بهار ۱۳۸۷
سی سال بعد از تشکیل شاخه کردستان فداییان!
- غللامرضا زنگنه

نظرات دیگران
  
    از : نظر نظر دهنده

عنوان : سی سال بعد دشمن در خانه است
تا وقتی دشمن در خانه است شاخه که هیچ خود تنه نیز در حال پوسیدن است! تا زمانی که خائنین حامی رژیم آدمکشان همچنان بعد از سی سال در این سازمان جا خوش کرده اند اینها فقط یک خاطره تلخ بیشتر نخواهند بود. وقتش نرسیده که خانه را پاک کرد و حامیان جنایتکاران را از میان خود طرد کرد؟!
۵۲۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ فروردين ۱٣٨۷       

    از : زنگنه

عنوان : شما حق دارید ما هنوز در خم یک کوچه ایم ،اما در آن سوی کوچه معشوق را می بینیم .
دوست گرامی آقای بابک!
با تشکر از شما که نوشته مرا خواندید و همچنین سپاس فراوان به خاطر نقد کوتاهی که کرده اید.این توضیح را می دهم که شعر معروف عطار نیشابوری که هفت شهر عشق را گشت تفاوت اساسی با نوشته من دارد چرا که گشتن در وادی عشق با عاشق بودن تفاوت ماهوی دارد .بسیاری در وادی پشرفت امروزی گشت می زنند بدونه اینکه قصد عاشق شدن را داشته باشند.ما کردها یک ضرب المثل داریم که می گوید (به فارسی )داشتم داشتم حساب نیست ،دارم دارم مهم است ویا این گفته معروف که گیرم پدر تو بود فاضل ،از فضل پدر ترا چه حاصل ،غرض اینکه ما ایرانیان سابقه طولانی در تعریف کردن د اشتن ها داریم اما کشور ما از نظر حکومت سیاسی در حال حاظر چه بهره ای از گذشته تاریخی خود با توجه به تجارب دنیای مدرن برده است .بهتر میدانم که همه کس مانند من نطر یا به قول شما "فرمول" بدهند تا مورد قضاوت خودی وغیر خودی قرار گیردو از "بد آموزی" که شما مدعی هستید بری گرددتا این که منتظر بمانیم ، کسی در یک شرایط فواقالعاده سیاسی ظاهر شوددر راس قدرت قرار گیرد.امروز روز دادن نظر ها وایده هاست و حق هر ایرانی ومن کرد نیز هست ،چرا که فردا که زمان عمل است بدون داشتن ایده ای که روی آن کار شده باشد ،خطر دنبالروی و فریب وجود دارد.
۴۹۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ فروردين ۱٣٨۷       

    از : بابک ساده

عنوان : ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم !
دوست گرامی آقای زنگنه ، قصد ندارم به بند، بند نوشته جنابعالی بپردازم ، با وجودیکه در بسیاری موارد می توانم تذکرهای مشخص و یاد آوریهای دقیقی ابراز نمایم. بجای تمام آنها از جمع بندی شما نقل مینمایم که فرموده اید :
"رسیدن به دمکراسی در ایران بدون گذار از ولایت فقیه وجمهوری اسلامیش میسر نیست وتنها شرط اتحاد و حمایت از هر نیروی سیاسی سراسری همانا اعتقاد به انحلال رژیم ولایت فقیه و بر گذاری انتخاباتی آزاد برای رد جمهوری اسلامی از جانب این نیروها، می باشد."

این فرمول را از کجا آورده اید ؟ در باره ی شاه هم همین حرف ها بود که هر که بعد از شاه بیاید از شاه بهتر ست. ولی امروز همه از خود نقد می کنند که نیاید از "همه باهم " حمایت میکردیم.
کردهای عراق هم همین شائبه را با صدام داشتند. ولی امروز کسی نیست که جهنم عراق را به زمان صدام ترجیح بدهد.

اما این ها بدان معنی نیست که باید با جمهوری اسلامی کنار آمد.ولی سئوال من اینست که چگونه باید جمهوری اسلامی "منحل " شود و نقش مردم و نیروها در این وسط چگونه می باشد ؟ تصور می کنید مثل زمان شاه همه ی مردم یک طرف و شاهیان طرف دیگرند یا اینکه متاسفانه بخشی از مردم سنتی و به نوا رسیده و مزدوران نظامی بسیج وسپاه با حکومت کذائی اسلامی و بخشی از مردم بحق و دست خالی علیه حکومت ؟ این اشتباه فاحش در فردای انقلاب در گنبد و کردستان صورت گرفت و هنوز از آن عبرت گرفته نشده این بدان معنی نیست که ضد مردمی بودن رژیم توجیه شود.

خواهشمند ست تدقیق نمائید صف بندی را چگونه می بینید ؟ تمام چریک های فدائی اقلیت یا اشرف دهقانی و مجاهدین خلق توانسته اند اتوریته ی فدائی ـ مجاهد را حفظ کنند ؟ آیا مردم منتظر ناجی های و پیشرو های خود هستند ؟

نکند مثل زمان شاه که فکر میکردیم بی عملی توده ای های خارج نشین را باید
با قهر انقلابی جبران کرد در ایران امروز هم عده ای ما خارج نشین ها را به بی عملی متهم می کنند.

دوست عزیز ما در زمان شاه بدلیل اختناق ، بدآموزیهای زیادی نصیبمان شد. ولی امروز با این همه پیشرفت در امکانات رسانه ای اصلا توجیهی برای بدآموزی نخواهد بود. ما می توانیم با آموزش و خرد جمعی راه پیشتازان جنبش مشروطه و تمام ازادیخواهان صد ساله اخیر و یاران فدائی و مجاهد و تمام راهیان آزادی و پیشرفت و عدالت اجتماعی ایران را پیشنهاد های سازنده هموار کنیم.
۴٨٨ - تاریخ انتشار : ۹ فروردين ۱٣٨۷