از : ملی گرا واقعی
عنوان : پایان
مطالب منتشر شده شکل بسیار نامناسبی به خود گرفته. مسئله از جنبهء تحلیلی خارج و جنبه شخصی پبدا کرده. من دیگر در این ستون مطلب نمینویسم. با خداحافظی از همگی.
۱۶۲٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣٨۷
|
از : ر ش
عنوان : نام بعدی
من مطالب نوشته شده را در قسمت نظرها از اول مرور کردم. این آقا اول ملی گرا لیبرال، سپس ملی گرای با حوصله، بعد از آن ملی گرای غیر توده ای شد. به نظر من باید ایشان را الان ملی گرای عصبی نام گذاشت. تا بعد چه شود.
۱۶۲۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱٣٨۷
|
از : ملی گرا واقعی
عنوان : افشاگری بر علیه عمامل جبهه ملی
مرسی از اینکه ما را دوست دارید! ما هم شما را دوست داریم. فقط آقای محترم چیزی را که نمیدانید اظهار نظر نکنید. شما بدون داشتن هیچ دلیل و مدرکی مخالفان خودتان را توده ای و غیره خطاب میکنید. باز هم در مورد دو گانگی صحبت های دوستانتان (مثل زعیم) تو ضیحی نمیدهید. در ضمن فراموش کردم به شما بگویم. نویسندهء این مقاله (قائم مقام) از هواداران خاتمی و طرفدار شرکت در انتخابات رژیم است (رجوع کنید به سایت جبهه ملی بلژیک). آیا فکر نمیکنید ایشان از عوامل رژیم است؟
۱۶۱۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۷
|
از : ملی گرای غیر توده ای که شما را دوست دارد
عنوان : ارزوی دریده شدن جبهه ملی را شاه به گوربرد و حزب توده را به این فلاکت انداخت
عزیزان دل من توده ایهای ملی نمای خودم۰ حنایتان رنگی ندارد۰ ارزوی دریده شدن جبهه ملی را شاه سابق باخود به گور برد و حزب خائن توده را به دریوزگی و فلاکت امروز انداخت ۰ داخل جبهه ملی مثل تمام نهاد های دموکراتیک دیگر اختلاف نظر و جناح های متفاوت هست۰ همانطور که نویسنده این مقاله و اقای زعیم و دکتر موسویان و بقیه ملی های دیگر گفته اند امکان اشتباه سیاسی از طرف هر کسی در این حزب وجود دارد و این مسئله هم مستثنی نیست ۰ بنده کرارا گفته ام که اقای دکتر ادیب و سایر همفکرانشان اشتباه کرده اند که این عامل نفوذی حزب خائن توده را اخراج نکرده و عضویت او را انکار کرده اند۰ ولی شما هرگز به این سوال نویسنده که اصل محور بقیه شاخ و برگ هاست هرگز جواب نخواهیدداد که چرا او دروغ به این واضحی در مورد ارتباط مخفی این جبهه با شاه امریکایی به مدت ۷ سال گفته و دروغ بزرگتر اینکه انگلیس بابختیار مخالف بوده ۰ عصبانیت هم در گفتار و رفتار شما توده ایهاست که به وطن پرستی جبهه ملی طعنه می زنید و میدان این بحث را با میدان گاوبازی اشتباه گرفته اید۰ شما همرزمان سازمان امنیت رژیم که از نام جبهه ملی پشت تان می لرزد۰ عصبانی باشید جانم ۰ خدا شاهد است که من شما را دوست دارم فقط می خواهم بدانم کی دست از این لباس مبدل بازی بر می دارید۰
۱۶۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۷
|
از : ایرانی
عنوان : برای ملی گرای لات!
این آقای غیر توده ای به یک روانپزشک نیاز دارد! این چه وضع بحث کردن است!
۱۶۱۷ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۷
|
از : ملی گرا واقعی
عنوان : همدیگر را بدرید!
آقای ملی-مضحکی که با صد اسم مختلف مطلب مینویسی! به نظر میآید که تو از درک زبان معمولی عاجز هستی. تو به یکی از اعضای خودتان، بدون آنکه حتی یک مدرک داشته باشی، اتهام وابستگی به حزب توده را میزنی. همانطور که نزاع حزب توده و فداییان و مائوئسیتها به نابودی استالینیزم در ایران انجامید، نزاع بین شما مصدق الهی ها هم سبب نابودی جنبش ملی-عقده ای تان خواهد شد. نمیدانید که چقدر خوشحالم که شما و دوستانتان را اینگونه خشمگین میبینم. به سایت های مختلف جببه ملی بروید و ببینید چگونه همفکرانتان به جان هم اقتاده اند. در ضمن شما هم دروغگویی را از رهبر معظمتان یاد گرفته اید. ادیب برومند دکترا ندارد. همان عنوان آیت الهی هم از سرش زیادتر است. در ضمن دروغگویی های زعیم و موسویان را چگونه توجیه میکنید؟ حرف این دو با هم در تضاد کامل است و یکی از اینها دروغ میگوید. در هر صورت از شما و دیگر همفکران ملی-مضحکیتان تشکر میکنم که چنین ما را سرگرم میکنید!
۱۶۱۶ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۷
|
از : ملی گرای غیر توده ای
عنوان : نکته مقاله این است که بهرامیان ادعای ۷ سال رابطه مخفی را با چه سندی مطرح کرده و مخالفت انگلیس با بختیار
مقاله نویس پرسیده است که چگونه این بهرامیان ادعا می کند که جبهه ملی ۷سال با رژیم دیکتاتوری شاه که دولت مصدق را با کودتا سرنگون کرد تماس مخفی داشته در حالیکه تا کنون هیچ کسی چنین ادعایی نکرده واین ادعا مضحک است ۰اگر کسی جواب این سوال را در میان انبار فحش و اتهامات سادیستی این توده ایهای ملی نما می بیند که بنده نمی بینم لطفا به من نشان دهید۰ مقاله نویس می پرسد ادعای اینکه انگلیس با نخست وزیری بختیار مخالف بوده را که بهرامیان مطرح کرده چرا هیچ کس دیگر مطرح نکرده حتی خود بختیار که به نفعش بود۰ اگر کسی جواب به این سوال را می بیند لطفا مرا راهنمایی بفرماید۰ موارد دیگری هم در این مقاله هست که محورش این حقیقت است که بهرامیان یک دروغگوی پر مدعاست (حداقل) و به گمان بنده با جنجالی که این توده ایهای ملی نما اینجا راه انداخته اند و به وطن پرستی جبهه ملی طعنه می زنند و اشکارا می گویند که از اینکه یک دروغگو این همه سروصدا ایجاد کرده لذت میبرند و خواهان دادن زمینه بیشتر به او برای دروغگویی و تحریف بیشتر تاریخ معاصر هستند کاملا محرز است که بهرامیان یک توده ای نفوذی در جبهه ملی است مثل شهبازی در وزارت اطلاعات۰ چون تنها حزبی که درایران به دنبال نفوذدرسایر احزاب و متلاشی کردن انها و نفوذدر حکومتها برای کشاندن انها به سمت روسیه است حزب خائن توده است که بوجود اورنده این ملاتاریاست ۰ مجاهدین بعدها از این حزب خائن سیاست نفوذ با ظاهر متفاوت و حتی ضد گروه خود را اموختند۰ این بلیه و افت بزرگ تنها یک سود برنده دارد و انهم اطلاعات شریعتمداری است ۰ عمده کردن اشتباه رهپری یک حزب در مقابل یک عضو دروغگوی خائن فقط کار مشترک اطلاعات رژیم و حزب خائن توده می باشد۰ بنده عرض کردم اقای دکتر ادیب برومند می بایستی به جای انکار عضویت این عامل نفوذی اورا اخراج می کرد و در صورتیکه اشتباه کرده بود می بایست بعد از اخراج او از اشتباهش عذرخواهی می کرد۰ جالب اینجاست که این اقایان که گاهی خود را طرفدار شاهپور بختیار و اتحاد جبهه ملی با شاه پرستان و گاهی لیبرال فوق ازادیخواه و گاهی ملی طرفدار نوگرایی جا میزنند هرگز یک سطر مقاله یا نظر از انها سراغ نمی توان گرفت که دران به مورد مشابه در احزاب توده و پیکار و چریکها ی فدایی که به قتل و ترور عضو خاطی منجر شده حتی یک اعتراض کوچک کرده باشند ۰ همه گناه کبیره ای که اقای دکتر ادیب برومند مرتکب شده و مستحق دریافت نشان ایت اللهی از طرف این حزب ایت الله نشان شده است (و سازمانش باید به زباله دان تاریخ انداخته شود تا خائنینی مثل حزب توده و متحد طبیعی شان اطلاعات شریعتمداری و سیستم ولایت مطلقه فقیه بتوانند به کار خود ادامه دهند) این بوده که ایشان دوسال قبل عضویت این عامل نفوذی را تایید کرده وحالا به جای اخراج او عضویت اورا انکار کرده ۰ وه چه گناه کبیره ای از زنای با محارم بدتراست۰ مگر می شود رهبر یک حزب درمورد عضویت یک نفوذی دروغ بگوید؟ او باید این بابا رو ترور فیزیکی می کرد تا مورد قبول ما باشد۰ اقا برید کشکتان را بسابید۰ جبهه ملی و دکتر مصدق را شماها که سهلید بزرگتر از شماها نتوانستند از صحنه مبارزه با شاه اللهی ها و توده ای اللهی ها و رجوی اللهی ها بیرون برانند۰ این نیز بگذرد و نام مصدق همواره بر سردر همه گروههای ازادیخواه ملی خواهد درخشید۰ شما به دنبال کاسه لیسی پور محمدی و لاریجانی و بهزاد نبوی در سایت پیک نت تان باشید بیشتر به شما پول می دهند ملی ها چیزی برای باج دادن ندارند۰
۱۶۱۵ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۷
|
از : ملی گرا واقعی
عنوان : جواب دهید.
باید خدمت جناب با حوصله عرض کنم که ایشان سهمی به سزا در به بیراهه کشیدن این مباحث دارند و مطالبی را عنوان میدارند که هیچ ربطی به من ندارد. اولن ایشان صحبت از این میکند که یکی از شرکت کنندگان در این بحث در کانادا چنین و چنان است که من نمیدانم این مسئله چه ربطی به بنده دارد (حال اینکه این آقای با حوصله این مطالب را از کجا میداند، به خودشان مربوط است). در ثانی این آقا مرتب سعی بر این دارد که مرا توده ای و مجاهد و غیره معرفی کند. این نوع تهمت زدنها مخصوص اللهیونی است که دارای عقاید افراطی هستند و از آوردن دلیل و مدرک عاجز میباشند. دست بر قضا توده ایها و مجاهدین و شاه اللهی ها نیز این روش را دارند و برای این مدعی وطن پرستی و لیبرالیزم زشت است که راه و روش آنها را پیشه کند.
و اما درباره این آقای بهرامیان. مطالب آقای بهرامیان و آقای عزیزی دارای جنبه های متفاوت است و نمیتوان همگی را با یک چوب راند. واقعیت آن است که این دو نفر، و به ویژه آقای عزیزی، به درستی بر عملکرد غلط جبهه ملی در این سالها اشاره داشتند و من و بسیاری از هموطنان با انتقادهای آنان در رابطه با عملکرد جبهه ملی موافقیم. صد البته بسیاری از هواداران این تشکیلات نیز با انتقاد از این سازمان مخالفند و ما باید ضمن محترم شمردن نظرات آنان در این زمینه دیدگاههای خود را مطرح کنیم.
و اما دربارهء ادعای آقای بهرامیان در رابطه با ارتباط چندین و چند ساله اش با شاه.
از دو حال خارج نیست، او در این مورد یا راست میگوید و یا دروغ! سوال آن است که چه مرجعی میتواند این مسئله را ثابت کند. در خارج از کشور، گروههای جبهه ملی کاملن متفاوت به این مسئله نگاه میکنند. جبهه ملی در آمریکا کاملن پشت آقای بهرامیان ایستاده (مراجعه کنید به خبرگزاری جبهه ملی) و جناحهای چپ جبهه ملی (مانند راسخ افشار و داورپناه و دارو دسته اش) به جان بهرامیان افتاده اند. در این میان تنها گروهی که میتوانست نظری موثر داشته باشد تشکیلات ایران بود که آن هم با حماقت هایش پته خود را به روی آب انداخت. اولن زعیم و امیرانتظام برای کنگره مریلند که همین آقای بهرامیان و دوستانش گرداننده آن بودند پیام تشویق فرستادند ولی بعد از مناظره صدای آمریکا ۱۸۰ درجه حرفشان را عوض کردند و به همراه دیگر اعضای مرکزیت جبهه ملی اصلن منکر عضویت بهرامیان در این سازمان شدند. این در حالیست که ادیب برومند دو سال قبل، در سایت خود، عضویت بهرامیان را به عنوان مشاور جبهه ملی در آمریکا مورد تایید قرار داده بود و حال عضویت او را منکر میشد. بعد از آشکار شدن دروغگویی برومند، موجی از اعتراض به سوی او بلند شد که تا امروز ادامه داشته و رهبر جبهه ملی نیز از پاسخگویی به آن امتناع ورزیده. گند کاریهای جبهه ملی داخل با تناقض گویی های زعیم در مصاحبه اش با سایت کوروش دور تازه ای گرفت. او در این مصاحبه اعتراف کرد که نیمی از اعضای کادر رهبری جبهه با آن "هشدار نامهء" مسخره مخالف بودند و امیر انتظام نیز اصلن در آن جلسه حضور نداشت و آنها سر خود نام او را پای اعلامیه گذاشتند (در اصل نام او را جعل کردند). این مصاحبهء زعیم جنجال تازه ای آفرید بطوریکه داورپناه بنای ناسزاگویی را به او گذاشته که چرا رموز (بخوانید حقه بازی) سازمان را افشا میکند. حرکات چند روز گذشته حکایت از آن دارد که جبهه ملی ایران، صرف نظر از درستی و یا نادرستی اظهارات بهرامیان، در برخورد با این مسئله صداقت ندارد و باید برای قضاوت با این مسئله از منبع دیگری استفاده کرد. من میگویم یک مناظره زنده بین آقای بهرامیان و یک فرد از گروه مقابل تشکیل شود و هر دو طرف برای صحت و سقم ادعای خود در رابطه با ادعای بهرامیان، در ارتباط با شاه به نمایندگی از طرف جبهه ملی، دلایل خود را مطرح کنند و یک هیئت داوران بی طرف (مرکب از روزنامه نگاران مستقل) این مناظره را قضاوت کند. اگر بهرامیان نتوانست حرفهای خود را به این گروه ثابت کند، پس او باید اخراج شود. در غیر این صورت حاکمان جبهه ملی خاموشی پیشه کنند و بیش از این آبروی نداشتهء خود را نبرند.
آقای با حوصله، حال از شما میخواهم stick to the point. این داستان مناظره در اصل زخم کهنه ایست که رویش کنده شده. وافعیت آن است که جبهه ملی، همانند آخوندها و توده ایها و مجاهدین و شاه اللهی ها، یک سازمان تمامیت خواه و ضد لیبرال است. جبهه ملی، به همراه بازرگان و دارودسته اش، شریک آخوندها در حکومت بود و مناصب کلیدی در وزارت دفاع و ارتش و وزارت دادگستری به اعضای این سازمان سپرده شده بود. در زمانیکه ناصر فربد جنایتکار رییس ستاد ارتش بود، دسته دسته هموطنان ما در کردستان به دست نیروهای مسلح ارتش به شهادت میرسیدند. این جنایتکار باید محاکمه و مجازات شوند. چرا جبهه ملی از ا او حمایت میکند و او را عضو کادر رهبری قرار داده؟ جبهه ملی و نهضت آزادی در سال ۵۹ قانون اساسی ولایت فقیه را به رسمیت شناختند و در کمک به آخوندها برای برپایی دیکتاتوری خود نقشی عمده ایفا کردند. ما به یک جنبش مستقل براستی لیبرال نیازمندیم و نه به ملی-مضحکی های مصدق اللهی.
۱۶۰٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۷
|
از : ملی گرای غیر توده ای
عنوان : چرا از وطن پرستی جبهه ملی عصبانی هستید اگر ملی گرا هستید
این یارو توده ایه از بس عادت کرده تو جلد این و اون بره حالا تو جلد ما هم رفت و خودش را ملی گرا واقعی نامید۰ اونوقت دم خروسش از طعنه هایی که میزند پیداست۰ مثلا می گه بهرامیان با اقایون جبهه ملی مناظره کنند تا معلوم شود کدامیک از اعضای این سازمان "وطن پرست" دروغ می گویند۰ طعنه ایشان به جبهه ملی و عصبانیت ایشان از وطن پرستی این سازمان فقط گویای موضع وطنفروشانه حزب توده است چون با مقدم قرار دادن منافع دولت فخیمه تعارض دارد۰ دوم اینکه ملی ها را با برچسب ملی مضحکی می خواهد از میدان به در کند۰ همه با پستوی برچسب سازی این حزب خائن اشنایی دارند۰ مثلث بیغ و ابوالحسن پینوشه و پیرخرفت ایران و لیبرال سازشکار و مصدق السلطنه فئودال و امثال اینها ار ان بیرون می امد۰ حالا هم دکترادیب برومند را ایت الله ادیب و جنایت کار و کسی که می خواهد جای خمینی بنشیند لقب داده چون یک عضو نفوذی این حزب لباس مبدل را نشناخته به داخل حزب راه داده و حالا عضویتش را انکار کرده ۰ حتما باید مثل خسرو روزبه او ا ترور می کرد یا مثل تقی شهرام او را می سوزاند یا مثل فدائیان (از قول اقای فتاه پور) برای حفظ سازمان او را ترور می کرد تا حالا به جنایتکار بودن متهم نشود۰
۱۶۰۶ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۷
|
از : ملی گرای با حوصله
عنوان : انچه که خود هستید را به رقیبتان نسبت ندهید چون خیلی توده ای است
من همه ادعاهای شما را پذیرفتم که درست باشد تا شما به پس کوچه نزنید و شاخه به شاخه نپرید۰ از اقای حسینی تان که با لیبرال های کانادا هم محاوره دارد بپرسید وقتی بحث پیرامون یک موضوع مشخص است اگر کسی به سبک احزاب چپ ایرانی حاشیه برود فورا مجری به او یاد اور می شود که Stick to the point یا فزض کنیم که ان حواشی که شما می گویید صحیح باشد با قبول این فرض بگویید نظرتان در مورد موضوع اصلی بحث چیست ۰ حالا در این مقاله نویسنده ( نه بنده) از شما و اقای بهرامیان سوال کرده چگونه هفت سال اقای بهرامیان با دربار شاه با ان توصیفات (که ما از ان دربار و رابطه ان با دکتر مصدق و جبهه ملی و سایر ازادیخواهان و هواداران حکومت قانون و دموکراسی چه مشروطه و چه جمهوری می دانیم ) رابطه پنهانی داشته و هیچ کس تا کنون چنین ادعایی نکرده از هیچ گروهی نه داخلی و نه خارجی ۰ سوال من از شما این است که این فرد خائن به ارمان جبهه ملی (با اساسنامه یا بدون اساسنامه ) و راه وروش دکتر مصدق از طرف چه کس یا چه کسانی به این خیانت اشکار دست زده ۰ حواله دادن من به مناظره این فرد خائن (که بایستی در صورت عضویت در جبهه ملی هم اکنون از جبهه اخراج گردیده طبق پایه ای ترین اصول و استاندارد های هر حزب دموکراتیکی ) و تمسخر و طعنه زدن و مضحک و خوشمزه خواندن بنده برای فرار از جواب دادن به سوال فقط تایید کننده این مطلب است که شما از جواب دادن به سوال به دودلیل طفره می روید۰ یا شما هم نمی دانید و به خائنانه بودن ان تماس مثل هر فرد دیگری معتقدید ولی نمی خواهید این مسئله روشن شود چون دیگر محملی برای حمله های استالینیستی به جبهه ملی ندارید۰ یا دلیل دوم اینکه شما همان توده ایهای خائنید که به دلیل رسوایی بیش از حدتان در تکوین جمهوری ملاتاریا (به صورتی که هست) سعی دارید بقیه را هم بدنام کنید تا از زشتی خیانت اشکار شما به دکتر مصدق و بازرگان در دو نهضت بزرگ تاریخ معاصر ایران کاسته شود۰ می خواهید بگویید همه با ملاتاریا و شاه بوده اند ما هم بوده ایم۰پس زیاد عیب بزرگی نیست ۰ اما شاه بیت این ماجرا این است که این بهرامیان نفوذی دارد جعل تاریخ می کند و سران جبهه ملی می بایستی به جای انکار عضویت او وی را اخراج می کردند۰ هر کس هم که با مشی جبهه ملی موافق نیست و اکثریت هم ندارد و امکان قانع کردن اکثریت برای تغییر مشی برایش متصور نیست ازاد است که انشعاب کرده و برود در صف شاه پرستان یا توده ایها یا مستقل ۰ ادعای دروغین ۷ سال رابطه پنهانی هم ضرورتی ندارد۰ حزب لباس مبدل توده هم بهتر است به همان ریش گذاشتن و ایه قران تفسیرکردن بپردازد و در سایت پیک نت دنبال چهره سازی تقلبی برای پور محمدی و لاریجانی و بهزاد نبوی برود۰ اگر جوابم را دادید برای بحث در سایر موارد مورد علاقه شما در خدمتم وگرنه علاقه ای به سنگ پای قزوین از نوع توده ای ندارم ۰ خدا ما را از شر دو حزب خیانت کار توده و مجاهد خودش مصون بدارد ملاها را خودمان از این خر قدرت پایین می اوریم
۱۶۰۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱٣٨۷
|
از : ملی گرا واقعی
عنوان : سفسطه بجای تحلیل
از این آقای با حوصله واقعن خوشم میآید! انگار نه انگار چه مسئله ای مطرح است. او بجای آنکه جواب سوال را بدهد، تخیلات خود را برای چند صدمین بار تکرار میکند.
۱- در مورد بهرامیان، من میگویم یک مناظره رودر رو بین او و مخالفانش در جبههء ملی ترتیب دهیم تا مشخص شود کدامیک از اعضای این سازمان "وطن پرست" دروغ میگوید.
۲- برای هزارمین بار از این آقای ملی نما و یا به قول بیژن مهر، عضو جبهه ملی آمریکا، "ملی-مضحکی" سوال میکنم، اساسنامهء جبهه ملی چهارم کجاست که شما به دروغ روانشاد بختیار را محکوم به زیر پا گذاشتن آن میکنید؟
۳- به مصاحبهء اخیر زعیم توجه فرمایید. او میگوید:"باید توجه داشت که در جبهه ملی ایران رای اکثریت حاکم است و کسی نمی تواند به صرف اینکه رای مخالف داده، از گذاشتن نام خود زیر بیانیه ای که اکثریت اعضا تصویب کرده اند جلوگیری کند. این با اصول دموکراسی مغایرت دارد. مثلا، نام آقای امیرانتظام، با وجود اینکه در آن نشست حضور نداشتند درج شده است. شخصیت هایی مانند دکتر باوند، دکتر رشیدی و بانو دکتر اردلان همچون خود من بایستی که تسلیم رای اکثریت می شدند. حتا آقای دکتر سعیدی هم که اظهار کردند که دادن بیانیه هیچ ضرورتی نداشت."
هیئت رهبری وهیئت اجرائیه جبهه ملی دارای ۱۲ عضو است:
عبدالعلی ادیب یرومند – لقاء اردلان – عباس امیرانتظام – هرمیداس باوند – علی رشیدی – غلامرضا رحیم – کورش زعیم - خسرو سعیدی – اصغر فنی پور – سرلشکر بازنشسته ناصر فربد – مهدی مویدزاده - حسین موسویان
بر طبق اظهارات زعیم، او و چهار نفر دیگر با این اعلامیه مخالف بودند. امیر انتظام هم که حضور نداشت. پس آن هشدار مسخره با رای نیمی از اعضا که اکثریت هم نداشتند به تصویب رسید. پس اکثریتی در میان نبوده. بعد از دروغگویی های "آیت الله" ادیب برومند، این تناقض گویی های زعیم را چگونه توجیه میکنید؟ بله آقای با حوصله! کمی حوصله کنید و این دکان سراسر دروغ جبهه ملی نمایتان را جمع کنید. من به عنوان "غضنفر" با کمال میل به چنین خائنین ضد ملی و ضد لیبرال گل خواهم زد.
۱۵۹۵ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣٨۷
|
از : ملی گرای با حوصله
عنوان : دم اسب تروا در این رابطه پنهانی ۷ ساله
شما به جای اینکه برای اطاله بحث با کلمات بازی کنید بگویید این اقای پهرامیان صدیق راستگوی مظلوم و با سواد و مدرن شما که صدرصد عضویت او در جبهه ملی مورد تایید من است و ان ادیب هم یکدروغگو بیشتر نیست از نظر من و امیرانتظام هم برای اینکه بحث به نتیجه برسد اصلا موافق و پشتیبان اوست و جبهه ملی اصلا اساسنامه نداشته و اگر هم داشته صد در صد با کار بختیار منطبق بوده فقط این را به من زبان نفهم استالینیست متوهم به ملی گرایی بگویید این بهرامیان از طرف چه کسی و یا چه باندی از رهبران جبهه ملی مامور تماس با شاهی بوده که با کودتای امریکایی رهبر این جبهه راسرنگون و حقوق و ازادیهای فردی مصرح در قانون اساسی مشروطه سلطنتی را برچیده و خود را که مقامی غیر مسئول است به مرتبه خدایگانی رسانده۰ چه کسانی و به چه منظوری این فرد را به مدت ۷ سال پنهانی به دربار می فرستادند۰ اگر بهرامیان دارد تحریف تاریخ می کند شما هم در جرم او شریکید و اگر راست می گوید باید به جای این سفسطه ها در مورد عضویت او در جبهه که اصلا و ابدا قابل مقایسه با این خیانت بزرگ و عوامفریبی نیست نسبت به روشن شدن این بخش تاریک که تا کنون هیچ احدی نه از داخل جبهه و نه از خارج ان چیزی در مورد ان نگفته کوشش کنید۰ اسب تروای فرستاده شده به داخل جبهه ملی دمش لای این در گیر است ۰ مارادونا را رها کنید غضنفر را به چسبید۰
۱۵۹۴ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣٨۷
|
از : ر ش
عنوان : اظهار نظر زعیم
به نظر می آید این آقایان مصدق الهی اخبار مربوط به تشکیلات خود را دنبال نمیکنند. کوروش زعیم در مصاحبه دیروز خود با سایت خبری سیروس اظهار داشت که در موقع رای گیری برای این به اصطلاح هشدار جبهه ملی بر علیه اظهارات دکتر بهرامیان آقای امیر انتظام حضور نداشته و از آنجا که اکثریت اعضا تصمیم گرفته اند اسم آقای امیر انتظام در پای اعلامیه گذارده شده. بعد از دوغگویی آقای رییس (ادیب برومند) این دومین مثال از امانت داری به سبک مصدق الهی هاست. خوشحالم که سر انجام شاه الهی ها و استالینیستها هم شریک تازه ای پیدا کرده اند
۱۵٨٨ - تاریخ انتشار : ۹ تير ۱٣٨۷
|
از : کدام اساسنامه
عنوان : بجای مغلطه پاسخ صریح بدهید
آقای با حوصله
یا شما ما را خیلی پرت فرض کرده ای و یا آنکه معنی کلمات را درست متوجه نمیشوی (امیدوارم این اظهارات برای شما معانی استالینیستی نداشته باشد). اولن آقای بهرامیان کجا گفت که مرحوم بختیار با شاه ۷ سال ارتباط پنهان داشته؟ او گفت منه بهرامیان رابط جبهه ملی با شاه بودم. صحبت دکتر بختیار زمانی پیش آمد که بهرامیان اظهار داشت که شاه به او گفت که سفیر انگلیس با نخست وزیری بختیار ابراز مخالفت کرده (صحت و سقم این اظهارات در یک مناظره رودرو بین جناح آقای بهرامیان و جناح مخالف حل و فصل میشود). سوال من این است قبول نخست وزیری از جانب شادروان بختیار با کدام اصل از اساسنامه جبهه ملی چهارم در تضاد بود و اساسن جبهه ملی چهارم چه اساسنامه ای داشت و آن اساسنامه کجا هست؟ آقای با حوصله از سفسطه بازیهای استالینیستی پرهیز کنید که براستی حوصله آن را نیست!
۱۵٨۷ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣٨۷
|
از : ملی گرای با حوصله
عنوان : خدایگان اریامهر و اساسنامه جبهه ملی
یعنی جنابعالی می فرمایید شاهنشاه در هفت سال اخر سلطنت عینا مطابق با نظام مشروطه سلطنتی مصرح در قانون مشروطه ( که طبعا مورد نظر دکتر مصدق و مصرح در اساسنامه و مرامنانه جبهه ملی بود) حکومت می کرده که اقای بختیار به خودش اجاز داده که پنهانی با او که خدایگان بود مراوده داشته باشد؟ این اقای بهرامیان طبق اساسنامه و مرامنام یا هر اسمی که رویش بگذارید در رادیو امریکا حاضر شده و این اظهارات مشکوک را به نام جبهه ملی ادا کرده در حالیکه هیچ کس حتی خود بختیار چنین ادعایی نکرده ۰ چون ادعای مضحکی است که فقط بدرد زد وبند های مفتضح سیاسی و یا بی اعتبار کردن یک حزب سابقه دار می خورد و بس ۰ حتما یادتان هست که بختیار چندی پیش از انقلاب در کاروانسرا سنگی در اجتماعی حضور داشت با بقیه ملیون و همین سیستم عده ای را ریخت انجا حمله کردند و همین بختیار اگر درست بیادم باشد دستش شکست ۰ شما حالا دارید به دروغ از هفت سال رابطه کذایی صحبت می کنید ۰ البته هیچ اشکالی ندارد که بعضی از افراد در جبهه ملی به این نتیجه رسیده باشند که بهتر است گذشته را فراموش کرد و با سلطنت طلب ها یا هر گروه دیگری مرزبندیها را برداشت و حرکت جدیدی اغاز کرد۰ مسئله این است که این گروه باید از جبهه ملی کنونی انشعاب کرده و گروه جدیدی پایه گذاری کنند با پلاتفرم جدید۰ ولی وقتی تمامی اعضای شورای رهبری جبهه ملی و اساسنامه و مرامنامه ان چیز دیگری می گویند جازدن این نظریه به جای ان سرقت سیاسی اگر نباشد تحریف حقیقت است ۰ بسیار زشت ترو بدتر از این که برومند عضویت کسی را تایید کرده و حالا تکذیب می کند ۰
۱۵٨۱ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣٨۷
|
از : کدام اساسنامه
عنوان : اساسنامهء جبهه ملی چهارم!!!
آقای "با حوصله" این که شما نوشته اید، منشور جبههء ملی است که در تاریخ تیرماه ۱۳۸۶ به تصویب رسید و متن کامل آن در سهشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۶ - ۱۴ اوت ۲۰۰۷ در همین سایت منشر شد (این منشور خود نشانهء بی سواد بودن اعضای رهبری جبهه ملی است که البته این بحثی است جدا).
منظور من از ارائه اساسنامه، اساسنامهء جبهه ملی چهارم در دوران سنجابی است. زیرا که شما میفرمایید کسانی چون روانشاد بختیار بر خلاف آن اساسنامه با شاه ملاقات کردند. نه پدر جان، آدرس عوضی ندهید.
در این مصاحبه نیز آقای موسویان باز پاسخ سوالهای اصلی را نداده اند و از زیر آن طفره رفته اند.
۱۵۷۷ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣٨۷
|
از : ملی گرای با حوصله
عنوان : این اساسنامه که دکتر موسویان مقام رسمی جبهه ملی از روی اساسنامه خوانده
سوال: فرد نام برده ابراز نمود هدف جبهه ملی از این به بعد فقط بوجود آوردن یک زمینه تفاهم سیاسی است و جبهه ملی ایران به حکومت جمهوری اسلامی و بقیه مسائل هم کاری ندارد و در مورد آن هم صحبت نمیکند از این خواست مراجع بینﺍلمللی هم میتوانند حمایت کنند و با تحریم سیاسی رژیم مجبور است کوتاه بیاید و یا اگر خواست میتواند کوتاه بیاید . آیا این نظر جبهه ملی ایران است؟
پاسخ: خیر این اظهار نظر هم واقعیت ندارد . جبهه ملی ایران دارای اصول اعتقادی هفت گانهﺍیست که در اول اساسنامه خود به آنها تاکید میکند و مسلما جهت تحقق آن اصول اعتقادی خود تلاش مینماید در اینجا ضروریست که بنده این هفت اصل اعتقادی جبهه ملی را دقیقا از روی اساسنامه نقل نمایم :
اصل اول – حفظ تمامیت ارضی ، استقرار حاکمیت ملی و استقلال سیاسی برخاسته از اراده عمومی ملت ایران در نظام جمهوری مبتنی بر اصول دموکراسی ، حقوق بشر و حاکمیت قانون .
اصل دوم – تاکید بر تامین و حفظ حقوق و آزادیهای اساسی مردم ایران به ویژه آزادی احزاب ، انتخابات و و مطبوعات و تساوی حقوق زن و مرد و مبارزه با هر گونه تجاوز به حقوق بشر .
اصل سوم – جبهه ملی ایران برای حفظ احترام دین مبین اسلام و همچنین فراهم شدن امکان بهره گیری از تمامی توان ملی و مردمی جامعه ایران بر اصل جدایی دین از حکومت تاکید میکند .
اصل چهارم – استقرار عدالت اجتماعی و بالا بردن سطح رفاه عمومی بر اساس جهان بینی علمی ، رشد تولید و افزایش اشتغال و توزیع عادلانه درآمد ملی .
اصل پنجم – احترام به حقوق شهروندی برابر و اعتقادات دینی و آداب و رسوم و زبانها و گویشهای تمامی تیرهﻫﺍ و مردم سرزمین ایران .
اصل ششم – تقویت و پاسداری و گسترش زبان ملی و مشترک فارسی و فرهنگ و هنرهای ملی ایران .
اصل هفتم – اتخاذ سیاست خارجی مستقل ایرانی بر اساس حفظ مصالح و منفع ملی و حفظ تمامیت ارضی کشور و پشتیبانی از اصول و هدفﻫﺎی منشور ملل متحد و دوستی و احترام متقابل با همه ملتﻫﺎ و کشورها به ویژه کشورهای منطقه و مبارزه با هرگونه تروریسم فردی و گروهی و دولتی .
سوال: نکته دیگری که آقای دکتر بهرامیان در میزگرد صدای آمریکا مطرح کرد این بود که گفت طرفداران رژیم سابق هم جزو نیروهای دموکرات شده و جزو طیف جبهه ملی محسوب میشوند آیا نظر جبهه ملی ایران چنین است ؟
پاسخ : خیر . جبهه ملی همانطور که قبلا عرض کردم به اصول اعتقادی هفت گانه خود پایبند است که در اصل اول برقراری حاکمیت ملی در نظام جمهوری مورد تاکید قرار گرفته است بنابراین ما با طرفداران سلطنت نمیتوانیم همگامی داشته باشیم ضمنا باید تاکید کنم که اکثریت غالب فرهیختگان و آگاهان جامعه ایران این سیاه روزیﻫﺎ و نابسامانیﻫﺎئی را که امروزه ملت ایران به آنها گرفتار است نتیجه عملکرد ناصحیح و عدم رعایت حقوق بشر و حقوق قانونی ملت از طرف رژیم سابق میدانند زیرا که رویدادهای اجتماعی مثل حلقهﻫﺎی یک زنجیر به هم ارتباط دارند و غیر از آن عملکردها و فسادها چه چیز میتوانست زمینه ساز انقلاب ۵۷ باشد ؟ با وجود اینها ما هیچگونه برخورد و مجادلهﺍی با هیچیک از گروهﻫﺎی اپوزیسیون از جمله طرفداران سلطنت نداریم ولی این سلطنت طلبان هستند که از بام تا شام برعلیه جبهه ملی در شرایط موجود که این سازمان در داخل کشور و زیر سایه شمشیر ارتداد برای آزادی تلاش میکند حرف میزنند و توطئه میچینند .
سوال: علت این اقدامات « صدای آمریکا » چیست و چه میتوان کرد که این رسانه رسمی دولت آمریکا چنین اقداماتی را تکرار نکند؟
پاسخ: من نمیدانم مقصود صدای آمریکا از این اقدامات و ساختن شخصیتﻫﺎی کاذب چیست این به عهده طرفداران صدیق جبهه ملی در خارج از کشور است که به صدای آمریکا متذکر شوند که در اطلاع رسانی بیطرف باشد و بجای گزینش افراد متفرقه با اعضای رسمی تشکیلات جبهه ملی صحبت کند و نظریات واقعی جبهه ملی را انعکاس دهد در غیر اینصورت اعتبار و حیثیت خود را از دست خواهد داد کمااینکه همان میزگرد و گفتهﻫﺎی نسنجیده و جهت دار آن آقایان بسیار به حیثیت و بیطرفی صدای آمریکا لطمه وارد نمود . ولی این را میدانم که در درون جبهه ملی یک « اسب تراوا » نفوذ یافته است که یک پای آن در ایران و پاهای دیگرش در اروپا و آمریکاست و پنهان شدگان در دل این « اسب تراوا » میکوشند یا جبهه ملی را در اختیار بگیرند و یا با تحرکات منفی و اظهارات غیر صحیح آن را بی اعتبار نموده و از بین ببرند ولی نیروهای باورمند و اصیل جبهه ملی ایران هرگز چنین فرصتی را به آنها نخواهند داد . جبهه ملی متعلق به ملت ایران و نسلﻫﺎی جوان و آینده این کشور است و همچنان به راه خود ادامه خواهد داد .
سایت ملیون: جناب آقای دکتر موسویان، از اینکه وقت خود را درا ختیار ما قرار دادید بسیار متشکریم.
۴ تیر ۱۳۷۸ برابر ۲۴ ژوئن ۲۰۰۸
۱۵۷۰ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣٨۷
|
از : کدام اساسنامه
عنوان : توضیح جنایت و دروغ
این آقای لیبراب از کدام اساسنامه صحبت میکند. درست یکماه قبل از "تشریف فرمایی" رهبر بزرگ جبهه ملی به حضور آیت الله در نوفل لو شاتو، سنجابی اعلام کرد که هیچ مشکلی با نظام پادشاهی ندارد و فقط با اعمال دولت مخالف است. این مصاحبه در اطلاعات چاپ شده بودو حال این آقای از گرد راه رسیده صحبت از اساسنامه سازمان میکند؟ آنها اساسنامه ای نداشتند؟ کجاست این اساسنامه؟ آنرا منتشر کنید! آین رهبر برومند به همراه نوچه هایش چشم بسته به دنبال یک آخوند راه افتاد و حالا این آقا میگوید که فلانی و فلانی بر خلاف اساسنامه سازمان با شاه ملاقات کردند. حالا هم این آقای دروغگو، سرِ پیری، به فکر سیاست بازی افتاده و شما توقع دارید که او اشتباهاتش را توضیح دهد. آقای فربد توضیح جنایاتش را در ستاد ارتش بدهد، توضیحات ادیب برومند برای دروغگویی هایش پیش کش!
۱۵۶۹ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣٨۷
|
از : یک ملی گرای واقعی
عنوان : در نقل مطلب امین باشید
آقای ملی گرای لیبرال گرامی
شما در مطلبتان صحبت از مخالفت با فرد پرستی میکنید ولی به زبر سوال کشیدن رهبر جبهه ملی را ناثواب دانسته و آن را توهین توجیه میکنید. آیا خودداری از به زیر سوال کشیدن رهبری نوعی فردپرستی نیست؟ واقعیت آن است که آقای ادیب برومند در رابطه با عضویت دکتر بهرامیان در جبهه ملی دروغ میگوید. من نمیدانم برای بیان دروغگویی این آدم چه لغتی را باید استفاده کرد. اعلامیه صادره از تهران مثل توپ در محافل جبهه ملی صدا کرده و موجب اعتراض بسیاری از هواداران این تشکیلات را موجب گردیده. در این میان آقای ادیب برومند کجاست و چرا بابت این دو دوزه بازیهایش جواب نمیدهد؟ آیا این دودوزه بازیها همان کاری نبود که خمینی در اوایل میکرد؟ دوست گرامی چرا در نقل مطالب امانت را رعایت نمیکنید؟ من میگویم که پیش از روی کارآمدن خمینی عوامل غرب در رویکارآوردن خمینی نقش اساسی داشتند (رجوع کنید به خاطرات سولیوان و هویزر و برژینسکی و دیگران). در این میان جبهه ملی آقای سنجابی نیز همکار این نیروها شد. امروز جبهه ملی باید پاسخگوی خیانت هایش در همکاری با خمینی باشد (همانطور که دیگر گروههای چپ و مذهبی باید پاسخگوی اعمالشان باشند). جبهه ملی نمیتواند از زیر بار مشارکت با خمینی شانه خالی کند. من بسیار خشحالم که موضع گیری غیر اصولی جبهه ملی چنین سروصدایی را بر علیه این سازمان ضد ملی و ضد لیبرال بوجود آورده.
۱۵۶۶ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣٨۷
|
از : ملی گرای لیبرال
عنوان : نقدگذشته یا تعصبات کور فردپرستانه
شما بختیار را که خودتان مدعی هستید یواشکی با شاه سر کار امده توسط کودتای امریکایی و مستبد ( اما خداوکیلی مدرن و بهتر از بسیاری از این خیل اپوزیسیون پرمدعا) توسط همین بهرامیان هفت سال برخلاف اساسنامه و مرام حزب (پیش از انکه مردم ایران خمینی را خواب دیده باشند)مراوده داشته با دکتر مصدق مظهر ازادی و استقلال طلبی مقایسه می کنید (وقتی ماجرای شکست بختیار را با ۲۸ مرداد مقایسه می کنید)۰ عزیز ملی گرای واقعی من نه طرفدار سنجابی هستم نه بختیار۰ انها دو راه مختلف را درپیش گرفتند و هردو شکست خوردند۰ حالا اگر نیت واقعا نقد گذشته است پیراهن عثمان و فردپرستی و فدا کردن اصول برای دو نفر شکست خورده دردی را دوا نمی کند۰ باید برای امروز راه حل داد۰ برداشت های افراطی و سخنان الهام گرفته از حزب لباس مبدل توده مثل اینکه برومند می خواهد جانشین خمینی شود فقط تعصب کور را نشان می دهد۰ دوست عزیز ملی گرا این ادبیات ملی و ازادیخواهانه که نیست هیچ بسیار بی شرمانه و استالینیستی است ۰ شما حداکثر می توانید از اقای برومند و دوستانش بخواهید به خاطر اشتباه اقای برومند توضیح داده و اگر قانع نشدید مثل تمام احزاب مدرن درخواست عذرخواهی رسمی بکنید۰ این اشتباه یا عمد اقای برومند اصلا قابل مقایسه با تحریف تاریخ توسط بهرامیان و سایر قلم زنان فحاش در این وب سایت نیست ۰ مگرانکه شما بخواهید از ان بهره برداری سیاسی
۱۵۶۴ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۷
|
از : یک ملی گرای واقعی
عنوان : مسئله دروغگویی های جبهه ملی است
مسئله دروغگویی های جبهه ملی است. مسئله همکاری جبهه ملی با خمینی در به زیر کشیدن دولت ملی بختیار است. مسئله همکاری جبهه ملی در برپایی دولت ولایت فقیه است که امروز بر اساس شواهد و مدارک نشان از همکاری بیگانگان و عواملشان در بر پایی این حکومت ارتجاعی است (درست مانند کودتای ۲۸ مرداد). مسئله شراکت جبهه ملی و نهضت آزادی در ساختار حکومت والایت فقیه و صاف کردن جاده برای آخوندهاست و بیرون کردن آنها از قدرت توسط آخوندها بعد از پایان تاریخ مصرفشان است (یا به قول استاد نوری اعلا همچون کهنهء کثیف آنها را دور ریختند). و سر انجام مسئله دروغگویی ها و دو دوزه بازی های رهبر فعلی آنان آقای ادیب برومند است که سعی دارد جای خمینی بنشیند.
۱۵۶۱ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۷
|
از : هرچی شما بگید
عنوان : رابطه داشته یا نداشته مسئله این است
چرا بختیار نگفت که سالها با شاه یواشکی مراوده داشته ؟ اگر داشته و نگفته پس دروغ گوی خیانت کار بوده ۰ اگر نداشته پس بهرامیان دروغگوی جاعل تاریخ است و باید بگوید چرا تاریخ را جعل کرده و برای خدمت به چه کسی ۰ شماها هم از این خیانت راهی به جایی نمی برید۰
۱۵۵۰ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣٨۷
|
از : ایرانی
عنوان : ادب و تربیت به سبک جبهه ملی
آقای هزار اسمی (یا ملی گرا ویا هر اسمی که داری)،
اولا از کلماتی که استفاده کردی میزان شعور و تربیت خانوادگی خود را ثابت نمودی. این کلمات شایستهء خود شما و همفکران مرتجعتان در جبهه ملی (و یا وزارت اطلاعات رژیم آخوندی) است!
بنده، بر خلاف شما و دوستانتان، خواستار اعدام کسی نیستم. این ضد و نقیض گویی های رهبر و دیگر رهروان جبهه ملی (مانند همین آقای قائم مقام) نشان از دروغگویی های آنان دارد و جنبش ملی ایران هیچ نیازی به این موجودات ندارد. خوشبختانه دروغگویی های آقای ادیب برومند و همکارانش توجه بسیاری از هموطنان را برانگیخته و مقالات زیادی را در این مورد در اینترنت شاهد هستیم. جبهه ملی نیز، همانند چپهای افراطی و اسلامیون، در سراشیب سقوط و رسوایی است و همین است که نسل جوان بی اعتنا به این فسیلها راه خود را میرود.
۱۵۰۷ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣٨۷
|
از : هزار اسمی
عنوان : اسم مهم نیست شما ها هم همه تان یکنفرید
اسم را چکار داری حرف را بپین ۰ جواب نویسنده مقاله را بده۰ اگر بختیار سالها رابطه داشت با رژیم شاه پس باید خودش انرا مطرح می کرد یا کسانی انرا در گذشته مطرح می کردند ۰ وبعد جواب بنده را پده۰ اگر بختیار با شاهی که کودتای امریکایی علیه مصدق رهبر جبهه ملی کرده بود و خودش را به خدایگانی رسانده بود از مقام غیر مسئول سلطنت در مشروطه ( در نطق مصدق به این نکته اشاره شده مقام غیرمسئول) روابط پنهانی داشته انهم سالیان دراز پس خائن بوده به ارمان و مشی ان سازمان ۰ شما که یخه می درانید چرا رهبر فعلی جبهه ملی در مورد عضویت یک نفر دروغ گفته و خواستار اعدام او هستید و به زباله دان انداختن حزبش بگویید چطور خیانت این عضو دیگر را تبلیغ می کنید۰ با خر که صحبت نمی کنید ملت ایران از این استانداردهای دوگانه زیاد دیده بزنید یک کانال دیگه
۱۵۰۱ - تاریخ انتشار : ۵ تير ۱٣٨۷
|
از : ایرانی
عنوان : قصه گویی به سبک ولایت جبهه ملی
آقای ملی گرا (که هر دم با یک اسم حرف میزنی). این تو هستی که از زیر پاسخگویی در میروی. تناقض گویی در اظهارات مسئولین جبهه به اصطلاح ملی است. رهبر آنها (ادیب برومند) دو سال قبل حضور این آقا را به عنوان مشاور تایید میکند و بعد امروز زیرش میزند، به این میگویند دروغگویی. شما هم اگر راست میگویی در رابطه با جانفشانی های سنجابی و دوستان برای خمینی پاسخ بگو. والا، همچون بازجویان ولایت فقیه، دیگران را به توده ای و مجاهد بودن متهم کردن از راه روش امام و پیشوایتان است که رهبر فقیدتان از ارادتمندان او بود.
۱۴۷۶ - تاریخ انتشار : ٣ تير ۱٣٨۷
|
از : ملی گرا
عنوان : وقتی تاریخ به سبک توده ایها دست کاری می شود
نحوه تخطئه کردن نظر دهندگان این مقاله شباهت عجیبی به برچسب زنی استالینیستی و ترور شخصیت به منظور بی اثر کردن گفتار او دارد و بعضی وقتها سطح ان به پایین تر از ان یعنی زبان لودگی و لمپنی مجاهدین و شاهپرستان رده پایین ( نه البته انهایی مثل داریوش همایون که با ادبیات حرفه ای سیاسی صحبت می کنند) سقوط می کند۰ جالب است که اقایان می دانند که اگر از موضع این گروهها صحبت کنند کسی زحمت خواندن انرا به خود نمی دهد لذا از تاکتیک حزب توده که اکنون مجاهدین هم به کاربری ان ایمان پیدا کرده استفاده می کنند یعنی وانمود می کنند توده ای و مجاهد نیستند بلکه مثلا ملی و سکولار هستند دوتا فحش نه چندان جدی به اونها هم میدن برای رد گم کردن بعد که بحث پیش میره همان فحاشی ها و برچسب زنی ها و مچ گیریها که از خصوصیات این حزب استالییستی است را لابلای ادعاهای بدون سند و مدرکشان می بینی ۰ مثلا به جای اینکه به سوال مشخص نویسنده یا نظر دهنده پاسخ بدهند می گویند فانتی که او استفاده کرده با فانت سعید امامی یکی است پس این دو نفر یکی هستند و ما به سوال این فرد جواب نمی دهیم مشتش را هم باز کردیم ۰ یا مثلا همین نویسنده این مقاله پرسیده که اگر سالها فردی از طرف جبهه ملی با شاه در تماس بوده و بختیار هم از ان اگاه پس چرا خود بختیار هیچ وقت انرا در جایی ابراز نکرده ولی به جای جواب دادن و مدرک نشان دادن فقط به او حمله می کنند که تو دستت در جنایت شریک است گیریم که اینطورباشد شما که دستتان در جنایت شریک نبود بگویید چطور می شود امر به این مهمی ( شاه که اصلا کسی را به دماغ در نمی اورد مخصوصا از جبهه ملی اوحتی امینی کار کشته را هم به زحمت مورد مشورت قرار می داد) یعنی یک چنین رابطه سیاسی ( که اگر هم وجود داشته خیانت به ارمان جبهه ملی در ان مقطع زمانی محسوب می شده ) بین یک دیکتاتور کودتا کننده و وابسته به امریکا و حزب معزول و مغضوبی که سرانش به زندان افتاده و محاکمه و محکوم شده بودند و (فاطمی اعدام) مستمرا و پنهانی وجود داشته و تا کنون کسی از ان صحبت نکرده؟ ایا کسی این خنجرهای از پشت را جز به دشمن خونی اش وارد می کند که شما به ظاهر ملی ها و سکولار ها و لیبرالها به یکی از معروفترین و کهنسالترین احزاب ایران به بهانه نواوری وارد می کنید؟ حالا ببینید چطور به حاشیه پردازی و فرار از جواب در مورد این نوشته بنده خواهند پرداخت ۰ هزارو یک داستان در مورد امینی و اینکه شاه از او می ترسید چون کندی زورش کرده بود و ارتباطات شخصی خودشان و پدرشان با کندی و شاه و امینی می اورند اما به اصل سوال جواب نخواهند داد۰ ملاحظه بفرمایید۰
۱۴۶۲ - تاریخ انتشار : ۲ تير ۱٣٨۷
|
از : احمد ایرانی
عنوان : مغلطه به سبک جبهه ملی
واقعن که باید به این آقای نویسنده (کامبیز قائم مقام) برای این مغلطه ها و سفسطه بازی ها آفرین گفت!
ایشان طوری صحبت میکنند که گویی آقایان جبهه ملی از معصومین هستند و حمایت آنان از خمینی و ضربه زدن به زنده یاد بختیار آنقدر مهم نیست که ارزش چماق سازی داشته باشد!
جناب قائم مقام به ناگاه از یک مفسر سیاسی تبدیل به یک کارشناس امور اجتماعی میشود و اظهار میدارد که جوانان ما خیلی طالب شرکت در مسائل سیاسی نیستند و بنابراین امثال ایشان باید همچنان مقدرات این جریان سیاسی را رقم زنند. جناب آقای قائم مقام، شما اشتباه میکنید. دلیل عدم استقبال جوانان از شما این است که شما حرف جدیدی ندارید و همچنان در گذشته زندگی میکنید. من از تلاشهای آقای بهرامیان و دوستانشان بسیار تشکر میکنم و امیدوارم که موفق به تغیرات اساسی در جبهه ملی بشوند.
۱٣۴۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ خرداد ۱٣٨۷
|
از : جواد حسینی
عنوان : اظهارات بی اساس آقای قائم مقام!
آقای کامبیز قائم مقام در مقالهء خود در اشاره به دکتر بهرامیان مینویسند:"فردی که خود را به عنوان «مشاور جبهه ملی» معرفی می کند که نمی دانم این شغل از چه زمانی در جبهه ملی رسم شده است که جبهه ملی مجبور است برای هدایت خود مشاور استخدام کند روی پرده آورده میشود"
در پی اظهارات آقای قائم مقام، سازمان جبههء ملی اعلامیهء زیر را (که متن آن در سایت های اینترنت موجود است منتشر کرد:
"هممیهنان
به دنبال سخنان ونوشته های غیردوستانه عده ای که تصورمیکنند میتوانند پروسه جوانگرایی درجبهه ملی و همگامی ملی نیروها را با پرخاشگر ی و افترا متوقف سازند, به آگاهی میرساند که دکتر بهرام بهرامیان در جلسه شورا جیهه ملی آمریکا مورخ ۱۲ مارس ۲۰۰۶ به عنوان مشاور عالی برگزیده شد و این انتخاب به جبهه ملی در تهران نیز گزارش گردید . صورت گزارش وجواب استاد ادیب برومند هم در سایت شخصی ایشان به آدرس زیر منعکس است.
http://adibboroumand.com/popa.php?nom=۱&startnom=۴۵
جبهه ملی ایران در آمریکا مثل هر سازمان امروزی و مدرن ٬ مشاوره ورایزنی با افراد اندیشمند را ضروری میداند .ماضمن پوزش از هممیهنان به خاطر رفتار و گفتار ۳ یا ۴ نفرعناصر شبه ملی و تمامیت خواه که از موفقیت سمینار جبهه ملی در دانشگاه مریلند و استقبال از آن در بین جوانان به تنگ آمده اند ٬اعلام میداریم که جبهه ملی ملک شخصی و ارث پدری هیچکس نیست و جوانگرایی در جبهه ملی اجتناب ناپذیر است و آنان که به اصل ۱نفر ۱ را ی اعتقاد تدارند و معتقد به نظارت استصوابی هستند ٬جایی در جبهه ملی ایران که در آن رای اکثریت حاکم است, ندارند.
گزارش جلسه شورا و نظر استاد برومند در زیر آمده است.
روابط عمومی جبهه ملی ایران -آمریکا
۱۰ جو ن ۲۰۰۸ "
اعلامیهء مزبور و همینطور متن منتشر شده در سایت ادیب برومند در سال ۲۰۰۶، بی اساس بودن ادعاهای آقای کامبیز قائم مقام را ثابت میکند و نشان میدهد که بر خلاف ادعای ایشان، و بر طبق مطلب منتشر شده در سایت آقای ادیب برومند، آقای بهرامیان براستی مشاور سازمان جبههء ملی دز آمریکاست!
آقای قائم مقام، از مطالب مطرح شده در میزگرد VOA در مورد جبههء ملی چنان به خشم آمده که همچون تئوریسینهای رستاخیزی و یا حزب اللهی تلفن کنندگان به برنامه (یا به قول خودشان "شبکه "سوال کنندگان" صدای امریکا) را عناصر ضد ملی دانسته اند که هدفی جز بدنام کردن جبههء ملی ندارند، چرا که آنها جرئت کرده اند مطلبی در خلاف نظر آقای قائم مقام و دوستان "ملی" ایشان بیان دارند.
در طول سی سال گذشته به تفضیل در مورد افراط گریان حزب اللهی، شاه اللهی، چپ و مجاهد سخن رفته. ولی در مورد پدیدهء مصدق اللهی آن چنان که باید و شاید حزفی گفته نشده. مصدق اللهی ها (که اکثرا از هواداران جبههء ملی و یا نهضت آزادی هستند) سعی دارند تا خلاف کاریها و خیانت های خود را در پشت نام مرحوم مصدق پنهان دارند و ضمن ارائهء تصویری غیر واقعی از روانشاد مصدق، از او امام زاده ای درست کنند و کارهای ناصحیح خود را در پشت او پنهان دارند.
واقعیت آن است که سازمان جبههء ملی چهارم یک سازمان تمامیت خواه و ضد دموکرات بود. جبههء ملی تا پیش از سال ۶۰ در هیئت حاکمهء ولایت فقیه نقشی فعال و موثر داشت و از آنجائیکه وزرا و مسئولین بلندپایهء کشور دارای مسئولیت مشترک هستند، سازمان جبههء ملی چهارم در کلیهء جنایات رژیم در دوران پیش از سال ۶۰ و به ویژه در دوران دولت موقت سهیم است. فراموش نکنیم که جنایات بی دادگاه های اسلامی در کشتار مردم عادی و اساسا تبدیل دادگستری کشور به محاکم اسلامی در زمانی اتفاق افتاد که اسدلله مبشری، از فعالین جبههء ملی، در راس وزارت دادگستری بود. من در آن زمان، با وجودیکه دارای دیدگاه های سیاسی کاملا متفاوتی بودم، به همراه پدرم (که در آن زمان از هواداران جبههء ملی بود) در جلسات این سازمان در خیابان کارگر در تهران شرکت میکردم. من حاضرم در هر دادگاهی شهادت دهم که بنابر مشاهدات خود شاهد بودم که اعضای جبههء ملی از دیکتاتوری حاکم بر کشور نهایت حمایت را میکردند و از طرح هر مسئله ای که افشاگر جنایات رژیم آخوندی بود سرباز میزدند. از آقای قائم مقام و دیگر مسئولین جبههء ملی سوال میکنم: کجا جبههء ملی کشتار مردم کردستان، سرکوب وحشیانهء زنان و دانشگاهیان، سرکوب و تعطیلی فله ای مطبوعات در دوران وزارت میناچی را محکوم کرد؟ با مراجعه به موضع گیریها و بیانیه های جبههء ملی، و در راس آن کریم سنجابی (که دوستان ملی چی ما به دروغ میخواهند وانمود کنند که استعفای او از دولت به خاطر اعتراض به عملکرد حاکمیت بود. در حالیکه استعفای او بیشتر جنبهء شخصی داشت) در مییابیم که ایشان همواره از برقراری یک حکومت مذهبی در کشور حمایت میکردند و سکولار بودن امروزشان فقط دنباله روی از مد روز است.
اشتباهات دشمنان و مخالفان جبههء ملی (مثل حزب توده و یا دربار شاه) همواره از دید آقایان "ملی چی" نشانهء خیانت آنان است. ولی خلافکاریها و کثافت کاریهای جبههء ملی صرفن "اشتباهاتی" است که نباید از آن چماق ساخت!!!
در پایان برای جوانانی که سعی دارند این تشکیلات را از عناصر ارتجاعی و منجمد شده در گذشته تصفیه کنند آرزوی موفقیت دارم.
۱٣۴۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱٣٨۷
|