هیهات - رضا مقصدی

نظرات دیگران
  
    از : مجید وثوقی

عنوان : برای آقای موبینی
با اجازه یا بدون اجازه ی امیر موبینی من همه ی شعر ایشان را نزد خود حذف کردم و کاغذ سفید به جا مانده را به عنوان یک هایکوی زیبا در خاطره ام نوشتم.
۹٨۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱٣٨۷       

    از : امیر مومبینی

عنوان : برای رضا
این چیست که در شبان ِ تو جاریست؟
آوای او؟
یا صدای نیلوفر؟

آوای او و
صدای نیلوفر،
در تو هردوان جاری است!
یک طبیعت ماده
یک درخت نارنج
با شانه ای سرخ روی گیسو ها
یا که مادینه آفرینه ای زیبا
خفته بر برگ های افرا
در شبت جاریست!
در تو جاری است معشوق
در تو جاری است عاشق
آن که می ستایی تو
آن چه می ستایی تو
تندیس عشق زیبایی است
کش خوب میتراشی تو
می شود روزی
تندیس بر تو عاشق یا
همچنان تو خواهی بود
عاشق عشق تا ابد جانا؟
با رنج تو سرخ می شود گیلاس
مست میشود شعرت
مست میشوم من هم
مست می شود گل یاس
لیک در شبت تنها
تپ تپ قلب تیشه است آنک
پای بیستون بر پا

فرهاد شعر عاشق ما
رفتن رسیدن است و تو
دیریست خود رسیده ای آنجا
رفتن رسیدن است و عشق
نی رسیدن که رفتن است انگار
عشق، یک انتظار دراز
عشق، نارضای بی مقصد
هست تا میرود بر راه
نیست گر بیابد گاه
۹۷۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣٨۷