چالش کارگری در ایران, مطالعه یک مورد: ایران خودرو
مجید تمجیدی
•
سنتا در اذهان عمومی مقوله اصلاح و اصلاحات تداعی کننده اصلاح, بهبود و بهتر کردن یک پدیده در مقایسه با زمان و شرایط قبل از آن بوده است. اما در ایران امروز این مقوله عمدتا با وخیم و بدتر کردن شرایط تداعی میشود
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۲۶ دی ۱٣٨۲ -
۱۶ ژانويه ۲۰۰۴
majidtamjidi@yahoo.se
سنتا در اذهان عمومی مقوله اصلاح و اصلاحات تداعی کننده اصلاح, بهبود و بهتر کردن یک پدیده در مقایسه با زمان و شرایط قبل از آن بوده است. اما در ایران امروز این مقوله عمدتا با وخیم و بدتر کردن شرایط تداعی میشود. این بویژه در مورد اصلاحاتی که در حوزه تولید و کار انجام میشود صدق میکند. اصلاح و توسعه اقتصادی و به تبع آن بازسازی سازمان کار در سالهای اخیر در ایران نه تنها موجب اصلاح و پیشرفتی در این عرصه نشده بلکه متدها و روش مدیریت ¨عهد بوق¨ را بر مراکز تولید و کار در ایران حاکم کرده است. تحت عنوان خصوصی سازیها ¨ثروت ملی¨ و ¨بیت المال¨ به تملک تعدادی از نخبگان و برگزیدگان در آمده است. در کشوری که منبع اصلی در آمد آن نفت است بجای ¨ملی¨ کردن دولت بمرور ¨ثروت ملی¨ با افسانه ¨ناکارایی تاریخی دولت¨ به تعدادی مالک خصوصی منتقل میشود. گویا کل هدف ¨جنبش ملی کردن نفت¨ این بوده که درآمد نفت بجای تعلق به دولت انگلیس و شرکت نفت ایران و انگلیس, و بعدا شرکتهای آمریکایی و ¨خانواده سلطنتی¨, به تعدادی از سرمایه داران خصوصی که خود جزیی از قدرت سیاسی اند منتقل شود. مسئله فقط بر سر تغییر شکل مالکیت نیست. تحت این خصوصی سازیها منبع اصلی تولید ارزش و درآمد یعنی ¨منابع انسانی¨ (کارگران) از ابتدایی ترین حقوق موجود نیز محروم شده و کارفرمای خصوصی کوچکترین تعهدی در قبال کارگران بعهده نمیگیرد. اصلاحات در حوزه قوانین, از جمله قوانین کار و حذف ¨قوانین دست و پاگیر¨ این روند را تسهیل کرده و به آن سرعت می بخشد. تعویق پرداخت حقوق و دستمزدها, انجماد و تعدیل نیروی انسانی یعنی اخراج سازیهای وسیع و استخدام مجدد بخش کوچکی از همین نیرو با قراردادهای موقت با حذف همان حقوق ناچیز گذشته, و به منظور پیشبرد موفق این سیاست انتقال بخش اعظم فعالیت شرکتهای مادر به شرکتهای پیمانکار فقط بخشی از نتایج این سیاست است. زدن از حقوق و مزایای تاکنونی, تشدید ساعات کار, تحمیل اضافه کاریهای اجباری, کار در روزهای جمعه و تعطیلات رسمی, افزایش سرعت خط تولید و تشدید شدت تولید و مهمتر از همه گسترش و نهادینه کردن یک جمعیت وسیع و میلیونی بیکار نتایجی دیگر از پیشبرد این سیاست است. مقابله با و صف آرایی علیه این سیاست بزرگترین چالشی است که جنبش کارگری ایران با آن روبرو است. اما متاسفانه در مملکت ¨فوق سیاسی¨ ایران حوزه سیاست یا محدود به اعمال افراد و احزاب درون قدرت است و یا محدود به مبارزه ¨ضد رژیمی¨ نیروهای اپوزیسیون. به همین خاطر این چالش بزرگ اجتماعی با تمام اهمیت و نقش آن در ¨اصلاح و پیشرفت کشور¨, و یا حداقل جلوگیری از تخریب بیشتر آن, حوزه ای حاشیه ای محسوب میشود. عدم انعکاس مسائل کارگری و توجه به حوزه کار و کارگر و مرکزی نبودن آن در مباحث حول مسائل ایران بخشا نتیجه حاکمیت این دو قطبی ¨فوق سیاسی¨ است. عده ای کارگران را فرا میخوانند تا به جنبش ¨اصلاحات سیاسی¨ بپیوندند و عده ای دیگر به جنبش ¨سرنگونی طلبی¨. انگار که تحمیل این شرایط به کارگران خود بخشا نتیجه پیشبرد و توسعه ¨اصلاحات سیاسی¨ نبوده و توسط اصلاح طلبان دولتی و مجلس و دولت تحت حاکمیت آنان اتخاذ و اجرا نشده است. و گویا نه اینکه جنبش سرنگونی طلبانه ای که این چالش بزرگ اجتماعی را نادیده گرفته و به انحاء مختلف آن را تحقیر میکند حتی پس از کسب قدرت نیز دردی از درد کارگران درمان نخواهد کرد. اجازه دهید به منظور روشنتر شدن تصویر عمومی فوق بر یک مورد, یعنی ¨اصلاحات در کارخانه ایران خودرو¨ مکث کنیم.
چند سال است ¨پروژه اصلاح¨ کارخانه ایران خودرو (ایران ناسیونال¨ سابق) در جریان است. یکی از نتایج این اصلاح این بوده که فعالیت بخشهای مختلفی از کارخانه به شرکتهای پیمانکار منتقل شده و کارکنان تحت پوشش این شرکتها تحت استخدام ایران خودرو نیستند. طی این سالها مدیریت ایران خودرو هر از چندگاه با یک بخشنامه بخشی از رئوس سیاستهای خود را اعلام کرده است. افزایش شدت کار, تحمیل سه شیف کاری, تحمیل اضافه کاری اجباری فقط بخشی از نتایج عملی این بخشنامه ها بوده اند. بویژه از فروردین سال ٨۱ بر حجم این فشارها افزوده شد. همان وقت کارگران به این سیاستها اعتراض کرده و به انحاء مختلف مخالفت خود را با آن نشان دادند. پاسخ مدیریت ایران خودرو به اعتراض کارگری طی این سالها همواره ایجاد تفرقه میان کارگران از جمله با توسل به استخدامی و موقتی, ارعاب, تهدید و دخالت دادن نیروهای حراست بوده است. مدیریتی که نتایج عملکردش فقط در همین سه چهار ماهه اخیر منجر به کشته شدن دو کارگر جوان در حین کار شده به جای نشستن بر صندلی متهم با پررویی تمام کارگرانی را که به این شرایط معترضند تهدید به اخراج و دستگیری میکند. اجازه دهید به آخرین کشمکش کارگران و مدیریت از فاصله نزدیکتری نگاه کنیم.
سه ماه پیش کارگر جوانی به اسم پیمان رضی لو در حین کار سکته کرده و جان باخت. چند روز پیش کارگر جوان دیگری به نام امید اولادی به همان سرنوشت دچار شد. عکس العمل مدیریت کارخانه ایران خودرو در مقابل اعتراض کارگران چه بود؟ اصغر دانشیان معاون منابع انسانی, در روز ۴ دیماه, بخشنامه ای صادر کرد و بدون اینکه حتی اشاره ای به مرگ دو کارگر جوان و شرایط کار غیر انسانی در کارخانه کند علت تغییر ساعات کار را فقط به ¨مشکل تردد¨ و وضعیت خانواگی ربط داد. انگار که مرگ کارگران در بیرون از کارخانه اتفاق افتاده و یا به علت سانحه رانندگی بوده و نه بخاطر تخم دوزرده ای که مدیریت ایران خودرو گذاشته است. اما جالب تر از همه این که با این تغییر ساعات کاری عملا بخشی از حقوق کارگران را با فرمولبندی من در آوردی ¨وجاهت قانونی¨ زد. و بخاطر اینکه به خیال خودش گربه را دم در حجله کشته و دست پیش گرفته تا پس نیافتد تهدید کرد که با کارگران اخلالگر برخورد لازم خواهد شد.
عکس العمل و واکنش کارگران ایران خودرو (کارگران تحت پوشش شرکت احیا گستر ایران) به این بخشنامه آموزنده بوده و اعتراض و اعتصاب این کارگران شایسته بیشترین حمایتها است.
حرف اول آنها این بود که آقایان مدیریت اگر سمت شما مدیر منابع انسانی است لطفا اول کارخانه را از کشتارگاه به مرکزی برای کار و تولید تبدیل کن! آنها ¨خواستار تامین امنیت جانی و شغلی¨ شدند. با توجه به اینکه آمار کشته شدگان سوانح کار در ایران بسیار سرسام آور بوده و حتی از تعداد قربانیان حوادث رانندگی نیز بیشتر است اهمیت این خواست نه فقط در کارخانه ایران خودرو بلکه برای کل جنبش کارگری ایران بسیار حائز اهمیت است. حرف دوم کارگران این بود که آقای مدیریت لطفا دست پیش نگیرید, ¨ما خواستار شناسایی مسبب مرگ همکار خود امید اولادی که چند روز قبل در سالن خط تولید فوت کرد هستیم¨. لطفا اگر ریگی به کفشتان نیست اجازه دهید این پرونده به جریان بیافتد. کارگری که خواستار شناسایی عاملین مرگ همکار خود میشود در تولید اخلال نمیکند. کسی که جلوی خواستی چنین انسانی و برحق را گرفته و کارگران را مجبور میکند برای تامین این خواست منطقی دست از کار بکشند دارد در تولید اخلال میکند. کسی که دلش برای تولید میسوزد بجای آنکه تقصیر را گردن ¨آن بخش از مسئولین که بواسطه عدم پاسخگویی به نیازها و خواستهای کارکنان یا عدم انتقال مسایل و مشکلات آنان موجب بروز نارضایتی در شرکت را فراهم میکنند¨ بیاندازد و بجای صدور بخشنامه های تهدید آمیز خواست کارگران را تامین میکند. میگویید تقصیر کسانی است که مشکلات کارکنان را منتقل نکردند؟ خوب حالا که کارگران مشکلاتشان را مستقیما مطرح کرده اند چرا دنبال ¨اخلالگر¨ در میان آنها میگردید؟ آیا تهدید و پز ¨نیروهای حراست¨ بخشی از سیاست ¨ایجاد تعامل¨ است؟ کارگران انتقام جو نیستند که دنبال خون پیمان ها و امید ها باشند اما آیا تلاش برای تغییر شرایط کار به شرایطی که پیمان ها و امیدهای دیگری قربانی نشوند و تلاش برای شناسایی عاملین مرگ آنها و پرداخت خسارت به بازماندگان آنها خواستی مشروع نیست؟ تاکید کارگران ایران خودرو بر پیگیری این پرونده بسیار ارزشمند بوده و باید تلاش کرد تا پرونده مرگ امید اولادی به کمک تشکلها و اتحادیه های کارگری جهانی به یک ¨پرونده ملی¨ و بین المللی در مورد قربانیان حوادث و سوانح کار در ایران تبدیل شود. این کمترین دینی است که به کارگران تیزبین و مبارز ایران خودرو داریم.
خواست بسیار مهم دیگر کارگران تحت پوشش شرکت احیا گستر خواست حقوق برابر با کارگران تحت استخدامی ایران خودرو و از آن مهمتر خواست استخدام رسمی در شرکت ایران خودرو است. این همان خواستی است که تمامی کارگران تحت پوشش شرکتهای پیمانکار که با قراردادهای موقت در شرکتهای مادر کار میکنند دارند, خواست و مطالبه ای کلیدی, سراسری و حیاتی در پیشروی جنبش کارگری ایران.
مدیریت ایران خودرو بجای پاسخگویی به خواستهای کاملا مشروع و ابتدایی کارگران میخواهد با انداختن تقصیر سر چند مدیر دون پایه و شیره مالیدن سر کارگران, کارگران مبارز و آگاه را مورد تعرض قرار دهد. تا همیجا کارگران نشان داده اند که اولا با تاکید بر خواستهای مهم بر کلیدی ترین مسائل جنبش کارگری انگشت گذاشته اند و ثانیا گول سیاست ¨تفرقه بیانداز و حکومت کن¨ را نمیخورند. حالا نوبت کارگران بخشهای مختلف ایران خودرو بویژه کارگران استخدامی, کارگران صنایع دیگر, فعالین کارگری داخل و خارج از کشور است که با بیشترین و وسیعترین پشتیبانی نشان دهند که قدر آگاهی, تیزبینی, درایت و مبارزه این دوستان را در جلب توجه به عرصه اصلی چالش جنبش کارگری ایران میدانند و با تمام توان از آن حمایت میکنند. کارگران ایران خودرو شایسته بیشترین پشتیبانی و حمایت هستند.
|