•
این دل ِ دیرآشنا
ـ دل ِخودم را می گویم ـ
این دل ِ دیرآشنا که ـ لیک، شگفتا! ـ بیشتراز اندکی هم
هرجایی ست،
زود رم و کم نیاز
گربه خانم ِ زیبایی ست
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
٨ تير ۱٣٨۷ -
۲٨ ژوئن ۲۰۰٨
این دل ِ دیرآشنا
ـ دل ِخودم را می گویم ـ
این دل ِ دیرآشنا که ـ لیک، شگفتا! ـ بیشتراز اندکی هم
هرجایی ست،
زود رم و کم نیاز
گربه خانم ِ زیبایی ست
کآینه ای هم اگر نداشته باشد،
قدر ِ خودش را
به صدر ِ مجلس ِ زیبایان
می داند.
دوست ندارد کسی بگوید زشت است:
زان که برای جهان و جان ِ طُرفه گرایان،
می داند،
دیدن ِ او
روزنی
به باغ ِ بهشت است.
دوست بداریدش:
تا
نازان، خُرخُر کنان،
به روی دامن تان
لم دهد:
تا بگذارد
به چشم ِ دست
ببینید
پوست اش،
ار دوست داشته باشدتان،
نرم تر از ابر است.
وای شما، آه،
وای شما، لیک، اگرکه دشمن داریدش:
خانم ِ ما
ـ من چه می توانم کرد، این میان؟ ـ
خوشگلک ِ نازنین ِ فریبا
خوی تباری
ـ ناخن و چنگال ِ خویش ـ را هم دارد هنوز.
گربه ی زیبا،
روی دُمش پا اگر بگذارید،
ببر است.
بیست و ششم ژانویه ۹۷ ـ بیدرکجای میلان
|