تلاش برای یک مرحلهای شدن انتخاب
"هر کس نیامد به ما مربوط نیست همانها که آمدند ما را بس است. "
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۹ ارديبهشت ۱٣٨۷ -
۲٨ آوريل ۲۰۰٨
تلاش برای یک مرحلهای شدن انتخابات
روزنامه کارگزاران در گزارشی با اشاره به اینکه کاهش مشارکت مردم در مرحله دوم انتخابات مجلس مسئولان را به فکر انداخت، نوشت: میزان مشارکت مردم در مرحله دوم انتخابات به خصوص در شهرهای بزرگ همچون تهران به گونهای بود که مقامهای نظام را به فکر اصلاح قانون انتخابات انداخته است. پس از آنکه هاشمی رفسنجانی، در حاشیه حضور در حسینیه جماران و شرکت در انتخابات مرحله دوم مجلس هشتم از لزوم بازنگری و اصلاح قانون انتخابات سخن گفت، غلامعلی حدادعادل رئیس مجلس نیز روز گذشته در نطق پیش از دستور خود پیشنهاد حذف مرحله دوم انتخابات را مطرح کرد. بر اساس گزارشهای رسمی وزارت کشور میزان مشارکت شهروندان تهرانی در مرحله دوم انتخابات مجلس ۱٣ درصد بوده است، به نحوی که الیاس نادران به عنوان اولین منتخب دور دوم انتخابات مجلس هشتم از حوزه انتخابیه تهران با ۲۶۰ هزار رای راهی مجلس آینده شد. بدین ترتیب از آمار رسمی ۵/۴ میلیون نفر واجد شرایط رای دادن (و به روایتی آمار غیررسمی تقریبا ۵/۵ میلیون نفر) در پایتخت آرای اولین منتخب در دور دوم حدود ۵ درصد است. غلامعلی حداد عادل رئیس مجلس هفتم که خود با حدود ۷۰۰ هزار رای به مجلس آینده راه یافته است با انتقاد از دو مرحلهای بودن انتخابات گفت: باید بررسی شود که ببینیم نتایج انتخابات مرحله دوم، تا چه اندازه با مرحله اول تفاوت میکند و اگر مرحله دوم نبود چه تغییری در چهره مجلس ایجاد و آیا واقعا این مقدار تغییر به اینکه دوباره ما از مردم بخواهیم پای صندوقهای رای بیایند میارزد یا خیر؟... همه کسانی که وظیفه اصلاح و تغییر قانون انتخابات را دارند و درصددند یک قانون جامعی برای انتخابات تدوین شود که دیگر از این تغییرات موسمی و مکرر هم در امان بماند به فکر باشند که آیا اصرار به وجود مرحله دوم ضرورت دارد؟ شخصا در ضرورت مرحله دوم انتخابات تردید جدی دارم. تردید دارم که نفع مرحله دوم به هزینه آن و بار سنگینی که بر دوش مردم و مسوولان میگذارد، بیارزد.
۹ اردیبهشت ۱٣٨۷
منبع: امروز
سرمقاله روزنامه آفتاب یزد در رابطه با ا انتخابات دو مرحلهای
بلافاصله پس از اعلام نتایج مرحله دوم انتخابات، تعدادی از اصولگرایان و در راس آنها غلامعلی حدادعادل، رئیس فعلی مجلس به سراغ "فلسفه انتخابات دومرحلهای" رفتهاند. شاه بیت اظهارنظر این گروه آن است که معمولا ً نتایج مرحله دوم انتخابات، تفاوت قابل توجهی با آنچه از مرحله اول بدست میآید، ندارد، پس بهتر است برای صرفهجویی در وقت مردم و هزینه دولت، انتخابات را به صورت یک مرحلهای برگزار کنیم.
مخالفت با انتخابات دو مرحلهای در حالی صورت میگیرد که در بسیاری از کشورهای پیشرفته، همین رویه در دهها سال گذشته عملی شده و نتایج مهمی نیز دربرداشته است. در ایران نیز نمونههایی وجود دارد که ثابت میکند دو مرحلهای بودن انتخابات، سرنوشت کشور را تغییر میدهد و اتفاقاً این تغییر، بیش از هر کس رضایت اصولگرایان را به دنبال داشته است! بارزترین نمونه برای اثبات این ادعا، انتخابات ریاست جمهوری سال ٨۴ است که اگر دومرحلهای نبود امروز ریاست جمهوری ایران به جای احمدی نژاد در اختیار هاشمی رفسنجانی قرار داشت. البته ممکن است ارائه این نمونه، عدهای از مردم طرفدار اصلاحات – یا منتقد دولت فعلی – را به این نتیجه برساند که "ایکاش انتخابات، یک مرحلهای بود" همانطور که احتمالا ً بعضی از اصولگرایان خدا را شکرمیکنند که ایده حداد عادل و دوستان او برای یک مرحلهای شدن انتخابات، قبلا ً اجرا نشده است.
نمونه فوق الذکر، هم فلسفه انتخابات دومرحلهای را نشان میدهد و هم نتیجه آن را. در انتخابات دو مرحلهای، بسیاری از کاندیداها به مرحله دوم راه نمییابند و طرفداران آنها، به بررسی سوابق و شعارهای دو کاندیدای باقیمانده در مرحله دوم مراجعه میکنند رای خود در این مرحله را به کسی اختصاص میدهند که او را به کاندیدای محبوب خود نزدیکتر میبینند. این اتفاقی است که در بسیاری از کشورهای دنیا تجربه شده و مردم ایران هم در سال ٨۴ آن را آزمودند. در سوم تیر ماه ٨۴ و آنگاه که رقابت از ۶ کاندیدا به ۲ کاندیدا– رفسنجانی و احمدی نژاد– محدود شد عدهای از کسانی که وعده پنجاه هزار تومانی کروبی را برای کشور مفید میدانستند به دنبال کسی رفتند که حاضر به اجرای آن باشد لذا رای خود را به احمدی نژاد دادند که به صراحت اعلام کرده بود: "خاستگاه وعده کروبی درست بود ...پول نفت باید سرسفرههای مردم دیده شود". شاید عدهای دیگر هم احتمال اجرای شعارهای نوآوری قالیباف توسط کاندیدای ۴۹ ساله –احمدی نژاد– را بیش از امکان تحقق آن توسط کاندیدای ۷۱ ساله –رفسنجانی– دانستند. همین شرایط باعث شد هاشمی رفسنجانی که در مرحله اول، بیست درصد بیش از احمدی نژاد رای داشت در مرحله دوم رقابت را به او واگذار کند.
اکنون میتوان همین وضعیت را در انتخابات مجلس نیز مورد بررسی قرار داد.در مرحله اول انتخابات، قاعدتا بایستی کاندیداهای بسیاری امکان رقابت داشته باشند. این کاندیداها وابسته به جناحهای گوناگون فکری هستند و لابد برنامههای متفاوتی برای چهار سال حضور خود در مجلس دارند. اما نهایتا در برخی حوزهها، به ازای هر کرسی، دو نفر به مرحله دوم راه پیدا میکنند. در این مرحله اگر اولاً برنامههای دو کاندیدا واقعاً متفاوت باشد و ثانیا توانمندی آنها برای اجرای برنامههای خود به مردم ثابت شده باشد، قطعاً بسیاری از مردم با همان انگیزه قبلی پای صندوقهای رای میآیند تا گزینه بهتر و نزدیکتر به کاندیداهای مورد نظر خود در مرحله اول را به مجلس بفرستند. بر همین اساس، به طور کلی در مواردی که رقـابـت جـدی بـیـن کـاندیداها و برنامههای آنها احساس میشود، کاندیداهای مرحله دوم بعضاً با بیش از بالاترین رای مرحله اول، بر رقبای خویش پیروز میشوند. در حالیکه در غیاب انتخابات دو مرحلهای، بعضی از راه یافتگان به مجلس در واقع کسانی هستند که تعداد کمی از مردم، برنامههای آنها را قبول داشتهاند و همین مسئله میتواند جایگاه مجلس را در تعامل با سایر قوا، ضعیف کند و از اثرگذاری آن بکاهد.
البته ظاهراً کسانی هستند که دلیل پیروزی آنها در مرحله اول و دوم، حمایت قاطع مردم به خاطر سابقه موفق در گذشته یا برنامههای جذاب برای آینده نیست . آنها در مرحله اول با آراء ده پانزده درصدی– و حتی کمتر –واجدان شرایط به مجلس راه یافتهاند و اکنون هم از اینکه نصاب ده پانزده در صدی آنها به کمتر از این مقدار برسد نگرانی ندارند . آنها احتمالا ً مطمئن هستند که در دورههای بعد نیز نخواهند توانست آرای اکثریت قابل توجهی از مردم را به خود جلب کنند و لذا ترجیح میدهند با هر نصابی، فقط از رقیب جلو بیفتند نه آنکه در عرصه انتخاب توسط اکثریت مردم، پیروز شوند . شاید "تز" این عده آن باشد که "هر کس نیامد به ما مربوط نیست همانها که آمدند ما را بس است. " البته این دیدگاه در برخی اظهارنظرهای ایام اخیر نیز منعکس شده اسـت . مـقـام مـسـئـولـی کـه بـجـای پاسخگویی به انتقادات روزافزون و اعتراضات گسترده به مشکلا ت اقتصادی، حضور عدهای از مردم در مراسم استقبال مردم از رئیس جمهور را به رخ منتقدان میکشد به صورت خواسته یا ناخواسته این تز را ترویج میکند که "تایید کنندگان دولت – به طور کلی طرفداران جناح حاکم – هر چند نفر باشند بر معترضان و منتقدان ترجیح دارند. همینها ما را بساند، حتی اگر در فاصله بین مرحله اول و دوم انتخابات؛ عدهای از آنها ریزش کنند!
کسانی که این روزها به شدت "ایده یک مرحلهای کردن انتخابات" را پیگیری کنند بهتر است به دنبال تقویت جایگاه مجلس در عرصه مدیریت کشور باشند. این کار جز با افزایش و پشتیبانی مردم از تک تک نمایندگان منتخب امکانپذیر نخواهد بود. پس به جای کاهش همه ساله نصاب ها، به دنبال آن باشند که برای ورود به مجلس، نصاب متناسب با واجدان شرایط – و نه شرکت کنندگان در انتخابات – تعیین و از میان این تعداد نیز یک حداقل معقول تعیین نمایند تا جلوس کنند، بر روی صندلی سبز نمایندگی، به واقع حامل مطالبات و اعتقادات درصد قابل توجهی از همشهریان خود باشد.
۹ اردیبهشت ۱٣٨۷
منبع: دسترنج
|