یک شاه دیگر رفت
نپال هم با سلطنت وداع کرد



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲٣ خرداد ۱٣٨۷ -  ۱۲ ژوئن ۲۰۰٨


روزنامه ی اعتماد- آرش مومنیان: گیانندرا شاه مخلوع نپال چهارشنبه بعد از انتقال وسایل شخصی اش به خارج کاخ اصلی سلطنتی در مرکز کاتماندو پایتخت نپال از این کاخ خارج شد و با بسته شدن درهای کاخ پشت سر او پرونده سلطنت ۲۴۰ ساله این کشور برای همیشه بسته شد.
مقامات کاخ سلطنتی نپال اعلام کردند گیانندرا که ماه گذشته میلادی در پی تصمیم مجلس موسسان قانون اساسی نپال از سلطنت برکنار شده است به شکارگاه سلطنتی در حومه کاتماندو نقل مکان می کند. پانیندرا راج پاتاک مدیر بخش مطبوعات کاخ سلطنتی نپال ظهر چهارشنبه در مصاحبه یی تلفنی تاکید کرد گیانندرا تا پیش از پایان این روز کاخ را ترک خواهد کرد. او گفت شاه مخلوع نپال که تا ظهر چهارشنبه هنوز مشغول جمع آوری وسایل شخصی اش بوده، پیش از ترک کاخ حوالی ساعت پنج بعدازظهر به وقت محلی آخرین نطق خود را خطاب به ملت نپال ایراد خواهد کرد.
مجلس موسسان قانون اساسی نپال که در پی انتخابات ۱۰ آوریل ۲۰۰٨ تشکیل شد با اتکا به اکثریت مائوئیست های حاضر در این مجلس ۲٨ ماه مه سال جاری نپال را به طور رسمی به عنوان جمهوری معرفی کرد و به سلطنت گیانندرا که در پی حادثه یی خونین در سال ۲۰۰۱ قدرت را در این کشور به دست گرفته بود، خاتمه داد.
انحلال سلطنت نپال که چهارشنبه با خروج گیانندرا از کاخ سلطنتی آخرین مرحله آن انجام شد نتیجه قرارداد صلحی است که در سال ۲۰۰۶ بین شورشیان مائوئیست و دیگر احزاب مخالف حاکمیت گیانندرا به امضا رسید. این قرارداد صلح خود در حقیقت واکنشی بود به تمایلات سیاسی گیانندرا برای ایجاد یک نظام سلطنتی خودکامه که موجب نزدیکی احزاب سنتی و فعال در فضای سیاسی نپال به شورشیان مائوئیست و در نهایت اتحاد آنها علیه نظام سلطنتی این کشور شد.
اکنون پس از پایان آخرین پرده انحلال سلطنت در نپال، مجلس موسسان قانون اساسی نپال در حالی وارد ادامه روند طولانی تر قانونگذاری می شود که ۲۲۰ کرسی از مجموع ۵۷۵ کرسی این مجلس در اختیار مائوئیست هاست؛ گروهی که هنوز نامش از فهرست گروه های تروریستی امریکا خط نخورده است.
گیانندرا اکنون پس از سکوتی طولانی که ظاهراً گزینه یی عاقلانه بوده است در حالی به شکارگاه سلطنتی نقل مکان می کند که مائوئیست ها ظاهراً از وی خواسته بودند با کنار گذاشتن تمام مظاهر حکومت سلطنتی به عنوان شهروندی عادی به زندگی خود ادامه دهد. گیانندرا کاخ بزرگ و مجلل سلطنتی را که در مرکز فضای سبز وسیعی در مرکز کاتماندو قرار داشت ترک می کند تا این کاخ به موزه تبدیل شود، اما به ساختمانی بتونی و نه چندان زیبا می رود که دست کم هنوز ابعاد بزرگ آن نشان می دهد که ملکی سلطنتی است و در مرکز منطقه حفاظت شده طبیعی در اطراف کاتماندو قرار دارد.
گیانندرا همچنین از دولت نپال خواسته بود ۴۰۰ تن از سربازان گارد را در اختیار وی باقی بگذارند که دولت تنها با ۷۵ محافظ شخصی موافقت کرده است. علاوه بر اینها گیانندرا و همسرش ملکه کومال در این نقل مکان از خدمات ۶۰۰ خدمتکار داخلی قصر محروم خواهند شد. مودراج دوتل سخنگوی وزارت کشور نپال در این باره گفت؛ «تمامی مستخدمان سابق دربار سلطنتی شامل منشی های دربار، مستخدمه ها، باغبان ها، آشپزها و نظافتچی ها به کارمندان دولت تبدیل می شوند.»
پاراس فرزند گیانندرا که گفته می شود شیوه زندگی و خوشگذرانی های افراطی او در خدشه دار کردن چهره پدرش موثر بوده نیز به خانه یی شخصی در منطقه دیپلماتیک کاتماندو نقل مکان می کند. گوویندا کوسوم از اعضای کمیته دولتی ممیزی اموال سلطنتی نیز اعلام کرد به زودی مسوولان کاخ سفید سلطنتی کاتماندو تاج و عصای سلطنتی را به این کمیته تحویل خواهند داد. او گفت؛ «بعد از اینکه شاه از کاخ خارج شود ما قادر خواهیم بود سیاهه دقیق تری از اموال سلطنتی تهیه کنیم.»
پایان سلطنت همچنین به معنای توقف در پرداخت حقوق به ۱۶ عضو خانواده سلطنتی خواهد بود. هرچند گفته می شود گیانندرا شخصاً بیش از ۲۰۰ میلیون دلار در شرکت ها و فعالیت ها تجاری نپال سرمایه گذاری کرده و عواید آنها برای گذران امور زندگی او البته در سطحی نازل تر از سطح سلطنتی کفایت می کند. گیانندرا که آخرین عضو از خاندان سلطنتی «شاه» به شمار می رود منفورترین عضو این خاندان در تاریخ سلطنت نپال نیز محسوب می شود. در واقع خاندان سلطنتی نپال تا سال ۲۰۰۱ یکی از آرام ترین و در ظاهر باثبات ترین خاندان های سلطنتی جهان به شمار می رفت و «بیراندوا بیر بیکرام شاه دو» که از سال ۱۹۷۱ تاجگذاری کرده بود محبوبیت قابل توجهی بین مردم نپال داشت. اما روز اول ژوئن ۲۰۰۱ به نوشته اسناد و مدارک پلیس دیپندرا ولیعهد پادشاه نپال با تیراندازی به اعضای خاندان سلطنتی در سالن غذاخوری کاخ همگی از جمله پدرش را به قتل رساند و پس از آن با شلیک گلوله یی به زندگی خود نیز خاتمه داد. به این ترتیب با مرگ دیپندرا که سه روز در کما بود گیانندرا که زمان وقوع حادثه خارج از کاتماندو به سر می برد به عنوان تنها وارث تاج سلطنتی بر تخت نشست. نجات معجزه آسای همسر و فرزند گیانندرا از حادثه کاخ کاتماندو تردیدهای بسیاری را درباره نقش او در این حادثه برانگیخته است. نفرت عمومی از گیانندرا در سال ۲۰۰۵ زمانی به اوج خود رسید که او به جای معرفی دولت خود شخصاً هدایت دولت را به عهده گرفت و اعلام حکومت نظامی کرد.
اعتراضات عمومی که پس از این اقدام گیانندرا آغاز شد در نهایت موجب عقب نشینی وی و امضای تفاهمنامه یی بین مائوئیست ها و احزاب سنتی شد که اساس انتخابات مجلس موسسان قانون اساسی قرار گرفت.

چه کسی به جای گیانندرا می آید؟
اکنون به رغم اعلام حکومت جمهوری در نپال چنین پیش بینی می شود که مائوئیست ها بیشترین تاثیر را بر روند تنظیم قانون اساسی این کشور داشته باشند؛ روندی که مجلس موسسان قانون اساسی را طی دو سال آینده به خود مشغول خواهد کرد. در حقیقت سال ها پیش در اواسط دهه ۱۹۹۰ زمانی که مائوئیست های نپال اسلحه برداشتند و عملیات چریکی خود را در کوه های هیمالیا آغاز کردند شاید حتی تصور چنین پیروزی از طریق مراجعه به آرای مردمی برایشان دشوار بود. مائوئیست های نپال در سال ۱۹۹۴ از انشقاق در «حزب کمونیست نپال» شاخه «مرکز وحدت» پدید آمده و تا یک سال از همین نام استفاده می کردند. آنها همان گونه که از نام شان پیداست از فلسفه مائو تسه تونگ بنیانگذار جمهوری خلق چین پیروی می کنند و آن گونه که در اساسنامه خود ذکر کرده اند، از ایدئولوژی «مارکسیسم- لنینیسم- مائوئیسم و راه پراچاندا» پیروی می کنند. آنچه شاید پیروزی بزرگ را در انتخابات آوریل برای مائوئیست ها به ارمغان آورد «راه پراچاندا» بود. «پراچاندا» نام چریکی بوشپا کمال داهال رهبر مائوئیست های نپال است که از جمله افرادی بود که توانست در انتخابات آوریل با رای مستقیم مردم به مجلس موسسان قانون اساسی راه پیدا کند. او که پیش از این فرماندهی «ارتش آزادیبخش خلق نپال» شاخه نظامی مائوئیست ها را نیز بر عهده داشته به اعتقاد مائوئیست های نپال آموزه ها و سیاست هایی را تنظیم کرده و پرداخته است که در شکل گیری و موفقیت این حزب مطابق با فرهنگ و ساختار جامعه نپال موثر بوده است، چرا که اصل تطابق فرهنگی مارکسیسم- لنینیسم با فرهنگ بومی از ایده های اولیه و اصول حرکت های مائوئیستی است.این گروه همان گونه که استراتژی انقلاب های مائوئیستی تبلیغ می کند «نبرد خلق نپال» را از سال ۱۹۹۶ در مناطق روستایی آغاز کرد. اساس این شیوه نبرد چریکی با نیروهای دولتی در مناطق روستایی و به دست گرفتن کنترل این مناطق بود. آنها در مرحله بعد به آموزش در روستاها روی می آوردند تا از این طریق نیروهای بیشتری برای خود گرد آورند و در نهایت معتقد بودند با به تصرف درآوردن مناطق روستایی، شهرها را که در اختیار دولت مانده محاصره کرده و با یک عملیات نهایی کنترل مرکز را به دست می گرفتند. در واقع مائوئیست های نپال حتی یک بار در سال ۲۰۰۴ توانستند کاتماندو را به مدت دو هفته در محاصره خود درآورند اما این محاصره بی نتیجه به پایان رسید. شاید در آن دوران مائوئیست ها و رهبری این جنبش به تنها چیزی که فکر نمی کرد این بود که برنامه های آموزشی این گروه در روستاها به جای پرورش مبارز، رای دهندگانی را تربیت می کند که روزی از طریق انتخابات پیروزی این حزب را رقم می زنند. در واقع به عقیده تحلیلگران مائوئیست ها پیروزی خود را مرهون ارتباط گسترده خود با بدنه اصلی جامعه نپالی هستند که به طور عمده در روستاها و دور از زندگی شهری و مدرن به سر می برند. این عاملی است که رقبای دیگر مائوئیست ها مانند «حزب کنگره نپال» که حزب سنتی شهرنشین و متمرکز در کاتماندو بود، از آن بی بهره بوده اند.