زنان و مردان زمینی


هنگامه مظلومی


• در دوره ی پساصنعتی خصوصیاتی به عنوان خصوصیات انسان کامل در بستر سرمایه داری برجسته شدند که از قضا اکثریت قاطع آنان برای مردان تعریف گشت و اگر تاملی در کتب روانشناسی مذکور شود، آشکار است که یکی از محوری ترین خصوصیات متمایز کننده ی دو جنس، کنترل پذیری (روحی) و کنترل ناپذیری آنان است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۲ فروردين ۱٣٨۷ -  ٣۱ مارس ۲۰۰٨


"زنان با مردان بسیار متفاوند" و این از جمله احکامی است که بارها به عنوان نقطه ی توجیه پذیری نابرابری و به رسمیت نشناختن شآن انسانی برابر زنان با مردان، ظاهر شده است.
تاکید بر تفاوتهای فیزیکی _ بیولوژیکی مابین زن و مرد (در بسیاری موارد از سوی علوم پزشکی و روانشناسی) دیری است که محمل پذیرش بسیاری نارواییها و نابرابریهاست، که بارزترین و تجربه پذیرترینشان در کتب روانشناسی پرتیراژ انباشته اند و نمونه ی آشنای آن، کتاب " زنان ونوسی، مردان مریخی" است.
اینگونه متون همراه با مستنداتی از نتایج تحقیقات پزشکی، تصویری از زن و مرد و خصوصیات رفتاری آنان به دست می دهد که گویی از ازل خطی سترگ به واسطه ی تفاوتهای آشکار و لایتغیر، میان این دو جنس کشیده شده. به گونه ای که لاجرم یکی از این دو جنس از ذیل تعریف انسان (همراه با حقوق انسانی اش) خارج می گردد!
و متاسفانه اینها تعاریف عمومیت یافته از ویژگی های زنانه مردانه هستند که وجوه اختلاف میان آنان را (که اغلب به صورت سمج وار رنگ ذاتی بودن نیز بر آن می زنند) چنان موکد بیان می کنند که گهگاه جایی برای لحاظ زمینه های اجتماعی، سیاسی و تاریخی این تفاوتها و همچنین وجوه اشتراک میان این دو جنس از انسان باقی نمی گذارند و این شاید یکی دیگر از وجه های تمایلات پوزیتیویستی در جهت تقسیم بندی قاطع سوژه ی انسانی است.
تکراری است اما جای تاکید دارد که در تقابل با این دست تقسیم بندیها بگوییم که زن و مرد را در دو نقطه ی متمایز و شاید متقابل نباید تصور نمود و بلکه باید طیفی از خصوصیات رفتاری را لحاظ کنیم که در آن کم نیستند زنانی که به سر مردانه ی طیف نزدیک هستند و مردانی که به سر زنانه ی آن و حتی افرادی که به عنوان مثال نقض تمایز مطلق خصوصیات، در وسط این طیف قرار می گیرند بطوریکه با وجود داشتن آلت مخصوص به یک جنس، آلت جنس دیگر را نیز در بدن نهفته دارند.
اما اصل بحث در جای دیگری است؛ به موازات این روند تاریخی جداسازی قاطع خصوصیات زنانه و مردانه، در دوره ی پساصنعتی خصوصیاتی به عنوان خصوصیات انسان کامل در بستر سرمایه داری برجسته شدند که از قضا اکثریت قاطع آنان برای مردان تعریف گشت و اگر تاملی در کتب روانشناسی مذکور شود، آشکار است که یکی از محوری ترین خصوصیات متمایز کننده ی دو جنس، کنترل پذیری (روحی) و کنترل ناپذیری آنان است. به عبارتی دیگر، دائما یاد می شود که زنان موجوداتی دارای نقص رفتار پیش بینی ناپذیر، نا آرام و متلاطم روحی هستند در صورتی که مردان انسانهایی خودکنترل کننده، ثابت و پیش بینی پذیر هستند و البته اولی نشانه ی ضعف محسوب میشود و دومی نشانه ی قوّت و جالب است که با ذمّ تغییرات نابهنگام خلقی، خصوصیات بیولوژیک زنان نیز از جمله پدیده ی قاعدگی که همگی زایایی وی را می سازند مخلّ رفتار معقول و ثابت محسوب گشته و نا مطلوب جلوه می کنند؛ برخلاف دوره ی پیشا صنعتی که به دلیل عدم وجود تکنولوژی و دستگاههای پیشرفته ی صنعتی با وابستگی اقتصاد به نیروی انسانی، (اما باز به صورت ابزارانگارانه) ویژگی های مبتنی بر زایایی زنان از مطلوبیت بیشتری برخوردار بود، اکنون که مسئله ی کیفیت نیروی انسانی و نیروی مصرف کننده به اقتضای اقتصاد سرمایه داری بیشتر از کمیت آن مورد توجه است، رفتار منطقی (مبتنی بر منطق صوری) و پیش بینی پذیر ستودنی گشته است.
در اینجا اگر بنا به سنت مارکسیستی اقتصاد را زیربنا و فرهنگ را روبنا پنداریم و یا حتی نه، وجود رابطه ی متقابل فرهنگ و شیوه ی تولید اقتصادی را بپذیریم ، رابطه ی این دست کتابهای نوظهور و پاپیولار روانشناسی همراه با قوام فرهنگ سرمایه سالاری در جهت ترویج و تحسین رفتار های پیش بینی پذیر و لایتغیر و در نهایت کنترل پذیر، کمی روشن می شود و در نهایت این فرهنگ در پیوندش با مردسالاری پوشش سرمایه سالارانه ی خود را کامل می کند و در آخر اگر کمی پیشتر رویم، باید بگوییم که این منطق تسلط جویانه (مبتنی بر طبقه بندیهای پوزیتیویستی) در عرصه ی این کتابها در همین حد و حدود باقی نمی ماند و نوع دیگری از کتابها را پیش روی ما می گذارد که روانشناسی را به کنترل رفتار مردان از سوی زنان و زنان از سوی مردان تقلیل می دهد: "چگونه مرد خود را بشناسیم"، "چگونه با همسر خود رفتار کنیم" و ... و عجیب نیست که زنان در جایگاه فروتر اجتماعی خود در برابر مردان در مبارزه ای سترون و اخته وار بیشتر به اینگونه کتب روی می آورند.

منبع:
gozaraan.persianblog.ir