چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من!
نظر جبهه ی مشارکت در مورد ماجرای پالیزدار



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱٣ تير ۱٣٨۷ -  ٣ ژوئيه ۲۰۰٨


خبرنامه جبهه مشارکت ایران اسلامی: قریب سه سال تاکید رئیس جمهور بر مافیای اقتصادی و دست های پشت پرده آن که همواره از سوی محمود احمدی نژاد بدون نام و آدرس بیان می شد، این بار از سوی یکی از حامیان وی در مجموعه "رایحه خوش خدمت" به مصداق تبدیل شد تا عباس پالیزدار برخلاف رئیس جمهور که مدعی بود اسامی مفسدین اقتصادی را در جیب شلوار خویش دارد، همه را به یکباره معرفی کند تا در ادامه آن شهری را هم بهم بریزد. و جالب آنکه نه رئیس جمهور و نه هیچ یک از طرفدارانش که تا دیروز مدعی مبارزه با فساد اقتصادی بودند امروز که اسامی به اصطلاح مفسدین اقتصادی از زبان یکی از یارانشان بیرون آمده است به طرفداری وی بر نمی خیزند، سهل است که عضویت وی را هم در مجموعه منتسب به دولت انکار می کنند.
در میان تحلیل های موجود برای افشاگری های این عضو طرفدار دولت تحلیل های متفاوتی وجود دارد. برخی عقیده دارند این کار در ادامه دعوای "نظامی- روحانی"، تلاش مجموعه احمدی نژاد در حذف و یا به ضعف کشاندن جریان راست سنتی در جامعه روحانیت مبارز و مدرسین قم است که البته هم گروه موتلفه به آنها اضافه می شود. دولت که به هیچ وجه قادر به حل مشکلات اقتصادی نیست، دعوای فساد راه می اندازد و در این دعوا، گروهی از جریان راست را که هیچگاه به دولت اعتماد نداشت اما مجبور بود با آن همراهی کند به چالش می کشد. هم آنها را حذف می کند و هم در بلوای فساد راهی برای برون رفت خودش پیدا می کند. گروهی دیگر معتقدند طرح گسترده تر از تلاش دولت است. این افشاگری ها پوست خزبرزه ای است زیر پای احمدی نژاد تا مجموعه راست سنتی را علیه دولت بسیج کند و آنها را که هیچگاه دل خوشی از این رئیس جمهور ناخواسته نداشتند راضی نمایند که سیاست سکوت و مماشات با دولت را تغییر دهند و به انتقاد علنی بپردازند. در سومین تحلیل هم این افشاگری ها بیانگر آن است که حساب کار و بار از دست مجموعه نیروهای موسوم به اصول گرا در رفته است و عده ای سرخوش از حذف استراتژیک رقیب، کل سیستم را هدف قرار داده اند.

در کنار این تحلیل ها یک نکته دیگر را نیز نباید فراموش کرد. محمود احمدی نژاد امسال را سال افشاگری خوانده است. او بیم آن دارد امسال مهر، آخرین سالی باشد که زنگ مدارس را به عنوان رئیس جمهور به صدا در می آورد و برای این هم خودش و اطرافیانش وعده افشاگری های بسیار می دهند، شاید همانگونه که انتخابات نهم ریاست جمهوری را در تبلیغات کبود با وعده های بیشمار برد، ادعای فساد بیشمار هم برگ برنده او در انتخابات دهم ریاست جمهوری باشد؛ هرچند که او غافل است وعده های در انتخابات نهم از موضع یک کاندیدای صرف بود در حالیکه وعده انتخابات دهم، وعده رئیس جمهوری است که چهار سال علم مبارزه با فساد برداشته بود، درحالیکه حتی چند متری هم این علم را بر دوش خودش حمل نکرده است. از سوی دیگر مخالفان احمدی نژاد هم در جریان محافظه کار یا همان اصول گرا ترجیح می دهند فرد دیگری سکان قوه مجریه را در دست داشته باشد تا حداقل قدرت پیش بینی عمل و عکس العمل های رئیس دولت بالاتر رود و افشاگری، مخصوصاً اگر قلب جناح راست را در سطح سران هدف قرار دهد این تقابل را تشدید می کند. سناریوی رای آوری محمود احمدی نژاد قربانی می خواهد و چه او و چه مخالفانش، هرکدام که تیر اول را زودتر پرتاب کند موفق تر است، به شرط آنکه درست پرتاب کردن را نیز خود بداند.

نشانه های استیصال جناح راست را در این بازی می توان در مواضع روزنامه "کیهان" هم مشاهده کرد. بازی "کیهان"، یک بازی از سر شکست است، آنجا که پای اصلاح طلبان را به میان می کشد تا مدعی شود چون ساختارشکنان –یعنی همان اصلاح طلبان پیشرو- در این افشاگری نامشان به میان نیامده است، پس نتیجه قابل ذکر آن است که پالیزدار، بازی خورده همین اصلاح طلبان است. غافل از آنکه کیهان نمی تواند به یاد آورد و البته هم نمی خواهد نام اعضای لیست رایجه خوش خدمت را در انتخابات سوم شوراها برای یک بار دیگر نگاه کند؛ در ضمن سعی دارد تمام رابطه ای را که بین پالیزدار و مجلس هفتم در تحقیق و تفحص و همچنین مرکز پژوهش ها وجود داشت انکار نماید. هنوز افکار عمومی به یاد دارند که کیهان چگونه در سال های ۷۶ و ۷۷ در مخالفت با غلامحسین کرباسچی از مراقبت بیت المال مسلمین می گفت و در ماجرای شهرام جزایری هم مجلس ششم را به چالش می طلبید. اما در این یکی که پای جناح راست در میان است، "کیهان" از سویی با احمدی نژاد قرابت دارد و نمی خواهد آزرده خاطر دولت شود و از سوی دیگر سهم آنها که اسمشان در این پرونده آمده است در همنشینی با کیهان کم نیست. از این رو نام اصلاح طلبان ساختار شکن به میان می آید حتی اگر در مسخرگی این اتهام جای هیچ شک و تردیدی وجود نداشته باشد و این نکته از منظر برادران کیهان مغفول گردد، اینها به لطف همین ساختارشکنی به ادعای کیهان است که می توانند پیشرو باشند. چون اگر در این گروه پیشرو ذره ای خطا و انحراف و شک و تردید وجود داشت دیگر این گروه از ترس خطا،پیشرو نمی بود. نظارت بیرونی بر اصلاح طلبی پیشرو به حدی است که امکان خطا را از آنها سلب می کند و این هم نعمت بزرگی برای این اصلاح طلبان است. نعمتی که دوستان کیهان در مجموعه جناح راست از آن بی بهره اند و به همین دلیل با اندک افشاگری کل یک جریان وارد معرکه نبرد می شود و البته هم همگی از وهم آن تنها به تکذیب و لاپوشانی می پردازند.

دولت اصلاحات این افتخار را داشت که با اجازه دادن به نظارت افکار عمومی، باز گذاشتن سنت انتقاد، هرچند نامنصفانه و کوبنده و همچنین تعامل واقعی میان منتقدان، درصد خطا و انحراف درونی را کم کند. سئوال اما اینجاست دولت کنونی که مدعی مبارزه با فساد است تا چه میزان اجازه می دهد منتقدان آن آزادانه به انتقاد بپردازند و دولت را به چالش بگیرند. دولت اصلاحات با چالش صدا و سیما به عنوان مهمترین بازیگر بحران ساز رو به رو بود اما از درون تمام آن بحران ها، امروز کسی به خودش اجازه نمی دهد نامی از اصلاح طلبان در میان مفسدان ببرد. اما دولت کنونی چطور؟ و اصلاً آیا در این دولت فسادی که این همه دعوی مبارزه با آن می شود کم شده است یا زیاد. از صحبت های رئیس جمهور که کم شدن فساد استنباط نمی شود. چون او همانگونه که در ابتدا از مبارزه با فساد می گفت امروز هم می گوید و چه بسا بیشتر بر مهر مبارزه با فساد می کوبد و این عجیب نیست. دولتی که از توقیف یک خبرگزاری به مناسبت خبری در مورد رئیس یکی از مجموعه های خود دفاع می کند و اصلاً خودش مسبب توقیف می شود نمی تواند دولت مبارز با فساد باشد، چون از اصلی ترین اهرم های مبارزه با فساد یعنی رسانه های عمومی هراسان است. از خاطر نبریم روزنامه واشنگتن پست با دو خبرنگار از استراق سمع جمهوری خواهان در اتاق تصمیم گیری دموکرات ها پرده برداشت و نه تنها رئیس جمهوری جمهوری خواه آمریکا اجازه پیدا نکرد روزنامه را که زیاد هم به پر و پایش می پیچید توقیف کند، بلکه حتی از شر این دو روزنامه نگار هم رها نبود؛ آن وقت امروز دولت محمود احمدی نژاد انتشار خبری را در یک خبرگزاری و یا انتقال پیامی را در یک روزنامه منشا مبارزه با دولت می داند، حکم به توقیف می دهد و ادعای مبارزه با فساد هم دارد. امری که تجمیع آنها از محالات است.