پذیرش مذاکره با کدام هدف
پیرامون اعلام آمادگی جمهوری اسلامی برای مذاکره با غرب بر سر بسته پیشنهادی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۵ تير ۱٣٨۷ -  ۵ ژوئيه ۲۰۰٨


در چند روز گذشته با طرح بسته پیشنهادی گروه کشورهای ۱+۵ برای حل بحران هسته ای ایران، این پرسش در میان افکار عمومی مطرح بود که واکنش رهبران جمهوری اسلامی به این پیشنهاد چه خواهد بود. آیا آنان مثل پیشنهاد های پیشین این بار هم به اتحادیه اروپا و آمریکا پاسخ رد خواهند داد. با توجه به تجربه دیپلماسی جمهوری اسلامی این احتمال قوی بود که رهبران حکومت با تاکید بر حق غنی سازی اورانیوم از پذیرش بسته پیشنهادی گروه کشورهای ۱+۵ امتناع کنند. در نخستین واکنش، سخنگوی دولت، رئیس مجلس شورای اسلامی و هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان همانطور که انتظارمی رفت عمل کردند و هریک متناسب با ادبیات خود با اشاره به طرح موضوع تعلیق غنی سازی اورانیوم در بسته پیشنهادی، آن را رد و غیر قابل بررسی خواندند. اما با فاصله زمانی اندکی برای آن که اظهارات لاریجانی و هاشمی رفسنجانی نظر نهایی حکومت تلقی نشود، ولایتی مشاور عالی خامنه ای در امور بین الملل در مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی از مصلحت بودن پذیرش بسته پیشنهادی سخن گفت و با این اظهارنظر به گروه کشورهای ۱+۵ این پیام را رساند که رهبری حکومت در حال ارزیابی است و پاسخ رسمی چنان که برخی نظریه پردازان حکومتی تاکید می کردند این بار "غافلگیرکننده" خواهد بود. پاسخی که روز جمعه سعید جلیلی در تماس با خاویر سولانا به گروه کشورهای ۱+۵ داد، در نوع خود "غافگیرکننده" بود اما دور از واقعیت نبود. جمهوری اسلامی اعلام کرد که آماده مذاکره است.
واقعیت این است که در داخل کشور و در صحنه بین المللی تحولات خلاف سناریوی جمهوری اسلامی پیش رفته و بسته پیشنهادی که تهدید و فرصت را یکجا در خود دارد در چنین شرایطی برابر حکومت گذاشته شد. جمهوری اسلامی بر سر دوراهی انتخاب بین تهدید و فرصت بود و راه گریزی از این تنگنای تصمیم گیری نداشت. پاسخ رد جمهوری اسلامی به بسته پیشنهادی به معنی انتخاب رویارویی و تن دادن به بلوکه کردن دارایی ها، تحریم خرید نفت و از کار افتادن مجرای تنفسی مالی حکومت، تصویب قطعنامه چهارم شورای امنیت و افزایش خطر علیه موجودیت نظام بود. جمهوری اسلامی به این راه نرفت و راه فرصت را انتخاب کرد. با این تصمیم، حکومت برای خود زمان خرید اما این انتخاب هنوز به معنی پایان تحریم ها و برداشته شدن شمشیر داموکلس جنگ از بالای سر مردم ایران نیست. تنها در جریان مذاکرات روشن خواهد شد که آیا رهبران جمهوری اسلامی با پذیرش گفتگو می خواهند به عقلانیت تن دهند و یا آن که قصد دارند با وقت کشی در جریان مذاکره، خود را به انتخابات آمریکا برسانند و ضریب امنیت حکومت را در ماه های پایانی دوران ریاست جمهوری جرج بوش تقویت کنند. روشی که تا کنون مبنای دیپلماسی جمهوری اسلامی بوده و در عمل جهانیان را نسبت به حل دیپلماتیک بحران هسته ای ایران بدبین کرده و کشور ما را در معرض خطر انزوای جهانی و تهدید نظامی قرار داده است.
نفع مردم ایران در این است که فرصت به دست آمده، نه صرف خرید زمان بلکه صرف اعتمادسازی در مجامع بین الملل و افکار عمومی شود. بر اثر بی اعتمادی جامعه جهانی حق اساسی مردم ایران برای دستیابی به تکنولوژی فن آوری هسته ای زیر سوال رفته و جهانیان نسبت به این که در ایران از دانش هسته ای فقط استفاده صلح آمیز شود تردید دارند. این تردید و بی اعتمادی همگانی، پی آمد بیش از دو دهه پنهانکاری و رفتار ماجراجویانه جمهوری اسلامی می باشد. این بی اعتمادی تنها با گفتگوی سازنده و برداشتن گام های اعتمادآفرین - هم در عرصه ی جهانی و هم در عرصه ی ملی - قابل ترمیم است. اما تردید جدی وجود دارد که جمهوری اسلامی از قبول مذاکره هدفی جز خرید زمان و پیگیری پروژه هسته ای ماجراجویانه داشته باشد و یا اساسا بخواهد با انجام گفتگوی سازنده در جهت حل بحران هسته ای که خواست مردم ایران است عمل کند.
آنچه می تواند جمهوری اسلامی را درجریان مذاکره مهار کند و آن را از به بن بست کشاندن گفتگوها بازدارد، شکستن سانسور حاکم بر رسانه ها، اظهارنظر آزادانه کارشناسان در باره بسته پیشنهادی گروه کشورهای ۱+۵ و ضروری بودن و یا عدم ضرورت غنی سازی اورانیوم در ایران در شرایط کنونی و تامین شرایط نظارت همگانی بر روند گفتگوها است.

علی مختاری