غیاب شخصیت در تاریخ
درباره بی شخصیتی چهره‌های سیاسی در ایران
- محمد خوشابی

نظرات دیگران
  
    از : عباس زمانی

عنوان : بوی ناخوشایند
مگه مجبوری با آسمون و ریسمون به موضوع « بی شخصیتی» آنطور که در ذهنت خطور کرده به پردازی و نتیجه گیری دلخواه خود را هم بنماپی. در مملکتی که در ۱۰۰ سال عمر مشروطه انتخابات نهادی نشده و حکومت اسلامی با ولی فقیه و شورای نگهبان خود چنان حکومت مافیاپی بنیان گزارده که خیلی ها نمی دانند که این دانش جعفری چگونه از دولت احمدی نژاد سر در آورد که جنابعالی خیلی راحت از فرمول قرینه سازی استفاده و میفرماپید امثال دانش جعفری در تاریخ ایران فراوانند. نه جانم این فقط سفسطه نام دارد. لطفا عنایت فرماپید :
۱. هویدا - شاه هویدا را خود منصوب کرده بود و او را معزول می کند مردم در این ماجرا تماشاچی بودند. بعد هم هویدا اعدام شد یعنی قربانی دستگاه آریامهری بدست خمینی . در این بین اتفاقا هویدا هم از شاه بهتر میباشد و هم خمینی و اصلا قابل مقایسه با دانش جعفری نیست حلا شما بفرماپید منظور شما چیست ؟
۲. بنی صدر - اولین رپیس جمهور حکومت اسلامی ست که با کودتای رهبر و آخوندها جلای وطن را پذیرفت که بسیار کار درستی کرد اگر می ماند یا مانند قطب زاده اعدامش میکردند یا او را می شکستند. ایشان آقای بنی صدر هم با دانش جعفری قابل مقایسه نیستند. مردم هم در سال ۶۰ «آقا» را ترجیح دادند. دین بهتر ست یا مملکت ؟ آزادی و دموکراسی پیشکش !!

۳. خاتمی ملقب به سید خندان همانطور که خمینی مردم را در سال ۵۷ بازی داد حضرتش د ردوم خرداد جوانان و زنان و روشنفکران «اغفال » فرمودند. این اغفال از «بازی» سال ۵۷ وحشتناکتر بود و نشان داد که ساختار سنتی ایران از رنگ و لعاب های بعداز اصلاحات ارضی اصلا آسیبی ندیده و آل احمد و شرکا خیلی شلوغش کردند. حالا چگونه سید خندان با دانش جعفری قابل مقایسه ست بقول معروف الله اعلم !

در باره ی فروهر و سنجابی تا آنجا که ما میدانیم هردو از منقدان دو رژیم بودند و در هردو رژیم مورد « عنایت » قرا رگرفتند فروهر شهید شد و سنجابی تا نزدیکی های مرگ کشانده شد حال نمی دانم چه رابطه ای بین این بزرگواران و دانش جعفری که مقبول سابق رهبر و مافیا بوده و حالا مغضوب شده حداقل روشن نیست ماجرا از چه قرار بوده و هست.

رجوی درست یا نادرست از سال ۶۰ آبش با رژیم در یک جوی نرفته نمی دانم کجایش یه دانش جعفری میخورد ؟ از روحانی هم معلوم نیست مراد کدام روحانی ست اگر منظور رهبر سازمان پیکار ست که بلاپی بر سر او آوردند بر سر صد ها نفر دیگر آوردندو نمی دانم دانش جعفری در این مورد چه میگوید. حرف های داخل زندان را لطفا جدی نگیرید.
در باره ی نگهدار هم تقریبا همان ست این فعالین که به دگر اندیشان معروفند ملی - ملی مذهبی- مجاهد - پیکار - فداپی هیچکدام حق کاندید شدن در انتخابات ساختگی رژیم را ندارند و رژیم خیلی متاسف ست که نتوانسته از «شر » تمام این دگراندیشان مانند هزاران دیگر که تابحال بخون خفته اند رها شود.

در ایران ما هنوز پشت فروهر ها سنجابی ها و تک تک فعالین سیاسی مردم قرار نگرفته اند تا نیروی مردم الهام بخش مبارزان گردد. مردم را از شناختن دگراندیشان محروم می کنند. تمام این دیواره و سانسورها برای همین ست .

رژیم کاملا میداند که مردم و دگراندیشان ناقوس مرگ او را بصدا در میاورند.
حال در این روزگار که باید تمام فشار را در سطح ملی و بین امللی بر رژیم وارد کرد تا بیش از این روزگار را بر مردم و دگراندیشان تنگ نکند. چگونه «بی شخصیتی » چهره های سیاسی اهمیت پیدا می کند این موضوع بوی ناخوشایندی دارد.
۹۰٣ - تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱٣٨۷