روزنامه های ایران چه می نویسند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۱ تير ۱٣٨۷ -  ۱ ژوئيه ۲۰۰٨


عوارض و عواقب رقابت های زودهنگام انتخاباتی
رقابت های زودهنگام انتخابات ریاست جمهوری باعث تشویش اذهان و اتلاف انرژی فعالان سیاسی می شود!
گله از مجمع روحانیون مبارز بابت معرفی محمد خاتمی به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری
زیان های فراوان دخالت در انتخابات و پیامدهای اجتماعی
انتشار اخبار جدید درباره ابعاد ماجرای پالیزدار
حمله نظامی به تأسیسات هسته ای ایران امری محال و کابوسی آشفته برای فتنه جویان است

روزنامه ایران با عنوان: رقابت های زودهنگام انتخاباتی نوشته است: زنگ رقابت انتخابات ریاست جمهوری زودتر از آنچه گمان می رفت به صدا درآمد. هنوز قریب یک سال به موعد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده که طیفی از جریان های سیاسی رایزنی ها و فعالیت های سیاسی خویش را در این راستا سازمان داده اند. این حرکت شتاب آلود بیش از همه در اردوی جناح موسوم به اصلاح طلبان مشهود است. به گونه ای که در روزهای اخیر صفحات و ستون های سرمقاله های ارگان های خبری این جناح، تبلیغاتی آشکار در جهت مبارزه انتخاباتی به نمایش گذاشته است. البته انتظار می رفت با تجربه ناموفقی که این جریان در انتخابات پارلمانی ماه اسفند داشت تصمیم گیران دوم خرداد با گام های حساب شده و دست کم پس از بازسازی تشکیلات آسیب دیده خویش در میدان رقابت انتخابات ریاست جمهوری وارد شوند اما شواهد موجود خلاف این را نشان می دهد. احزاب و گروه های منسوب به این جریان با همان آرایش و ترکیب چندگانه و ناهمگون خویش برای به صحنه آوردن شماری از چهره های این جریان گام برداشته اند.
اما آنچه در این میان محل مناقشه است نفس رقابت های انتخاباتی و حزبی نیست بویژه که اهمیت جایگاه ریاست جمهوری به گونه ای است که احزاب سیاسی کشور به طور سنتی جدی ترین رقابت را در این عرصه به نمایش می گذارند بلکه مسئله اصلی در عواقب و عوارض سوئی است که رقابت های زودهنگام و ناپخته بر فرایند امور کشور و حتی اخلال در فضای اعتماد عمومی بر جای می گذارد.
در یک قیاس شاید بتوان مبارزات انتخاباتی را با رقابت های عرصه ورزش تشبیه کرد که مشارکت جدی افکار عمومی در آن تابع پاره ای لوازم و پیش نیازها است.
از جمله این پیش نیازها روشن شدن آرایش تیم های مدعی، وزن کشی گروههای سیاسی و بالاخره مشخص شدن جدول و نحوه مسابقه طرف های بازی است. بدون شک طی نکردن هر کدام از این مراحل و ترتیبات منطقی یا زیر پا گذاشتن این قواعد در عمل باعث آشفتگی فضای سیاسی و دلزدگی جامعه خواهد شد.
تجربه بیش از ۹ دور رقابت های انتخابات ریاست جمهوری به روشنی بیان می کند که شروع زودهنگام و حساب نشده رقابت های انتخاباتی نه تنها کمکی به افزایش شور رقابت و تحریک حس مشارکت جامعه نمی کند بلکه بالعکس باعث تشویش اذهان و اتلاف انرژی فعالان سیاسی می شود.
اما آفت دیگر، نوع رقابت های بی حساب است که دود آن به چشم نظام و جامعه رفته است و نتیجه آن، اختلال در روند امور سیاسی و اداری کشور است. مقام معظم رهبری بارها احزاب را از این مسئله برحذر داشته اند که چرخه رقابت های انتخاباتی نباید چرخه خدمت رسانی قوای حکومت را مختل سازد. از این رو مهمترین نگاه های بیمناک مردم در شروع این فصل در پی این است که آیا به راستی این تحرکات زودهنگام جریان تصمیم گیری و خدمت رسانی را مختل خواهد کرد. با تأمل در سمت و سوی رفتار انتخاباتی جریان اصلاح طلب می توان گفت که دلواپسی افکار عمومی چندان هم دور از واقعیت نیست. استراتژی انتخاباتی این جریان برای ریاست جمهوری در همین مرحله آغازین آن عملکرد دو قوه تصمیم گیر نظام یعنی دولت و مجلس را نشانه رفته است و همه تلاش برنامه ریزان انتخاباتی دوم خرداد بر این است که نخبگان مجلس و دولت را در این بازی زودهنگام درگیر سازند و برای جریانی که برای ناکام گذاشتن تجربه اصولگرایان از هیچ فرصتی دریغ نمی ورزد چه مجالی مهمتر از امروز که یک سال مانده به تقویم کاری دولت نهم سوت توقف و تعطیلی امور دولت و مجلس اصولگرا را به صدا درآورد!

گله بابت معرفی خاتمی
روزنامه اعتماد ملی از معرفی دکتر خاتمی به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری از سوی مجمع روحانیون مبارز گله مند است و آن را خلاف سیاست تعیین شده اصلاح طلبان می داند. اعتمادملی نوشته است: برخی شواهد دریافتی نشان می دهد که مجمع روحانیون مبارز در نشست یکشنبه گذشته خود نامزد مورد نظرش را برای انتخابات آتی ریاست جمهوری برگزیده است. در این جلسه پس از بحث های مختلفی که مطرح شد و علی رغم اینکه برخی از اعضای محترم مجمع روحانیون در آن جلسه تاکید داشتند اکنون رای گیری جهت انتخاب نامزد زود است ولی رای گیری صورت گرفت و در نهایت دوستان مجمع روحانیون به این جمع بندی رسیده اند که اگر آقای سیدمحمد خاتمی در عرصه انتخابات حضور یابد ایشان به عنوان کاندیدا معرفی شود.
به دنبال این تصمیم، برخی از گروه های سیاسی عضو جبهه اصلاحات نیز به تکاپو افتادند. شکی در آن نیست که پیشقدم شدن مجمع روحانیون مبارز برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری آتی بسیار خوشحال کننده است و نیز اینکه این تشکل سیاسی فردی را از درون خودش برای حضور در انتخابات مطرح کرده اتفاقی خوب و میمون است زیرا نشانگر این است که گروه ها و احزاب برای حضور در عرصه انتخابات ریاست جمهوری دهم در اندیشه حضوری تشکیلاتی و منسجم هستند و این جای بسی خوشحالی دارد ولی باید به دوستان مجمع روحانیون مبارز این موضوع را یادآور سازیم چنین تصمیمی درحالی اتخاذ می شود که آنها اخیرا ً از برخی اعضای احزاب و گروه های سیاسی دعوت کردند تا در نشستی به مشورت با یکدیگر برای نحوه حضور در عرصه انتخابات آینده بپردازند و البته در این نشست ها مصداقی بیان نشد. از همین رو اقدام مجمع روحانیون مبارز برای نظرخواهی از سایر اشخاص اصلاح طلب و گروه های سیاسی عضو جبهه می توانست حاصلی سودمند داشته باشد چرا که می توانست جبهه اصلاح طلبان و سرمایه گران اصلاحات را ـ که با اقدامات مختلف در بیش از ۱۰ سال گذشته به آسانی دستخوش یغما شده بود ـ برای انتخاباتی دیگر احیا کند اما متاسفانه این اقدام در مرحله اولیه خود تداوم نیافت و بدون اینکه به نتیجه برسد تصمیم گیری شد.
اکنون اتخاذ چنین تصمیمی از سوی دوستان مجمع روحانیون مبارز در حالی که هنوز دیگر گروه های سیاسی به غیر از دو گروه سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت ایران اسلامی مصداقی برای کاندیداتوری در انتخابات مطرح نکرده اند، با سیاست وحدتی که آنها از ابتدا مطرح کردند منافات دارد چراکه در این صورت هر گروهی به دنبال هدف خاص خودش می رود. بار دیگر تاکید می کنیم مسلم است که مجمع روحانیون مبارز یک چهره موجه و خدمتگزار و در عین حال عضو شورای مرکزی خود را به عنوان نامزد انتخابات آتی برگزیده و جای هیچگونه سوال و انتقادی ندارد اما مهم این است که مجمع روحانیون مبارز اصلاح طلبان را به وحدت و همگرایی توصیه کند تا فضا برای تضارب آرا به وجود آید…

زیان های فراوان دخالت
روزنامه کارگزاران نیز با عنوان: اصلاح طلبان و انتخابات ریاست جمهوری نوشته است: پرسشی که بایستی پاسخ گفته شود این است که نسبت اصلاح طلبان با انتخابات ریاست جمهوری دهم چیست؟ اهمیت این پاسخگویی نیز به دلیل اهمیتی است که درطرح پرسش نهفته است. انتخابات ریاست جمهوری نهم، شورای اسلامی شهر و روستای سوم، مجلس شورای اسلامی هشتم و هفتم هم برای جامعه ایرانی درس های فراوانی را در برداشته است.
این انتخابات ویژگی های سیاسی و آرایش نیروهای سیاسی و قدرت های اثرگذار برروند انتخابات و روش های اثرگذاری را به روشنی در معرض دید همگان قرار داده است. همین اثرات سبب بروز رفتارهای انتخاباتی معنادار از سوی جامعه ایرانی شده است. کاهش میل به مشارکت به ویژه در شهرهای بزرگ و مرکز کشور و مراکز استان ها نمودی معنادار پیدا کرده و طبقات مختلف اجتماعی کشور را به واکنش های منفی وادار کرده است.
رفتار سیاسی گروه های اصلاح طلب هم در بین قشرهای گوناگون اجتماعی سبب تحلیل های گوناگونی شده است. روشن تر بگویم برخی از رفتارهای سیاسی اصلاح طلبان نتوانسته است به نیازهای واقعی هواداران آنان پاسخ گوید و چالش های جدی بروز کرده است که نمی توان به نادیده انگاشتن آنها اکتفا کرد. مردم هر روز با پرسش های پاسخ نگفته بیشتری روبه رو می شوند و هر روز بر حجم این پرسش ها افزوده می شود. بروز این پرسش های تازه تنها مربوط به اردوگاه اصلاح طلبان نیست. از اردوگاه محافظه کاران نیز شاهد بروز این پرسش ها هستیم. دامنه نگرانی ها هر روزه ابعاد تازه تری پیدا می کند. روش های نادرست مدیریتی و اجرایی آسیب های فراوانی را به کشور وارد کرده و تنگناهای بسیاری را فرا روی مملکت قرار داده است. تهدیدها و خطرات نیز هر روز به شکلی تازه سر برمی آورند. مردم این کاستی ها و نارسایی ها را می بینند و تاثیر سیاست ها را برزندگی روزمره خود احساس می کنند و اینجاست که پرسش نخست اهمیت خود را بیشتر نشان می دهد و اهمیت پاسخگویی نیز بیشتر می شود…
دست اندرکاران اداره کشور نیز باید این نکته را به خوبی دریابند که دخالت های فراوان در انتخابات و سودهای آنی نباید آنها را از زیان های فراوان و بی شمار این روند نامیمون غافل نگه دارد. برخی از آسیب های به ظاهر ساده و کم اثر به آسیب های درازمدت و غیرقابل درمان تبدیل می شوند. امروز پیامدهای اجتماعی و سیاسی برخی رفتارها و اقدامات به شکل نگران کننده ای بروز کرده است. هرگروه سیاسی باید برای برون رفت از شرایط کنونی برنامه عملی مناسبی را ارائه نماید. پیچیدگی های تصمیم گیری در ایران و حاکم بودن شرایط ابهام دشواری های تصمیم گیری را صدچندان می کند. تدوین برنامه راهبردی از نیازهای پایه ای اصلاح طلبان و محافظه کاران و سایر گروه های سیاسی است.
اگر برنامه ای مبتنی بر اصلاح روند انتخابات در کشور طراحی و دخالت های سامان یافته و برنامه ریزی شده را از مقوله انتخابات در کشور حذف کند، گام نخست برای اصلاح روند انتخابات برداشته شده است. کنشگران سیاسی به ناگزیر باید در این راه گام بردارند و از دشواری کار و سختی راه نهراسند. اصلاح طلبان رسالتی دشوارتر بر دوش دارند که هم ناشی از کاستی ها و نارسایی هایی است که کشور درگیر آن است و هم ناشی از درکی است که از دگرگونی های اجتماعی و سیاسی دارند و هم توانی که برای برنامه ریزی برای برون رفت از شرایط کنونی به سمت شرایط بهتر دارند.
رقابت درون گروهی و فردی باید جای خود را به رقابت های محتوایی و برنامه ای واگذار کند. نگاه به منافع ملی باید جای سهم خواهی های رایج را بگیرد. تنها تن دادن به کنش های برنامه ریزی شده و هدایت شده پاسخگوی نیازهای کنونی نیست. واکنش هایی نیز باید طراحی و تدوین شود که در صورت بروز شرایط پیش بینی نشده عملیاتی شود.
اصلاح طلبان باید بتوانند با برنامه ریزی و تحلیل مناسب دست اندرکاران اداره کشور را در پذیرش این نکته که انتخابات آزاد و سالم و رقابتی در راستای تامین منافع ملی است کمک نمایند. اصلاح طلبان با راهبرد مناسب و روش یگانه باید پای در این میدان پر افت و خیز و حادثه بگذارند. انتخابات آزاد و پذیرش رقابت از سوی حاکمیت گام نخست؛ پرهیز از هرگونه تفرقه گرایی گام دوم، ارائه برنامه گام سوم، فعال کردن بدنه اجتماعی گام چهارم، داشتن نامزد واحد گام پنجم است و گام های بعدی براساس برنامه ریزی ها پایه ای برداشته خواهد شد. این البته نگاهی گذراست که باید به طور کامل به آن پرداخت و ابعاد آن را نیز تشریح و تحلیل کرد.

ابعاد جدید ماجرای پالیزدار
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله دیروزش: گفتا ز که نالیم…! نوشته است: انتشار اخبار جدید درباره ابعاد ماجرای پالیزدار و اینکه وی توانسته با پشتوانه بعضی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و از طریق افرادی در بازرسی کل کشور اسناد برخی قراردادهای سری نظامی را نیز به دست بیاورد این ماجرای کاملا مشکوک را وارد مرحله جدیدی کرده و به آن ابعاد بیشتری داده است.
در این زمینه چند نکته کلیدی وجود دارد که توجه به آنها به حفظ کیان نظام مربوط می شود و نباید از آنها غفلت کرد.
مدافعان گروه پالیزدار اگر تاکنون بر این نکته تاکید می کردند که وی و همدستانش اقدام به افشاگری علیه کسانی کرده اند که به بیت المال دست اندازی داشته اند اکنون با توجه به کشف ابعاد جدید این ماجرا نمی توانند با تکیه بر این نکته به حمایت خود از این گروه ادامه دهند. علاوه بر اینکه اتهامات مربوط به دست اندازی به بیت المال نیز صحت ندارد اصولا جمع آوری اسناد قراردادهای نظامی آنهم از نوع سری آن چه ربطی به این باصطلاح افشاگری دارد این اقدام نشان می دهد ماجرا بسیار فراتر از آنچه عده ای درصدد هستند وانمود کنند و سرانجام کار این گروه را یک خطا تلقی نمایند و با یک صلوات پرونده آنها را مختومه نمایند می باشد و نباید از کنار آن به آسانی گذشت.
وجود چند نماینده مجلس در پشت این ماجرا و حمایت های همه جانبه آنها از این افراد قطعاً این نمایندگان را از اعتبار ساقط می کند. به سراغ اسناد قراردادهای نظامی سری رفتن هیچ ربطی به انجام وظیفه نمایندگی ندارد. حتی در چارچوب تحقیق و تفحص در دایره ای که مجاز است نیز رفتار کاملا غیرعادی که این مجموعه از خود نشان داده اند و اسناد را در تعداد و اشکال متعدد تکثیر نموده و در چندین محل جاسازی کرده اند با وظایف نمایندگی مجلس سازگاری ندارد. کار نمایندگان مردم در مجلس قانونگذاری باید از دیگران شفاف تر باشد و هیچ زاویه ای با قانون پیدا نکند. پنهان کردن اسناد کشور در قالب اوراق و سی. دی در بیش از۱۰ مکان و حتی پنهان نمودن کامپیوتر مربوط به این اسناد و فعالیت های مربوطه اقدامی خارج از چارچوب وظایف نمایندگی است و هیچ نماینده ای نمی تواند با قرار گرفتن در پشت سپر انجام وظایف نمایندگی برای خود مصونیت بسازد.
با توجه به این واقعیت ها قوه قضائیه باید بدون ملاحظه و در نهایت قاطعیت با افراد خاطی حتی اگر نماینده مجلس هستند برخورد قانونی کند و میان آنها و سایر افراد این مجموعه تفاوتی قائل نشود. اکنون این شبهه در جامعه مطرح است که با نمایندگانی که در این ماجرا دست داشته اند به دلیل وابستگی آنها به مراکز قدرت برخورد نمی شود. شاید قوه قضائیه چنین ملاحظه ای را در نظر نداشته باشد لکن برای آنکه به چنین چیزی متهم نشود باید هر ملاحظه دیگری را نیز کنار بگذارد و با همه کسانی که در این ماجرا دخالت داشته اند برخورد قاطع قانونی کند…
جمهوری اسلامی در پایان نوشته است: آیا زمان آن فرا نرسیده است که در اعمال قانون ملاحظات و مصالح را کنار بگذاریم و قلم ها و زبان ها را به حفظ حرمت انسان ها موظف نمائیم به نظر می رسد اگر این دو اصل تعطیل شده را احیا کنیم زمینه سوءاستفاده از همه کسانی که تحت عناوینی از قبیل افشاگری اهداف و امیال خود را دنبال می کنند از بین خواهد رفت و جلوی وارد شدن لطمات سنگین به نظام و چهره های خدوم نیز گرفته خواهد شد.

هیچ تعرضی بی پاسخ نمی ماند
روزنامه کیهان در سرمقاله دیروزش: کابوس آشفته فتنه جویان نوشته است: مقام های رژیم صهیونیستی در ماههای اخیر تلاش زیادی کردند تا در ماجرای پرونده هسته ای ایران، دولت بوش را به تفکرحمله علیه ایران وادار نمایند. نشریه نیویورک تایمز به نقل از برخی از مقامات آمریکایی می نویسد دهها فروند جنگنده نظامی اسراییل ماه جاری میلادی در رزمایش گسترده ای در دریای مدیترانه شرکت کردند که به نظر می رسد تمرینی برای حمله هوایی به ایران بود. ظاهراً اسرائیل با تمرینات نظامی اخیر درپی القای این پیام است که چنانچه در این مسیر آمریکا با رژیم صهیونیستی همراه نشود، به تنهایی توانایی انجام عملیات علیه تهران را دارد! آیا واقعاً چنین است؟ و آیا اساساً جنجال و بحرانی که غرب در ارتباط با مسایل هسته ای ایران به راه انداخته در شرایطی قرار دارد که وارد فاز نظامی شود؟
جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده که در چارچوب NPT و مقررات آژانس انرژی اتمی، فعالیت های هسته ای خود را ادامه می دهد. بازرسی های مکرر و دوره ای آژانس و گزارش مقامات این نهاد بین المللی که متولی و ناظر قانونی امور اتمی در جهان است، به صراحت حکایت از شفافیت فعالیت های هسته ای ایران دارد. اما علیرغم این موضوع و تحت تاثیر تلاشهای غرب، بویژه آمریکا، شورای امنیت سازمان ملل دست به صدور قطعنامه های تحریم علیه منافع ایران زد و در نتیجه تنگناهای حاصل از این اقدام، پرونده هسته ای کشورمان را به چالش و سپس پای میز مذاکرات کشاند. به هر تقدیر اکنون طرفین این ماجرا به مذاکره و راه حل های دیپلماتیک تن داده اند و اساساً زمینه ای برای طرح گزینه حمله نظامی وجود ندارد. سفر اخیر سولانا به تهران و ارایه بسته پیشنهادی ۱+۵ و مذاکراتی که با مقامات هسته ای ایران صورت داد، جزء آخرین اقدامات اتحادیه اروپا و غرب برای پایان دادن به چیزی است که آن را مناقشه هسته ای ایران می خوانند.
خبر مربوط به تمرین نظامی اسراییل در دریای مدیترانه که گفته می شد به منظور آمادگی برای حمله به ایران است، نه تنها از سوی مقامات این رژیم تکذیب نشد، بلکه از سوی کاخ سفید نیز مورد تایید قرار گرفت. این مساله نمایانگر آن است که در شرایط پیش آمده رژیم صهیونیستی برای اثبات هویت جعلی خود نیاز به عرض اندامی مجدد دارد و به همین دلیل نگاه خود را معطوف به ایران کرده است. یک مقام اسراییلی دراین باره گفته است که ما درباره مانورهایی با طیف گسترده و شرکت دهها فروند هواپیما در آن سخن می گوییم که با توجه به دامنه و مسافت های مورد نظر در این مانورها، هدف از آنها به وضوح ایران است. آیا رژیم صهیونیستی توان حمله به ایران را دارد؟!
اسراییل برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران با این پیش فرض که ترکیه اجازه استفاده از حریم هوایی کشورش را برای حمله به ایران ندهد، نیازمند گذر از حریم هوایی عراق که در کنترل آمریکاست، می باشد. به نظر نمی رسد در شرایط فعلی، آمریکا به رژیم صهیونیستی چراغ سبز نشان دهد چرا که اولا بعد از جنگ ٣٣ روزه لبنان و شکست مفتضحانه ارتش اسراییل از رزمندگان حزب الله، پنتاگون درمورد ظرفیت نظامی اسرائیل سوالات جدی را مطرح کرده است. ثانیاً از آنجا که از نظر ایران، آمریکا و اسرائیل دوقلوهای به هم چسبیده اند، هرگونه احساس خطری از سوی هر کدام، منافع دیگری را به مخاطره خواهد انداخت و مسئله سوم و مهم برای آمریکا افزایش قیمت نفت به ۲۰۰ و حتی ۲۵۰ دلار در صورت حمله اسرائیل به ایران خواهد بود. دولت بوش که دنبال پیروزی مک کین، هم حزبی خود، در انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست، مایل نیست یک بحران اقتصادی جدید را بپذیرد و در این میان انتخابات را به رقیب وی، یعنی اوباما، واگذار کند.
از این رو خلیل زاد، سفیر آمریکا در سازمان ملل، در پاسخ به خبرنگاران که در مورد گزارش های منتشر شده راجع به تمرینات نظامی اسرائیل و احتمال حمله این رژیم به ایران از وی سوال می کردند پاسخ داد: ما در مرحله دیپلماسی بوده و خواستار حل و فصل دیپلماتیک این مسئله هستیم. این چیزی است که ما بر آن تاکید داریم.
رژیم صهیونیستی که تنها دارنده زرادخانه هسته ای در منطقه است، راکتور هسته ای اوسیراک عراق را در سال ۱۹٨۱ بمباران کرد و سپتامبر گذشته نیز منطقه ای را در سوریه هدف حمله مشابه قرار داد که به ادعای آمریکا محل یک راکتور مخفی احداث شده با کمک کره شمالی بود. آن روز که اسرائیل به سوریه حمله هوایی کرد با علم به این که سوریه پاسخی به این حمله نخواهد داد، تلاش می کرد خود را پیروز این نبرد نظامی نشان دهد تا شاید آبروی از دست رفته ارتش خود را بازگرداند، اما مسلماً در مورد ایران وضعیت فرق می کند و ایران در مقام دفاع، تعرض هیچ متجاوزی را بدون پاسخ نمی گذارد…
حمله نظامی به ایران علیه تاسیسات هسته ای آنهم از سوی رژیمی که در برابر رزمندگان حزب الله و مردم بی دفاع غزه تاب مقاومت نمی آورد و تن به عقب نشینی و آتش بس و شکست می دهد، اساساً امری محال و کابوسی آشفته برای فتنه جویان است؛ همانانی که بقای خود را در زوال دیگران می جویند.

منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی