اعدام مجازات وحشیانه ای است
بیانیه پژاک در مورد ضرورت لغو حکم اعدام
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۱۱ مرداد ۱٣٨۷ -
۱ اوت ۲۰۰٨
حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) در بیانیه ای که به مناسبت اعدام های اخیر منتشر کرده، خواستار لغو مجازات اعدام به عنوان یکی از «پسماندههای مجازات وحشیانه» شده است:
اعدام یکی از پسماندههای مجازات وحشیانهای است که حاصل فرادستی و سلطهطلبی نیروهای اقتدارگرا و به منظور حفاظت از موقعیت خویش در پیش میگرفتند. با توسعهی حقوق بشر در جهان و ایجاد نرمهای حقوق جمعی و فردی، در جوامعی که توسعهی حقوقی و سیاسی یافتهاند، به تدریج این اقدام به فراموشی سپرده شده است.
هماکنون به غیر از چند کشور، در اکثر نقاط جهان از نظر حقوقی و اخلاقی مجازات اعدام اقدام غیرانسانی محسوب گردیده و شیوههای مختلف آن به عنوان توحشی حاکمیتگرایانه تلقی میگردند.
ایران در ردهی دوم کشورهایی است که مجازات اعدام را اجرا نموده و با توسل به آن سعی در ایجاد ارعاب در جامعه و بسط حاکمیت خویش دارد. رژیم ایران به سبب محرومیت از ارزشهای دمکراتیک و آزادیخواهانه و وجود معضلات حکومتی، بجای ایجاد تحولاتی مطابق دستاوردهای معاصر انسانی و جهانی و توسعهی سیاسی و بسط آزادیها، توسل به راهکارهای خشونتآمیز و غیرانسانی را معقول دیده و با ذهنیتی واپسگرا و نامعاصر سعی در تداوم نظام غیرمشروع خویش دارد.
رژیم اسلامی ایران از اهرم اعدام برای ارعاب تمامی قشرها، خلقها و نیروهای مبارز و فعالان مدنی و دانشجویان و زنان و جوانان استفاده کرده و همچون شمشیر دموکلس آن را بر سر نیروهای پویا نگه داشته و با وجود مخالفت جهانی با این اقدام وحشیانه، از انجام آن حتی در انظار عمومی نیز احتراز نمیورزد.
اعدام مسئلهای است که به تمامی اقشار و نیروهای پویای جامعهی ما مربوط است. تمامی ما بدون توجه به تفاوتها و تمایزاتمان با این تهدید و خشونت بدون معیار روبرو هستیم. این نقطهی مشترکی است که تمامی ما معتقد به مبارزه علیه آن و از میان برداشتن آن هستیم. نقطه مشترکی که میتواند در همگرایی مبارزات دمکراسیطلبانهمان بعنوان یک فاکتور ایفای نقش نماید. اقدامات ضد انسانی و شکنجهها و اعمال وحشیانه تفاوت و تبعیض نمیشناسند، بنابراین اگر در مبارزه بر ضد آن دسته از اقدامات و عملکردها تفاوتها و تبعیضها را مطرح نماییم، خسران آن متوجه همگان خواهد شد. یعنی در مخالفت با این نوع مجازات و در واقع تهدیداتی که هدف از آن بازدارندگی از مبارزات آزادیخواهانه است، بایستی بصورت متحد عمل نماییم.
در هفتههای اخیر شاهد اعدامهای متعدد و صدور احکام مختلف اعدام در ایران بودیم. در میان اکثر این احکام و اجرائیات افراد جامعهی کردی دیده میشوند. بدون شک جمهوری اسلامی بر نقش خلق کرد بعنوان نیروی محرکهی جامعه در روند دمکراسی و سطح سازماندهی آن و فاکتورهایی که آن را بصورت نیرو درمیآورد آگاه بوده و بدین سبب سعی در ارعاب جامعه و در رأس آن نیروهای پویایش دارد. خلق کرد به سطحی از آگاهی و سازماندهی دست یافته که قادر است نهتنها تاج آزادی و دمکراسی را بر سر آیندهی خویش بگذارد، بلکه در دمکراتیک نمودن کل سرزمین ایران و منطقهی خاورمیانه نقش اول را ایفا نماید. شاید در این راه هزینههایی بیشتر از دیگران بپردازد، همچنانکه تاکنون پرداخته است اما همانگونه که خلق کرد نشان داده از پیمودن مسیر رو به آزادی هیچگاه دست برنداشته و نخواهد برداشت.
در تاریخ سرزمین ایران، کردها همیشه به عنوان نیروی اساسی آزادیخواهی نقش داشتهاند و علیرغم زدن برچسبهای تجزیهطلبی و غیره و یا علیرغم توقف مقطعی مبارزاتشان، مجددا با تجدیدقوا و عزمی نوین اقدام به مبارزه در راه احقاق دمکراسی و حقوق بشر نمودهاند. امروزه نیز جامعهی کردستان شاهد تحرکی نوین و صدالبته بسیار مدرنتر و دمکراسیخواهانهتر از گذشته و به شکلی بسیار شفاف و قاطع است. این رژیم را به هراس انداخته است، زیرا کردها به صراحت اعلام میکنند که مبارزاتشان محلی نبوده و برای تمامی ایران مصداق دارد. این مسلم است تا زمانی که کردها به آزادی دست نیابند، در ایران آزادی ایجاد نخواهد شد. نیروهای پیشروی جامعه نیز متوجه این امر بوده و از این مبارزات آزادیخواهانه حمایت مینمایند. رژیم ایران در برابر این همبستگی جهت ارعاب و تهدید و بازداشتن جامعه از پیشروی بیشتر در این مسیر آزادیخواهانه، افراد جامعهی کرد و بویژه جوانانش را تحت فشار بسیاری قرار میدهد. معلمی کرد با حکم اعدام روبرو میشود. دانشجویی کرد با اعدام تهدید میگردد. جوانان کرد با حکم اعدام در سرنوشتی مبهم نگه داشته میشوند. فعالان حقوق بشر ـ دختر و پسران جوانی که ارزشی جهانی داشته و در جهان نمونههایشان کمیاب هستندـ تنها به دلیل اینکه همانند هر جوانی در منجلابهای اخلاقی و غیره نیفتاده بلکه با تفکر اجتماعی و ذهنی سالم به مبارزات اجتماعی روی آوردهاند، دستگیر شده، مورد شکنجه و آزار و اذیت واقع شده و زندانی میگردند. خانوادههایشان با تهدید به نابودی فرزندانشان تحت کنترل نگه داشته میشوند. اینها راهکارهای قرونوسطایی هستند که حاکمان عصر حجری رژیم در پی اجرای آن در سدهی علم و ارتباطات برمیآیند.
بدون شک این راهکارها موردی نیستند که بتوان از آن چشم پوشید. تمامی نیروهای دمکراسیطلب و آزادیخواه و مبارز بدون توجه به راهکارها و ابزار مبارزاتی و تفاوتها و تمایزاتشان و بدون در نظر داشتن اختلافات فکری و سلیقهای که دارند بایستی در مبارزه با این اقدامات با همگرایی تمام عمل نموده، در برابر آن اعلام موضع کرده، افکار عمومی جهان را از آن آگاه نموده، فشارهای خویش را بر رژیم بیشتر کرده و در صورت امکان با ایجاد تریبونی مشترک برای مبارزه با این مجازات ناهمخوان با سرشت انسانی از هیچ اقدامی فروگذاری نکنند.
خلق کرد همانگونه که تاکنون هزینهای بسیار سنگین پرداخت نموده تا بصورت انسانی زندگی نماید، از این پس نیز با تمامی امکانات خویش باید در بسط مبارزهی آزادیخواهانهی خویش کوشیده، در احقاق حقوق خود از سر زدن به تمامی راهکارهای دمکراتیک مبارزاتی سود جسته و بعنوان نیروی پیشاهنگ دمکراسی در منطقه در از میان برداشتن احکام ضدبشری و اجرائیات دهشتناک نقش خویش را بازی نمایند. جوانان و زنان کرد و ایرانی بعنوان نیروهای پویای جامعهی ما باید در این مبارزهای که آغاز شده و از توجیهی حقوقی و حمایتی بینالمللی برخوردار است، لحظهای از پای ننشسته و تا از میان برداشتن این کردار درندانه به مبارزات خویش ادامه دهند.
حزب حیات آزاد کردستان PJAK قبلا موضع خویش را در مورد صدور حکم اعدام برای فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی و علی حیدریان اعلام کرده بود. ما صدور این حکم را به عنوان دشمنی با خلق کرد دیده و صراحتا اعلام میداریم که بدون پاسخ نخواهد ماند. ما خویش را موظف به دفاع مشروع از تکتک افراد جامعهمان میبینیم و از نظر اخلاقی نیز از این اقدام احتراز نخواهیم کرد. جمهوری اسلامی بایستی متوجه جدیت ما در این مسئله بوده و هرچه زودتر در لغو این حکم اقدام نماید و خیال کمرنگ کردن آن در طول زمان را به خویش راه ندهد. با تمامی جدیت و نیروی خویش پیگیر این مسئله هستیم.
همچنین اقدام دستگاه قضائی جمهوری اسلامی و قوانین نامعاصر آن برای ما انگیزه و توجیه مبارزات محسوب میگردند. رژیم باید بداند که با فشار بر جامعه و نخواهد توانست کاری از پیش ببرد. دیدن نمونههایی از این دست که با وجود فشارهایی نظیر نیروهای امنیتی و قضائی ایران نتوانستند خویش را از تحول و در صورت عدم تحول از مداخلات در امان نگه دارند و درس نگرفتن از آنها نمیتواند نشان خرد سیاسی باشد که رژیم ایران در این مقطع بدان نیاز دارد.
به همین سبب از رژیم میخواهیم که بعنوان گام اول تحولی که شدیدا بدان نیاز دارد، در از میان برداشتن این احکام اقدام نموده و حقوق دمکراتیک خلقها و در رأس آن خلق کرد را به رسمیت شناخته و ضمانت قانونی آن را تأمین نماید. بدون شک تبعات عملکردی غیر از این متوجه رژیم خواهد بود.
|