به منظور محکومیت سه دانشجوی امیر کبیر صورت می گیرد
فشار شدید وزارت اطلاعات و تیم امنیتی قضایی به دادگاه تجدید نظر


• دادگاه تجدید نظر استان تهران برای اتخاذ تصمیم در خصوص پرونده مجید توکلی، احمد قصابان و احسان منصوری سه دانشجوی دانشگاه امیر کبیر تحت فشار وزارت اطلاعات و تیم امنیتی، قضائی قرار دارد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲۶ فروردين ۱٣٨۷ -  ۱۴ آوريل ۲۰۰٨


خبرنامه امیرکبیر: دادگاه تجدید نظر استان تهران برای اتخاذ تصمیم در خصوص پرونده مجید توکلی، احمد قصابان و احسان منصوری سه دانشجوی دانشگاه امیر کبیر که همچنان در بازداشت به سر می‌برند، تحت فشار وزارت اطلاعات و تیم امنیتی، قضائی قرار دارد. براین اساس وزارت اطلاعات و تیم امنیتی، قضائی با هدایت سعید مرتضوی دادستان تهران و حسن حداد معاون امنیتی او، خواستار محکومیت این سه دانشجو هستند.

این دانشجویان در حالی در زندان بسر می‌برند که دادگاه عمومی با تعیین وثیقه ٨۰ میلیون تومانی دستور آزادی آنان را صادر کرد اما مسوولان اجرایی زندان اوین از اجرای تصمیم قضائی سرباززدند. این در حالی بود که خانواده‌های این سه دانشجوی دانشگاه امیر کبیر با تودیع وثیقه منتظر آزادی فرزندانشان بودند.

به گزارش خبرنامه امیرکبیر این سه دانشجوی دانشگاه امیرکبیر که یک بار در دادگاه انقلاب و یک بار در دادگاه عمومی محاکمه شده‌اند همچنان منتظرند تا دادگاه تجدید نظراستان تهران پس از گذشت دو ماه از تشکیل دادگاه تجدید نظر در خصوص این پرونده اتخاذ تصمیم کند. به این ترتیب خانواده‌های این سه دانشجو با نوشتن نامه‌ای به رییس قوه قضائیه، رعایت قانون را در خصوص فرزندانشان خواستار شدند. اما این درخواست که در روزهای پایانی سال گذشته مطرح شد بدون پاسخ ماند. همانگونه که به شکایت این خانواده‌ها در خصوص گرفتن اقرارهمراه با شکنجه از فرزندانشان پاسخی داده نشد. اگرچه علیرضا آوایی رییس کل دادگستری استان تهران در خصوص رسیدگی به این موضوع قول مساعد داده بود. قولی که باعث شد تا پنج دانشجوی دیگر امیرکبیر که آنان نیز همانند سه دانشجوی دیگر در دوران بازداشت تحت فشار بوده اند به"هیات نظارت بر حفظ حقوق شهروندی" شکایت برند. شکایتی که تاکنون بدون پاسخ مانده است.

بر این اساس خانواده‌های این سه دانشجو با انتشار نامه‌های متعدد که به "رنجنامه خانواده‌های سه دانشجوی دانشگاه امیرکبیر" معروف شد از قانون‌شکنی‌های متعدد سخن گفتند تا شاید از این رهگذار بر اساس رعایت اصول و توجه به قانون اساسی و حق انسانی ایرانیانی که انتظار و توقع‌شان آن است که از حداقل حقوق شهروندی برخوردار شوند نسبت به آنان این چنین ظلم و بیداد روا نشود. چرا که زندانیان مواد مخدر نیزتوسط دستگاه قضایی با وثیقه آزاد می‌‌شوند.

به این ترتیب اتخاذ تصمیم در خصوص پرونده مجید توکلی، احمد قصابان و احسان منصوری سه دانشجوی دانشگاه امیر کبیر توسط دادگاه تجدید نظر استان تهران، آزمون مناسبی برای دستگاه قضائی است تا نشان دهد تا چه حد فارغ از هر نگرش غیرقضائی و از سرعدالت و انصاف به این موضوع نگریسته و بر پرونده توجه کرده است.

گفتنی است حکم صادره توسط دادگاه عمومی مبنی بر تبرئه این سه دانشجو حکایت از بی اعتباری مستندات موجود در پرونده است. قاضی دادگاه عمومی در حکم خود با ادله فراوان اثبات کرده است که این سه دانشجو در زندان تحت شکنجه و رفتارهای غیر انسانی بوده اند.

متن حکم دادگاه عمومی که آخر آذرماه صادر شد و در آن به جزئیات موجود در پرونده دانشجویان اشاره شده است برای اولین بار به منظور تنویر افکار عمومی منتشر می شود. متن حکم صادره به شرح زیر است:


کلاسه پرونده: ٨۶/۱۰۷٣
شماره دادنامه: ۱۲۲۲
تاریخ صدور: ۱۲/۹/٨۶

مرجع رسیدگی: شعبه ۱۰۴٣ دادگاه عمومی تهران

اسامی متهمان:
۱- مجید توکلی فرزند فیض اله اهل شهرستان شیراز مقیم فعلی زندان اوین تهران
۲- احمد قصابان فرزند محمود اهل شهرستان مشهد مقیم فعلی زندان اوین تهران
٣- احسان منصوری فرزند تقی اهل شهرستان ورامین مقیم فعلی زندان اوین تهران

وکیل متهمان:
۱- سیدمحمدعلی دادخواه ساکن تهران، ولی عصر، بالاتر از عباس آباد، کوچه نادر، موسسه حقوقی راد
۲- ملیحه السادات دادخواه ساکن نشانی مذکور

نوع اتهامات:
۱- توهین به مقدسات دینی و مذهبی
۲- توهین به حرم اهل بیت (ع)
٣- توهین به مراجع عظام
۴- توهین به مردم شهرستان قم و شهر قم
۵- توهین به عموم جوانان متشرع و زنان محجبه
۶- توهین به مسئولین نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران (ریاست محترم جمهور، وزیر علوم و مسئولین دانشگاه امیرکبیر)
۷- نشر اکاذیب بر علیه نیروهای بسیجی و امنیتی در دانشگاه

به نام خدا

سپاس خداوندی را سزاست که اول همه اشیاء است، پس چیزی پیش از او نبوده است و آخر همه مخلوقات است، پس چیزی بعد از او نمی باشد. ظاهر و هویداست، پس چیزی آشکارتر از او نیست. مخفی و پنهان است، پس چیزی ناپیداتر از او نیست و ظاهر و تواناست پس چیزی از او نزدیکتر نیست و سپاس خداوندی را سزاست که بدون دیده شدن به چشم شناخته شده است و بدون فکر و اندیشه ایجاد کننده است. خداوندی که باقی و برقرار است و کفایت می کند هر که را بر او توکل نماید. بدانید که عبور شما بر صراط است، که قدم ها از لغزش بر آن لرزان و شخص دچار هول و ترس بسیار گردد و شما در دنیا امتحان می شوید به حساب آن چه در دنیا گفته و انجام داده اید رسیدگی می کنند. (فرازهایی از فرمایشات امام علی (ع) در نهج البلاغه)

با بررسی محتویات پرونده و نظر به اعلام شدن ختم رسیدگی با استعانت از خداوند متعال به شرح آتی مبادرت به صدور رای می نماید.

رای دادگاه:

حسب کیفرخواست صادره از سوی معاونت امنیت دادسرای عمومی و انقلاب اسلامی تهران آقایان مجید توکلی، فرزند فیض اله، ۲۱ ساله، فاقد محکومیت کیفری، تبعه تهران، مسلمان، دارای مذهب شیعه اثنی عشری، مجرد، دانشجوی رشته کشتی سازی مقطع کارشناسی دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران، اهل شهرستان شیراز، ساکن فعلی تهران / احمد قصابان فرزند محمود ۲۱ ساله، فاقد محکومیت کیفری، تبعه ایران، مسلمان، دارای مذهب شیعه اثنی عشری، مجرد، دانشجوی رشته مهندسی معدن مقطع کارشناسی دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران اهل شهرستان مشهد ساکن فعلی تهران / احسان منصوری، فرزند تقی، مسلمان، دارای مذهب شیعه اثنی عشری، مجرد، تبعه ایران، دانشجوی رشته ریاضی کاربردی مقطع کارشناسی دانشگاه امیرکبیر تهران اهل و ساکن شهرستان ورامین، متهمند به:

توهین به مقدسات دینی و مذهبی (توهین به غیر مصداق سب النبی به ساحت مقدس پیامبر عظیم الشان اسلام (ص))، امیرالمومنین (ع) و حضرت ولیعصر (عج)، توهین به حرم اهل بیت (ع)، توهین به مراجع عظام، توهین به مردم شهرستان قم و شهر قم، توهین به عموم جوانان متشرع و زنان محجبه از طریق نسبت دادن ضریب هوشی پایین یا کلاغ های سیاه و حسود به آن ها و توهین به مسئولین نظام مقدس جمهوری اسلامی (ریاست محترم جمهور، وزیر علوم و مسئولین دانشگاه امیرکبیر) به صورت چاپ و انتشار شب نامه های حاوی مقالات موهن به نام ۱- هیچ کس مقدس نیست. ۲- کلاغ های سیاه. ٣- فاحشه ها در کجا بیشترند. در قالب نشریات سحر، ریوار، آتیه و سرخط و نشر اکاذیب پس از انتشار آن ها از طریق نسبت دادن چاپ و پخش نشریات به نیروهای بسیج دانشگاه و نهادهای امنیتی.

دادسرای عمومی و انقلاب اسلامی تهران در کیفرخواست صادره چنین عنوان کرده است: «در پی ناآرامی های اوایل امسال دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران در تاریخ ۱۰/۲/٨۶ در قالب چهار نشریه دانشجویی به نام ریوار، آتیه، سحر و سرخط که مدیرمسئول آن ها آقایان پویان محمودیان، مقداد خلیل پور، احمد قصابان و مجید شیخ پور می باشند، متهمین پرونده با سوء استفاده از موقعیت و فضای آزاد سیاسی موجود در کشور و با هدف ایجاد تنش در دانشگاه ها و بهره جویی از آن در یک اقدام بی شرمانه و از قبل طراحی شده اقدام به انتشار مقالات موهن مذکور نموده اند. در مقالات مذکور در قالب توهین به شرح منضم پرونده مطالب ذیل قید شده است:

الف- در مقاله موهن هیچ کس مقدس نیست آمده است: «دموکراسی یعنی نقد آشکار و بی پرده...دموکراسی یعنی هیچ کس مقدس نیست. نه رهایی، نه زاهدی، نه احمدی نژاد و نه شخص رهبری. کدام قداست؟ اگر ایشان به تبعیت از الگوی علوی معتقدند مگر نمی دانند که علی منتقدان و مخالفان را برمی تابید» و در جای دیگر همان مقاله موهن آمده است: «ما تنها نظاره گر هستیم...در انتظار کسی نشسته ایم که مملکتمان را...این ها مشتی اوهام است...» به شرح متن مذکور در پرونده.»

ب- در مقاله موهن کلاغ های سیاه آمده است: «به نظر می رسد حاکمیت دینی ما تا آن جا پیش رفته که در پی استانداردسازی پوشش ها برآمده و...مقامات رسمی اظهار می دارند چادر حجاب برتر است و...دختران چادری عقلانی رفتار نمی کنند...چون می بینند دختران دیگر زیبایی های خود را آشکار می کنند از سر حسادت توصیه می کنند حجابت را رعایت کن...با توجه به این مطالب باید دختران چادری را کلاغ های سیاه بنامیم.»

ج- در مقاله فاحشه ها در کجا بیشترند آماده است: «بر خلاف تصور...جامعه کثیف و آلوده نیست بلکه این خود آن ها هستند که ذهن کثیف و آلوده ای دارند...جالب است بدانیم آمار فساد و فحشا و منکرات در مذهبی ترین شهرها از همه جا بالاتر است...این نشانه چیست؟...»

لذا در این رابطه متهمین به اسامی احمد قصابان، مجید توکلی و احسان منصوری دستگیر و تحت بازجویی قرار می گیرند و آقای احسان منصوری در بازجویی معموله در اداره اطلاعات اعلام کرده:

«در تاریخ ٨/۲/٨۶ با نزدیک شدن به زمان انتخابات شورای مرکزی انجمن اسلامی بنا بود هر روز برنامه ای در صحن دانشگاه اجرا شود و به طور هم زمان مذاکرات با رئیس دانشگاه ادامه یابد. از آن جایی که شورای مرکزی به نتیجه مذاکرات خوشبین و امیدوار بود، تصمیم بر این شد برنامه ها در کمال آرامش و به دور از تنش برگزار شود. اگر تصمیمی برای ایجاد التهاب در فضای دانشگاه گرفته شده خارج از تصمیمات شورا می باشد.

در همان تاریخ جلسه ای در خوابگاه شهیدعصاری برگزار شد و در آن جلسه تحصن آرام اعضای شورای مرکزی در روز یکشنبه ۹/۲/٨۶ و تریبون آزاد دانشجویی در روز سه شنبه ۱۱/۲/٨۶ و مذاکرات با دکتر رهایی رئیس دانشگاه به بحث گذاشته شد. در جلسه ۹/۲/٨۶ خوابگاه ناجیان در مورد تحصن آرام صحبت شد و مقرر گردید تصمیمات کلی اتخاذ گردد. در پایان جلسه من وظیفه صفحه بندی نشریات را به عهده داشتم و قرار شد هم خبرنامه انجمن اسلامی و هم نشریه سرخط را آماده کنم و مقرر شد جهت ایجاد التهاب در دانشگاه به منظور وادار کردن مدیریت به عملکرد و بقاء بر سر توافق با انجمن نشریه منتشر گردد و قرار شد پس از تکمیل فایل های نهایی بر روی cooldisk قرار دهم تا آقای توکلی صبح از من تحویل بگیرد و من تا صبح کار کردم و سپس خوابیدم و بیدار شدم و دیدم کولدیسک را برده اند. نمی دانم در چه زمانی و توسط چه کسی برده شده است. با اطمینان اعلام می دارم هیچ مطلب توهین آمیزی بین ما مطرح نبوده است و بنا بود مقالات انتقادی تندی نوشته شود.

مطالب اعلام شده در رابطه با مراجع عظام جایی در ادبیات انجمن ندارد و این که چه کسی آن را به رشته تحریر درآورده است نمی دانم و نمی توانم حدس بزنم. ما در مورد متن مقالات صحبت نکرده بودیم و من به دلیل فشردگی کار متن مقاله را نخوانده بودم. احمد قصابان در صحبت سه نفره ما برای استفاده از لوگو و عنوان نشریه اعلام آمادگی نکرد. مجید توکلی می گفت مجید شیخ پور صاحب نشریه سرخط دوست وی است و رضایت دارد و پس از منتشر شدن نشریات انجمن اسلامی بلافاصله یک بیانیه ای صادر و در آن توهین به مقدسات را شدیدا محکوم کرد.

در مقاله فاحشه ها در کجا بیشترند عبارات ناپسندی به کار برده شده است که خارج از شان دانشجویی است و مقاله کلاغ های سیاه چندان به تصورات اعضای انجمن نزدیک نیست. نقدها بر سر محدودیت موجود در کشور است و در بحث حجاب تصوری عمومی و قدرتمند در انجمن است که بدحجابان یا بی حجابان را از دایره شهروندی خارج می دانستند و موردی ندارم که کسی به باحجابان توهین کند.

در مورد مقاله هیچ کس مقدس نیست با محدودیت ولایت مطلقه فقیه سابقه زیادی در انجمن اسلامی موجود است. این مقالات در دانشگاه و در انجمن، نویسندگان خاصی دارد و تا جایی که می دانم نظر به حفظ حریم پیامبر (ص) و ائمه (ع) داشته اند.

من ممنوع الورود به دانشگاه بودم و قصد داشتم در حد بضاعتم برای فعالیت های داخل دانشگاه مساعدت نمایم و بدین جهت صفحه بندی را برگزیدم و فردای روز جلسه (۱۰/۲/٨۶) حوالی ساعت ۲:٣۰ یا ٣:٣۰ متوجه انتشار نشریات با مقالات موهن شدم و آقای احمد قصابان از من درخواستی در رابطه با درج شدن مطالب موهن در نشریه سحر نکرده است.»

آقای مجید توکلی اعلام کرده: «بعد از جلسه ۹/۲/٨۶ لب تاپ بنده و کولدیسک در اختیار آقای منصوری بود و تا روز دستگیری پس نگرفتم.» و در صفحه ۵۵ اعلام کرده (در بازجویی در اداره اطلاعات): «تاکید دارم مطالب آن نشریات عقیده و نظر من و سایر دوستانم نبوده است و از وقوع آن و تحریک احساسات خوانندگان احساس گناه می کنم. انشاء الله که صاحب واقعی این کشور آقا امام زمان (عج) از سر تقصیرات ما بگذرد و رهبر معظم و ولی فقیه ما را مورد بخشش قرار دهد.»

همچنین در صفحه ۶۰ اعلام نموده: «در رابطه با مقاله هیچ کس مقدس نیست منظور نقدپذیری ائمه اطهار (ع) می باشد. می خواستیم اعلام کنیم ولی فقیه نقدپذیر است و تنظیم مطالب ما پیرامون نقد ولایت فقیه از طریق موارد اعلامی بوده است نه مطالب دیگر و فضای مقاله ها دور از اهانت به مقدسات بوده است. لذا اهانت را قبول نداریم. ما اعلام می داریم تردیدی نیست آدمیان می توانند در مسیر عصمت ائمه حرکت کنند و به درجات عصمت نزدیک شوند. کسی که این تقرب را بیشتر تحصیل کند لایق و شایسته تر است و ولی فقیه باید درجاتی از این عصمت را داشته باشد. ما در مجموع می خواستیم در قبال بحث دانشجویی طیف مقابل که عصمت ولی فقیه را مطرح می کرد به طوری حرکت کنیم که بگوییم حتی ائمه اطهار (ع) و پیامبر (ص) انتقادپذیرند، پس ولی فقیه هم انتقاد پذیر است. بنابراین به نظر ما ولایت فقیه در تضاد با عصمت و غیبت نیست و مقاله ما به رویکرد خاصی برمی گردد.»

آقای احمد قصابان اعلام نموده: «به تاریخ ۱۰/۲/٨۶ نزدیک ساعت ۲ بعدازظهر بود که با خبر شدم نشریه سحر با مقاله توهین آمیز به مقدسات دینی دیده شده است و با عجله سمت معاونت فرهنگی دانشگاه رفتم، تکذیبیه نوشتم، شکایت کردم و اعلام کردم بی خبرم و هیچ نقشی در تهیه و تکثیر و پخش آن در محیط دانشگاه ندارم و به حضرت آیت الله شاهرودی، ریاست محترم قوه قضاییه، با نوشتن نامه هایی خواستار صدور دستور پیگیری و شناسایی عوامل مربوطه شدم.

منظور ما از مقاله هیچ کس مقدس نیست این موارد نمی باشد که منتشر شده است. بلکه بنا بود از اصل انتقادپذیری پیامبر (ص) و ائمه (ع) به انتقادپذیری ولی فقیه برسیم. بنده هیچ اطلاعی از نشریه منتشر شده به نام سحر حاوی مطالب موهن ندارم. من منتشر نکرده ام. ابتدا گمان می کردم بسیج این امر را به خاطر خراب کردن ما انجام داده. ولی وقتی بررسی و صحبت کردیم آن ها گفتند ما انجام نداده ایم. ما هم پذیرفتیم. از زبان بازجویم در زندان دریافتم که در دیگر دانشگاه ها نیز توزیع شده است. نمی توانم بگویم چه کسی این کار را انجام داده است. از این قضیه بی خبرم.»

و نیز طی نامه ای خطاب به مقام معظم رهبری، مشارالیه اعلام کرده: «نشریه سحر، ریوار، سرخط و آتیه در تاریخ ۱۰/۲/٨۶ از سوی عده ای چاپ و منتشر شده و به نام اینجانب مدیرمسئول نشریه سحر در صحن و سرای دانشگاه پخش گردیده. بنده هیچ نقشی در این ماجرا نداشتم ولی به نکته ای واقف گشتم که شماره های پیشین من از روی غفلت و بی اطلاعی ظاهرا مسبب این فاجعه عظیم بوده که از این حیث طلب عفو می کنم.» و هر دو نفر (توکلی و قصابان) اعلام کرده اند: «انگیزه و هدف ما فشار آوردن به مدیریت دانشگاه در جهت گرفتن امتیاز بوده است.»

دادگاه علاوه بر مطالب دیگر ذکر شده در کیفرخواست با بررسی محتویات پرونده در دومین مرحله از بازجویی های مقدماتی معموله از متهمین، متهمین ضمن تضاد گفتاری در زمینه های مختلف، به تشکیل جلسات و انتشار مقالات اقرار نموده اند. لکن اهدافشان را اعمال فشار به مدیریت دانشگاه بیان کرده اند و پرونده ها با این کیفیت به دستگاه قضایی واصل گردیده و در نزد مستنطق (قاضی) متهمین قویا اتهامات منتسبه را مردود اعلام نموده و تاکید کرده اند اقرار در زندان انفرادی تحت تاثیر اکراه و اجبار صورت گرفته است. حتی در قسمت ارسالی پرونده به دادگاه انقلاب اسلامی هم در محضر دادگاه اتهامات انتسابی را تکذیب کرده و اظهار بی اطلاعی در نشر، پخش و نگارش نشریات موهن نموده اند.

به هر حال پرونده پس از وصول به این محکمه و آغاز و ادامه چندین ساعته محاکمه، متهمین اعلام نموده اند خود مسلمان و معتقد به احکام شرعی و عصمت انبیا و ائمه می باشند. آقای توکلی اعلام کرده است عصمت و غیبت در تضاد نمی باشند و هر دو از اصول مسلم ما می باشد. متهمین اعلام نموده اند خود شیعه مذهب و از خانواده های مذهبی هستند و نه تنها معتقد به معصومیت پیامبران و ائمه می باشند. بلکه به عنوان یک فرد شیعه انتظار ظهور حضرت ولیعصر (عج) را برای گسترش عدل اسلامی دارند و مقالات موهن را از همان ابتدای انتساب قویا تکذیب نموده اند (با دادن اعلامیه، سخنرانی، رفتن خدمت آیات عظام).

متهمین به اتفاق اعلام نموده اند مواردی که از آن به عنوان اقرار یاد می شود در سلول های انفرادی حسب خواسته بازجوها تحت اکراه و اجبار صورت گرفته و اعلام شده است. متهمین به محض یافتن کوچکترین فرصت فقط توانسته اند به مسئولین و مقامات این مسائل را گزارش و اعلام دارند. متهمین اعلام نموده اند: «مطلب نوشته شده خطاب به حضرت آیت الله شاهرودی مبنی بر....و نبودن اکراه به خواست بازجو و تحت شرایط خاص نگارش یافته و به محض دسترسی به قاضی موارد را اعلام و اتهامات را قویا تکذیب کرده ایم و حتی برای اطمینان یافتن مسئولین به عدم صحت گفتاری در زندان انفرادی عامدا تناقض گفتاری داشته ایم. در حالی که ما تا روز محکمه تحت چنین شرایطی بودیم چگونه می توانیم برای صدق ادعا دلیل بیاوریم.»

در مورد انتشار مقالات هم اعلام نموده اند این ها تهمتی بیش نیست. چرا که به حجاب اسلامی معتقد و پای بند هستند و نوشته های عنوان شده را بسیار بی مایه و سخیف و بر خلاف اخلاق توصیف کرده و بیان نموده اند در انجمن دیدگاه قوی و مستدل در لزوم وجود حجاب در شرع انور اسلام دارند. متهمین مطالب را ساختگی و در شان دانشجویان نمی دانند و آیات عظام و اماکن متبرکه را به عنوان یک فرد شیعه مذهب قبول دارند و در راستای این مقبولیت است که به محض اطلاع به دیدار آیات عظام شتافته اند. متهمین اعلام کردند نوشته های انتسابی را مخالفین ناشناس با سوء استفاده از نام و موقعیت آن ها چاپ و منتشر نموده اند و در هیچ جا به مسئولین دولتی توهین نکرده اند.

وکیل متهمین ضمن رد موارد اتهام انتسابی به موکلینش، با ارائه بیانیه شورای صنفی دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران مبنی بر: «شورای صنفی دانشگاه تمامی کلاس های روز سه شنبه ۱۱/۲/٨۶ از ساعت ۱۱ تا ۱٣ را تعطیل اعلام کرده و از جامعه مسلمان و آگاه اساتید، کارکنان و دانشجویان پلی تکنیک درخواست می نماید به این امر اهتمام ورزیده و بدین وسیله نشر مطالب اهانت آمیز به مقدسات اسلامی را محکوم نمایند و بدین طریق به رفع اتهام از دانشجویان این دانشگاه و اعلام انزجار از عاملان پخش این گونه مطالب پای بفشارند.»

و متن سخنرانی آقای احمد قصابان را در زمان قبل از دستگیری به تاریخ ۱۱/۲/٨۶ در تجمع دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر تهران در جهت رد اتهام و محکوم کردن موارد مبنی بر: «به نام خدا، امروز دانشگاه پلی تکنیک تهران دستخوش بازی کثیف شده است که نه تنها اسلام و مسلمین بلکه اخلاق نیز در آن لگدمال شده است...مطالب توهین آمیز منتشره که در نشریه جعلی سحر به نام من به چاپ رسیده...مرا مایوس کرد...دیروز من به جرمی مورد دشنام و تهمت قرار گرفتم که از آن اطلاعی نداشته ام. دیروز پدرم را به یاد آوردم که می گفت علی آزادمرد بود، تو هم باید آزاده باشی...من هیچ اطلاعی از چاپ و تهیه این نشریه نداشته ام و سوء استفاده از نام نشریه سحر و توهین به مقدسات را از سوی هر فرد یا نهادی به شدت محکوم می کنم و خواستار برخورد شدید با عاملان آن می باشم.»

و خبر منعکس شده در خبرگزاری رسمی دانشجویان (ایسنا) در رابطه با محکومیت انتشار مقالات موهن دایر به: «مدیران مسئول نشریات سحر، ریوار، سرخط و آتیه به رئیس دانشگاه صنعتی امیرکبیر نامه ای نوشتند و اعلام کرده اند: جناب آقای رهایی، متاسفانه روز دوشنبه دهم اردیبهشت عده ای با چاپ و توزیع شب نامه هایی توهین آمیز از عناوین و لوگوهای نشریات اینجانبان سوء استفاده کرده اند. وقاحت اینان در حدی است که مع الاسف توهینات بی شرمانه ای را به جایگاه مقدس ائمه اطهار و مسلمات اعتقادی اسلام روا داشته اند. این عمل زشت و غیراخلاقی از جانب هر فرد و هر گروهی که صورت گرفته باشد محکوم است و به تحقیق دانشجویان فهیم خود به باطن پلید عوامل این امر آگاهند. اینجانبان مراتب اعتراض خویش را از این حرکت فتنه انگیز و نامبارک ابراز نموده و صراحتا انزجار خود را نسبت به مطالب مندرج در این شب نامه ها اعلام می داریم...در پایان ضمن محکوم نمودن مجدد چنین حرکت ناشایستی که منجر به از دست رفتن حیثیت و اعتبار نشریات دانشگاه شده است از جنابعالی درخواست پیگیری و شناسایی مسببین این امر را داریم.»

و علاوه بر خبر منتشره فوق الذکر در تاریخ ۱۱/۲/٨۶، مطلب دیگری در همان خبرگزاری در تاریخ ۲٣/۵/٨۶ در مورد اظهارات هر سه متهم منتشر شده که در جهت: رد اتهام و ادعای معنون، غیرمتعارف بودن استنظاقات معموله از سوی بازجویان، متن نامه فوق الاشعار خطاب به رئیس دانشگاه بوده است.

وکیل پرونده همچنین متن نامه ارسالی نامبردگان به ریاست محترم قوه قضاییه در همین رابطه را ارائه نموده و بیان کرده استفتائاتی از سوی خانواده های زندانیان از حضرات آیات عظام مقیم قم به عمل آمده است که سئوال و پاسخ به شرح منضم پرونده است. از دیدگاه آقایان هم اقرار در تحت شرایط خاص و در زندان ملاک نیست و اقرار نزد حاکم حجیت دارد.

وکیل متهمین اعلام کرده: «اعلام می دارم موکلین بنده همگی شیعه مذهب و از خانواده های متدین می باشند و فاقد هر گونه سابقه کیفری سوء می باشند و عامل به احکام اسلامی هستند و در مورد شب نامه های حاوی مقالات موهن نظریات خود را اعلام و آن را منتسب به خود ندانسته و جعلی اعلام کرده و قویا مراتب را محکوم نموده اند. در تمامی مندرجات پرونده الا مطالب اعلام شده در زندان انفرادی اتهامات را نپذیرفته و صدور شب نامه ها را تحت چنین شرایطی و حاوی مطالب موهن محکوم نموده اند. از طرفی همان طوری که اعلام گردید به اقرارهایی که در زندان انفرادی به عمل می آید و شرایط خاصی به آن حاکم است نمی توان به آن شرعا و قانونا ترتیب اثر داد.

موکلینم از اصل جرم رو می گردانند و با عنایت به اصل «کل امر یرجع الی الاصل» باید گفت صدور فعل از منبع مورد استناد ناممکن است. به ویژه آن که در نظام حقوقی ما انکار دقیقا در مقابل اقرار قرار دارد و هنگامی که دانشجویان منکر و مخالف ادعاهای دادستان در کیفرخواست هستند تنها یک مسئله ذهن را تسخیر می کند: «نافی را نفی کافی است» و طبق اصل ۴ قانون اساسی متهم دانستن آن ها خلاف شرع است.

موارد ادعایی آقای دادستان متکی به نشریات جعلی است و هیچ دلیلی حاکی از انتساب آن نشریات به دانشجویان نیست. وقتی ذات سند مجعول است دیگر چه جای بحثی دارد؟ علاوه بر این به لب تاپی اشاره می شود که هرگز به دادگاه ارائه نشده است.

در نظام فقیه امامیه، عرف رایج تقلید از شخص مجتهد در غیر اصول دین می باشد و یا این که شخص باید خود دارای اجتهاد باشد و به فتوای خود عمل نماید. در تفکیک مسئولیت ها و تکالیف قانونی دادستان اختیار و اقتداری در زمینه حرمت و حلیت موارد ندارد. باز هم بنا به قاعده «کل امر یرجع الی الاصل» باید که اصول را از دست ندهیم. متاسفانه این امر در مراحل بازجویی مراعات نشده است و مجتهدینی که معرفی کرده ام هر کدام دارای رساله عملیه و از فقهای مشهور کشور هستند. دادستان و معاونین وی مقلد هستند و اجتهاد در مقابل نصل باطل است.

اقرار موکلین در زندان های انفرادی و تحت شرایط خاص صورت گرفته است. چنین اقرار فاقد هر گونه اثر حقوقی است. دانشجویان اساس قضیه را منکر شده اند و ادعا کرده اند نشریات جعلی است. آقای دادستان پافشاری می کند. لکن نمی داند که بر مبنای قانون آیین دادرسی مدنی ایشان مکلف است مستند خود را جهت بررسی به دادگاه تسلیم کند. در حالی که تا به حال هیچ دلیلی بر اصالت مستند خویش ارائه نکرده و از لب تاپ هم خبری نیست. موکلین در نزد قضات کرارا مراتب را تکذیب کرده اند. لذا به جهت عدم اتکای ادعای دادستان به دلایل لازمه خواهان رسیدگی و صدور حکم بر برائت هستم.»

از طرف اداره اطلاعات تهران در قبال استعلام دادگاه مبنی بر ارسال هر گونه مدارک موجوده که بیانگر توجه اتهام به متهمین باشد طی شماره خ/۲٨/۴۹۵-۲۰/٨/٨۶ خطاب به رئیس محترم مجتمع قضایی شهید قدوسی مستندات مربوطه را به شرح ذیل اعلام و ارسال نموده اند: ۱- دست نوشته های آقای احسان منصوری و مقداد خلیل پور در داخل زندان. ۲- دست نوشته های کشفی از احسان منصوری به هنگام تردد به محل ملاقات در زندان. ٣- فیلم تظاهرات دانشجویی ۱۶/۹/٨۵ دانشگاه تهران. ۴- فیلم تهیه شده تحت عنوان خط سیاه در دانشگاه امیرکبیر. ۵- فیلم مربوط به تعدادی عکس های انفرادی گرفته شده در دانشگاه امیرکبیر. ۶- سوابق sms. ۷- سوابق نشریات سحر، آتیه، سرخط و ریوار. ٨- نامه احسان منصوری خطاب به حضرت آیت الله شاهرودی منبی بر عدم وجود شکنجه. ۹- سوابق مربوط به sms مخابره شده فیمابین توکلی و منصوری و توحید علی اشرفی و پویان محمودیان.

مضافا در طول بازجویی به لب تاپ اشاره شده و اظهارات آقایان مقداد خلیل پور، یاشار قاجار، بابک زمانیان، عابد توانچه در مورد متهمین را مورد تاکید قرار داده اند. کیفرخواست صادره هم بر پایه همان مستندات و اقاریر متهمین در اداره اطلاعات استوار می باشد.

در مدرک مستندیه شماره ۲ ارائه شده از سوی اداره اطلاعات تحت عنوان «مدرک تشکیلاتی مکشوفه از آقای منصوری» فقط مطالبی در مورد وضعیت زندان و نحوه برخورد و رساندن عریضه به مقامات و... آمده است.

یکی از فیلم ها، مربوط به تظاهرات دانشجویی مورخ ۱۶/۹/۱٣٨۵ دانشگاه تهران می باشد و در این فیلم غیر از شعارهای صنفی بر علیه چند تن از مسئولین کشوری هیچ مطلبی راجع به مقدسات دینی و مذهبی نقل نشده است و ارتباطی به مقالات موهن ندارد. گر چه متهمین حضور خود را در آن تظاهرات دانشجویی صدها نفری بیان نموده اند، لکن هر گونه بیان، شعار یا مطلب توهین آمیز را منکر می باشند و محتوای فیلم مذکور هم خلاف ادعای متهمان نمی باشد.

فیلم دیگر ارائه شده از سوی اداره اطلاعات صرفا حاوی افراد مختلف می باشد و فیلم دیگر ارائه شده، که تحت عنوان خط سیاه می باشد، حاوی مطالب پراکنده و مختلف جمع آوری شده، وصل آن ها به همدیگر و بیانگر اعتراضات عده ای از دانشجویان و مردم نسبت به انتشار یافتن مقالات موهن و پخش گوشه هایی از اخبار مربوط توسط رسانه های خبری بیگانه و بیانات پراکنده متهمین در قالب مصاحبه در زندان با مامورین و شرح ماوقع به وسیله گوینده و تنظیم کننده می باشد. محتوای فیلم مذکور به هیچ وجه ارتباط به چاپ، پخش و نشر شب نامه های حاوی مطالب موهن توسط متهمین ندارد و صرفا مبین وجود شب نامه ها می باشد و از طرفی مصاحبه معموله هم از سوی زندانیان با استناد به وجود شرایط خاص در زندان مورد پذیرش واقع نشده است.

sms مخابره شده مورد ادعا، فیمابین دو نفر از متهمین به اسامی توکلی و منصوری مبنی بر: «حاجی بیداری؟ می تونی بگی چه جوری می شه فایل رو پی دی اف کرد؟» می باشد که با توجه به توضیحات متهمین در رابطه با sms مذکور به شرح پرونده امر ارتباطی با اتهامات معنون ندارد و معرف و بیانگر چاپ، نشر و پخش مقالات موهن نمی باشد.

نماینده دادستان علیرغم درخواست استمهال جهت ارائه ادله و شواهد لازمه در قبال اظهارات وکیل مدافع متهمین و معرفی شهود، غیز از ادله فوق الذکر قبلی هیچ دلیل جدیدی ارائه نداده و شهود را جهت ادای شهادت معرفی نکردند و در جلسه دادرسی صرفا بر مبنای کیفرخواست و اقاریر تکذیب شده توسط متهمین در مرحله مقدماتی و در زندان انفرادی به شرح منعکس در پرونده، درخواست صدور حکم به محکومیت کرده است. نماینده دادستان به جهت عجز از معرفی و ارائه لب تاپ مورد استناد به محکمه، اعلام انصراف از استناد به آن نموده است.

نماینده دادستان توضیح داده اند: «اظهارات وکیل مدافع متهمان اغلب بر مبنای نظریات فقهای اهل سنت می باشد که اغلب قابل قبول نیست و استناد دادستان قابل معارضه با نص نیست و متهمین دلیلی بر جعلیت نشریات ارائه نداده اند و بر مبنای «البینه علی المدعی» باید دلیل خود را ارائه دهند. با توجه به نحوه نگارش مقالات در گذشته اعلام می داریم نشریات موهن را متهمین پخش نموده تا احساسات دانشجویی را برانگیزند و از طرف دیگر پس از پخش شدن مقالات موهن در محیط های دانشگاهی و ایجاد التهاب و بر هم زدن نظم دانشگاه چاپ، نشر و پخش مقالات موهن را با نشر اکاذیب متوجه نیروهای بسیجی در دانشگاه و نیروهای امنیتی دانسته اند. لذا درخواست دارم بر مبنای کیفرخواست حکم بر محکومیت متهمان صادر گردد.»

با توجه به مدافعات نماینده دادستان و عنایتا به این که نافی را نفی کافیست و بر مبنای ماده ۲۲۰ از قانون آیین دادرسی مدنی می بایست آقای دادستان دلایل لازمه بر صحت ادعا را در زمینه انتساب چاپ، نشر و پخش مقالات موهن در قالب نشریات دانشجویی یاد شده ارائه می دادند که به غیر از موارد استنادی مذکور ادله جدیدی ارائه نداده اند. و نامه های ارسالی و تقدیمی اداره اطلاعات با مضمون و محتوای فوق الاشاره هیچ کدام مبین چاپ، پخش و نشر مقالات موهن توسط متهمان نمی باشد.

حتی یکی از نامه ها، که طبق گزارش اداره اطلاعات به عنوان مدرک تشکیلاتی ذکر شده، حکایت از روند غیرصحیح بازجویی...دارد و با توجه به این که نماینده دادستان در جلسه دادرسی به صراحت از استناد به لب تاپ به عنوان یکی از ادله اعلام انصراف نموده اند و توجها به این که متهمین در مرحله مقدماتی در اداره اطلاعات در بدو امر مراتب اتهام را قویا تکذیب نموده اند و حتی اعلام کرده اند برای رفع اتهام از خود در دانشگاه در آن فضای پرالتهاب حضور یافته و قویا مطالب منتشره را تکذیب و محکوم نموده اند، که این ادعا با توجه به مطالب اعلام شده و سخنرانی معموله قبل از دستگیری در محوطه دانشگاه و نظر به محتوای مدارک تسلیمی در خصوص مورد ادعا با واقعیت امر کاملا مطابقت دارد، و با توجه به این که بازجوی پرونده در اداره اطلاعات به صراحت اعلام کرده متهمین قویا مراتب اتهام را تکذیب می کنند به نظر می رسد....

با در نظر گرفتن این که متهمان اعلام کرده اند برای رهایی از وضعیت پیش آمده و حضور هر چه زودتر در پیش قاضی در حالت اکراه و اجبار اقرار به مطالب مورد درخواست نمواده اند و با در نظر گرفتن این که اقرار عندالحاکم صورت نگرفته و حتی در پیش قاضی تحقیق در دادسرا نیز متهمان موارد ادعایی خود را در باب اقرار در نتیجه اجبار مطرح و مراتب چاپ و پخش مقالات موهن را تکذیب نموده و در محاکم انقلاب اسلامی و عمومی جزائی نیز بر این اعتقاد پابرجا بوده و قویا اصرار نموده و اعلام کرده اند که اقرار در زندان تجریدی به لحاظ وجود جبر و اکراه صورت گرفته است و توجها به مراتب فوق الذکر و توصیف معموله در خصوص مورد چنین اقراری به لحاظ عدم برخورداری از شرایط شرعی مربوط به کیفیت صحت اقرار از نظر حقوق فاقد منشا اثر و اعتبار قانونی است.

صرف نظر از این که با توجه به نظریه مرحوم علامه حلی در کتاب ارشاد الاذهان در قسمت المقصد ثانی مبنی بر «ولو ادعی الاکراه قبل مع الاماره و لو نقل الشاهد لفظه قصدته و ادعی الاکراه قبل» و نظریه مرحوم حضرت آیت العظمی خوئی در ذیل مسئله ۲۶٨ در کتاب مبانی تکمله المنهاج مبنی بر «ولو ادعی الاکراه علی الارتداد فلن قامت قرینه علی ذلک فهو» و نظریه حضرت امام خمینی (ره)، بنیان گذار و رهبر کبیر انقلاب اسلامی، در تحریرالوسیله در مسئله ٣ در باب القول فی الارتداد مبنی بر «لو ظهر منه ما یوجب الارتداد فادعی اکراه منع احتماله لو عدم القصد و سبق اللسان مع احتماله قبل منه و لو قامت البینه علی صدور کلام منه موجب الارتداد فادعی ما ذکر سنه» و با عنایت به نظریه حضرت آیت الله اردبیلی، نماینده سابق رهبر کبیر انقلاب اسلامی در قوه قضاییه و رئیس محترم اسبق کشورمان در قوه قضاییه، در کتاب فقه الحدود و التعزیرات جلد اول صفحات ۲۵٨ و ۲۶٣ در بابت اقرار و با در نظر گرفتن نظریات مشابه حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، ولی امر مسلمین، و حضرت آیت اله شاهرودی و سایر فقهای اسلامی در خصوص مورد و نظر به اسناد و مدارک تسلیمی خانوده های زندانیان به شرح منعکس در مقدمه رای حاضر و پرونده، بحث اهانت به مقدسات دینی در خصوص مورد منتفی است.

نظر به این که متهمان و وکیل مدافع آن ها قویا مراتب اتهام را در زمینه چاپ، نشر و پخش مقالات موهن با نام نشریات سحر، ریوار، آتیه و سرخط از همان مرحله آغازین طرح، به محض اطلاع تکذیب و محکوم نموده و منکر شده اند و اعلام داشته اند: «ما مسلمان و شیعه مذهب هستیم و معتقدیم بین عصمت و غیبت تعارضی در بین نیست و انتظار یکی از اصول مسلم مذهب ما می باشد.» و با در نظر گرفتن این که حسب محتویات پرونده اقاریر مربوطه در زندان انفرادی صورت گرفته که قطعا دارای شرایط نامطلوب و نامساعدتری نسبت به زندان عمومی دارد. علی الخصوص این که ادعاهای معنونه از سوی متهمان مبنی بر وجود جبر و اکراه....هر چند متکی به دلیل ظاهری نیست لکن در جمع موجد شک شده و نتیجتا بر مبنای قاعده درء موجب خروج علم بر صحت مطالب از مرحله یقین می باشد.

با توجه به این که حسب روایت منتسب به حضرت امام صادق (ع) در کتاب وسائل الشیعه جلد ۱٨ ص ۴۹۷ مبنی بر نقل قول امام (ع) از جد بزرگوارش حضرت امیر (ع) در مورد جاری نشدن حد بر کسی که اقرارش از روی ترس...باشد و عنایتا به این که تعبیر به حد حسب نظر علماء اعلام اختصاص به حد مصطلح ندارد و شامل تعزیر هم می شود و بر فرض اختصاص به طریق اولی و با تنقیح مناط موارد تعزیرات را هم شامل می گردد، و از طرفی با در نظر گرفتن محتوای مقالات موهن و با دقت نظر در جمله بندی و ارتباط جملات با همدیگر چنین استنباط می شود که جملات به نحو پراکنده مطرح و به هم پیوند خورده و همخوانی با همدیگر ندارد.

لذا با در نظر گرفتن جمیع جهات امر و مراتب اعلامی فوق الذکر به جهت عدم اتکاء ادعانامه به ادله لازمه کافیه، صدور شب نامه های حاوی مقالات موهن با استفاده از نام نشریات مذکور در پرونده را منتسب به متهمان به اسامی احمد قصابان، مجید توکلی و احسان منصوری ندانسته و به استناد اصل ٣۷ از قانون اساسی جمهوری اسلامی حکم بر برائت نامبردگان از کلیه موارد اتهام به استثناء اتهام نشر اکاذیب صادر نموده و اعلام می دارد با توجه به توضیحات متهمان در طول دادرسی و محکمه و نظر به گزارش ضابطین، توجها به مدافعات غیر موجه و غیر مستدل آنان و محتویات پرونده در زمینه نشر اکاذیب، چنین استنباط می شود که پس از منتشر شدن مقالات موهن متهمان ضمن دور نمودن اتهام از خود در بدو امر نشر مقالات موهن را به نیروهای امنیتی و نیروهای بسیجی و دانشگاهی تحت عنوان طیف مقابل نسبت داده و موجبات تشویش اذهان عمومی را علیه نیروهای خدمتگزار و صدیق نظام مقدس جمهوری اسلامی، اعم از بسیج و نیروهای امنیتی، فراهم نموده اند.

علیهذا با توجه به جمیع جهات امر به استناد ماده ۶۹٨ از قانون مجازات اسلامی هر یک از نامبردگان را به تحمل چهار ماه حبس تعزیری با احتساب و کسر ایام بازداشت قبلی محکوم می نماید. رای صادره حضوری است و ظرف مدت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد./ک

رئیس شعبه ۱۰۴٣
دادگاه عمومی جزائی تهران
هدایت الله جوادی