کسانی که مواد غذائی را کنترل می کنند - ۱
Annette Groth وAlexander King
- مترجم: ناهید جعفرپور
•
محدودیت های تجاری، کمک های نقدی، تکنولوژی ژنتیکی سبز، احتکار. علت های بحران غذائی جهانی را انسان ها موجب شده اند و به همین دلیل هم رفع شدنی است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۹ خرداد ۱٣٨۷ -
۱٨ ژوئن ۲۰۰٨
دبی باراک معاون ریاست فوروم بین المللی سانفرانسیسکوی آمریکا می گوید:"مبارزه ای تاریخی در حال جریان است. مبارزه ای که در نهایت برای آینده زندگی انسانهاهای این کره خاکی تعیین کننده خواهد بود. مبارزه ای که تعیین کننده تر از جنگ های در حال جریان کنونی برای نفت، تروریسم و یا ایدئولوژی های سیاسی است. مبارزه بر سر این مسئله است که چه کسی در نهایت کاشت، تولید و تقسیم مواد غذائی جهان را کنترل خواهد نمود". ۱
بحث های کنونی در باره بحران مواد غذائی و نقش کشاورزی در کشورهای جنوب جهان، شانسی بزرگ را برای پیاده کردن یک سیاست زراعی اجتماعی و زیست محیطی پایدار به همراه دارد. با این وجود این خطر بزرگ هم وجود دارد که صنایع زراعی کنسرن های سرمایه داری که تنها تمایل به صادرات دارند با یک تغییر شکل کامل و قرار دادن کشاورزی تحت کنترل خود و شروط استفاده سرمایه داری موفق بشوند.
به این مسئله همچنین احیای "انقلاب سبز" که در آفریقا در سال های ۹۰ ناموفق شد اضافه می شود. از طریق این استراتژی می بایست تولید زراعی در کشور های در حال توسعه از طریق تکنولوژی جدید و بکاربری بیشتر سموم شیمیائی افزایش یابد. البته با وجود اینکه آنها در ابتدا در بالا بردن محصول موفق بودند اما بطور طولانی مدت اثرات منفی چون مسموم شدن زمین توسط سموم شیمیائی، گسترش تک محصولی و تجمع ملک زراعی خود را نشان داد.
در آنزمان دلیل عمده برای عدم موفقیت "انقلاب سبز" کم شدن کمک های نقدی رسمی چون کمک برای توسعه بخش زراعی بود. بجای این در بخش زراعی تمرکز بر کاشت تولیدات صادراتی چون قهوه، کاکائو و بعد ها گلهای زینتی و میوه و... همواره بیشتر شد.
همزمان واردات مواد غذائی ارزان از آمریکا و اروپا از طریق کمک های نقدی و از بین بردن اجباری محدودیت های گمرکی، بسیاری از شرکت های زراعی بومی را به ورشکستگی کشاند. این چنین بود که زارعین گوناگون آفریقائی خود را مجددا در دایره ای شیطانی یافتند: بهره برداری از بخش زراعی و کاشت مواد غذائی برای برخی از مردم بشدت کاهش یافت: سقوط قیمت های بازار جهانی، همچنین تمام شدن مدت قراردادهای بین المللی چون پیمان قهوه، درآمدها را پائین آورد.
مثال کنیا بما ابعاد این توسعه ناقص را نشان می دهد: در حالیکه در آنجا با پشتیبانی کمک های نقدی بین المللی ـ مثلا آلمان ـ اقتصاد زراعی شکوفائی برای صادرات (گل برای صادرات) برقرار گردید اما در سطح کشور کنیا همزمان مرتبا فاجعه های گرسنگی رخ می دهد (که آخرینش سال ۲۰۰۶ بود)، زیرا که مردم کنیا خودشان دیگر از محصولات بومی نمی توانند تغذیه نمایند. تا سال های ٨۰ کنیا چون سایر کشورها نیاز مواد غذائی اساسی خود را خود تامین می نمود. اما امروز ٨۰% مواد غذائی اش را از خارج وارد می کند.
پیمان های تجاری غیرعادلانه و کمک های نقدی صادرات زراعی بطور تعیین کننده ای برای رشد فقر و گرسنگی و همچنین برای انهدام بازارهای کشورهای در حال توسعه مسئول می باشند.
" مرغ های مرگ" به مرغ های تکه تکه شده ای که از اروپا به کامرون وارد می شوند، گفته می شود، زیرا که این تکه مرغ های یخ زده بارها یخشان آب شده و دوباره منجمد شده اند و بدینوسیله دچار بیماری زالمونه گشته اند (در اثر این بیماری واگیردار، اسهال و استفراغ پدیده آمده و در نهایت به مرگ می انجامد) و دوم اینکه این مرغ ها محرک بدبختی اند چون با قیمت ارزان این مرغ ها، مرغ داری های بومی به بدبختی و ورشکستگی سقوط می کنند.
یک چنین فجایع همسانی خود را برای هزاران دهقان خرد زن و مرد از بسیاری از کشورهای آفریقائی نشان می دهد. دهقانان خردی که از اوائل سال جاری در بخش مرغ داری و پرورش خوک، میبایست با گوشت خوک و مرغ ارزان از اتحادیه اروپا رقابت نمایند. در دسامبر ۲۰۰۷ اتحادیه اروپا کمک های مالی صادرات زراعی را تا ۰،۵۴ یورو برای هر کیلو گوشت خوک تصویب نمود.
کنفرانس جامعه ملل برای تجارت و توسعه (او ان س ت آ د) محاسبه کرده است که دولت های آفریقائی سالانه ۷۰۰ میلیارد دلار آمریکائی از درآمدهای صادراتی شان را از طریق پشتیبانی اتحادیه اروپا در فرم کمک های نقدی(زراعی) از دست می دهند.
اگر که اتحادیه اروپا و کشورهای عضوش می خواهند کشاورزی در آفریقا را تشویق نمایند و با گرسنگی بطوری جدی مبارزه کنند، باید این حمایت های مالی را فورا قطع نمایند و با الغای پیمان همکاری های اقتصادی موافقت نمایند. پیمانی که در سال ۲۰۰۷ در کلجون کشورهای محدوده آفریقا، غرب آتلانتیک و اقیانوس آرام "آ کا پ" تحت فشار بیحد کمیسیون تجارت آزاد اتحادیه اروپا امضا نمودند. الغای این پیمان تجارت آزاد که کشورهای "آفریقائی، غرب آتلانتیک و اقیانوس آرام" را به پائین آوردن شدید تعرفه های گمرکی برای کالاهای وارداتی و باز نمودن مجدد درهای بازارشان نه تنها برای صنایع و تولیدات زراعی بلکه همچنین برای سرمایه گذاری ها، خدمات و حمل و نقل و جابجائی مجبور می سازند، در این فاصله خواسته برخی از دولت ها و سازمان های کارگری آفریقائی است.
بررسی های متفاوت دلالت بر این امر دارند که پیمان همکاری های اقتصادی اتحادیه اروپا توسعه در مجموعه ی جنوب جهان را نابود می کند. یکی از منتقدین سرسخت "پیمان همکاری های اقتصادی" خانم آمیناتا ترااوره وزیر فرهنگ سابق کشور مالی است. وی در این باره می گوید: اروپا از ما توانائی رقابت می خواهد اما خود این توانائی رقابت را با چین با پوست خود لمس می کند و دست پاچه شده است. اروپا برای ما ران مرغ، اتومبیل های دست دوم، داروهای تاریخ مصرف گذشته، کفش های فرسوده می فرستد و چون باقی مانده های اروپا بازار های ما را پر نموده اند، صنعت گران و دهقانان ما نابود می شوند. حال چین محصولات خود را به اروپا می فرستد. محصولاتی که دست دوم نیستند بلکه کالاهای تمیز و دارای توانائی رقابت می باشند. حال اروپا چه می کند؟ در باره تعرفه گمرکی چانه می زند. بله من می گویم: همچنین آفریقا هم اجازه دارد از خود محافظت کند. اروپا نمی تواند در برابر چین دست پاچه شود همزمان از آفریقا بخواهد که در های بازارهایش را باز بگذارد. (.....) برای ما این پیمان بعنوان تسلیحات کشتار جمعی اروپا است. (مصاحبه آمیناتا در روزنامه تاتس ماه یولی ۲۰۰۵).
پیشنهاد احیای "انقلاب سبز" شکست خورده آفریقائی را کوفی عنان دبیر کل سابق سازمان ملل در سال ۲۰۰۴ ارائه نمود. در سپتامبر ۲۰۰۶ بنیاد "بیل و ملیندا گیتس" به همراه بنیاد "راکفلز" بر سر پیمانی برای انقلاب سبز در آفریقا با هم اتحاد نمودند. همچنین Jacques Diouf رئیس سازمان تغذیه جهانی "اف آ او" فراخوانی برای پشتیبانی از آنها صادر نمود. نقطه ثقل این "انقلاب سبز" برنامه for Africa’s Seed Systems است. برنامه ای برای مراکز تحقیقات زراعی ملی و بین المللی که در فاصله ۵ سال آینده می بایست حداقل ۲۰۰ نوع مختلف بذر را پرورش دهند. آنها با همکاری کنسرن های زراعی ای چون کنسرن مون سانتو در نظر دارند که از امکانات تکنولوژی بیولوژیکی استفاده نمایند.
استفاده از بحران تغذیه برای گسترش بذر و مواد غذائی با تغییرات ژنتیکی، را هم چنین در فراخوان دبیر کل سازمان ملل متحد بان کی مون در سال ۲۰۰٨ می توان دید. وی چون دبیرکل قبلی تبلیغ استفاده از بذر ژنتیک دستکاری شده را می دهد زیرا که گویا این گونه بذر باروری بیشتری را ضمانت خواهد نمود. از این طریق سازمان ملل متحد کمک به برآوردن خواسته های کنسرن های زراعی ای که دقیقا این هدف را دنبال می کنند، می نماید.
در همان سال ۲۰۰۲ در زمان بحران مواد غذائی جنوب آفریقا، درباره استفاده از تکنیک ژنتیکی اختلاف نظر وجود داشت. در آنزمان آمریکا می خواست که پانصد تن ذرت به مالاوی، موزامبیک، زامبیا و زیمباوه بفرستد. دولت های این کشورها در آنزمان از قبول این هدیه سرباز زدند. زیرا که این ذرت ها ژنتیک دستکاری شده بودند.
بانک جهانی و صندوق بین المللی پول مالاوی را مجبور نمودند که ذخیره های بزرگ ذرتش را برای تصویه حساب وام هایش بفروشد. در سال ۲۰۰۱ زمانی که بحران مواد غذائی خود را نشان داد این کشور ذخایر ذرت خود را سرمایه گذاری نمود تا پیامدهای این بحران را تخفیف دهد. درست چون امروز رشوه خواران ذخایر را ارزان می خریدند و بعدها با قیمتی بالا بفروش می رساندند. هورست کولر رئیس آنزمان صندوق بین المللی پول و بانک جهانی در آنزمان تقصیر "فروش اجباری" مالاوی را به گردن یکدیگر می انداختند. در زمان بحران صندوق بین المللی پول و بانک جهانی از دولت مالاوی خواسته بودند که تمامی کمک های نقدی دولتی برای مواد غذائی و کشاورزی را بعنوان شرط برای توسعه و برنامه های کمکی حذف نمایند. با این منطق که: "بازار باید قیمت مواد غذائی را تعیین کند". اگر امروز رئیس جمهور آلمان خواهان حذف تمامی کمک های دولتی باشد، چه عکس العمل هائی در آلمان روی خواهد داد؟
اینکه تا چه حد برنامه "آمیزش ژنتیکی" که از چندین سال پیش در آفریقا شروع شده است، موفق بوده است را در پنبه می توان دید: بعد از بورکینا فاسو همچنین مالی بزرگترین تولید کننده پنبه آفریقا، برنامه ای ۵ ساله را شروع نمود تا "آمیزش ژنتیکی" را در این محصول به پیش برد. پیش کسوتان این برنامه ۵ ساله کنسرن های زراعی مون سانتو و سینگنتا و همچنین آژانس آمریکائی کمک برای توسعه می باشند. همچنین در آفریقای جنوبی لوبی های تکنولوژی ژنتیکی بسیار موفق بوده اند: واردات گندم ژنتیک دستکاری شده دیگر احتیاج به جواز مخصوص وارد کردن ندارد اگر که این محصول از آمریکا وارد شود و جوازش در آنجا صادر شده باشد.
همواره در کشورهای بیشماری ما قوانینی را می بینیم که برای گیاهان ژنتیک دستکاری شده راه را هموار می سازند. جانسون اکپره پروفسور تکنولوژی ژنتیکی نیجریه ای می گوید: "در آمریکای لاتین این قوانین "قوانین مون سانتو" نامیده می شوند".
ادامه دارد
منبع: Jungewelt
|