روزنامه های ایران چه می نویسند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۲۱ فروردين ۱٣٨۷ -  ۹ آوريل ۲۰۰٨


پرونده هسته ای و مدیریت بحران توسط ایران
فشار بر ایران کم رمق تر از آن بود که در آغاز پیش بینی می کردند
چرا از تلاش بی منت دولت های سابق یادی نمی شود
تقارن پیوستن ایران به کشورهای دارای فناوری هسته ای با سالروز قطع روابط سیاسی با آمریکا
خط ممتد فعالیت هسته ای با شیب صعودی

روزنامه کیهان در سرمقاله دیروزش: دوران جدید شکوفایی در ایران نوشته است:
پرونده هسته ای ایران پس از یک دوره پیچیدگی منحصر بفرد اکنون رو به بساطت و سادگی می رود. آن روز نخست که غربی ها در اوت سال ۲۰۰۲ میلادی (تابستان ۱٣٨۱) این پرونده را گشودند، شاید گمان می بردند که به سادگی خواهند توانست در مدت زمانی کوتاه آن را به یک بحران امنیت ملی عمده برای ایران تبدیل کنند و بعد از خلال آن، آرزوی دیرینه خود یعنی منزوی ساختن ایران در صحنه بین المللی و نهایتا تغییر رژیم در آن را محقق سازند.
امروز اما پس از حدود ۵ سال به وضوح می توان استدلال کرد که گشودن پرونده هسته ای ایران و به مبارزه طلبیده شدن ایران در این عرصه توسط غرب، جزو بزرگترین اشتباه محاسبه های استعمارگران فرامدرن در آغاز هزاره سوم بوده و الگویی که نحوه مدیریت بحران توسط ایران در این پرونده، در صحنه روابط بین الملل به وجود آورده، یکسره به ضرر غرب تمام خواهد شد. اکنون پیداست که غربی ها در آغاز دو هدف اصلی برای خود تعریف کرده بودند. اول، متوقف کردن برنامه ایران یا لااقل نگهداشتن آن در همان سطحی که بود و دوم استفاده از فرصت به وجود آمده در این عرصه و تلاش برای جا انداختن این ایده در جامعه بین المللی که ایران در حال قدرتمند شدن است و یک ایران قدرتمند لزوما خطری عمده برای منافع حیاتی غرب خواهد بود. امید آمریکا و صهیونیست ها این بود که نهایتا این خطر به یک باور عمده برای جامعه جهانی تبدیل شود و در نتیجه بتوانند با ایزوله کردن ایران در جامعه بین المللی از تداوم روند قدرت یابی آن جلوگیری کنند و نهایتا زمانی که ایران به اندازه کافی ضعیف شد، ضربه نهایی را به آن وارد آورند.
هوشمندی خارق العاده رهبری، و سپس مردم و نخبگان ایرانی در تبعیت ازایشان، کل این پروژه را ناکام گذاشت و اکنون حجم نتایج معکوسی که غربی ها از فرایند تشدید فشار بر ایران گرفته اند حدود و مرزهای تمامی استانداردهای خطا در تصمیم سازی استراتژیک را درنوردیده است. دوره ای از تلاش برای اعتمادسازی با غرب در دولت اصلاحات اگرچه در مجموع تلاشی بی حاصل و به لحاظ استراتژیک عقیم محسوب می شود ـ والبته منصفانه باید گفت که فرصتی برای رفع برخی نواقص فنی در برنامه ایران به وجود آورد ـ ، لااقل این خاصیت را داشت که زمینه را برای آغاز دور جدیدی از دیپلماسی مقتدرانه توسط دولت جمهوری اسلامی ایران به وجود آورد.
دولت اصولگرا با در نظر گرفتن تمامی تجربیات قبلی و تحت اشراف رهبر حکیم انقلاب، مجموعه ای از استراتژی های جدید را مبنای رفتار خود قرار داد که درجه توفیق آنها از خوش بینانه ترین پیش بینی ها هم بیشتر بوده است. نظام جمهوری اسلامی در حدود ۲,۵ سال گذشته، ۱ـ به غرب ثابت کرد که الگوی رفتارش با تهدید و فشار تغییر نخواهد کرد و غربی ها برای تعامل با آن باید روش هایی غیر از فشار و تهدید بیابند، ۲ـ این اصل را به عنوان یک واقعیت در صحنه روابط بین الملل پذیرفت که حق غنی سازی به عنوان یک فناوری حساس، استراتژیک و دارای جنبه های امنیتی لزوما از دل بحران بیرون خواهد آمد و مذاکره صرف به امید اعتمادسازی برای دستیابی به آن جوابگو نخواهد بود، ٣ـ این اصل دیپلماتیک را هم به عنوان بخشی از اصول سیاست خارجی واقع گرا نصب العین خود قرار داد که پیشرفت در دنیای امروز بدون پرداخت هزینه امکانپذیر نیست و وظیفه دیپلماسی هم حداقل کردن هزینه هاست نه به صفر رساندن آن چرا که چیزی به نام پیشرفت با هزینه صفر اساسا وجود خارجی ندارد، ۴ـ این اصل استراتژیک را به یک باور در ذهن تصمیم سازان خود تبدیل کرد که ربط مستقیمی وجود دارد میان پیشرفت فنی ایران در عرصه فناوری هسته ای و افزایش قدرت چانه زنی آن پای میز مذاکره و بالاخره، ۵ ـ با موفقیت تلاش کرد در مقابل هرگام منفی از جانب غرب یک گام متقابل با شدت متناسب طراحی کند و بلافاصله به اجرا در آورد تا دشمنان به وضوح دریابند که ایران برای تحمیل هزینه بر آنها و مواجه کردن آنها با غافلگیری های پی درپی خصوصا در عرصه فنی نه فقط دست بسته نیست بلکه این اقدام جزو برنامه های روتین آن قرار گرفته است (جزئیاتی از برنامه ریزی ایران در ارائه پاسخ های متقابل به اقدامات غرب را در گزارش تیتر اول کیهان امروز بخوانید). آنچه این برنامه ریزی برای مقاومت را در این مدت قوام بخشید و به شدت بر درجه تاثیر آن افزود، رشد بی سابقه قدرت منطقه ای ایران و توان آن برای تاثیرگذاری بر معادلات منطقه ای و جابجا کردن آنها در راستای منافع خود و ملت های مظلوم منطقه بود. این چیزی است که غربی ها فکرش را هم نمی کردند. به تعبیر دقیق تر این برای غرب کاملا غیرمنتظره و شوک آور بود که ببیند تلاش موفق ایران برای دستیابی به فناوری غنی سازی اورانیوم و پیشرفت های خیره کننده آن در دیگر حوزه های مربوط به تکنولوژی های سطح بالا، با افزایش شدید قدرت منطقه ای آن ـ که عمدتا ناشی از طراحی های ساده لوحانه و اشتباهات پی در پی خود غربی هاست ـ همزمان شده و سرعت رشد قدرت منطقه ای ایران چیزی از روند شتابان افزایش قدرت داخلی اش کم ندارد. آنچه این مجموعه را کامل کرد و بویژه در ماه های اخیر غربی ها را متقاعد ساخت که چاره ای جز تمرین زندگی درکنار یک ایران قدرتمند و تلاش برای کنار آمدن با آن ندارند این بود که زورگیران بین المللی درشورای امنیت یعنی جایی که آن را ملک طلق خود می پنداشتند هم حتی نتوانستند فشار موثری بر ایران وارد کنند. درست است که توان ایران برای مقاومت بی نهایت نیست ولی دشمنان ایران در شورای امنیت خیلی زود به بن بست خوردند و محصول تلاش آنها برای فشار بر ایران بسیار کم رمق تر از آن بود که حتی خود در آغاز پیش بینی می کردند. قطعنامه هایی که تاکنون شورای امنیت علیه ایران صادر کرده به تعبیر خود غربی ها اذیتی بیش از آنچه وزوز یک پشه بغل گوش فیلی بزرگ می تواند داشته باشد برای ایران نداشته است.
خلاصه این است که در آستانه دومین جشن روز ملی فناوری هسته ای در ایران به آسانی می توان ادعا کرد ایران به رغم همه تلاش های بی دریغی که برای تضعیف آن در این سال ها صورت گرفته، از هر زمان دیگری در طول تاریخ خود قدرتمند تر است و توان آن برای مقابله با توطئه های بدخواهان نیز روز به روز فزونی می گیرد. این پیروزی بزرگ را در سالی که بناست دوران رونق شکوفایی و نوآوری باشد، به همه آنها که عزت ایرانی مسلمان را در مقابل گرگهای گرسنه و شیک پوش غربی پاس داشتند تبریک باید گفت.

تلاش بی منت دولت های سابق
روزنامه اعتمادملی با عنوان: جشنی که باید ملی شود نوشته است:
بیستم فروردین روز ملی فناوری هسته ای نامگذاری شده است؛ روزی که همچون بیست ونهم اسفند یادآور دستیابی ایران به حقی ملی است که در مسیر پرسنگلاخ مشکلات داخلی و فشارهای خارجی بر تقویم تاریخ ملت ایران به دست آمده و تثبیت شده است؛ روزی که مسئولان دولت نهم با اعلام دستیابــی ایــران بــه غنی سازی ٣,۵درصدی اورانیوم و دستیابی به چرخه تولید سوخت هسته ای در ۲۲ فروردین ۱٣٨۵ و غنی سازی صنعتی در سال ۱٣٨۶دستاوردهای کسب شده در سال های پیش از خود را در معرض دید جهانیان قرار داد و پیروزی هسته ای را جشن گرفت؛ جشنی که حتی در روز ۲۲ فروردین ٨۵ هم نشانی از مسئولان سابق و کوشندگان پیشین عرصه هسته ای نبود و رئیس جمهور نامی از مولدان دانش و فناوری هسته ای نبرد.
روز ۲۰ فروردین جشن ملی شد اما طی این دو سال چنان وانمود شده که این خواست ملی طی سال ها و بلکه دهه های گذشته و با مجاهدت دانشمندان و مسئولان دلسوز و متعهد این سرزمین پاگرفته و رشد کرده و امروز چنان کمر راست کرده که دولتمردان نهم با اتکا به آن از دستاوردهای خود سخن می گویند. دریغ اینکه بعضا همان دولت های سابق را متهم می کنند که مرعوب شدند و اگر همت اینان نبود، مردم صاحب فناوری هسته ای نمی شدند و جالب تر اینکه برخی منتسبین سیاسی دولت های سابق را به انواع اتهامات از جمله مرعوب شدن و فروش اطلاعات به بیگانگان و همصدایی با غرب برای اعمال فشار بر ایران می نوازند. دستاورد ملی که حتی رئیس جمهور در روز ۲۲ بهمن ۱٣٨۶ در سخنرانی خود در جمع مردم آن را دستمایه حمله به منتقدانش قرار می دهد و می گوید برخی در داخل خواسته دشمن را ترجمه می کردند. جشنی ملی گرفته می شود اما پیشاپیش برخی بنیانگذاران همان جشن که تلاش بی منت و خدمت بی هزینه را پیشه کردند مورد انواع و اقسام بی مهری ها قرار می گیرند و سیاست سابق هسته ای که مورد تاکید مقام معظم رهبری نیز بود، سازشکاری و ارعاب تعبیر می شود. حتی گزارشی که جاسوسان آمریکایی (۱۶ آژانس اطلاعاتی ـ امنیتی ایالات متحده) می دهند و در آن تاکید می کنند ایران قبل از سال ۲۰۰٣ فعالیت هسته ای نظامی داشته، بزرگ ترین پیروزی سیاسی یکصد سال اخیر ایران می خوانند و ارزش آن را برتر از ملی شدن صنعت نفت می دانند.
هیچ ایرانی ای نمی تواند از دستیابی ایران به این دانش عظیم و پیچیده مغرور نباشد، اما این شنل افتخار نمی تواند فقط بر قبای یک دولت نشیند و نمی شود این غرور ملی را با رقابت ها و حذف های سیاسی آمیخت و از دستاوردی همگانی به تلاشی جناحی تنزل داد.روز ۲۰ فروردین می تواند و باید چنان همه گیر شود که نه به عنوان تبلیغاتی دولتی که جشنی ملی و فراگیر برگزار شده و سهم کوشندگان این مسیر تعیین و مورد تقدیر قرارگیرد.

تقارن هسته ای شدن با قطع روابط
روزنامه ایران هم با عنوان: جشن استقامت نوشته است:
امروز ۲۰ فروردین ماه دومین سالروز قرار گرفتن ایران در رده دهم کشورهای دارای فناوری هسته ای و نخستین سال پیوستن جمهوری اسلامی به جمع محدود ۶ـ ۵ کشور تولیدکننده سوخت هسته ای در دنیاست. ۲ سال پیش در چنین روزی، دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور کشورمان در جمع مسئولان کشور در کنار بارگاه مطهر حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام خبر پیوستن ایران به باشگاه کشورهای هسته ای را اعلام کرد و سرانجام پس از سالیان متمادی، کشور عزیزمان با مقاومت سلحشورانه ملت برای گرفتن حق خویش، تدابیر داهیانه رهبر حکیم انقلاب و پافشاری رئیس جمهور محبوب، دکتر احمدی نژاد بر حق ملت و استقامت در برابر تهدیدات خارجی و هراس انگیزی های داخلی، هسته ای شد. مدتی پس از این رخداد مهم که بازتابی وسیع و گسترده تا چند روز در سطح خبرهای مهم رسانه های دنیا داشت، شورای عالی انقلاب فرهنگی، به پاس قدردانی از تلاش های مجدانه دانشمندان جوان ایران اسلامی،۲۰ فروردین هر سال را به عنوان روز ملی فناوری هسته ای نامگذاری و این روز خجسته و به یادماندنی در تقویم ملی ایرانیان نقش بست. از نکات جالب توجه، تقارن روز پیوستن ایران عزیز اسلامی به کشورهای تولیدکننده فناوری هسته ای با بیست و ششمین سالروز قطع روابط سیاسی ایران و آمریکا از سوی ایالات متحده است.
آمریکا پس از تسخیر لانه جاسوسی به دست دانشجویان پیرو خط امام و ناکامی در آزادکردن گروگان ها (جاسوس ها)ی خود، ابتدا برای ایجاد زلزله سیاسی در نظام نوپای ایران، روابط سیاسی خود را قطع کرد و سپس با اقداماتی نظیر تحریم های مختلف اقتصادی، بلوکه کردن دارایی های ایران، کودتای نافرجام پایگاه شهید نوژه و حمله ابرهه ای به خاک ایران در طبس سعی کرد نظام الهی جمهوری اسلامی را ساقط کند که با الطاف خداوندی و رهبری های پیر حکیم انقلاب حضرت امام خمینی(ره) ناکام شد.
از سوی دیگر ایران با مقاومت دلیرانه در برابر آمریکا و شوروی و با شعار عملی نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی به تمام دنیا نشان داد حتی می توان با ابرقدرت های دنیا به ویژه قدرت نخست سیاسی اقتصادی نظامی جهان یعنی ایالات متحده هماوردی کرده و به رغم تحریم های فراوان اقتصادی، در مسیر خودکفایی گام نهاد؛ چنان که دستیابی به فناوری هسته ای نیز پس از عقب نشینی کشورهایی چون فرانسه و آلمان و بازی درآوردن های مکرر روسیه، به دست جوانان خود باور و دانشمند ایران اسلامی حاصل شد که نشانگر عزم و اراده ایرانی برای تحقق شعار ما می توانیم و رسیدن به اوج قله های دانش است.
تلاش آمریکا برای جلوگیری از دستیابی ایران به فناوری اتمی با توجیهات احمقانه ای همچون برخورداری ایران از انرژی فسیلی در حالی با همراهی دیگر کشورهای گروه (۱+۵) و تصویب ٣ قطعنامه ظالمانه در شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران هنوز ادامه دارد که جمهوری اسلامی و در رأس آن رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی و رئیس جمهور محبوب و مردمی، بی توجه به تهدیدات میان تهی غرب، همچنان سیاست استفاده صلح آمیز از این دانش جدید بشری که با محیط زیست نیز سازگار است را به پیش می برند.
امروز دولت مکتبی و ملت وفادار ایران در سال نوآوری و شکوفایی درحالی ۲۰ فروردین را جشن می گیرند که با وجود اولتیماتوم های غرب ذره ای از حق خود در دستیابی به انرژی هسته ای کوتاه نیامدند.
تقارن روز ملی فناوری هسته ای و روز قطع روابط سیاسی ایران و آمریکا یادآور این نکته کلیدی است که قطع روابط آمریکا با ایران، همان طور که حضرت امام خمینی(ره) در۲٨ سال پیش فرمودند، دارای برکاتی خواهد بود که یکی از دستاوردهای آن خودکفایی در عرصه هسته ای است.

خط ممتد با شیب صعودی
روزنامه جام جم در سرمقاله اش: و این خط ادامه خواهد داشت نوشته است:
امروز سومین سالی است که ملت ایران در بیستم فروردین ماه، به مناسبت پیشرفت چشمگیر در فناوری هسته ای، جشن هسته ای برگزار می کند؛ فناوری که اهمیت و نقش آن را، گذشت زمان روشنتر خواهد کرد و نسل هایی در آینده ای نه چندان دور، پیشینیان خود را که با تلاش و مقاومتشان چنین میراث گرانبهایی را برای آنها به یادگار گذاشتند، خواهند ستود.
در ۲۰ فروردین سال ٨۵ و همزمان با سالگرد قطع رابطه سیاسی ایران و آمریکا، متخصصان جوان کشورمان توانستند با دستیابی به اورانیوم غنی شده به میزان ٣,۵ درصد در مقیاس آزمایشگاهی، جمهوری اسلامی ایران را به جمع ٨ کشور صاحب این فناوری ملحق کنند. این دستاورد بزرگ، در آیینی تاریخی که ۲۲ فروردین ماه همان سال در جوار حرم رضوی(ع) برگزار شد به جهانیان اعلام شد و در صدر اخبار جهان قرار گرفت.
در همان مراسم، نوید داده شد ایران در سال آینده، سه هزار سانتریفیوژ خود را راه اندازی خواهد کرد. مفهوم این نوید، برنامه ریزی ایران برای عبور از مقیاس آزمایشگاهی و ورود به فاز صنعتی بود، وعده ای که در ۲۰ فروردین سال ٨۶ که پیش از آن از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی روز ملی فناوری هسته ای نام گرفته بود، محقق شد و ایران به گروه کشورهای تولیدکننده صنعتی سوخت هسته ای پیوست.
نقطه ای که از سوی کارشناسان نقطه بی بازگشت ارزیابی شد. نکته مهم در سال گذشته این بود که روز ملی فناوری هسته ای و اعلام این خبر، تنها ۱۵ روز پس از صدور قطعنامه دوم شورای امنیت علیه فعالیت های صلح آمیز هسته ای ایران برگزار شد.
برگزاری این روز ملی و اعلام آن خبر، به این معنا بود که فشارهای غیرقانونی، حتی اگر از سوی شورای امنیت سازمان ملل باشد، بر عزم و اراده استوار و حرکت قانونی ملت ایران هیچ تاثیری ندارد، پیامی که امسال نیز تکرار می شود. امسال هم ملت ایران در شرایطی روز ملی فناوری هسته ای را به جشن می نشیند که تنها ٣۵ روز از صدور قطعنامه سوم شورای امنیت می گذرد.
برگزاری این روز و خبر مهم نوآوری کارشناسان هسته ای کشورمان، همچنین تایید این واقعیت است که نقطه بی بازگشت دیروز، امروز به خطی ممتد و در حال صعود تکامل یافته است و اگر سال گذشته از آن نقطه نمی شد بازگشت، امسال به طریق اولی از خط ممتد با شیب صعودی حتما نمی توان روی چرخاند و این خط ادامه خواهد داشت. انشاءالله .

منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی