عنوان : گریه می کردن
یکی بود یکی نبود
زیر چشماشون کبود
تو کمیتهی کرج ستتا پری نیشسته بود
زار و زار گریه میکردن پریا
واسه رفتن به مزار گریه میکردن پریا ۲۱۷۴ - تاریخ انتشار : ۷ مرداد ۱٣٨۷
از : جواد مفرد کهلان
عنوان : سرو ایستاده
شاملو فسانه بود او یک دم در این ظلام ضلام درخشید سر کشید و رفت اما نه رفت و پیش صاحبان وجدان و خرد جاودانه شد. ۲۱۴٣ - تاریخ انتشار : ۶ مرداد ۱٣٨۷