هشدار مهم جبهه ملی ایران - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : جواد حسینی

عنوان : اطلاعات وسیع
هموطن گرامی جناب لیبرال!
شما مجددا از پاسخگویی به سوالات من طفره رفتید و همان تفکرات و نتیجه گیریهای خودتان را دوباره گویی کردید. آقای محترم، آن دو دوست گرامی نظرات خود را در مورد جبههء ملی بیان داشتند و هرگز نگفتند که سخن گوی جبههء ملی هستند. در ضمن در مورد "حرارت" خود نیز از شما پوزش میطلبم. درجهء حرارت من نسبت به طرح مسائل خلاف واقع کمی حساس است!
آین را یادآور شوم که شما پاسخ مرا در زمینهء مسئلهء استفادهء جبههء ملی از VOA(در کنار دیگر مسائل مطرح شده) ندادید. چگونه تا زمانی که VOA از آقایان "ملی چی" دعوت میکرد خوب بود ولی حالا که دو نفر بر علیه او در VOA انتقاد میکنند به ناگاه این رادیو شد رادیوی دشمن؟ در ضمن فرموده بودید که: "لطفا بنده را از اطلاعات وسیع علمی سیاسی خبری خود بی نصیب نگذارید۰". دوست گرامی! این اطلاعات چیز خاصی نیستند. اگر آدمی کمی کمتر تعصب به خرج دهد و مطالعه و تحقیق را بر فلسفه بافی ارجحیت بخشد، با کمی تحقیق و تتبع به راحتی میتواند به این "اطلاعات وسیع" دست یابد ((:
با تشکر و با آرزوی موفقیت برای شما!
۱۴۴۷ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۷       

    از : ملی گرا

عنوان : پرداختن به مطالب حاشیه ای و جواب ندادن به اصل موضوع سفسطه است
اقای حسینی شما که هر لحظه درجه حرارتتان بالا میرود و با ماجرایی که تعریف کردید با نماینده مجلس کانادا هم که مجادله فرموده اید( لابد نه در دفاع از بوش و سیاست های ضد ایرانی او )ممکن است بفرمایید این دو انسان ازادیخواه و مترقی که از اقتدار گرایی و زور گویی رهبران جبهه ملی به تنگ امده بودند و قصدشان صرفا گسترش دموکراسی در ان سازمان بود طبق کدام اصل دموکراسی نظر خودشان را نظر جبهه ملی در این ازادترین رسانه دنیا (صدای امریکا) اعلام کردند؟ تمامی سران این جبهه عمل اقایان را خلاف نظر این سازمان قلمداد کردند۰ حتی امیرانتظام۰ شما که منبع فضل و کمالات هستید و این جبهه را مکررا مسخره می کنید چرا اصرار دارید عضویت دوستانتان را در ان اثبات کنید؟ لطفا یک حزب دیگر تاسیس کرده و عملا دموکراسی را به رهبران این حزب و خانم نماینده کانادا نشان دهید تا روی همه کم شود۰ رسانه ازاد هم که می شناسید (رادیو فردا) به این افشاگریها و مچ گیریهایتان که جزو اصول ناب دموکراسی مورد نظر شماست و کلی در رادیوی وزین فردا خریدار دارد ادامه دهید تا انشائ الله مشکل بزرگ کشور ما و جهان که رهبران جا سفت کرده در جبهه ملی است حل شود۰ ولی دوستانه بگویم اگر از اول اقدام اشتباه این دو نفر را ( یعنی نظر خودشان را نظر حزب جازدن ) محکوم می کردید و بعد مچ گیری و مجادله و نبود ازادی ابراز عقیده و به زیر کشیدن رهبران حزب (دسته جمعی)را با اقلیت سه نفره خودتان مطرح می کردید بیشتر شانس داشتید و گوش شنوا۰ اگر اینقدر هم در مورد ازاد بودن رادیو فردا تبلیغ نکنید حرفتان خریدار بیشتری پیدا می کند۰ حالا باز یکی دوتا مطلب حاشیه ای از این جملات بکشید بیرون و مچ گیری کنید تا اصل مطلب (که ادعای نمایندگی از طرف یک سازمان وقتی رهبرانش انرا رد می کنند یک تخلف انظباطی و حتی خلاف قانون است) را لاپوشانی کنید۰ لطفا بنده را از اطلاعات وسیع علمی سیاسی خبری خود بی نصیب نگذارید۰
۱۴٣٨ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣٨۷       

    از : جواد حسینی

عنوان : اگر چیزی را نمیدانید در مورد آن اظهار نظر نکنید!!
جناب ملی گرا،
براستی از سفسطه گویی های شما در عجب هستم! شما خیلی راحت از مسائل مطرح شده در این گفت و شنود میگذرید و تخیلات فکری خودتان را واقعیت فرض میکنید. دوست گرامی، میخواهید باور بفرمایید و یا باور نفرمایید (اصلا برای من مهم نیست)، فقط همینقدر خدمتتان عرض کنم که بنده با خانم Parrish در مورد اظهار نظرهایش دیدار داشتم و بین ما نیز در این زمینه مجادله ای سر گرفت. محض اطلاعتان، ایشان بعد از آن کار مسخره، در مصاحبه هایی با CBC و CTV اعلام داشتند که به هیچ عنوان قصد شوخی نداشتند و براستی بر این باور هستند که جرج بوش آدم دیوانه ایست (ایشان از لفظ Moron به معنی دیوانه، که اصطلاحی کاملا زشت وبه دور از ادب است، استفاده کرد و این مصاحبه ها توسط Don Newman در تلویزیون CBC و Mike Duffy در CTV انجام شد و هیچیک از این دو برنامه کمدی نیستند). از شما استدعا دارم در مورد چیزی که اطلاع ندارید، اظهار فضل نکنید!!
آقای محترم، من یکبار دیگر از شما سوال میکنم:
شما فقط و فقط یک نمونه به من نشان دهید که ثابت کند در کشورهای مترقی، احزاب و گروه ها، فرد و یا افرادی از اعضا و هواداران خود را به صرف اظهار نظر کردن بر علیه سیاست های جاری حزب در یک رسانهء گروهی آزاد چنین بی ادبانه و به دور از منطق مورد حمله قرار دهند (و این در شرایطی است که احزاب مربوطه، بر خلاف این سازمان به زعم شما شناسنامه دار، جبههء "ملی"، دارای یک مکانیزم دموکراتیک برای انتقاد و یا حتی به زیر کشیدن رهبری هستند).
در مقابل، جنانچه مایل باشید، نمونه های دیگری از دیگر مصاحبه های اعضا و هواداران احزاب با رسانه های گروهی خدمتتان عرضه خواهم کرد تا بی اساس بودن فرمایشاتتان بیشتر مشخص شود.
شما در رابطه با VOA میفرمایید:
"...یک رادیو که هدف تاسیسش مغایر با اصول اعتقادی جبهه ملی است و در جهت تقویت جریانهای ضد این جبهه با سوئ استفاده از نام این جبهه سخنانی بیان داشته اند.." یاد فرمودید. محض اطلاعتان، بسیاری از رهبران همین جبههء "ملی" از VOA برای رساندن پیامهایشان استفاده کرده اند. برای نمونه:

- شرکت اخوان قائم مقام (محسن و کامبیز) در "میز گردی با شما".
- شرکت مهرآسا در "میز گردی با شما".
- مصاحبه های مکرر پرویز ورجاوند با بهروز عباسی در رادیو VOA.
- شرکت مکرر کوروش زعیم در "خبرها و نظرها" (برنامهء آقای جمشید چالنگی)
- مصاحبه های مکرر آقای امیر انتظام با برنامهء خبرها.
(اگر حرف بنده را هم قبول ندارید، از مسئولین VOA تقاضا کنید تا نشانه های این مصاحبه ها را در آرشیو VOA در اختیارتان قرار دهند)

من نمیدانم چگونه آدم میتواند معتقد باشد که یک رسانهء گروهی از آنها سو استفاده میکند ولی برای شرکت در آن سرودست بشکند!!!

آقای "ملی گرا" بابت "مچگیریهایم" از شما "معذرت" میخواهم. به اطلاعتان میرسانم که این "مچ گیری" ها تا افشای چهرهء پشت پردهء جبههء "ملی" ادامه خواهد داشت!!
۱۴٣٣ - تاریخ انتشار : ٣۰ خرداد ۱٣٨۷       

    از : ملی گرا

عنوان : جواب شما در متن ایمیل بنده هست لطفا با دقت بیشتر بخوانید
اولا من عضو جبهه ملی یا هیچ سازمان دیگری نیستم و دلیل ان همین بازیهای کودکانه است که مانع فعالیت سیاسی روشن و طبق پلاتفرم تصویب شده در همه سازمان ها است ۰ از یکطرف رهبری احزاب از پختگی لازم برای هدایت حزب درجهت اهداف تعیین شده در اساسنامه برخوردار نیستند و از طرف دیگر فرهنگ ابن الوقتی و خود بزرگ بینی و خود محوری بسیاری از اعضا که ریشه در فرهنگ ما ایرانیها دارد ( اصولا عاشق افشا گری و پوززنی و خراب کردن اشخاص معروف و یا صاحب مقام هستیم) بر ان مشکل می افزاید۰ کار حزبی یک کار طاقت فرساست خصوصا در جوامع بحران زده مثل جامعه ما که کنترل احزاب و قدرت پیش بینی انها نسبت به سیر امور بسیار محدود است چه به لحاظ فاکتورهای متغیر خارجی که قدرت بالایی دارند و چه به لحاظ فرهنگ تحت سلطه داخلی که عادت کرده انگشت اتهام به سوی دیگران دراز کند و مسولیت گریز است ۰ من کرارا به شما توصیه برادرانه کردم که اگر واقعا درون این حزب راهی برای پیشبرد نظرات شما نیست به جای تلف کردن وقت عزیزتان به دنبال تشکیلات دیگری بگردید و یا خودتان تشکیلات جدیدی تاسیس کنید۰ ان دو نفر و شما و من حق نداریم خود را نماینده جبهه ملی که یک سازمان معتبر شناسنامه دار و عمیقا مورد احترام بنده و خیلی از ایرانیهاست معرفی و در یک مصاحبه با یک رادیو که اهداف ضد اصول اولیه این جبهه را دنبال می کند شرکت کرده و اظهاراتی از جانب این حزب بکنیم که تمامی اعضای کادر رهبری رسما مخالفت خود را با ان اعلام کرده اند۰ ما به عنوان یک فرد یا حتی نظر شخصی خود اشکالی ندارد چه داخل حزب و چه خارج ان نظر بدهیم مادامی که با قیم مابی و خود محوری به صورت فرصت طلبانه انرا نظر سازمان ندانیم ۰من مطمئنم که اگر شما و ان دو دوست تان به جای ان خانم بودید رهبر حزب لیبرال کانادا را به دادگاه می کشیدید چون او این کار را در یک برنامه کمدی(تاکید می کنم کمدی) انجام داد که معمولا شوخی های بسیاری حتی علیه نخست وزیر و وزرا و ملکه و۰۰۰ که به نظر ما ایرانیها توهین امیز می ایند نمایش داده می شود۰ چیزی که با ان مخالفت شد بیشتر عدم توجه ان خانم به گردش به راست حزب لیبرال و اغاز تنش زدایی بین امریکا و کانادا بود۰ وگرنه در همان موقع تلویزیونها عبور کاروان بوش را در خیابان نشان می دادند که برخی از کانادایی ها به او بیلاخ می دادند و خودش هم با شوخی در نطقش به این موضوع اشاره کرد۰ شما بهتر است به جای بحث های شاخه ای به اصل مطلب دقت کنید۰ این دو نفر با تخلف انظباطی نظر خودشان را نظر جبهه ملی جا زده و بدون درک حساسیت های سیاسی شرایط حاضر بر خلاف اصل مسلم استقلال طلبی که جبهه ملی و دکتر مصدق به ان مفتخرند در برنامه یک رادیو که هدف تاسیسش مغایر با اصول اعتقادی جبهه ملی است در جهت تقویت جریانهای ضد این جبهه با سوئ استفاده از نام این جبهه سخنانی بیان داشته اند۰ در بقیه موارد حق با شماست و اقای برومند باید جوابگو بوده و یا عذر خواهی کند۰
۱۴٣۲ - تاریخ انتشار : ٣۰ خرداد ۱٣٨۷       

    از : جواد حسینی

عنوان : استفاده از رسانه های گروهی آزاد حق هر انسان آزاده اسیت!
جناب ملی گرا،
ضمن آنکه بخشی از نوشتهء اخیر شما شعار گونه است، ولی بخش دیگر آن دارای نکات مثبت و قابل ارزش است.

۱- من کاملا با این حرف شما موافقم که رهروان راستین دموکراسی و لیبرالیزم باید راه خود را از جبههء ملی جدا کنند و یک تشکیلات دیگری را بوجود آورند.

۲- از شما هموطن گرامی سوال میکنم اگر سازمانی اجازهء انتقاد از عملکرد خود را به اعضا و هوادارانش ندهد، تکلیف آنها چه میشود؟ آیا آنها فقط باید نظاره گر باشند و به خاطر "مصلحت" سازمان خاموشی پیشه کنند و یا راه به رسانه های گروهی برند و مسئله را آنجا مطرح کنند؟ یکبار دیگر توجه شما را به مسئلهء حزب لیبرال کانادا جلب میکنم. در آن مورد حزب لیبرال کانادا از خانم Parrish گله مند نبود که چرا در رسانه های گروهی از حزب انتقاد کرده. حرف آنان این بود که چرا به عنوان نمایندهء پارلمان از جانب حزب لیبرال کانادا به رئیس جمهور آمریکا توهین کرده (خانم Parrish در مصاحبه با تلویزیون کانادا از جرج بوش با کلمات بسیار رکیک نام برد و نهایتا آن عمل مسخره و بچگانه را انجام داد). سوال من از شما و دیگر طرفداران جبههء ملی این است: کجا آن دو بزرگوار به جبههء ملی اهانت کردند؟ آنها فقط و فقط خواستار نوآوری در سازمان و انتقاد از عملکرد مخرب آن در این ۳۰ سال و به ویژه در سالهای نخستین روز کار آمدن ولایت فقیه نمودند. اگر سازمان به آنها اجازهء طرح مسائل را ندهد، به نظر شخص شما آقای "ملی گرا" چه راه دیگری برای طرح مسائل است؟ بنده به سهم خودم شاهد و ناظر هستم که سایتهای وابسته به جبههء ملی حاضر به انتشار هیچ انتقادی از این تشکیلات نیستند. چندی پیش بنده نامه ای به یکی از این سایتها، در پاسخگویی به ادعا نامهء آقای موید زاده عضو هیئت اجرایی جبههء ملی در ایران، نوشتم و با دلیل و مدرک ثابت کردم که آقای موید زاده حقایق مربوط به عملکرد جبههء ملی را وارونه جلوه میدهد و رویدادها خلاف آن چیزی است که آقای موید زاده ادعا میکند. سایت مربوطه، به جای انتشار مطلب من و اجازهء پرداختن به مسائل جبههء ملی، خیلی راحت از چاپ مطلب من به عنوان آنکه به شخصیت های ملی توهین شده خودداری کرد. در حالیکه من هیچ حرف توهین آمیزی نزده بودم و از ایشان تقاضا کردم که به من بگویند من کجا توهین کرده ام که البته هیچ جوابی از ایشان نگرفتم.
حال من از شما میپرسم، با چنین سازمان تمامیت خواه و غیر قابل انعطافی که نه تنها اجازهء هیچ برخورد انتقاد آمیز را نمیدهد، بلکه شخص اول آن (ادیب برومند) در کمال "راحتی" حرفش را عوض میکند، چه باید کرد؟ آیا باید از آقایان بهرامیان و عزیزی گله مند بود که چرا سکوت اختیار نکردند، و مانند همهء انسانهای آزاده حرف خود را در رسانه های گروهی آزاد مطرح نمودند؟
هموطن گرامی، کمی انصاف داشته باشید! قبول بفرمایید که سازمان شما بسیار یکطرفه و تمامیت خواهانه عمل میکند.
۱۴٣۱ - تاریخ انتشار : ٣۰ خرداد ۱٣٨۷       

    از : ملی گرا

عنوان : اثبات تخلف
اقای حسینی همین گفته ها و شکایت های خود شما اثبات می کند که این افراد حق نداشته اند به نام جبهه ملی در ان مصاحبه حضور یابند و عملشان طبق بدیهی ترین اصول اولیه دموکراسی در هر کجای دنیا اگر نگوییم غیر قانونی حداقل تخلف انظباطی است ۰ چرا؟ برای اینکه تمام کادر رهبری حزب به انضمام امیر انتظام عمل او را نفی کرده اند۰ تلاش شما برای اینکه ثابت کنید که این افراد قصد نواوری ویا تمرین خقوق خودرا داشته و به کسی توهین نکرده اند و یکی از انها عضو بوده هیچ از مسئولیت این افراد کم نمی کند۰ شما که به رهبری حزب به خاطر اعمال غیر دموکراتیک اعتراض دارید باید از خودتان شروع کرده و با متخلف اعلام کردن ان دونفر تقاضای شفافیت در مورد عملکرد رهبری ابتدا در داخل حزب و بعد در رسانه ها بنمایید۰ وگرنه عمل شما صرفا یک فرصت طلبی و واعظ غیر متعظ بودن تلقی و نظرها را به سوی انگیزه شما از این جاروجنجال منحرف خواهد کرد۰ یکبار دیگر به شما یاداوری می کنم که شما اگر قادر به فعالیت داخل این حزب نیستید مثل احزاب چپ انشعاب کنید و به انها درس دموکراسی بدهید۰ ولی تا زمانیکه طبق سنن دیرینه گروههای سیاسی ایرانی فرافکنی می کنید سرنوشتی جز دیگران نخواهید داشت۰ این عادت بد ایرانیها که قصد دارند با حمله و ایجاد فشار و برچسب زنی شهرت و حاصل فعالیت چندین ساله یک گروه یا یک فرد را به نفع خود مصادره و به اصطلاح مسیر میانبر را بروند عامل عدم اتحاد وشکست بسیاری از حرکت ها بوده و متاسفانه ترس رهبران گروهها و روی اوردن انها به سیاست غلط دفاعی انکار در مقابل این افراد هجوم کننده باعث پیچیده تر شدن مشکل می شود۰ اقای برومند باید به سوال شما جواب داده و اگر اشتباه کرده عذرخواهی کند۰ ضمن اینکه این حقی برای ان افراد جهت حضور در مصاحبه به عنوان جبهه ملی ایجاد نمی کند۰
۱۴۲٨ - تاریخ انتشار : ٣۰ خرداد ۱٣٨۷       

    از : جواد حسینی

عنوان : پرسش از جبههء ملی
نظر به اینکه سایت های جبههء ملی از انتشار مطالب اینجانب خودداری میکنند (که این خود نشانگر عدم پایبندی آنان به اصل تبادل آزاد افکار است) و نظر بر اینکه سایت محترم اخبار امروز این بیانیهء جبههء ملی را منتشر نمود، به عنوان یک شهروند ایرانی پرسشهای خود را در رابطه با این بیانیه و خطاب به جبههء ملی از طریق سایت اخبارروز مطرح میکنم.
۱- در این بیانیه امضا کنندگان، از جمله آقای ادیب برومند، صحبت از اظهار نظر "افرادی بدون مسئولیت روشن تشکیلاتی و حتا بدون وابستگی به جبهه ملی ایران" میکنند. من از آقای ادیب برومند، که فرد اول جبههء ملی ایران است، سوال میکنم، چگونه است که دو سال قبل سازمان جبههء ملی ایران در آمریکا انتخاب آقای بهرامیان را به اطلاع شخص ایشان رسانید و ایشان نیز به این انتخاب پاسخ گفتند
(متن اعلام جبهه ملی آمریکا و پاسخ آقای ادیب برومند در سایت شخصی آقای ادیب برومند:
http://adibboroumand.com/popa.php?nom=۱&startnom=۴۵ )
آقای ادیب برومند این دوگانگی در گفتار و رفتار خود را چگونه توجیه میکنند؟

۲- از آنجائیکه انتقاد و به زیر سوال کشیدن عملکرد رهبری یک سازمان سیاسی از اصول پایه ای یک دموکراسی قوی است، سازمان جبههء ملی چه برنامه ای برای شنیدن انتقادها و نظرات مخالفین از عملکرد این تشکیلات دارد؟ چرا که تا به امروز جبههء ملی اجازهء هیچ انتقادی از عملکرد این سازمان در دوران انقلاب اسلامی را نداده و همواره با اتهام زنی به مخالفان از پاسخگویی به اتهامات وارده شانه خالی کرده است؟

۳- جبههء ملی به خوبی به این اصل که مقامات بالای نظام دارای مسئولیت مشترک هستند واقف است. نظر به اینکه بسیاری از فعالان جبههء ملی، در سالهای نخستین روی کار آمدن نظام اسلامی از همکاران و مسئولین ردهء بالای رژیم بودند (از جمله همین آقای ناصر فربد که مسئولیت ریاست ستاد ارتش اسلامی را به عهده داشتند)، آیا جبههء ملی آمادهء مسئولیت پذیری در مورد پاسخ گویی به عملکرد این افراد در دوران همکاریشان با رژیم اسلامی هست یا نه و آیا قبول دارد که افراد فوق باید در دادگاهی عادلانه مورد محاکمه قرار بگیرند یا نه؟

با تشکر و احترام
۱۴۲۷ - تاریخ انتشار : ٣۰ خرداد ۱٣٨۷       

    از : جواد حسینی

عنوان : مقایسه اشتباه
با تشکر از جناب ملی گرا وممنون از اظهارات و راه حلهای منطقی ایشان. قبل از هر چیز خوشحالم از آنکه نوشته بنده پیش از برداشته شدن توسط جناب ملی گرا مورد مطالعه قرار گرفت. امیدوارم که این نوشته فرصت بیشتری پیدا کند تا در معرض دید خوانندگان واقع شود. جناب ملی گرا در اظهارات خود دیسیپلین حزبی در حزب لیبرال کانادا را با دیسیپلن حزبی در جبهه ملی مقایسه کرده و فرموده اند همانطور که در محیط دموکراتیک کانادا یک حزب میتواند یکی از اعضای خود را اخراج کند جبهه ملی نیز باید بتواند دست به چنین کاری بزند.
جناب ملی گرا، مسئله اخراج Carolyn Parrish از حزب لیبرال کانادا کوچکترین تشابهی به مسئله جبهه ملی ندارد. در مورد خانم Parrish بارها و بارها به ایشان گفته شده بود که میتوانند انتقاد از حزب را چه در درون کمیته های حزب و چه از طریق رسانه های گروهی دنبال کند ولی حق ندارد در مقام نماینده پارلمان به رهبر یک کشور دیگر اهانت کند. ولی او از این اقدام سرپیچی کرد و آن حرکت بسیار مسخره و بچگانه را در تلویزیون در آورد. من از شما سوال میکنم کدام حرکت آقایان بهرامیان و یا عزیزی در تلویزیون آمریکا توهین آمیز بود؟ اینکه گفته شود جبهه ملی باید از عملکرد خود انتقاد کند دلیل بر توهین است؟ جناب ملی گرا، اگر قرار باشد رفتار احزاب وطنی را با رفتار احزاب مترقی در کشورهای پیشرفته مقایسه کنیم باید توجه داشته باشیم که در دنیای مترقی مسئولیت های احزاب و هواداران دو طرفه است. همان حزب لیبرال کانادا که شما بدان اشاره فرمودید دارای شفافترین رابطه با اعضا و هواداران خود است. به خاطر دارید که چگونه سیاستمدار مقتدر و در عین حال خادمی چون Jean Chrétien فقط به خاطر نحوه اداره تبلیغات حزبی مجبور به کناره گیری شد؟ در جبهه ملی کسی جرات ندارد از عملکرد مخرب و خانمانسوز کریم سنجابی و دارو دسته اش کوچکترین انتقادی کند. والا با مهر ضد ملی و سلطنت طلب و غیره واقع میشود.
جناب ملی گرا، واقعیت آن است که ادعاهای جبهه ملی و عملکردش زمین تا آسمان با هم در تضاد هستند. جبهه ملی هم مانند دیگر فرقه های ایدئولوژیک واقعیت های جامعه را فدای ایده آل های خود میکند. من در همین جا خدمت شما عرض میکنم که حاضرم در هر مباحثه ای شرکت کنم و ثابت نمایم که به غیر از ملی شدن نفت (که اعتبار آن را باید نصیب اعضای اولیه و نیروهای بنیانگذار جبهه ملی کرد و نه این تشکیلاتی که امروز این نام را یدک میکشد)، جبهه ملی کاری جز ضرر و زیان نکرده و همانطور که شما نیز مرقوم فرموید باید به فکر تشکیلات و طرحی نوین بود که چون ایشان اینگونه منجمد شده در گذشته نباشد.
۱۴۲۵ - تاریخ انتشار : ٣۰ خرداد ۱٣٨۷       

    از : ملی گرا

عنوان : ازادی بیان یا سوئ استفاده از عضویت حزب برای ضدیت با ان
سوال من از این دو نظر دهنده محترم این است که اگر به دموکراسی معتقد هستند حتما می دانند که در تمام احزاب دمکراتیک جهان هیچ حزبی به اعضایش اجازه نمی دهد از خطوط بنیادی حزب که تصویب شده در تشکیلات ان حزب است عبور کرده و بدون اطلاع رهبری حزب به نام حزب در ضدیت با ان اصول سخن بگوید۰ و فورا او را اخراج می کنند یا خودش استعفا می دهد۰ متاسفانه درکشور ما که کشور افراط و تفریط است یا دنباله روی کور از رهبر و رهبری اساس کار گروهی است یا هرکی هرکی و انارشیسم و بی مسئولیتی (۷۰ میلیون رهبری)۰ اقا جان شما به جای اینکه از رقبای چپ تان به زباله دان تاریخ انداختن یک حزب معتبر کشور در شرایط حساس کنونی رایاد بگیرید از عادت بد دیگر ما ایرانیها که خطرش کمتر است استفاده کرده و اگر حرفتان داخل کادر رهبری خریدار ندارد به جای برچسب زنی یک حزب جدید ایجاد کنید و فعالیت کنید مطمئن باشید که مردم ایران اگر حرف شما را صحیح بدانند به جای گشتن در زباله دان تاریخ به دنبال رهبری به باغ بهشت شما می ایند۰ کی می خواهید از این دموکراسی غرب که همش جیغ و داد ان را می کنید یاد بگیرید۰ کی از این افشاگری و جار و جنجال و هوچی گری به سمت کار سیاسی روشن و هدفدار رو خواهید اورد۰ بیخود نیست که ملت ایران با این رژیم قرون وسطایی دارند سر می کنند ولی حاضر نیستند که به هیچکدام از احزاب موجود اعتماد کنند۰ برای مثال حزب لیبرال کانادا یک عضو و نماینده مجلسش را که در یک برنامه کمدی عروسک شبیه بوش را زیر پایش له کرد به علت تخطی از مشی حزب ( که اصلا با بوش میانه اش بد است) اخراج کرد۰ دموکراسی شهر هردم بیل نیست۰ شما اگر انرا با ازادی بیان اشتباه گرفته اید بدانید که ازازدی بیان به عنوان یک فرد در جامعه مورد احترام است ۰ نه سوئ استفاده از عضویت در یک حزب برای پیش بردن نظرات ضد حزب ۰
۱۴۱٨ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣٨۷       

    از : جیج غانی

عنوان : رهبر
"جبههء ملّی ایران" سلام
"در این موقعیّت خطیر" اینجانب ناچارم به اطلاع نویسندگان این اطلاعیّه برسانم که کاش "جبههء ملی ایران" رهبر نداشت!
شاید اگر این تشکیلات این همه رهبر نداشت "حزبی" ای می شد از آن درآورد. همشهریان عزیز که خود را ملی نیز می دانید آیا شما پس از مشاهدهء عکس آیت الله روح الله در ماه هنوز به این جمعبندی نرسیده اید که دوران "رهبری" در سراسر ایران بپایان رسیده است؟
هم میهنان "ملی"، این درست که دوران ما دوران سازماندهی است اما بنظر من نه سازماندهی تشکل های "رهبرساز". امروز برعکس روز سازماندهی تشکل های مردمی "رهبر زدا" است. من عمیقا از اینکه این امر؛ "رهبرزدائی"؛ هنوز حداقل برای سی و پنج نفر از هم میهنان فعال سیاسی و جوان ما جا نیفتاده است بسیار متاثرم و برایتان از صمیم قلب آرزوی "بهبود" و درک این دوران خطیر را دارم.
۱۴۱۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣٨۷