نگاهی به مقاله "بازخوانی تجربه عراق"


دریادل توانا


• حضور موثر همه نیروهای دموکراسی اعم از مذهبی و سکولار و راست و چپ در حل مشکلات ملی بسیار ضروری است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۴ فروردين ۱٣٨۲ -  ٣ آوريل ۲۰۰٣


مقاله "بازخوانی تجربه عراق" به قلم آقای علوی تبار حاوی نکاتی است که   مکث و تامل   بر آن خالی از فایده نخواهد بود. ایشان بی آنکه دلایل و زمینه های بروز جنگ را به طور مشخص مورد ارزیابی قرار دهد به قصد عبرت اقتدار گرایان ایران   تاکید می نماید که "صدام در عراق مخالفان یا منتقدان را یا کشت یا تبعید کرد و یا به زندان انداخت" (از سرکوب نیروهای سیاسی در ایران طی سالهای پس از انقلاب سخنی نمی گوید گویا جامعه ما با این شیوه برخورد با اپوزیسیون بیگانه است) و نتیجه می گیرد که "چون عراق هیچ مرجع معتبر و مستقل از حکومت را به رسمیت نشناخت" امروز امکان استفاده از مراجع مستقل که "سلامت فرایندها را در عراق تائید کند" را نداشت، لذا به حکومتگران در ایران توصیه می کند که "وجود یک اپوزیسیون دموکرات و مسالمت جو و متکی به مردم می تواند در مواقع اضطراری به پایداری و دوام کیان ملی یاری رساند" چون هیچ میهن دوستی... راضی نخواهد شد که ایران عزیز در مواقع ضروری از یاری فرزندان مسئول و توانایش محروم گردد"
مواقع ضروری و اضطراری در جملات ایشان شبهه برانگیز است. چرا ایران و مردم عزیزمان فقط در مواقع ضروری و اضطراری باید از قدرت و توانائی و نفوذ فرزندان مسئول و توانایش بهره ببرند؟؟؟؟ آیا مواقع مورد نظر منحصر به حمله نظامی خارجی و اوضاع منطقه است؟؟ این تفکر بر اساس کدام یک از بنیان های دموکراسی شکل گرفته است؟؟ بسیار اهمیت دارد که ایشان و همفکران او با صراحت به این پرسش ها پاسخ گویند.
در انتهای مقاله از حکومت ایران می خواهد که "نباید کار را به جائی برساند که مردم آرزوی دخالت خارجی برای نجات خود را بنمایند" و "اپوزیسیون ( فرزندان مسئول و توانا و ذی نفوذ) نیز نباید مبلغ حضور خارجیان در عرصه سیاسی کشور بشود"
این شیوه برخورد با منازعات سیاسی   نشان از بی توجهی به بنیانها و ساختار های قدرت سیاسی در ایران است که به عنوان مانع اساسی در راه استقرار دموکراسی و مشارکت مردم   عمل می کند. اصرار حکومتکران در حفظ ساختارهای کهنه از منظر سیاسی جامعه را به بن بست کشانده است. تحول در ساختارها توام با افزایش مشارکت آحاد مردم و توزیع نظام تصمیم گیری و انتقال آن به سطوح مختلف جامعه به منزله خارج ساختن جامعه از بن بست و افزایش کارائی آن   است. تاکید بر تغییر قانون اساسی و حذف نهادهای انتصابی که مشروعیت خود را از رای مردم نمی گیرند پاسخی به ضروریات این تحول است. چرا که بقای جامعه و پیشبرد منافع ملی ما   مشارکت وسیع مردم و تلاش مستمر آنان برای اعاده حقوق از دست رفته شان را اجتناب ناپذیر کرده است. بر همین مبنا ائتلاف و اتحاد نیروهای دموکراسی بازتاب ضرورت تحولاتی است که همه امور را فرا گرفته است. بنا براین مقاومت یا مصالحه پذیری حاکمان در برابر تحول خواهی دموکراتیک مسالمت یا خشونت را ایجاب می نماید و حتی عدم تمکین قدرت سیاسی به رای و نظر مردم در شرایطی جامعه را به پذیرش مداخلات بیگانه ترغیب می نماید. این روند مخاطرات اندوهناکی به گونه عراق امروز را باعث می شود. برای پرهیز از آن و همچنین الزامات دموکراسی حضور موثر همه نیروهای دموکراسی اعم از مذهبی و سکولار و راست و چپ در حل مشکلات ملی بسیار ضروری است و جامعه را بسوی تکامل و دموکراسی سوق می دهد.
در غیر اینصورت فقدان نهادهای مدنی و سیاسی می تواند تعارض با حکومت و مدافعان آن را تا سر حد خشونت بکشد. هر گونه تلقی دیگر از اپوزیسیون   دموکرات و ملی و تنزل مقام و اثر این نیروها در روند تحولات و ممانعت از سهیم شدن آنها در قدرت و نظام تصمیم گیری و حتی انتظار از آنان در حد "لابی حکومت" موجب خسران خواهد شد. البته ساده اندیشان و کسانی که از مبارزه تمتع صرف خود از قدرت را می طلبند ممکن است وارد این داد و ستد سیاسی بشوند اما به حل مشکل جامعه ارتباطی نخواهد داشت. تحقق دموکراسی مستلزم حضور پرشور همه گروه ها و سازمان ها و مردم متکی به آن ها در عرصه سیاسی است. امری که مخالفت شورای نگهبان با لایحه نیم بند اصلاح قانون انتخابات و خذف نظارت استصوابی امید به تحقق آنرا در میان اصلاح طلبان حکومتی از بین برد و مهر تاییدی بر ایده ائتلاف و اتحاد همه نیروها به منظور اعمال فشار عظیم توده ها به حاکمان برای تمکین به رای و نظر مردم در راستای نوسازی نهادها و ساختارها زد.
از این منظر صلح طلبی و مخالفت با جنگ در عراق   باید به عرصه مبارزه علیه صدام و برکناری حکومت توتالیتر   او تبدیل شود. صرف مخالفت با جنگ و محکوم دانستن امریکا و ائتلاف تحت رهبری آنها به نفع دموکراسی در عراق و منطقه نخواهد شد. تاکید بر توقف جنگ و برکناری صدام از قدرت و انتقال آن به سازمان ملل (به منظور برگزاری انتخابات آزاد) توامان می تواند در خدمت دموکراسی در عراق باشد. تفاوت نگاه مردم ایران و منطقه به پدیده جنگ علیرغم تلخی و خانمانسوزی آن به سبب نفرت از حکومت های ضد دموکراتیک با ناظر بیرونی که دستی از دور بر آتش دارد در همین است. ما جنگ را زیبا ندیدیم ...
۱۲/۱/۱٣٨۱