نامه های سرگشاده کیانوری و سحابی


دریادل توانا



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۷ بهمن ۱٣٨۱ -  ۶ فوريه ۲۰۰٣


اکنون بیش از ١٣ سال از انتشار نامه سرگشاده نورالدین کیانوری به رهبری و ولایت فقیه جمهوری اسلامی می گذرد. نامه ای که ضمن تشریح انواع شکنجه های قرون وسطائی به تهمت ها و دشنام های غیر اخلاقی و ضد انسانی بازجویان دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی در حین بازجوئی اشاره می نماید. مجموعه شرایط عینی و ذهنی حاکم در زمان انتشار نامه مانع از بازتاب وسیع و گسترده آن شد. آقای کیانوری در زمان نگارش نامه آخرین سالهای عمر خویش را می گذراند (در حبس خانگی). گرچه خام اندیشان با دگم اندیشی مضمون نامه را درخواست بذل الطاف کریمانه از رهبر تفسیر نمودند اما با لحاظ جمیع جوانب شخصیتی وی و تجربه سالها حضور او در عرصه سیاست و حوادث سالها بعد از انتشار نامه، مهر تائیدی بر این ادعا می زند که آقای کیانوری با درک پدیده خشونت و روند شکل گیری و انسجام سازمانی آن می خواست:
اولا باب تحقیق و پژوهش خردمندانه از خشونت و شکنجه و نقص حقوق بشر را در میان فعالین سیاسی و اجتماعی بگشاید و ثانیا با پیش بینی آینده از مصائب و جنایاتی که بعدها بوقوع خواهد پیوست جامعه را آگاه نموده و از بروز آن جلوگیری نماید. که متاسفانه علیرغم انقلاب ۵۷، شاهد شکنجه و تضییع حقوق اجتماعی و سیاسی و ... و قتلهای زنجیره ای   با آن وسعت و غمناکی بوده ایم و این روزها نامه درد آلود مهندس عزت اله سحابی از فعالین ملی و مذهبی را دیده ایم.
عملکرد جریان خشونت طلب نه تنها باعث ویرانی اقتصاد و تیرگی روابط کشور با دیگر دول گردیده بلکه گسترش دامنه اين عملیات ساختارهای اقتصادی   سیاسی و اجتماعی را ویران نموده است و پنهانی جنگی تمام عیار را علیه نهادهای مدنی و انتخابی آغاز و با بی شرمی بی عدالتی را دامن زده است و   با سوء استفاده از کاستی ها و ضعف های قانون اساسی تصمیم گیران عرصه سیاسی و نمایندگان در مجلس را تحت فشار گذاشته و مانع از رفع بی عدالتی و گسترش دموکراسی شده است.
ناتوانی نمایندگان و نهادهای انتخابی در برخورد با این جریان نه تنها موجب بی اعتمادی و سرخوردگی وسیع مردم از امکان حل مشکلات گردید بلکه با تعمیق شکاف دولت – ملت و نارضایتی مردم از رهبران سیاسی حاکم زمینه های بروز نا آرامی های اجتماعی را فراهم ساخت.
 
نامه سحابی و شرایط امروز
پیچیدگیها و استفاده وسیع جریان خشونت طلب و ضد دموکراسی از امکانات قدرت و وابستگی این جریان به نهادهای انتصابی موجب شد تا با گذشت زمان هر چه بیشتر دایره خودی ها را کوچک نمایند و در این راستا بخشی از عناصر اصلاح طلب و ملی و مذهبی ها را غیر خودی تلقی و آنان را بازداشت و شکنجه نمایند. نامه عزت اله سحابی به سران سه قوه گویای این واقعیت و اسرار شکنجه وی   می باشد که همزمان با سفر پاتن کمیسر اتحادیه اروپا به ایران برای بررسی و گفتگو حول مسائل حقوق بشر در ایران و فعالیت دفتر حقوق بشر سازمان ملل و اوضاع منطقه و انتشار یافت. لذا با توجه به:
- گستردگی امکانات تکنولوژیک ارتباطی نوین
- شکاف رو به عمق بخش انتخابی و انتصابی حکومت
- سرخوردگی و نارضایتی و خشم مردم
- بحران ساختاری و عدم انعطاف پذیری و هوشمندی بخش انتصابی در تمکین به مطالبات مردم
- سرکوب و اعمال خشونت با توسل به دین و مقدسات و تلاش در جهت نظامی کردن جامعه
- اوضاع منطقه و جهان و پیروزی دموکراسی در افریقا و....
- تلاش اتحادیه اروپا برای اعاده حقوق بشر در ایران (مشروط نمودن روابط تجاری به رعایت حقوق بشر در ایران)
- یاس دولت امریکا از اصلاح طلبان در دموکراتیزه نمودن جامعه و حل مشکلات مردم و انتقال   صلح آمیز به جامعه ای معقول و خردمندانه
و هزاران تجربه آگاهانه اما پراکنده مردم،
ایجاب می نماید نامه آقای سحابی (بر خلاف نامه کیانوری) را مقدمه سازماندهی و تحرک جنبش اجتماعی و اعمال فشار وسیع برای انجام تحولات با حضور و مشارکت همه نیروهای طرفدار آزادی قرار دهیم و جریان خشونت طلب و حامیان آنها در بخش انتصابی قدرت که با روش های کهنه و منسوخ در صدد اندیشه کشی می باشند را تحت فشار بگذاریم. مسئولیت پیشبرد این سیاست با همه مدافعان آزادی و نخبگان است. نباید فراموش کنیم که این آسان بدست نمی آید و ما باید در این برزخ سرنوشت خود را خلق نمائیم.