتمادی کامل به حکومت می باشد و همه از جریان های پس از آن خبر دارند. البته مردم هشیار هستند و می دانند یک انگیزه چنین برخوردی فرضن از سوی کسی چون ابراهیم یزدی چه می تواند باشد. شامه او نیز چون رفسنجانی که به هر زور و دگنگی خود را در صف اصلاح طلبان حکومتی جا داده و امروز دلسوز مردم شده است، بسیار تیز است و چشمش راه سراشیب را خوب تشخیص می دهد. رفسنجانی امروز دست و پای زیادی می زند تا شاید بار دیگر بر موجی تازه ای سوار شود. از خستگی و نفرت مردم از بازی اتمی حکومت به خوبی خبر دارد. از همین رو می خواهد نقش رها دهنده را بازی کرده و امروز به شکلی شگفت آور خواستار مذاکره مستقیم با "شیطان بزرگ" می شود! در سیرکی بنام "جمهوری" اسلامی همه گونه بندبازی ممکن است! کوشش ابراهیم یزدی برای نشان دادن بی گناهی خود در اعدام تیمسار رحیمی و عباس هویدا و گفتن ناگفتنی هایی پس از سی سال، که تازه به یادش آمده است، در همین راستا است! تدارکی برای روزهای خوشی که سران و شرکای این حکومت ننگین در پیش رو دارند.
ولی در میان تحریم کنندگان در درون ایران، مبارزان خوش نام از نیروهای گوناگون ملی ـ مذهبی، دموکرات و لاییک که خواستار جدایی دین از قدرت و حکومت هستند، این بار بسیار برجسته بود. عباس امیر انتظام، محمد ملکی، کوروش زعیم، حشمت الله طبرزدی (که هم اکنون و با وجود سر کردن ۷ سال در زندان، باز هم بی هیچ گناه سه ماه است که در بند رژیم است) همراه با یارانش در شورای مرکزی جبهه دموکراتیک ایران، تشکل های مبارز دانشجویی و... با افشاگری و اعتراض هابه انتخابات قلابی و فرمایشی از شرکت در انتخابات خود داری نمودند. حتا کسانی در میان اصلاح طلبان حکومتی هم چون زید آبادی نیز انتخابات را تحریم کردند که گام درستی در راستای مبارزه و مخالفت با خودکامگی ولی فقیه بر داشته اند و تا اندازه ای خود را از دایره نیرنگ خاتمی دور کرده اند.
همآن گونه که همه می دانستیم، باندهای مافیایی حکومت، وابسته به رهبر معظم و دولت پنهان با یاری گسترده سپاه وبسیج کار خود را نموده و انتخابات نمایشی را به شیوه کاملن شناخته شده "حکومت عدل علی" برگزار کرده و با حوزه های خالی به نتیجه ۶۱% شرکت کننده (از دارندگان حق رأی) دست یافتند، بی هیچ شرم و ترسی از خبرگزاری ها و خبرنگاران خارجی که خبر خالی بودن حوزه های رأی گیری را به سراسر جهان مخابره کردند.
ـ آنچه مهم تر از همه این مورد ها بود، گستردگی تحریم از سوی نیروهای مخالف درون ایران و نزدیکی و همراهی آنها با بیشترین بخش اپوزیسیون حقیقی رژیم در بیرون از ایران بود که رویدادی تازه و نوید بخش بود. در این باره به چند نکته باید توجه داشت:
۱ نگارنده از اپوزیسیون حقیقی رژیم سخن گفته است زیرا بخش کوچکی از اپوزیسیون که خود همچنان و پس از سی سال سردرگم است و هر روز از شاخه ای به شاخه ای پریده است، روزی به دامان امام آویخته، روزی به عبای رفسنجانی چسبیده و دیگر روز به ردای سید خداشناس خاتمی، مردم را به شرکت در انتخابات قلابی تشویق و تحریک می کرد. این گروه بیانیه ای بیرون دادند و تنها توانستند امضای ٣۲ تن را گرد آورده و با خود همراه کنند. جالب این است که آنها برای توجیه دنباله روی از اصلاح طلبان شکست خورده حکومتی و در رأس آن خاتمی، استدلال می کنند که : انتخابات حق مردم است و مردم باید از حق خود استفاده کنند! به این کار ندارند که انتخابات در کجا، با چه قانون و با چه سیستم حکومتی و در چه شرایطی! به چشم خود دیدند که خاتمی، دولت و مجلس او ٨ سال تنها نقش تدارکاتچی را داشته و حتا نتوانستند یک لایحه اصلاحی در مجلس قانونگذاری از مجلس بگذرانند ولی بازهم مردم را به پی گیری این گمراهی و پشتیبانی از این سید دروغ پرداز و بی لیاقت دعوت می کنند!
۲ ـ این دوره انتخابات در میان اپوزیسیون درون و بیرون میهن، نقشی بهتر از فیلتر وصافی شورای نگهبان بازی کرده و سره را از ناسره به خوبی وروشنی جدا ساخت. در همآن حال که اپوزیسیون پا در هوا و فرصت جو و دنباله رو خاتمی شکست خورده را بیشتر به انزوا کشید، به نزدیکی های یشترین بخش اپوزیسیون درون و بیرون از ایران افزوده و زمینه های همکاری و همراهی آینده آنها را بیشتر آماده نمود.
نور افکن انتخابات قلابی مجلس هشتم، راه آینده همکاری های بیشترین بخش اپوزیسیون درون و بیرون از ایران را روشن تر نمود که آن را باید به فال نیک گرفت و ازآن بهره درست گرفت.