همگامی و همدلی مردم با جنبش دانشجوئی
نشانه انفجار اجتماعی ایران برای تحقق دموکراسی است


دریادل توانا


• رهبری جمهوری اسلامی پس از ربع قرن تجربه اقتدار باید می فهمید که ثبات بر اقتدار توهمی بیش نیست که در آن صورت مردم را " عامل امریکا" و اغتشاش گر" و.. نمی نامید ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۵ خرداد ۱٣٨۲ -  ۱۵ ژوئن ۲۰۰٣


اعتراضات دانشجويان و همگامی و همدلی مردم ايران با آنان  که باگذشت زمان وسعت و عمق بیشتری می گيرد انعکاس شتاب تحولاتی است که در نتيجه فضای سياسی جامعه و اوضاع منطقه همه عرصه های زندگی اجتماعی را فرا گرفته است شور و شوق اجتماعی مردم نشان می دهد که " مردم ايران خواستار همان حقوق انسانی و فرصت های مطلوبی هستند که در اختيار ديگر کشور های جهان قرار دارد" به همين دليل تعارضات اخير نزاع بين کارگر و سرمايه دار فقير و غنی و.. نيست بلکه منازعه مدافعان دموکراسی و حقوق بشر با استبداد و حاميان آن  ورای منافع طبقاتی است .همگامی و همدلی مردم با جنبش دانشجوئی نشانه انفجار اجتماعی ايران برای تحقق دموکراسی است اين وضعيت جامعه ايران را به دوجبهه کاملا متمايز با تمايلات مشخص تقسيم نموده است
اقليت کوچکی که با گرايشات تماميت خواهی و انحصار طلبانه  از تروريسم و افراط گرائی خشن حمايت ميکند انطباق  با روند های جهانی را بر نمی تابد بر استمرار فضای بسته سياسی اصرار نموده  مردم را فاقد صلاحيت در اخذ تصميمات می داند و عجولانه سياست سرکوب را در پيش می گيرد
جبهه وسيع مردم و گروههای سياسی که خواستار تغيير وضع موجود بر بنيان خرد جمعی و مشارکت همگانی و مبتنی بر" دموکراسی و حقوق بشر به عنوان دستاورد تمدن بشر" هستند نيروهای متشکله در اين جبهه از ستم دينی و استبداد به ستوه آمده و با الهام از اصول دموکراتيک می خواهند از مزايای آن يعنی رفاه  آزادي  صلح و حق انتخاب آزادانه شيوه زندگی برخوردار باشند
سياست جناحهای حکومتي
اصلاح طلبان جبهه دوم خرداد که به بن بست رسيده اند و تمامی طرحها و برنامه هايشان با شکست مواجه شده است در جريانات اخير سکوت اختيار نموده و به انتظار حوادث و رخدادهای آينده نشسته اند و عليرغم آنکه سرچشمه قدرت آنها در بدنه جنبش اجتماعی قرار دارد و خود با رای جنبش معنا يافته اند همچون هميشه از پيوند با بنيان جنبش هراس دارند در حاليکه با استفاده از قوای مجريه و مقننه می توانند با گروههای فشار مقابله نمايند واز اينطريق مانع از حرکات غير قانونی اين جريانات شده و راه را برای جنبش و طرح مطالبات آن به شکل مسالمت آميز هموار نمايند .
ضمن آنکه گروههای کوچکی از اصلاح طلبان حکومتي  از منظر منافع تنگ نظرانه يک پايشان در اين جبهه و پای ديگرشان در جبهه مقابل قرار دارد مسلما  در پروسه رو به رشد جنبش  انتخاب خود را انجام خواهند داد که در کدام جبهه قرار گيرند اما مردم با طرح شعار "خاتمی استعفا استعفا " و ... نه تنها پايان  جنبش اصلاح طلبي  درون قدرت را اعلام می نمايند بلکه از اين طريق به  جنبش عمق داده   خواستار پيوند اصلاح طلبان با جنبش دموکراسی خواهی شده اند چرا که "معضلات مبتلابه جامعه قبل از آنکه به تمايلات و نيات  خوب و بد افراد  درون قدرت مربوط  باشد  انعکاس  غم انگيز  فضای ضد دموکراتيک منبعث از قانون اساسی نظام حاکم است" ولزوما تغيير وضع با درخواست تغيير قانون اساسی انطباق می يابد
اما جناح اقتدار گرا و تماميت خواه با تمامی توان و امکانات در مقام دفاع از جمهوری اسلامی و حفظ ساختارهاي  منسوخ آن  به ميدان آمد  رهبري  اسلامي  ضمن استهزاء دموکراسي  خواهي  مردم را " عامل امريکا" و اغتشاش گر" ناميد و چماقداران و قداره بندان خود را به سرکوب خشن اعتراضات مردم و دانشجويان گسيل نمود در حاليکه اگر رهبر جمهوری اسلامی پس از ربع قرن تجربه اقتدار می فهميد که ثبات بر اقتدار توهمی بيش نيست مردم را " عامل امريکا" و " اغتشاش گر" نمی ناميد آنهم در شرايطی که جنبش دانشجوئی و مردم ايران در اعتراضات اخير بدنبال تحقق همان حقوقی هستند که مردم اکثر نقاط جهان در پرتو آن سالهاست که از رفاه و آزادی صلح و آسايش سعادت و خوشبختی برخودارند
نگرش مردم به قدرت حاکم
اگر با ديدی تازه به واقعيات جامعه نگاه کنيم تشکيل جبهه های جديد در ايران که برای دموکراسی و حل مسائل حاد جامعه  با الهام از تحولات منطقه صورت پذيرفته است ايران را در آستانه جهش بزرگ ديگری بسوی دموکراسی قرار داده است . امتناع مردم از تسليم در مقابل  ارعاب و  تهديد  حکومتيان بازتاب  اين حقيقت است که زمان انقياد  و سرکوب مطالبات به حق مردم و  تحديد آزادی هاي  سياسی توسط اقليتی کوچک و غير انتخابی هر چند بنام نمايندگان خدا و توسل به اعتقادات دينی مردم بسر آمده است
مردم ايران که جنبش دانشجوئی را  به عنوان عناصر  آگاه با خود می بينند رهيافتهای جديدی را به منظور نيل به آزادی و بنای دموکراسی و نظام عادلانه اقتصادی طلب می کنند تا بتوانند بدور از  شيوه های کهنه و سفسطه آميز جامعه را نوسازی نمايند و بخوبی بر اين امر واقفند که حل حاد ترين مسائل جامعه يعنی تورم فرساينده  بيکاری فزاينده  فقر و فساد و فحشا و.....وحتی محيط زيست و از هم پاشيدگی روابط خانوادگی در چارچوب نظام وساختارهای فعلی غير ممکن است
باورعميق مردم عزيز و رنج کشيده ما که عزيزان خود را در جنگ  خارجی و ستيز داخلی و قساوت تماميت  خواهان قدرت  از  دست داده اند  ومصائب سنگينی را تحمل کرده اند  اين است   که حل مشکلات و معضلات جامعه  در  گرو  دگرگوني  بنيادين سيستم قدرت  تغيير قانون  اساسی و لغو  تفويض تمامی قدرت به يک فرد با هر نام می باشد
از سوي  ديگر همين قدرت  و قانون  اساسی ناظر بر آن  که عامل اصلی عدم انطباق سياست خارجی کشور با روندهای جهاني  حمايت از تروريسم و افراط گرائی خشن بوده است ايران را با مخاطرات عظيمی مواجه ساخته است  مردم تاوان سنگين آنرا پرداخته و می پردازند به همين دليل مطرود و غير قابل قبول شده  است رفراندوم مورد نظر مردم تائيدی بر اين مدعاست
نقش احزاب سازمانها و نهادهای سياسی و مدني
اما در اين شرايط عدم حضور موثر احزاب و سازمانها و نهادهای مدنی و سياسی که خود حاصل فضاي  بسته سياسی می باشد در پراکندگي  جنبش نمود عينی يافته وهم تعارض و منازعه جبهه مردم ودموکراسی با قدرت حاکم را تا سر حد خشونت تشديد کرده است چون انعطاف ناپذيری و عدم مصالحه قدرت حاکم مسالمت جوئی جنبش را به خشونت کشانده است وهم امکان به شکست کشاندن جنبش را برای تماميت خواهان فراهم می سازد
خلا موجود در پراکندگی و چگونگی پيشبرد جنبش از ديد هيچ ناظری پنهان نيست اما احزاب و سازمانهای سياسی مدافع دموکراسی با بهره برداری از تکنولوژی نوين می توانند ضمن انعکاس وسيع اخبار نقش مسئولانه و شايسته خويش را در روند های جنبش ايفا نمايند وبا هدايت خويش مانع از شکست و انحراف جنبش شوند . آنها می توانند:
با هدايت مردم در محلات و شهرها از آنها بخواهند به دور هم جمع شده وبا تبادل نظر و انتقال تجارب  تصميمات و راهکار های مناسب را در پيشبرد جنبش اعتراضی اخذ نمايند
از آنجا که نقش عامل جهانی در گسترش دموکراسی انکار ناپذير است  با ارسال نامه و توضيح اخبار و... به نهادهای بين المللی مثل ملل متحد سازمانهای حقوق بشر  اتحاديه اروپا  و دولت امريکا و مجالس کشور های مختلف از آنها بخواهند براي  جلوگيري  از  فاجعه  انسانی و  کاهش مخاطرات  و همچنين دفاع از دموکراسي  جمهوری اسلامی را به منظور برگزاری رفراندوم تحت فشار قرار دهند
نشانی الکترونيک (ای ميل) سازمانها و نهادها را بطور وسيع اعلام و باطلاع مردم برسانند و  بخواهند مطالبات دموکراتيک خويش را برای آنها توضيح دهند
با تشکيل  گروههاي  کاری و  تخصصی راهکارهاي  دموکراتيک به منظور حل معضلات جامعه را تدوين و در اختيار مردم قرار دهند
تجارب  جنبش های دموکراتيک  در سطح جهان  را  ترجمه و با استفاده از امکانات نوين در اختيار مردم قرار دهند
عليرغم محدويت استفاده از اينترنت در ايران لازم است جلسات گفت و شنود با حضور نيروهای خارجی و داخلی برگزار نمايند ( اتاق های پالتاک) و از مردم بخواهند اين جلسات و دور هم  نشينی سياسي  را خود  در جمع هاي  کوچک برگزار نمايند
اتحاد عمل و  ائتلاف  را   سرلوحه کار خويش قرار  دهند تا بدنه جنبش از پراکندگی مصون بماند
 لازمست تاکيد شود که از تشديد  تعارضات  و گسترش نا آرامي  ها انتظار  اجرای درامهاي  انقلابی گذشته مثل مبارز ه مسلحانه و.....وجود ندارد چراکه تحول حاصل نوآوری و ابداع اشکال نوين مبارزه است به همين دليل احزاب و نخبگان و روشنفکران بايد با همگامی در روند  تحولات نقش خويش را بخوبي  انجام دهند چراکه دموکراسی نيازمند حضور مردم است وتمکين حاکمان مستبد به دموکراسی و رعايت حقوق مردم بدون اعمال فشار  متحد ويکپارچه  مردم ممکن نخواهد بود
ترديدی نيست که سرنوشت ايران بدست مردم ايران با حمايت همه جانبه جامعه جهانی خلق خواهد شد .
۲۴/٣/۱٣٨۲