•
کنارِ پنجره، رقص سایه ها
نسیم ِنفس ، لابلای ترانه ها
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۹ خرداد ۱٣٨۷ -
٨ ژوئن ۲۰۰٨
پشتِ این میز فاصله چه کوتاه، وقتی که شب داغ می شود
واژه در دهانش آب، گداخته، وای ی ی می دمد
با خود آورده این بهار چه غمزه ها
غش غش ِ گنجشکها، آغوش ِ شقایقها
کنار زنبق ها قد کشیده پچپچه های پیچیده
لابلای لبها بوی خوابها، گلبرگها.
امشب پابرهنه تا پونه با بوی دارچین وُ هل
کنار ِ بلوط تا سپیده غلت روی سپید می زنم
آنجا خرداد کشیده رنگ روی بامها
بلوط کشیده شاخه روی شانه ها.
کنارِ پنجره، رقص سایه ها
نسیم ِنفس ، لابلای ترانه ها
شبی دراز، کوتاه در لای لای ِ وسوسه ها
چشمهایش در حسرتِ غنچه ها
زبانم هنوز در پی ِ مزه ها
پشتِ پرچین، توتها، انگورهای تاک.
پچپچه های بلوط بلند، قلقلکهایش هنوز نارسند
راستی مرغان وحشی کی می رسند؟
دستهایت را بده، بوی سخاوت می دهد دستهایم
بگذار امشب میان ِ معبدی، در فاجعه ای با هم
روی خطوطِ هزار و یک شب، روی سنگ های مرمر
هزار و یک بوسه بر لب، بر تنی گر گرفته بنشانیم
اینجا پشتِ این میز هنوز پچپچه های پیچیده، خواب نمی روند
نفسی دلتنگِ نفسی، نزدیک نمی شوند
بلوطم شاخه کشیده بلند، دست نشانده روی شانه ام
بی مژده، غزل می خواند، بی رحم نمی داند
وفتی که شب با آهنگِ غزل داغ می شود
من ذرّه ذرّه آب، گداخته، وای ی ی ی تا پونه می دوم
هامبورگ، ۲٨ مای ۲۰۰٨
از مجموعهی رقص واره های آب
www.bahardoost.org
|