دانشگاه تبریز وضعیت فعالان دانشجویی در دولت احمدی نژاد


احد رحیمی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۱ مرداد ۱٣٨۷ -  ۱ اوت ۲۰۰٨


در دو سال اخیر به ویژه چندماه گذشته، دولت ایران با شدت هر چه بیشتر به سرکوب در داخل کشور و اتحاذ مواضع غیر اصولی در روابط خارجی روی آورده است. شاید در اولین نگاه علت اصلی این پدیده ی پتیاره، به قدرت رسیدن طیف احمدی نژاد به نظر برسد اما به نظر نگارنده، به قدرت رسیدن احمدی نژاد و طیف کم سواد و خشونت پیشه ای که حامیان سر سخت وی هستند خود معلول نا توانی حکومت ایران در پرداختن به اصلاح از درون است و به بیانی دیگر، با تمام تلاشهای شبه مدرن و اصلاح طلبانه ای که دولت های قبلی (به ویژه دولت خاتمی) برای کاستن از فشارهای بین المللی و اعتراضات داخلی به انجام رساندند، به قدرت رسیدن طیف حاضر ماهیت اصلی و درونی حکومت ایران را نمایان تر کرد و این حقیقت تاریخی را بار دیگر اثبات کرد که ذات حکومت استبدادی، خشونت و ناسازگاری است وهیچ کوشش سطحی و جریان صرفا سیاسی اصلاح جویانه، قادر به تغییر دادن یا حداقل سر پوش نهادن بر این واقعیت تلخ نیست. دولت احمدی نژاد، سمبل و چکیده حکومت استبدادی ایران است. در ممالک دارای حکومت مستبد مانند ایران هر چه اوضاع داخلی وخیم تر شده و انواع اعتراضات (صنفی،سیاسی،حقوقی و...) فرو خفته سر بر می آورد،طیف های خشن و شبه نظامی که تکیه گاه اصلی حکومتند، بنا به اضطراری که احساس می کنند بیشتر در تب و تاب افتاده به کنترل شدید تمامی امور می کوشند و از بد اقبالی جمهوری اسلامی، بالفعل شدن حرکتهای اعتراضی بالقوه ی سنوات گذشته که به ویژه به سبب جنگ ایران و عراق و تبعات آن خاموش بود، با افزایش فشارهای بین المللی بر علیه حکومت ایران مقارن شده و نهایتا این حکومت مطلقه را به سراسیمگی کامل و تلاش مضاعف برای تحمیل هزینه های این فشارهای بین المللی به مردم کشانده است.
یکی از مهمترین تاکتیکهای اخیر حکومت ایران برای ایجاد خفقان در داخل کشور، سیطره یافتن نهادهای امنیتی و شبه نظامی مانند وزارت اطلاعات و سپاه بر تمامی نهادهای اداری - سیاسی و مدنی است تاحدی که اکثر مقامات اداری و مدیران این نهادها بر گزیدگان سپاه و اطلاعات اند و در این میان دانشگاهها و دانشجویان، بزرگترین قربانیان سیاست گوشمالی و به اصطلاح چشم زهر گرفتن از معترضین جمهوری اسلامی هستند چنانکه امروز حراست قوی ترین بخش دانشگاههای ایران است و کاملا زیر نظر وزارت اطلاعات قرار داشته و کوچکترین فعالیت و تحرکی رابه شدیدترین وجه سرکوب می کنند به حدی که قریب چهل نفر در دانشگاه تبریز تنها به خاطر تشویق تیم ترکیه به کمیته انضباطی فرا خوانده شدند و مورد توبیخات نوع به نوع قرار می گیرند که در نوع خود بی سابقه است.
این وضعیت اسفبار بر تمامی دانشگاههای ایران غالب است چرا که در ایران نیز به مانند تمامی ممالک جهان سوم، به علت کم اطلاعی مردم و عدم هر گونه انسجام فکری و سیاسی در میان آنان، دانشجویان تمامی مسئولیت تلاش برای اصلاح امور را بر شانه های کم توان خود احساس کرده و طبعا به شدیدترین و غیرمدنی ترین برخوردهای حکومت محروص می مانند، اما در این میان اوضاع در آذزبایجان و دانشگاههای آن به گونه دیگری است و فشار و اختناق در آن به حدی است که قابل قیاس با سایر مناطق ایران نیست و علت اصلی این مسئله هم بیداری و آگاهی های نسبی بیشتر در میان آذربایجانیان نسبت به حقوق ملی خویش است چرا که در سایر مناطق ایران ستم ها فردی بوده و عکس العمل ها نیز اکثرا فردی و گروهی اما مسئله در آذربایجان فرق می کند و وجود ستم ملی در آذربایجان، در آستانه بر انگیختن اعتراض و حرکتی ملی است و به ویژه با سوابق تاریخی و سیاسی ای که آذربایجان و آذربایجانی در قرون اخیر داشته و دارد، حکومت از این ناحیه بیشتر احساس خطر کرده و روشهای سرکوبگرانه خاصی را در آن در پیش گرفته استکه با تمامی نقاط کشور متفاوت است. از دانشگاههای آذربایجان هم، دانشگاه تبریز به سبب موقعیت ممتازی که در پیگیری حقوق ملی آذربایجانیان و اعتراضهای مدنی به ستم ملی داشته و دارد و نیز حمایت مستقیم مردم تبریز از جریان قدرتمند هویت طلب این دانشگاه که بارها به منصه ظهور رسیده است، با شدت هر چه تمام تر تحت کنترل نیروهای امنیتی قرار داشته و هر گونه حرکتی، حتی رفت و آمدهای فعالان زیر ذره بین است و البته برای چشم زهر گرفتن، به حراست و کمیته انضباطی و احضار به اداره اطلاعات، بازداشت خود سرانه و بی دلیل هم علاوه شد چنانچه در روزهای اخیر چند تن از دانشجویان فعال این دانشگاه به نامهای مهندس سجاد رادمهر، آیدین خواجه ای و فراز ذهتاب بی هیچ دلیلی بازداشت و مورد شکنجه و آزارهای غیر انسانی قرار گرفته اند. نظر به آشنایی از نزدیک با این عزیزان به خوبی می دانیم که جرم آنها تلاشهای مدنی و کاملا قانونی در راستای مدافعه از حقوق ملی ماست.
ضمن محکوم نمودن برخورد با آزادی اندیشه تمامی وجدان ههای آگاه و بیدار را به تلاش جهت تثبیت دموکراسی و حقوق بشر فرا می خوانیم باشد که در میان آن بدیهی ترین حقوقبشر که هویت و اصالت انسانی است نیز تامین گردد و فعالین هویت طلب نیز که به خوبی ازپس هزینه های این راه بر آمده اند، هرچه زودتر سر افرازانه آزاد گردند.