هر که بامش بیش، برفش بیشتر (پیرامون پاسخ رهبر به نماینده خویش)
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۲۲ تير ۱٣٨۱ -
۱٣ ژوئيه ۲۰۰۲
بعد از سه روز انتظار، پاسخ رهبر به نماینده مستعفی خود منتشر شد. همه روزنامهها سخنان آیتالله خامنه ای را بدون تفسیری به چاپ رساندند. زیرا در حکومت اسلامی کمتر رسم است پیامها، مواضع و سخنان رهبر حکومت مورد نقد، تفسیر و یا ارزیابی قرار گیرد. با این حال در نگاه نخست، موضع آیتالله خامنهای در نامهای که خطاب به آقای طاهری منتشر کرده است، هیچ شباهتی به مواضع نمایندگان وی در مطبوعات محافظهکار و سایر ذوبشدگان ولایت فقیه ندارد و حتی شاید بسیار «ملایم»تر از آن است که بسیاری انتظارش را داشتند.
آقای خامنهای به بخشی از انتقادات آقای طاهری پاسخ داده است و بخشی را نادیده گرفته است. آن بخش که نادیده گرفته شده، انتقادهایی است که متوجه سلب حقوق نهادهای جمهوری، بیاختیار کردن مجلس، مظالم قوه قضائیه، اقدامات سرکوبگرانه و فاشیستی انصار حزبالله و «شعبان بیمخها» میباشد. در این موارد آقای خامنهای مطلقا حرفی برای دفاع از خود ندارد، زیرا همه میدانند که این بخش از انتقادات آقای طاهری متوجه نهادهایی است که بطور مستقیم زیر نظر و مسئولیت شخص ولی فقیه قرار دارند.
آقای خامنهای انتقاداتی را که در نامه آیتالله طاهری متوجه گسترش فقر و فساد و شکافهای طبقاتی است، «پاسخ» داده و در این قسمت با نماینده مستعفی خود همراهی و همدلی کرده است. او به جلو فرار کرده است. با بخشی از گفتههای امام جمعه سابق اصفهان همسخن شده تا نشان دهد «نظام» که او نماینده تامالاختیارش است، از اتهاماتی که در نامه امام جمعه سابق مطرح گردیده، مبرا است و او خود نیز از این وضعیت دل خون دارد.
مشکل است بتوان تصور کرد این کوشش آقای خامنهای برای فرار به جلو، برای او با موفقیت قرین شود. فرافکنی و انداختن گرفتاریها به گردن دیگران، هر چند روشی بسیار معمول در سیاست است، اما همواره نتایج موفقیتآمیز و امیدبخش ندارد. در ایران همه کس میداند آقای خامنهای بیشترین اختیارات را در همه زمینهها دارد و بنابر این کاملا طبیعی است که مسئولیت پدید آمدن این وضعیت، هم از نظر فقر اقتصادی و هم از نظر سقوط سیاسی بیش از همه متوجه اوست. میگویند هر که بامش بیش، برفش بیشتر. او که بیشترین اختیارات و مسئولیتها را در این حکومت دارد، چگونه زمانی که سخن از عیوب و کاستیها میرود، نخستین کسی است که خود را از گروه تقصیرکاران بیرون میکشد و حتی طلبکار میشود؟
باید این نکته را به رهبر حکومت اسلامی یادآوری کرد که مسئولیت خوبیها و بدیهای این حکومت بیش از هر کس و در درجه اول متوجه اوست. اگر از خوبیها نشانی نیست و بدیها اکنون به درجهای رسیده که تحملش را برای نزدیکترین «یاران انقلاب» نیز ناممکن کرده است، او مقصر اصلی است. آقای خامنهای نمیتواند نقش عمدهای را که در سقوط کشور ما، در فقر و فاقه مردم، در بیکاری روزافزون، در ادامه استبداد، در سرکوب حقوق دموکراتیک مردم و دیگر مظالم و جنایات در همه عرصهها داشته و دارد، به گردن دیگران بیاندازد.
و نکتهای در باب «ملایمت»رهبر.
پیام روز گذشته آیتالله خامنهای شباهتهایی با نخستین سخنرانی او در جریان حوادث تیرماه سال ۷٨ دارد. همان سخنرانی معروفی که در آن خطاب به دانشجویان و جوانان گفت از «توهین»به خود میگذرد و به پاسداران و نیروهای امنیتیاش دستور داد که اگر به او توهین شد، متعرض کسی نشوند. اما آقای خامنهای از «توهین» به خود نگذشت. دو روز بعد از آن سخنرانی ملایم و آشتیجویانه، فرمان سرکوب دانشجویان و جوانان ناراضی از سوی وی صادر شد. و آن، وقتی بود، که او اطمینان یافت در این فرمان سرکوب، نه رئیس جمهور و نه بخش اصلاحطلب حکومت، در برابر او نخواهند ایستاند و جانب دانشجویان را نخواهند گرفت. آقای خامنهای در نامه خود به آقای طاهری نیز این وعده را داده است که «جفای بر خود»را نادیده گرفته و شکایت به آن دنیا خواهد برد. اما او سخن نهایی را نیز گفته است: «تلاش برای سست کردن بنیاد نظام اسلامی قابل بخشش نیست». مصداق این سخن در این پیام روشن است،اما آیا رهبر حکومت اسلامی یک بار دیگر فرصت و شرایط مناسب را بدست خواهد آورد که دست انتقام را از آستین بیرون آورد؟
|