از : از سایت بهنود
عنوان : حقیقت این است که بهنود می گوید نه یاوه های حزب توده و همکار استراتژیک ج ا سه ملا۰
فقط یکی، بازرگان۲ Jan ۲۰۰۸ by masoudbehnoud
به باورم مهندس مهدی بازرگان را اگر هیچ صفت دیگر نتوان داد، همین که در روزهای بهمن سال ۵۷ تنها کسی بود، که در آن موج کین جوئی و خون خواهی، که طاقت از همگان می ربود، او و تنها او بود که سخن از حقوق انسان ها، حقوق زندانیان و حقوق متهممان می گفت، یگانه اش می کند. می توان گفت که چندان محکم ایستاده بود که جهت گم نمی کرد.
چه عجب اگر که امیر و مصدق و بازرگان، تدبیر و درایت توام با نرمی و مدارا را که آموخته بودند در عمل پای منافع ملی گذاشتند، و عجب نیست اگر هر سه با غربی ها درگیر شدند – بیش از همه با بریتانیای استعماری و سلطه جو
چه عجب اگر که امیر و مصدق و بازرگان، تدبیر و درایت توام با نرمی و مدارا را که آموخته بودند در عمل پای منافع ملی گذاشتند، و عجب نیست اگر هر سه با غربی ها درگیر شدند – بیش از همه با بریتانیای استعماری و سلطه جو- . دومین مشترکه بین این سه، در مشترکات مخالفان و رقیبانشان بود. در تراژدی پایان کار امیرکبیر همزمان با ملاقات های سفیر بریتانیا با درباریان و پیام هائی که بین سفارت و مهدعلیا - مادر مغرور شاه جوان - رد و بدل شد، متحجرانی مانند حاج میرزا آغاسی و رادیکال هائی مانند میرزا آقاخان نوری اولین [و شاید آخرین؟] رییس دولت ایرانی دارای تابعیت خارجی هم دست داشتند. در کار نهضت ملی کردن نفت و دولت مصدق، دیگر چیزی در پرده نیست، باز تفاهم دو قطب درباری و متحجر [و مخالفت های به غلط سیاست گذاری شده حزب توده، نماینده صنف مترقی رادیکال] در کار بود.دولت ۲۷۵ روزه مهندس بازرگان هم از همین راه رفت تا دوره ای تازه از زندگی مرد بزرگ آغاز شود. و بازرگان چکیده دانش همه مصلحان ایرانی بود.
۲٨۶۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ شهريور ۱٣٨۷
|