آنچه که معلمان بودند ومیتوانند باشند ....
اتحاد معلمین
•
معلمان برای تحقق اهدافشان تاکنون هزینه های گزافی پرداخته اند و تجربه به اثبات رسانیده است که به سرانجام رسیدن اقدامات فرهنگیان مستلزم دخالت هر چه بیشتر همکاران در این امر است یعنی وحدت عمل و انسجام و نیاز است که این انسجام دوباره به دست بیاید
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۱ فروردين ۱٣٨۷ -
٣۰ مارس ۲۰۰٨
در روزها و هفته های گذشته متاسفانه شاهد یک فضای تفرق و رکود در بین معلمان میباشیم . نوشته های برخی همکاران خواسته یا نا خواسته معلمان را به سکوت وا میدارد , از جمله این نوشته ها مطالبی با این مضمون است که ”راهکارهای گذشته و اعتراضات و تجمعات دیگر در بین معلمان جایی ندارد و باید به راهکارهای جدید اندیشید” خواننده محترم وب اتحاد معلمان , به نظر شما این جمله چه معنایی دارد ؟ جز اینکه زیرآب همه تلاشها و سختی های که تا کنون همکاران کشیده اند را زده و این اقدامات را بی ارزش جلوه میدهد ؟ همه ما به خوبی میدانیم که همین اعتراضات بود که دولت را تا حدودی وادار به عقب نشینی نمود متاسفانه به دلایل مختلف نتوانستیم آن را ادامه دار و دنباله دار سازیم که اگر این امر محقق میشد قطعا تا حدودی به یک سری خواسته هایمان میرسیدیم .
در حال حاضر نیزهر روز و هر روز اخبار مربوط به عدم پرداخت حقوقها , اضافه کاریها , اجرا نشدن لایحه خدمات کشوری و ..... را میبینیم و میخوانیم , با هر فرهنگی که صحبت کنی , حرفهای بسیار زیادی برای گفتن دارد , با این وجود این بیعملی و رکود حاضر نتیجه چیست ؟ نقش ما در گسستن زنجیرهای یاس و نا امیدی چیست ؟ ما همسفران جاده سپیده صبحیم , اینکه از کجا به هم پیوستیم مهم نیست . مهم این است که تا به آخر در پیمودن این راه در کنار هم خواهیم بود . ما واژه همدلی را دوباره در فرهنگ اجتماعی معنا خواهیم کرد و این برایمان ارزشمند است .
ما معلمان از این همه تبعیض و بیعدالتی به تنگ آمده ایم . سال قبل ودرست درهمین روزها بود که درمقابل مجلس تجمع کردیم, رند جدید این اعتراضات ما صنفی و برای بهرمند شدن معلمین وفرهنگیان ازحداقل حقوق متناسب با تورم رشد یابنده بود اما از آنجا که آنها حاضر به پاسخگویی نبودند به زودی به یک چالش جدی برعلیه بیعدالتی تبدیل شد , و البته همه ما خوب میدانیم که این اعتراضات ریشه در مشکلات عمیق ودیرینه ما داشت . این حرکات تا جایی ادامه داشت که به احکام احضارو بازجویی و زندان رسید حتی اخراج که میدانیم در شرایط زیستی معلم ایرانی با حقوق بسیار محدود چه معنایی دارد ؟حال سوال ما اینجاست که آیا تمام این محدودیتها و اعمال فشارها میتواند سیر روبه جلو و روند صعودی که معلمان تا اسفندماه ٨۵ داشتندمتوقف سازد ؟ چرا معلمان در شرایط فعلی اینقدر ساکت شده اند ؟ آیا این در شان و منزلت معلم هست که مورد اهانت و توهین قرار بگیرد و دم بر نیاورد ؟ اکنون کوچکترین اولویت های معلمین که کف خواسته هایشان است بلاجواب مانده . حاکمیتی که حتی از پرداخت این مینیمم ها هم عاجز است چطور میتواند بااحکامی نظیر تبعید و وثیقه و حبس مانع از فریادهای به حق ما شود ؟ در حالی که معلمان قبل از آنکه کوچکترین حرکتی شکل گرفته باشد در صحنه های مختلف حضور خود را به اثبات رسانده و شرکت فعال داشته اند :
سالهای گذشته بخصوص سال ٨۰ در تاریخ جنبش فرهنگیان به زنده بودن و حق ستانی آنان معروف است .حرکت هایی که درابتدا صنفی و برای بهرمند شدن معلمین وفرهنگیان ازحداقل حقوق متناسب با تورم رشد یابنده بود وبه گونه ای سراسری, عموم معلمان و فرهنگیان را در برگرفت .رند جدید این حرکت در اسفند ماه سال ٨۵ به حد بالایی رسید و به یک چالش جدی برای بیعدالتی های موجود وحقوق پایمال شده تبدیل گردید . معلمان در مقابل مجلس جمع شده و خواستار فوریت دادن به پاسخ دولت مردان درمورد لایحه خدمات کشوری بودند . که در پی آن بگیر و ببند ها و محدودیت ها شروع شد بطوری که در طول تعطیلات ایام عید نیز معلمان بازداشتی داشتیم.
درتاریخ دهم فروردین ٨۶ شورای هماهنگی کانون صنفی به منظور بررسی ادامه اقدامات خود جلساتی تشکیل دادند و بعد از این بیانیه ای منتشر کردند که در آن اعلام شد اعتراضات معلمین برای تحقق خواست های خود در سال جدید ادامه خواهدیافت.آنها اعلام کردند که اگربه خواسته هایمان عمل نشود روز ۲۶ و ۲۷ فروردین در مدارس حاضر شده اما درس نمیدهند. اگر بازهم به خواسته شان توجه نشود روز نهم اردیبهشت در مدارس حاضر ولی تدریس نمیکنند. درصورت بی توجهی به خواسته آنان روز ۱۲ اردیبهشت درمقابل اداره کل آموزش و پرورش تهران و درهر استان جمع خواهندشد ...... ”
و این نمونه ها تنها گوشه ای بود از آنچه که معلمان بودند و صد البته میتوانند باشند , چرا که ما فرهنگیان و معلمان توانستیم روزهای غرورآفرین و با شکوه اسفند و اردیبهشت ماه را با اتکا به نیروی همدلی و اتحاد با یکدیگر بسازیم. منتها در شرایط فعلی معلمان نیاز به یک نهاد منسجم و متحد دارد که بتواند جنبش های فعلی را هدایت کند , برنامه ای ارائه دهدکه به این ذهنیت , جامه عمل پوشانده و معلمان را دوباره وارد صحنه مطالبات گرداند . از آنجایی که مذاکره با این مجلس هم مفید واقع نشد , هر نهاد مستقل باید بتواند از موجودیت خود به عنوان یک نهاد صنفی دفاع نماید ,و این خواسته هم محقق نخواهد شد مگر اینکه اشتباهات گذشته را توشه راه آینده سازیم . معلمان برای تحقق اهدافشان تا کنون هزینه های گزافی پرداخته اند و تجربه به اثبات رسانیده است که به سرانجام رسیدن اقدامات فرهنگیان مستلزم دخالت هر چه بیشتر همکاران در این امر است یعنی وحدت عمل و انسجام و نیاز است که این انسجام دوباره به دست بیاید , قطعا با اتحاد و همسویی هر چه بیشتر خواهیم توانست اقدامات کیفی و مثبتی در جهت اعتلای تعلیم و تربیت برداریم و در بهبود شرایط فعلی تاثیرگذار باشیم . براستی راهکارهای اساسی ما چیست و آیا غیر از این است که باید دست در دست برای رسیدن به منزلت و جایگاه واقعی خویش , اقدام کنیم ؟ آیا نباید از کسانیکه این چنین ما را در یک صف قرار دادند ویکصدا کردند باز انتظارداشت که آستین بالا زده و جلو بیفتند ومطالبات را فریاد کنند...
|