ارمنی ستیزی ترکان یا ترک ستیزی ارامنه؟


اورین سهندلی


• پیچیدگی مسائل در قفقاز، آذربایجان و شمال عراق و اتفاقات خاورمیانه به انضمام زیاده طلبیهای داشناکهای ارمنی که زمانی با کمک روسها موفق شدند در خفا هزاران مسلمان را تسویه نمایند، همه و همه وظیفه‌ای خطیر بر دوش روشنفکران، ریش سفیدان و تمام ساکنان این مناطق می‌نهد تا عقلانیت را بر منطقه حاکم نمایند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ٨ ارديبهشت ۱٣٨۷ -  ۲۷ آوريل ۲۰۰٨


به نام خدا
حقیقت یک رود جاری است که بسیاری دوست دارند وجود آن را منکرشوند و یا خشکش کنند. اصالت امری است اگر انسان فراموش کند همچون درخت بی ریشه ای خواهد شد که در برابر هر نسیمی سقوط می کند. پارسال و امسال در آن سایت مباحثی درباره قتل وعام ارامنه قید شده بود و امسال نیز مطلبی تحت عنوان رشد ارمنی ستیزی و ناسیونالیسم قومی ترک زبانان در ایران توسط آقای عباس گ. مقدم نگاشته شده بود که من را بر آن داشت تا نقدی بر آن داشته باشم.
در مقالاتی که پارسال ایشان به رشته تحریر در آورده بودند تاریخچه مفصلی بیان نموده و از سربازان ترک و مسلمان چنان نوشته بودند: گویی افراد مورد بحث افرادی بین انسان و حیوان هستند افرادی با صورت انسانی و سیرت حیوانی هستند که با بغض و بخل اقدام به سلاخی ارامنه نمودند.
من مانند بسیاری از افراد جامعه بشری مایل به زندگی آرام و بی دردسری هستم تا در کمال صلح آینده خود و فرزندانم را تامین کنم و از هر بحث که بوی متعفن نژادگرایی و شوونیسم و انواع اقسام ایسم‌های بشری را که براساس بزرگ بینی و بزرگ کردن قوم یا ملتی بنا شده است متنفرم چرا که تاکنون باعث کشتار و فلاکت ابناء بشر و توجیحی برای اعمال شنیع افراد بیمار بوده است. ولی با اینحال حاضر به تحمل تحقیر هم نیستم چرا که شرافت چیزی نیست که روی ان بتوان مسامحه نمود.
بسیار متعجب شدم ایشان چه راه دوری رفتند. کافی بود سری به ارومیه، خوی و سلماس می زدند و از پیرمردها می پرسیدند این ارامنه مهربان، هنردوست دانشمند چگونه با مسلمانان برخورد می کردند. یا با نگاهی به تاریخ و تورقی در آن پاسخ این سئوال را که چگونه ایروان پایتخت امروزی جمهوری ارمنستان از وجود مسلمان پاکسازی شد؟ می یافتند. البته چند سال پیش مستندی از سیمای جمهوری اسلامی در این خصوص پخش شد که خود این مطلب را تایید می کرد. یا اصلا مراجعتی به همین سالهای اخیر نماییم در قره باغ چگونه این دوستان هنرمند، اوج هنر خود را نمایش گذاشتند.
آقای عباس گ مقدم همچون همان داشناکهای متعصب صحبت می کنند با این فرق که شاید یک مسلمانزاده ترک باشند. ولی باید به این نکته توجه داشته باشند اگر در قرون گذشته تعصبات قومی و مذهبی باعث ریخته شدن خون هزاران انسان شده امروز باید مانع ریختن خونها شویم.
مورد دیگر که در نوشتار ایشان به چشم می خورد متاسفانه سعی در تحقیر ترکها می کند. ابتدا باید به ایشان یاد آور شد که هیچ کس در این سرزمین نمی تواند ادعا کند که نیاکانش اورارتوها یا لولوبه ها یا ... است چرا که موقعیت جغرافیایی آذربایجان و قفقاز مانند چهارراهی است که محل عبور همه اقوام در طول تاریخ بوده است.
مضافا اینکه ارامنه خود را های می نامند نه اورارتو و چیز دیگر. اگر قدمت زیست ارامنه در این منطقه ۲۰۰۰ سال باشد قدمت سکونت ترکها از ان کمتر نیست اگر باز به مسیر جغرافیای ترکها نگاه کنیم این پیوستگی کاملا مشهود است. ممکن است به خاطر جنگهای جهانی و ناآرامی های بوجود آمده مهاجرت های بزرگی صورت گرفته باشد ولی این امر نباید باعث توجیه هر عمل جنایتکارانه تا ابد باشد. ما در منطقه آذربایجان و قفقاز مهاجرت های زیادی را شاهد بودیم که متاسفانه آخرین آنها آواره نمودن میلیونها اذری توسط همین هنرمندان می باشد.
افرادی که در سرزمینی به نام اذربایجان زندگی میکنند به درستی خود را ترک می نامند چه طور ترکیزه نمودن با آن فرضیه مسخره ممکن است در حالیکه امروزه با سیل وسایل ارتباط جمعی و بعضا فشارهای دولتی برای آسیمیله و از بین بردن زبانهای بومی توفیقی برای شوونیست ها حاصل نشده است. حال چگونه در آن ایام می توانستند این امر را محقق نمایند؟ شاید سیل مهاجرتهای اقوام مختلف ترک به آذربایجان و همسایگی با ساکنین غالبا ترک آن موجب استحاله گویش ترکی ساکنین قبلی در گویش ترکی ساکنین جدید باشد.
مورد بعدی درباره اکراد ساکن ترکیه که با توجه به فشارهای مختلف در طول سالیان شاید قرنها باید زبانشان به ترکی تغییر می کرد یا حتی کردهای ساکن عراق یا سوریه به عربی تغییر می کرد که این گونه نشد.
دوست عزیز با زور شمشیر نه می شود زبان و نه می شود دین را تغییر داد و این حرفها از ذهن بیمار و عقده ای برخی نشات میگیرد.
پیچیدگی مسائل در قفقاز، آذربایجان و شمال عراق و اتفاقات خاورمیانه به انضمام زیاده طلبیهای داشناکهای ارمنی که زمانی با کمک روسها موفق شدند در خفا هزاران مسلمان را تسویه نمایند، همه و همه وظیفه‌ای خطیر بردوش روشنفکران، ریش سفیدان و تمام ساکنان این مناطق می‌نهد تا عقلانیت را بر منطقه حاکم نمایند و حکومتها باید حقوق ملتهای ساکن را بر اساس اصول قانونی و بین المللی به رسمیت بشناسند.
ناگفته نماند ارمنستان با هیچ یک از دول همسایه خود جز ایران (آنهم فقط با دولت ایران نه با مردم ایران) رابطه حسنه ندارد.
امید است خیالبافیهای مالیخولیایی و بیمار گونه افراد درمان شود تا کودکان زنان و مردان در سایه آرامش با دستیابی به حقوق اصلی خود زندگی نمایند.

بهار ۱٣٨۷