روزنامه های ایران چه می نویسند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۰ ارديبهشت ۱٣٨۷ -  ۹ می ۲۰۰٨


رایزنی های فشرده برای انتخاب رئیس هشتم
پیروزی اصولگرایان مرهمی بر برخی اختلافات بود
وقتی که اشک وزیر جاری شد
اصلاح طلبان در یک دوراهی سخت و نفسگیر

روزنامه همشهری درباره رایزنی های فشرده اصولگرایان برای انتخاب رئیس هشتم چنین نوشته است: پیروزی ۷۰ درصدی اصولگرایان در انتخابات مجلس هشتم، زمینه ای برای خدمت بیشتر آنهاست که در چند دوره اخیر انتخابات توانسته اند آرا و اقبال مردمی بیشتری را به سوی خود جلب کنند.پیروزی قاطع اصولگرایان مرهمی بر برخی اختلافات بود که در آستانه رقابت های انتخاباتی شکل گرفت اما این روزها موضوعی که به نظر نمی رسید چندان اهمیتی پیدا کند، چنان فضایی را برای اصولگرایان ایجاد کرده است که آنها به ۱۱ نفر از برگزیدگان خود ماموریت داده اند تا به این موضوع خاتمه ای خوش دهند.
انتخاب رئیس برای مجلس هشتمی که چندان تفاوتی با ترکیب مجلس هفتم ندارد، موضوعی ساده به نظر می رسید، البته اگر کسی مانند علی لاریجانی قدم به عرصه انتخابات نمی گذاشت. محمدحسن ابوترابی فرد، مرتضی آقاتهرانی، روح الله حسینیان، علی اصغر زارعی، حسین فدایی، محمدرضا باهنر، اسدالله بادامچیان، احمدتوکلی و محمدرضا فاکر ۹ نفری هستند که به همراه علی لاریجانی و غلامعلی حدادعادل چند روزی است مشغول رایزنی با نمایندگان منتخب مجلس هشتم به ویژه اصولگرایان هستند تا تنها یک گزینه به عنوان نامزد اصلی، برای تصدی پست ریاست مجلس معرفی شود.
اوج این رایزنی ها می تواند جلسه روز پنجشنبه منتخبان مجلس هشتم به ویژه افرادی که با فهرست و حمایت جبهه متحد اصولگرایان وارد مجلس شده اند، باشد.
منتخبان اصولگرای مجلس هشتم امروز در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی یعنی همانجا که بیشتر همایش های اصولگرایان در آن برگزار می شود، گردهم می آیند تا درباره موضوعات مختلفی صحبت کنند.آشنایی منتخبان با یکدیگر، نحوه تعامل نمایندگان در مجلس، دورنمای کار در مجلس هشتم و همچنین سازماندهی فراکسیون اکثریت مجلس از جمله دستورات مهمی است که به گفته پرویز سروری قرار است امروز ودر گردهمایی منتخبان مجلس هشتم دنبال شود. نماینده تهران در مجلس هفتم و منتخب این حوزه در مجلس بعدی درباره بررسی موضوع رئیس و هیات رئیسه مجلس هشتم در جلسه اصولگرایان به خبرنگار همشهری گفت: ممکن است این موضوع در این جلسه مطرح شود.
وی رایزنی های گروه های مختلف طی روزهای اخیر برای ریاست مجلس را رد نکرد و در عین حال تاکید کرد که به نظر می رسد نیازی به تغییر گزینه ریاست مجلس نباشد، هرچند که باید منتظر بود و این تصمیم مهم را به نمایندگان مجلس هشتم واگذار کرد.سروری هم به مانند حسین نجابت، سخنگوی فراکسیون اصولگرایان مجلس و همچنین روابط عمومی مجلس تاکید کرد که قرار نیست جمعه هیچ جلسه ای با حضور منتخبان مجلس هشتم برگزار شود.
روح الله حسینیان منتخب مردم تهران در مجلس هشتم که به جریان حامیان دولت نزدیک تر است هم بر ادامه رایزنی ها تاکید و در عین حال پیش بینی کرد که زمینه برای ریاست لاریجانی مهیاتر است.
علی دورانی دبیر اجرایی ائتلاف فراگیر اصولگرایان هم به ایسنا گفت که این ائتلاف با بیش از ۱۰۰ نماینده مرتبط و تمایل به حضوری فعال در فرایند تصمیم گیری های مجلس خواهد داشت و همچنین از ریاست لاریجانی حمایت خواهد کرد.
حسن بیادی، دبیرکل جمعیت آبادگران جوان نیز در مصاحبه با باشگاه خبرنگاران جوان، از ریاست لاریجانی در مجلس هشتم حمایت کرد. بیادی در مورد انتخاب هیات رئیسه مجلس هشتم گفت: به نظر من دکتر لاریجانی ظرفیت بسیار خوبی داشته و توانایی ریاست مجلس هشتم را دارد و همچنین به نظر می رسد وقوع یک تحول در هیأت رئیسه مجلس لازم است.
لاریجانی از روزهای اول پیروزی در انتخابات مجلس هشتم تاکید می کرد که تنها می خواهد به وظایف نمایندگی پرداخته و در مدت مسئولیتش در مجلس در مسیر حل مشکلات قم قدم بردارد ولی برخی که از حضور لاریجانی در مجلس خشنود بودند، تصمیم گرفتند تا او را به عنوان رئیس مجلس هشتمی معرفی کنند که حدادعادل برای حضور در ریاست مجلس کمتر مشکلی برای خود متصور بود.
موضوع رقابت بین لاریجانی و حدادعادل می تواند سرآغاز بحث جدی برای انتخابات ریاست جمهوری باشد چرا که هر یک از این دو، از جمله گزینه های مطرح برای ریاست جمهوری هستند هرچند که خودشان در برابر این سوال که آیا در انتخابات ریاست جمهوری دهم حضور خواهند یافت یا نه، سکوت می کنند.
از سوی دیگر پیروزی لاریجانی برحدادعادل، رقیبی که از او با نام یار و دوست قدیمی یاد می کند، برای حامیان دولت این نوید را خواهد داشت که احمدی نژاد و همراهانش در دولت نهم، از گزند انتقادهای لاریجانی در امان خواهند بود چرا که جایگاه ریاست مجلس به او مجال انتقاد بیش از معمول از حرکت دولت را نخواهد داد.این مقدمه همان آرامشی است که دولت در سال پایانی خود به آن نیاز دارد تا زمینه پیروزی خود را در انتخابات ریاست جمهوری دهم تدارک ببیند. از سوی دیگر تلاش گروه های مختلف به ویژه با حدفاصل حمایت کامل از دولت تا منتقد آن، برای ریاست لاریجانی (که خود به دلیل ناهماهنگی با دولت از مجموعه اجرایی کشور کناره گرفت) جالب توجه می نماید.

فرصت تاریخی
روزنامه اعتماد طی یادداشتی تحت عنوان از شعارهای آرمانی تا مشکلات موجود نوشته است: وقتی که اشک وزیر امور اقتصادی و دارایی به عنوان یک اقتصاددان و یک دلسوز در جلسه وداع با دولت نهم پس از حدود سه سال مدیریت برای اقتصاد کشور جاری شد، ناخودآگاه گفتم این اشک اقتصاد ایران بود که درآمده است ، زیرا فرصت تاریخی و بی سابقه ایران برای توسعه و شکوفایی در دوران هماهنگ دولت نهم و مجلس هفتم و سایر قوا و شرایط بسیار مساعد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به جای مانده از دوران اصلاحات و خصوصاً دولت آقای خاتمی به راحتی از کف رفت. دوران حضور اصلاح طلبان در دو قوه اصلی کشور و تلاش آنان در همه عرصه ها برای بهبود وضعیت مردم به لحاظ حجم قابل توجه ذخایر ارزی، وضعیت رو به بهبود شاخص های اقتصادی و اوضاع مثبت داخلی و خارجی از نظر وضعیت سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی در داخل و تعامل سازنده با جهان و مضافاً بستر آماده برای جهش اقتصادی و خیز توسعه از طریق دورنمای برنامه چهارم توسعه و چشم انداز بیست ساله، دوران کم نظیری را برای کشور رقم زد که به رغم افزایش افسانه یی درآمدهای نفتی در مدت سه سال گذشته دولت نتوانست آن را تداوم بخشد.
در این مدت به رغم هشدارهای صاحب نظران، دلسوزان، علاقه مندان و صاحبان اصلی این آب و خاک و انقلاب، دولت نهم با کارنامه یی نامطلوب آنچنان عرصه را بر همگان، چه خودی چه غیرخودی از اصولگرایان همراه تا اصلاح طلبان و اصولگرایان منتقد و وطن پرستان ملی گرا، تنگ ساخته است و راه انتقاد، اصلاح و پیشرفت را بر توسعه کشور سد کرده است که به نظر نمی رسد تا زمانی طولانی بشود کشور را مجدداً به مسیر سازندگی و توسعه و اهداف برنامه چهارم توسعه و چشم انداز بیست ساله بازگرداند. عملکرد غیرعلمی، بی برنامه و فردگرای دولت نهم در عرصه اقتصاد صدای همگان از مردم گرفته تا سایر نهادها را درآورده و امروز اوضاع اقتصادی کشور و شاخص های مهم اقتصادی به حد نا مطلوبی رسیده است. شاید بهتر باشد که بگوییم این شرایط ناگوار اشک همه را جاری ساخته است. اکنون کارنامه اقتصادی دولت نهم به رغم تلاش های حجیم و بی نتیجه ولی با نیت خیرخواهانه و با شعار عدالت طلبی براساس ارزیابی و گزارشات علمی و بی طرفانه به موارد ذیل خلاصه شده است: ۱ ـ نامساعد شدن فضای سرمایه گذاری و محیط کسب و کار و کاهش رشد سرمایه گذاری با توجه به هدف چشم انداز، ۲ ـ افزایش بی رویه واردات اقلام مصرفی از میوه گرفته تا گندم با استفاده از دلارهای نفتی و ضربه زدن به ریشه تولید ملی در بلندمدت، ٣ ـ اعمال سیاست های مالی انبساطی و افزایش توقعات و انتظارات عمومی و نابسامانی ساختار اقتصادی کشور، ۴ ـ اعمال سیاست های انبساطی پولی و افزایش سرسام آور حجم نقدینگی و نرخ تورم به بیش از ۴۲ درصد در فروردین ماه امسال، ۵ ـ بحران در بازار سرمایه و افزایش نجومی قیمت برخی دارایی های ثابت مانند مسکن و زمین و متهم ساختن برخی نهادهای پولی و مالی مانند نظام بانکی به مافیا در این عرصه، ۶ ـ دخالت در نظام بانکی و ایجاد وضعیت سردرگم در نظام بانکی از قبیل تعیین دستوری نرخ بهره بدون توجه به منطق کارشناسی و نرخ تورم، ۷ ـ مداخله بی رویه در بازار کار و باقی ماندن مشکلات ساختاری بیکاری خصوصاً وجود لشکر جوانان تحصیلکرده بیکار، ٨ ـ تشدید انتظارات منطقه یی از طریق تصویب هزاران پروژه کارشناسی نشده با نگاه جناحی و تبعات منفی آن و عدم تکمیل پروژه های نیمه تمام و هدر رفتن منابع کشور، ۹ ـ افزایش شکاف های درآمدی و گسترش تعداد افراد زیر خط فقر و بدتر شدن جایگاه جهان، ۱۰ ـ افزایش ریسک سرمایه گذاری و کاهش جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی و فرار سرمایه های انسانی و مادی به خارج از کشور، ۱۱ ـ کاهش نرخ رشد اقتصادی نسبت به ارقام هدف برنامه چهارم توسعه و چشم انداز، ۱۲ـ اتلاف منابع بانکی در قالب اعطای تسهیلات به طرح های کم اثر زودبازده و انحراف از تخصیص بهینه منابع، ۱٣ ـ حجیم تر شدن دولت به جای تقویت بخش های خصوصی و تعادلی و کاهش کارایی و افزایش هزینه ها و مفاسد اجتماعی، ۱۴ـ تخلف و مقاومت در مقابل مصوبات اقتصادی مجلس و برداشت های غیرمنطبق با متن قانون از حساب ذخیره ارزی، ۱۵ـ حذف وزرای اقتصادی و نیروهای کارشناس و صاحب نظر اقتصادی منتقد از بدنه دولت و تداوم روش پرهزینه آزمون و خطا و عدم بهره گیری از تجارب مفید گذشتگان.
طبیعی است در چنین شرایطی که درآمدهای نفتی کشور ما در طول سه سال گذشته حدود ۲۰۰ میلیارد دلار است و با وجود نیروهای انسانی تحصیلکرده و مبتکر و کارآمد و بستر مساعد توسعه با توجه به زیرساخت های آماده کشور و حجم قابل توجه سرمایه گذاری های زیربنایی در دوران دولت های خدمتگزار، سازندگی و اصلاحات، همگان انتظار یک تحول عظیم در دوره جدید را داشتند. خصوصاً شعارهای اولیه دولت نهم که وعده مبارزه با دشمنان و مافیای اقتصادی متعدد و ریشه کنی آنها را داده بود و قرار بود نفت را سر سفره مردم ببرد، وقتی امروز نه تنها شاهد تحقق این شعارها نیستیم بلکه نتایج معکوسی را در اقتصادمان می بینیم. حتی روند توسعه اقتصادی جامعه کندتر شده است و از این رو جا دارد انتظار داشته باشیم که اشک همگان و خصوصاً اشک اقتصاد کشور جاری شود.
باید بدانیم ما در شرایط کنونی در مقایسه با رشد سریع تکنولوژیکی جهانی و نیز سرعت پیشرفت کشورهای در حال توسعه که در اطراف ما هستند همانند چین، هند، کره جنوبی، ترکیه و کشور کوچکی همچون امارات چه برسد به کشورهای توسعه یافته، وقت زیادی برای توسعه و پیشرفت نداریم.
با این روند ما نمی توانیم نه تنها به اهداف بلند چشم انداز بیست ساله برسیم، بلکه در صورت تداوم این مسیر از قافله ترقی و تعالی باز خواهیم ماند. در عین حال روند همه شاخص های اقتصادی کشور در مقایسه با شاخص های مشابه جهانی و اهداف چشم انداز بیست ساله رو به وخامت هستند و نمی توان با این شیوه آزمون و خطا به آن اهداف بلند توسعه دانایی محور رسید.
همگان باور داریم که جایگاه ما این نیست که الان هستیم. ما همه ابزار و توانایی های لازم را برای برداشتن گام های بلند توسعه داریم، مشروط به اینکه به جای حرف و شعار مقداری بیندیشیم و به جای خیال مدیریت جهان، با عقلانیت به فکر مدیریت صحیح خودمان و حل مشکلات مردم خودمان باشیم. به هر حال باید کاری کرد. به همه دلسوزان و مسئولان نظام هشدار می دهم قبل از اینکه در آینده به جای اشک، خون از دیدگان اقتصاد ایران جاری شود، با کمک همه صاحب نظران و مشارکت عمومی مردم کشور و به کارگیری مبانی علمی و کارشناسی این سیر و روند کند و اشتباه توسعه کشور را اصلاح و ایران را به جایگاه واقعی و شایسته جهانی آن هدایت کنیم.

خردورزی و عاقبت اندیشی
روزنامه کارگزاران درباره غفلت یا منفعت در یادداشت اش نوشته است: در روزهای اخیر دی ماه اصلاح طلبان در میان تردیدها و اما و اگرهای فراوان خود را برای حضور گسترده در انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی آماده می کردند. فضای سنگینی بود، ادای تکلیف دینی و ملی از یک سو و حفظ حیثیت و آبروی شخصی و خانوادگی از سوی دیگر جان و روح فعالان سیاسی را می آزرد. مآلا به رغم تمامی نغمه های ناساز و دل آزاری که از اردوگاه اصولگرایان به گوش می رسید جمعی از اصلاح طلبان تصمیم گرفتند که خود را آماده رقابت انتخاباتی نمایند. ستاد اصلاح طلبان که از مدتها پیش ساختار مناسبی را جهت فعالیت انتخاباتی تدارک دیده بود به گسترش فعالیت خود همت گماشت و به ترغیب عناصر سیاسی اصلاح طلب که اقبال عمومی را با خود داشتند پرداخت تا کاندیدای انتخابات شوند و همه چیز روال طبیعی خود را طی می کرد که یکباره هشدار سیدمحمد خاتمی مبنی بر رد صلاحیت گسترده اصلاح طلبان در هیأتهای اجرایی فضای خوف و رجا را به یأس و نومیدی کشاند. اگرچه اصولگرایان تلاش نمودند این هشدار را فاقد مبنای واقعی قلمداد نمایند، اما چیزی نگذشت که محصول عمل هیأتهای اجرایی عرضه شد و جامعه در کمال ناباوری با رد صلاحیت گسترده بهترین نیروهای وفادار به نظام و اسلام مواجه گردید. سردرگمی و انفعال در محافل سیاسی به قدری سایه افکند که وزیر کشور بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و با اقرار به اشتباه در تصمیمات هیأتهای اجرایی وعده دا دکه هیأتهای نظارت جبران مافات نمایند. امید به اقدام جبرانی هیات های نظارت سه هفته انتظار تلخ را بر داوطلبان و حامیان آنها تحمیل کرد. درنهایت تغییر جدی در نتایج اولیه ایجاد نگردید و مغضوبان به رحمت شورای نگهبان بشارت داده شدند و شورای نگهبان نیز با تأییدهای قطره چکانی از یکسو و بازی با اعداد و آمار از سوی دیگر زمان را از اصلاح طلبان گرفت و نتیجه آن شد که فقط در حدود ۷۰ حوزه انتخابیه، انتخابات برای اصلاح طلبان مهیای رقابت گردید. در فاز دوم حذف تبلیغات گسترده ای علیه اصلاح طلبان شکل گرفت که نقش رسانه ملی نیز کاملاً ملموس بود و نشان می داد که هیچ ابایی از اینکه این رسانه عظیم ملی متهم به یکجانبه گرایی شود در عملکرد مسئولان آن به چشم نمی خورد و در چنین فضایی که بخشی از اصلاح طلبان به دلیل رد صلاحیت گسترده انگیزه حضور در صحنه را از دست داده بودند و بخشی نیز زیر ضربات سنگین تبلیغات رقیب، در حال خرد شدن بوده و ابزار تبلیغی متناسب را نیز در اختیار نداشتند انتخابات برگزار شد و برخلاف رویه معمول، ارگان ناظر بی توجه به تمامی مسائل مطروحه درخصوص انتخابات به ویژه در تهران در کوتاه ترین زمان ممکن صحت انتخابات را تأیید کرد و لیست اصولگرایان، ٣۰ نفر اول تهران را به خود اختصاص داد که ۱۹ نفر در مرحله اول انتخاب شده و بقیه به دور دوم راه یافتند در مرحله دوم با کاهش شدید مشارکت مردم پیش بینی نتیجه مشکل نبود. بنابراین انتخابات با این کیفیت به پایان رسید و اصولگرایان در یک میدان نابرابر توانستند بیش از دوسوم کرسیهای مجلس را تصاحب نمایند و رقیب را در بهت و حیرت رها سازند. در چنین وانفسایی مشاهده می شود. برخی از اصلاح طلبان با دستپاچگی به فکر انجام مقدمات انتخابات ریاست جمهوری دهم هستند. شگفتا که جریان پیروز هیچ سخنی از این باب نمی گوید و بعضاً موضع گیری برخی از اصلاح طلبان عجول را به سخره نشسته است. لذا ناخودآگاه این سوال پیش می آید که مسئله چیست؟ دوستان اصلاح طلبی که با این شتابزدگی در پی داغ کردن تنور انتخابات بعدی هستند آیا از این تنور، نان داغی را به انتظار نشسته اند؟
اینان فکر نمی کنند که با این مواضع خود احساسات مجروح خیل عظیم طرفداران خود در سراسر کشور را نمک سود می کنند؟ و اگر طرفداران اردوگاه اصلاح طلبی با اینگونه اقدامات شتابزده برخی از چهره های اصلاح طلب دچار تردید شوند چه خواهد شد؟ و در این صورت خسارات ناشی از ریزش این نیروها چگونه قابل جبران است؟ ممکن است شیرینی عملیات انتخابات بعضی را آنقدر به وجد آورده است که از نتایج آن غافل مانده اند. در این صورت باید گفت افسوس! آنچه امروز اصلاح طلبان با آن مواجهند تجربه یک انتخابات بی سابقه است که قبل از تجزیه و تحلیل دقیق و کارشناسی این پدیده استثنایی در کلیه ابعاد وجهات و ارزیابی آثار وتبعات آن در افق آینده کشور و تشریح آن برای تمامی اصلاح طلبان در رده های مختلف سنی و سیاسی، امکان ورود به فضای انتخاباتی دیگر، میسر نیست و طبیعی است با توجه به کاهش بی سابقه مشارکت مردم در دور دوم انتخابات به سادگی نمی توان آنان را به حضور فعال در صحنه ای دیگر قانع نمود. آنچه مسلم است اینکه اصلاح طلبان در یک دوراهی سخت و نفسگیر تاریخ سیاسی خود گرفتار آمده اند و انتخاب طریق صواب از ناصواب در این برهه از زمان نیازمند صبر، متانت، خردورزی و عاقبت اندیشی است و هرگونه تصمیم شتابزده و احساسی در این شرایط ویژه ممکن است زیانهای جبران ناپذیری بر جنبش اصلاح طلبی ایران وارد کند که آثار آن سالیان متمادی سایه سنگین خود را بر روند اعتلای کشور تحمیل نماید. بنابراین منطق حکم می کند که قبل از طرح نام هر فرد یا جریانی که نتیجه آن حاصلی جز بروز اختلاف در بین اصلاح طلبان ندارد مبانی مورد مداقه قرار گیرد تا به فضل خداوند سبحان پس از حصول تفاهم در مبانی اصلاح طلبان در یک جبهه واحد رسالت دینی و ملی خود را تعقیب نمایند.

منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی