کودکان کار در شهرستان کرج
میهندخت مصباح
•
حضور کودکان کار در گذرگاههای کلان شهرها، بویژه تهران، پیوسته چشمگیرتر میشود. فقر، حاشیه نشینی و مهاجرت عمدهترین دلایل رشد این حضور هستند. پدیده کودکان کار و خیابان در شهرستان مهاجرپذیر و رو به گسترش کرج نیز افزایشی قابل توجه داشته است. بیشتراین کودکان، مهاجران افغان هستند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
٨ تير ۱٣٨۷ -
۲٨ ژوئن ۲۰۰٨
حضور کودکان کار در گذرگاههای کلان شهرها، بویژه تهران، پیوسته چشمگیرتر میشود. فقر، حاشیه نشینی و مهاجرت عمدهترین دلایل رشد این حضور هستند. پدیده کودکان کار و خیابان در شهرستان مهاجرپذیر و رو به گسترش کرج نیز افزایشی قابل توجه داشته است. بیشتراین کودکان، مهاجران افغان هستند.
آمار دقیقی از شمار کودکان کار و خیابان ایران در دست نیست، آن هم به این دلیل که عموم این کودکان، فرزندان خانوادههای مهاجر و حاشیهنشین هستند و شمار این خانوادهها طی مهاجرتهای فصلی، بالا و پایین میرود. هرچند گدایی و کار کاذب، تعریفهای متفاوتی از نظر جامعه شناسی دارند، اما بسیاری از مردم، کار کودک در خیابان را نوعی تکدیگری تلقی میکنند. متکدی برای کسب درآمد از نقصعضو، از درماندگی و از کارافتادگی مدد میگیرد، اما کودک گلفروش سر چهارراه، علاوه بر انجام یک کار خدماتی ولو پیشپا افتاده، سلامتی خود را نیز کتمان نمیکند.
نانآوران کوچک
با افزایش فقر، کودکان هرچه بیشتری وارد بازار کار میشوند. از آنجا که کار کودک زیر ۱۴ سال از نظر قانونی در کارگاهها و مراکز رسمی ایران ممنوع است، خانوادههای نیازمند و پراولاد، کودکان کم سن و سال خود را برای امرار معاش به خیابان می فرستند. کارهایی چون فال فروشی، شیشه پاککنی، آدامس فروشی و از این قبیل، شغل کودکانی میشود که حق و وظیفه نخستینشان، نشستن پشت نیمکت مدرسه است. همزمان با رشد پدیده کودک کار و خیابان، تشکلهای غیردولتی علاقمند به سرنوشت این بچهها نیز رو به رشد بودهاند. "کیانا" نام یکی از این تشکلهاست که به کوشش چند فرهنگی و علاقمند به مسائل کودکان در شهرستان کرج کار میکند.
گروه کیانا در کرج
هدف گروه فرهنگی − اجتماعی کیانا که در سال ۸۲ تاسیس شده، شناسایی بچههای کار و خیابان و آموزش آنهاست. سمت اصلی این آموزش، آموزشهای حقوقی است تا آنها دستکم با آسیبهای کمتری کار کنند. بیشتر همکاران این موسسه، دانشجویان داوطلب و علاقمند هستند. بهنام اخوت مسئول امور داخلی این تشکل میگوید: "حدود ۷۵ تا ۸۰ درصد بچههای کار و خیابان در کرج، افغانی هستند. تنها فرزندان خانوادههایی به مدرسه میروند که کارت اقامت دارند. این مهاجران، همواره در حال آمد و رفت هستند و اصولا آموزش نمیبینند. حضور در خیابان و نداشتن سواد و ندیدن آموزش، هم به خودشان و هم به جامعه آسیب میرساند."
سمینار کودک کار و آینده
گروه فرهنگی− اجتماعی کیانا درنظر دارد در ۱۴ تیرماه، برای نخستین بار در کرج، سمیناری زیرنام کودک کار و آینده برگزار کند. هدف ساماندهی و آموزش به کودکان کار در سطح کرج و اطراف آن است. موضوعهایی چون روانشناسی کودک کار، قوانین و کودکان کار کودک کار از نظر جامعه شناسی از جمله موضوعهایی هستند که قرار است در این سمینار مورد بررسی قرار گیرند. بهنام اخوت میگوید:
"اینها از صبح زود تا انتهای شب در خیابانها هستند. آنجا با افراد شرور، لاابالی، معتاد و انواع بزهکاران و خلافکاران مواجه میشوند. از آنها بهرحال در خیابان، سوءاستفاده میکنند و مهمتر اینکه این بچهها، اصلا درکی از محیط خانواده و حس بودن با خانواده را ندارند. این خودش در احساسات و مشکلات روانی آنها، بسیار موثر است."
بازتولید ناهنجاریها
به نظر کارشناسان، اکثر بچههای آسیبدیده در بزرگسالی، ناهنجاریها و مشکلات ناشی از کودکی از دست رفته خود را بازتولید میکنند و خطر بی توجهی به این بچهها در تداوم همین چرخه است.
مسئولان گروه فرهنگی − اجتماعی کیانا از دیگر دلایل برگزاری این سمینار را بررسی طرز تفکر عموم در مواجعه با کودک کار و خیابان عنوان میکنند. بهنام اخوت میگوید: "در جامعه ما به جای توجه به کودک کار، به آنها بیشتر ترحم میشود. مردم دلشان برای بچه فال فروش میسوزد و به او بهجای ۲۰۰ تومان، ۱۰۰۰ تومان میدهند. بدون اینکه فکر کنند آینده این بچه چه میشود. دلیل اینکه فکر نمیکنند به آینده این بچه، اینست که آسیبهای جامعه ما آنقدر زیاد هستند که دیگر جایی برای فکر کردن به مشکلات کودکان مهاجر و کار در خیابان باقی نمیماند. مشکل دیگر اینست که اینها مهاجرند و دولت هم تعهدی نسبت به آنها ندارد."
مهاجران و حقوق شهروندی
اسلامآباد (زورآباد)، حصارک، میانجاده، مناطق جنوبی و غربی کرج، نواحی عمده تمرکز و سکونت این گروه از مهاجران هستند. مسئولان گروه کیانا در تماس مستقیم با خانوادههای بچههای کار نیز هستند. سطح سواد این خانوادهها بسیار پایین است و پدر و مادر اکثرا بیسوادند. در بسیاری موارد هم پدر و هم مادر کار میکنند. این خانوادهها معمولا پراولاد هستند و سایر فرزندان هم مشغول به کارند اما درآمد نهایی که به نظر میرسد میزان قابل توجهی باشد، نمودی در زندگی و رفاه آنها ندارد.
بهنام اخوت علت را چنین میبیند: "بیشتر این افراد به دلیل اینکه چشماندازی برای اقامت دایم در ایران ندارند، پولهای خود را به کشورشان میفرستند و آنجا سرمایهگذاری میکنند. اگر ما حقوق شهروندی این عده را تضمین کنیم، اگر به آنها امکان بازکردن حساب بانکی بدهیم، اجازه بدهیم که سرمایه خود را در مسیر مناسبی به کار بیندازند، خودش فرصتی است برای اینکه رشد اجتماعی و فرهنگی هم پیدا کنند. در غیراینصورت احتمال اینکه اینگونه بچهها در آینده بزهکار و خلافکار شوند، بسیار زیادست."
طرح اورژانس اجتماعی
بهنام اخوت از طرحی سخن میگوید که اورژانس اجتماعی نام دارد. در این طرح قرار است موارد مختلف کار کودکان در خیابان و مشکلات و نیازهای این کودکان شناسایی و بررسی شوند. قرار است با استفاده از کارشناسان بهزیستی و تشکلهای مربوطه، اورژانسی برای ارائه خدمات به آسیب دیدگان تشکیل شود. هدف نهایی این طرح پیشگیری از آسیبهای بعدی و کاهش پیامدهای موجود از فقر و کار کودکان است.
منبع: دویچه وله
|