روزنامه های ایران چه می نویسند؟
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۲۶ تير ۱٣٨۷ -
۱۶ ژوئيه ۲۰۰٨
راهکارهای نامه ۱+ ۵ برای خروج از مناقشه هسته ای
هدفمند کردن یارانه ضرورت اجتناب ناپذیر اقتصاد است اما نه به گونه ای شتابزده و غیراصولی
هشدار به دمشق: احتمال تجدید نظر در روابط
روزنامه ایران با عنوان: معادله مذاکره و تعلیق، کدامیک به نفع ۱+۵ است چنین نوشته است:
دبیر شورای عالی امنیت ملی و تیم دیپلماتیک هسته ای کشورمان در حالی ۲۹ تیر ماه در فرودگاه ژنو فرود می آیند که دیگر قرار نیست در این مذاکرات همتایان غربیشان در مورد شرط تعلیق غنی سازی با ایران چانه زنی کنند.
رایس زمانی با استدلال این که جامعه بین المللی در مقابل پیشنهادهای ایران سرسخت است نتیجه می گرفت ایرانیان باید غنی سازی و فراوری اورانیوم را متوقف کنند تا بعد برای هر نوع مذاکره در رابطه با آنچه ایران در نظر دارد با آنها صحبت کنیم آشکارا از مذاکره با پیش شرط تعلیق سخن می گفتغسولاناف بعد از به بن بست رسیدن پرونده هسته ای ایران از سوی ۱+۵ مجبور شد به همراه مدیران کل سیاسی وزارت خارجه ۱+۵ منهای آمریکا به تهران بیاید و دیدگاه هایش را در سه قالب بسته پیشنهادی، نامه وزیران خارجه ۱+۵ و non-paper به ایران ارائه کند. در non-paper بر خلاف گذشته، حرفی از شرط تعلیق غنی سازی به میان نیامده بود.شان مک کورمک سخنگوی وزارت امورخارجه امریکا در توضیح این اقدام رایس و دیگر وزرای امور خارجه کشورهای شورای امنیت به خبرنگاران گفت: ایران می تواند بدون آن که در ابتدا درخواست امریکا و دیگر کشورها را در مورد تعلیق کامل غنی سازی اورانیوم برآورده کند، وارد مذاکرات شود.
البته مک کورمک که در گذشته همواره از تعلیق غنی سازی به عنوان پیش شرط مذاکرات نام می برد در یک حرکت فرار به جلو و برای پائین آوردن هزینه های قبول مذاکره بدون پیش شرط، مذاکرات ۲۹ تیر ژنو را در راستای برنامه های از پیش تعیین شده ایالات متحده امریکا خواند که در راستای همین برنامه، ایران در ادامه راه و در مراحل بعدی مجبور به پذیرش تعلیق فرایند غنی سازی می شود.
اظهار نظر سخنگوی وزارت امور خارجه امریکا درباره برنامه دار بودن استراتژی های هسته ای امریکا و حرکت ایران در این راستا، در حالی صورت می گرفت که چند روز قبل از آن، یک منبع آگاه در وزارت امور خارجه ایالات متحده گفته بود که مذاکره با ایران تنها در صورت تعلیق غنی سازی از سوی ایران ادامه می یابد.
اظهارنظرهای قطعی مقام های اروپایی وامریکایی در مورد پذیرش تعلیق به عنوان تنها شرط مذاکره سبب شد که بعد از جواب سعید جلیلی به نامه۱+۵ که با اظهار نظر سولانا برای مقدور بودن ادامه مذاکرات با ایران همراه شده بود، اغلب رسانه های خبری را به این اشتباه بیندازد که ایران شرط تعلیق غنی سازی را برای ادامه مذاکرات پذیرفته است.
هر چند که بعدها زوایای این پاسخ که از سوی مقامات ایرانی محرمانه خوانده می شد به گونه ای روشن شد که اکثر رسانه های غربی به نقل از منابع آگاه خود و نیکولا سارکوزی رئیس جمهوری فرانسه مطالب خود را این گونه اصلاح کنند که در پاسخ سعید جلیلی به سولانا هیچ حرفی از تعلیق اورانیوم به میان نیامده است.
بازگشت به مذاکرات با ایران از سوی کشورهای ۱+۵ در حالی صورت می گیرد که آنها با پیش شرط تعلیق خود را به بن بستی کشانده بودند که جز حذف این پیش شرط، برون رفتی از آن پیدا نمی کردند. به بیان دکتر احمدی نژاد تعلیق مشکلی بود که خودامریکایی ها از طریق قطعنامه درست کرده بودند و خود آنها می بایست این مشکل را حل نمایند. با همه این تفاسیر، یک منبع آگاه در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی نیز با بیان این که امریکا برای کم کردن هزینه قبول مذاکرات بدون پیش شرط، این مذاکرات را بر مبنای جدول زمانبندی خود اعلام می کند، اظهار داشت: ایران بر مبنای برنامه خود عمل می کند. وی افزود: ورود به مذاکرات بدون پیش شرط نیز از خواست های همیشگی ایران بود که از سوی مقام های اروپایی به ویژه امریکایی ها غیر ممکن خوانده می شد.این منبع آگاه در ادامه با بیان این که در حال حاضر برای غرب مذاکره با ایران مهم تر از تعلیق است، اظهار داشت: محور مذاکرات ما بر اساس non-paper کشورهای۱+۵ است ولی این به این معنا نیست که ما بر اساس جدولی که در این نامه قید شده عمل نماییم.
در حالی که محتوای کامل این نامه از سوی مقام های ایرانی فاش نشده اما فایننشال تایمز به نقل از منابع آگاه خود نوشت: یکی از راهکارهای این نامه برای خروج غرب از مناقشه هسته ای ایران این بوده، که ایران به همین میزان سانتریفیوژ که نزدیک به ۴۰۰۰ دستگاه است اکتفا کند و آن را افزایش ندهد و در مقابل غرب هم قطعنامه جدیدی صادر نخواهد کرد. دیپلماسی فعال دولت نهم و مقاومت در برابر خواسته ها و تهدیدهای غرب پرونده هسته ای کشورمان را از جایی که ایران برای راه اندازی۲۰ دستگاه سانتریفیوژ آن هم در خلأ از سوی کشورهای ۱+۵تهدید به صدور قطعنامه می شد و در نهایت این کار صورت نمی گرفت به جایی رساند که همان کشورها پیشنهاد حفظ وضع موجود (فعال بودن ۴۰۰۰ سانتریفیوژ و ادامه فرایند غنی سازی در ایران) را می دهند.
به گفته مسئولین ادامه همین استراتژی دولت نهم و تیم هسته ای کشورمان می تواند در آینده نزدیک غرب را ملزم به پذیرش کامل ایران هسته ای نماید. استراتژی ای که محصول کندن ترمز قطار هسته ای از سوی نظام بود.
ضرورت اجتناب ناپذیر اقتصاد
روزنامه کارگزاران در سرمقاله دیروزش: پیچیدگی یک طرح نوشته است:
سیاستی که در روزهای اخیر توسط رئیس محترم دولت نهم در ساماندهی امور اقتصادی کشور مطرح شد با تکیه بر یک تجربه بیش از دو دهه در اقتصاد ایران مطرح شده است. از سال های پس از جنگ تحمیلی و روند رو به افزایش یارانه های آشکار و پنهان همواره این بحث در میان صاحب نظران و دولتمردان کشور ایران مطرح بوده است که وجود این یارانه ها در اقتصاد ایران نیازمند یک بازنگری جدی برای هدفمند کردن آنها است. پیچیدگی و محدودبودن یارانه ها در سال های اولیه پس از جنگ تحمیلی موجب شد، آنگونه که بایسته و شایسته است به این مسئله پرداخته نشود، اما به تدریج برگستره این یارانه ها و به عمق آن افزوده شد، به طوری که به تدریج گونه های مختلف و جدیدی از یارانه ها نیز بر یارانه های پیشین افزوده شد. یارانه های مربوط به دارو، نان و انرژی که عمده ترین سهم این یارانه ها را به خود اختصاص می دادند، به گونه ای کاملا ناعادلانه در جامعه توزیع می شد، به طوری که حتی نقض غرض نیز حاصل شد. یعنی آنگونه که در آموزه های علم اقتصاد مطرح می شود، هدف از یارانه ها حمایت از اقشار ضعیف و یاری رساندن به آنان است که کاملاً مغفول واقع شده است. در دولت آقای هاشمی، مقدمات لازم برای ورود به مسئله یارانه ها تحت عنوان طرح فقرزدایی فراهم شد، اما به دلیل پیچیدگی ها و نامناسب بودن ابزارها و الزامات اجرایی این سیاست، دولت آقای هاشمی موفق به اجرای این طرح نشد. در دولت آقای خاتمی نیز این مسئله یک بار دیگر در دستور کار قرار گرفت و دولت با بهره گیری از تجارب گذشته و با ایجاد وزارت رفاه و تامین اجتماعی، تمهیدات لازم برای انجام این مهم را فراهم کرد، اما در دولت آقای خاتمی نیز به دلیل عدم آمادگی همه شرایط برای اجرای آن سیاست، این طرح با تاکید بر تدریجی بودن در دستور کار قرار گرفت و در قالب برنامه سوم و برنام چهارم توسعه گام های نخستین برای این جراحی بزرگ برداشته شد. روی کار آمدن مجلس هفتم و ارائه طرح تثبیت قیمت ها در عمل موجب تعطیلی اقدامات اولیه دولت شد و بر معضل پیشین افزوده شد.
حال که دولت نهم تصمیم گرفته تحت عنوان تحولات اقتصادی به این مقوله مهم بپردازد، لازم است توجه دولت، مجلس و مردم به چند نکته اساسی جلب شود.
۱ ـ هدفمند کردن یارانه ها ضرورت اجتناب ناپذیر اقتصاد کشور ماست، اما مفهوم این ضرورت آن نیست که بدون مطالعه و بدون فراهم کردن شرایط و الزامات مربوط به این مسئله بزرگ به گونه ای شتاب زده و غیراصولی اقدام به این عمل کنیم، زیرا هر اقدام شتاب زده و غیرکارشناسانه می تواند عواقب ناگوار و وخیمی را برای اقتصاد ایران به دنبال داشته باشد.
۲ ـ هرچند دولت در طرح تحول اقتصادی از موضوعاتی چون ساماندهی بخش مالیاتی و گمرکی و بانکی سخن به میان آورده است اما براساس شواهد موجود روشن شده است که اصلی ترین و کانونی ترین هدف دولت پرداخت نقدی یارانه ها است. با توجه به آنکه در خصوص ضرورت اجرای این ایده بیش از هزاران صفحه اسناد تحقیقاتی توسط سازمان ها و نهادهای دولتی و همچنین
مراکز پژوهشی تهیه شده و موجود است، انتظار آن است که دولت از مباحث پیرامون ضرورت این مسئله پرهیز کرده و برنامه اجرایی و عملیاتی خود را در مورد چگونگی این مسئله ارائه کند تا برای صاحب نظران و مردم کشور، روشن شود که دولت از چه روش ها، ابزار و امکاناتی برای تحقق این طرح بهره می گیرد.
٣ ـ در اذهان عمومی جامعه این شبهه وجود دارد که طرح تحول اقتصادی و در رأس آن هدفمند کردن یارانه ها با تکیه بر پرداخت نقدی یارانه ها ممکن است یک کار تبلیغاتی انتخاباتی باشد که در دستور کار دولت قرار گرفته است. برای از میان رفتن این شبهه لازم است دولت به طور دقیق روشن کند که حجم یارانه هایی که قرار است به صورت نقدی پرداخت شود، چه مقدار است؟ از چه محلی تامین شده؟ و با چه مکانیسمی و به چه کسانی پرداخت می شود؟
۴ ـ با توجه به کانونی ترین نقطه طرح تحول اقتصادی که همانا پرداخت نقدی یارانه هاست، دولت بایستی به افکار عمومی توضیح دهد که مفهوم پرداخت نقدی یارانه ها آزادسازی قیمت ها است. بر این اساس اگر دولت در اولین قدم حذف یارانه های انرژی را در دستور کار خود قرار داده است و با آزادسازی قیمت (به عنوان مثال بنزین لیتری ٨۰۰ تومان) از یک سو و با پرداخت این یارانه ها به صورت نقدی که موجب افزایش نقدینگی می شود چه مقدار اثر تورمی به جا خواهد گذاشت! و دولت برای مقابله با این تورم چه تمهیداتی اندیشیده است؟
۵ ـ بدون توجه به نکات فوق و بسیاری نکات دیگر، موضوعات مطرح شده تحت عنوان طرح تحول اقتصادی اثر مثبتی بر اقتصاد ایران برجای نخواهد گذاشت بلکه معضل را پیچیده تر خواهد کرد.
هشدار در مورد تجدیدنظر در روابط
حسین شریعتمداری مدیر روزنامه کیهان در گفتگو با یک روزنامه عربی چاپ لندن به سران دمشق پیرامون احتمال تجدیدنظر در روابط ایران با سوریه هشدار داده است. روزنامه کارگزاران نوشته است:
حسین شریعتمداری مدیرمسوول کیهان دیروز در گفت وگو با روزنامه الشرق الاوسط چاپ لندن درباره از سرگیری گفت وگوهای سوریه و اسرائیل به مقامات دمشق هشدار داد. شریعتمداری گفت: در صورتی که سوریه به توافقنامه صلح با اسرائیل برسد و این رژیم را به رسمیت بشناسد، تغییرات اساسی در روابط تهران و دمشق ایجاد خواهد شد. از زمان ازسرگیری مذاکرات میان اسرائیل و سوریه که با میانجیگری ترکیه انجام می شود، مقامات جمهوری اسلامی ایران از موضع گیری منفی علیه دمشق خودداری کرده اند. منوچهر متکی وزیرامور خارجه ایران در زمان آغاز مذاکرات اسرائیل و سوریه در یک موضع گیری اعلام کرده بود که ایران از سوریه برای بازپس گیری جولان حمایت می کند و اسرائیل در شرایطی قرار دارد که مجبور به تخلیه جولان است. اما حسین شریعتمداری مدیرمسوول روزنامه کیهان که تحلیل های وی معمولاً نزد ناظران سیاسی قابل اعتناست و همواره بازخوردهایی در پی دارد، نخستین کسی است که به صراحت از ایجاد تغییر در روابط ایران و سوریه سخن گفته است. اظهارات شریعتمداری را شاید بتوان هشداری به سوریه تلقی کرد. شریعتمداری گرچه در این مصاحبه می گوید که نظر شخصی خود را بیان می دارد، اما در عین حال بر این نکته نیز تاکید می کند که معتقدم ملت ایران نیز چنین نظری دارند. به گزارش خبرگزاری فارس، شریعتمداری در این مصاحبه گفته است: ایران هرگز رژیمی به نام اسرائیل را در منطقه به رسمیت نمی شناسد و از مذاکره کشورهای اسلامی مثل ترکیه و سوریه با آن نیز احساس رضایت نمی کند. او هرگونه مقایسه بین مذاکرات غیرمستقیم سوریه و رژیم اسرائیل با میانجیگری ترکیه با مذاکرات حماس با تل آویو با میانجی مصر برای رسیدن به آتش بس و همچنین مذاکرات این رژیم با حزب الله از طریق آلمان برای تبادل اسرا را رد کرده و گفته که مذاکرات حزب الله با اسرائیل از طریق آلمان برای تبادل اسرا و نیز مذاکرات حماس با تل آویو برای رسیدن به آتش بس، با مسئله مذاکرات سوریه با اسرائیل از طریق ترکیه متفاوت است.
شریعتمداری، خاطرنشان کرد: حزب الله مثل ایران رژیم اسرائیل را در منطقه به رسمیت نشناخته است. تبادل اسرا کاملا با مسئله مذاکرات صلح متفاوت است. حماس نیز همچون حزب الله اسرائیل را به رسمیت نشناخته و توافق آتش بس به معنای پذیرش و به رسمیت شناختن اسرائیل نیست. او در پایان این گفت وگو تصریح کرد در صورتی که سوریه با اسرائیل توافقنامه صلح امضا کند این به معنای به رسمیت شناختن اسرائیل است و این به تغییرات در ماهیت روابط ایران و سوریه می انجامد. اسرائیل و سوریه پس از هشت سال، گفت وگوهایی را به منظور دستیابی به صلح و بازگرداندن بلندی های جولان به سوریه به طور مستقیم و غیرمستقیم با وساطت ترکیه آغاز کرده اند. آغاز این مذاکرات روابط ایران و سوریه را در هاله ای از ابهام فروبرده است. اعتراض به مذاکرات اسرائیل و سوریه تنها نسبت به رسمیت شناختن یا نشناختن رژیم اسرائیل از سوی سوریه نیست، بلکه شرط اسرائیل برای بازپس دادن جولان موضوعی است که نگرانی هایی را برای ایران، حماس و حزب الله لبنان ایجاد کرده است. اسرائیل یکی از شروط صلح با سوریه و پس دادن بلندی های جولان را تجدیدنظر این کشور در روابطش با تهران و قطع حمایت از حماس و حزب الله اعلام کرده و سوریه نیز پیشنهاد بازپس دادن جولان را در مقابل یک صلح پایدار میان دو کشور رد نکرده است. با وجودی که سوریه در آغاز این مذاکرات اعلام کرد که حاضر نیست بر سر روابط خود با دیگر کشورها با اسرائیل به مصالحه بپردازداما با اظهارات اخیر شریعتمداری و ادامه روند مذاکرات میان اسرائیل و سوریه ممکن است چنین بنماید که سوریه برای بازپس گیری جولان شرط اسرائیل را پذیرفته است. بلندی های جولان، که از نظر نظامی موقعیتی مهم دارد، در جریان جنگ سال ۱۹۶۷ اعراب و اسرائیل به تصرف ارتش اسرائیل درآمد و از آن زمان تاکنون در اشغال این کشور است. آغاز مذاکرات میان اسرائیل و سوریه و تلاش برای برقراری صلح میان دو کشور در صورت تحقق می تواند سوریه را یک گام از ایران دور کند؛ اقدامی که طبیعتا از سوی ایران چندان مورد پسند نیست.
منبع: روزنامه ی اطلاعات بین المللی
|