هر کس در ایران شعار جمهوری را فریاد می زند، متحد و پشتیبان دانشجویان است



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۹ آذر ۱٣٨۱ -  ۱۰ دسامبر ۲۰۰۲


 خشونتی که لباس شخصی ها و نیروهای انتظامی در جریان رویدادهای شانزده آذر در خیابان های اطراف دانشگاه تهران بکار گرفتند، این روز، را به یک روز سیاه دیگر در کارنامه حکومت ایران تبدیل کرد. محافظه کاران، حتی علاقه ای به پنهان کردن این خشونت و سبعیت ندارند. آن ها هر چند دانشجویان را در عمل سرکوب می کنند، در گفتار بر «قشر دانشجو» ارج می نهند و «حساب» آن ها را از مشتی «دانشجو نما» جدا می کنند. اما در مورد مردمی که به حمایت از دانشجویان اقدام می کنند، بی هیچ ملاحظه ای نه تنها عمل می کنند که سخن نیز می گویند. محافظه کاران این دسته از مردم را «عوامل شبکه های ضدانقلاب» می خوانند که به فرمان رادیوها و تلویزیون های «لس آنجلسی» و به قصد خیانت و ضربه زدن به «منافع ملی» ایران و «سوءاستفاده» از اعتراضات دانشجویان «وارد عمل» شده اند. در میان نیروهای اصلاح طلب حکومت نیز متاسفانه کمتر کسی است که حاضر باشد از حقوق این مردم حمایت کند و به سرکوب آن ها اعتراض نماید. در تبلیغات رسمی، حامیان دانشجویان دو جرم مرتکب می شوند که برخورد سرکوب گرانه با آن ها را مشروعیت می بخشد. نخست شرکت در «تظاهرات غیرقانونی» و دوم «وابستگی به شبکه های بیگانه و ضدانقلاب». این دو اتهام هیچ کدام حقیقت ندارد.
١. «غیرقانونی» دانستن اجتماعات خیابانی به دلیل اینکه مقامات دولت با آن ها مخالفت کرده اند، تنها توجیه آشکاری برای سرکوب است. مطابق قانون اساسی این رژیم اجتماعات مسالمت آمیز و بدون سلاح آزاد و از حقوق مردم است و هیچ مقامی اجازه ندارد به دلایل واهی از جمله «امنیتی» مانع این اجتماعات شود. قانونی که حکومت ایران به نام قانون احزاب نوشته است و مطابق آن برگزاری اجتماعات را مشروط به موافقت مقامات حکومت کرده است، در تضاد آشکار با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران قرار دارد. مطابق این قانون که دولت آقای خاتمی اجرای آن را هدف خود اعلام کرده و در عمل آن را به راحتی زیر پا می گذارد، اجتماعات مسالمت آمیز مردم غیرقانونی نیست، بلکه جلوگیری از این اجتماعات و بدتر از آن سرکوب چنین اجتماعاتی غیرقانونی است.
دولت تاکنون به این پرسش پاسخ نداده است که وقتی به هیچ عنوان اجازه اجتماعات و بیان عقاید به مردم داده نمی شود، ‌ آن ها چگونه می توانند به طور «قانونی» و «مسالمت آمیز» عقاید و اعتراضات خود را بیان کنند.
٢. حتی اگر پذیرفته شود که اجتماعات مردم بدون موافقت حکومت غیرقانونی است، دولت حق ندارد در برابر مردمی که قانون او را نقض می کنند، ‌ خود نیز به نقض قانون دست بزند و با چوب و چماق و گاز اسپری و لباس شخضی های خود به جان مردم بیفتد و از قانون «پاسداری» کند. مجازات نقض قوانین در خود قانون پیش بینی شده است و باید مطابق آن عمل شود. هر گونه ضرب و شتم مردم و حمله به آن ها و کتک زدن زنان و دختران و پیران و... صحنه هایی که در هر اجتماع مردم شاهد آن هستیم، و بازداشت های بی دلیل به جرم آن که قانون زیر پا گذاشته شده است، خود بدترین بی قانونی ها، توحش و سرکوبگری است.
٣. حملات لباس شخصی ها و عوامل گروه های فشار به مردم و ضرب و شتم و مجروح کردن آن ها که همواره در برابر چشمان نیروهای انتظامی پاسدار نظم و قانون صورت می گیرد، حتی اگر این مردم قوانین مورد نظر حکومت را زیر پا گذاشته باشند، خلاف است و دروغ بزرگ حکومت ایران در این مورد را افشا می کند. تا کی مردم ایران باید شاهد باشند که گروهی لباس شخصی وابسته به محافل و منابع قدرت به هر توحش و بی قانونی دست بزنند و حکومت هیچ اقدامی علیه آن ها صورت ندهد و در برابر، مردم به دلیل این که پای خود را از قوانین خودساخته و ضد دموکراتیک حکومت که هیچ حقی را برای آن ها به رسمیت نمی شناسد، اندکی آن سوتر گذاشته اند، بیرحمانه سرکوب شوند؟ اگر صداقتی در گفتار مسئولان حکومت وجود داشت، می باید لباس شخصی های مهاجم به مردم را نیز به همان دلیلی که توده مردم را دستگیر می کنند، ‌ بازداشت کرده و به محاکمه می کشیدند، اما این اتفاق تا به امروز نیفتاده است و کسی باور ندارد که در آینده نیز لباس شخصی ها به دلیل نقض قانون دستگیر و محاکمه شوند.
۴. انتصاب مردمی که به حمایت از دانشجویان برخاسته اند، به شبکه های تلویزیونی سلطنت طلب در خارج از کشور، تنها به دلیل توجیه سرکوب آن ها و کاستن از حساسیت افکار عمومی و عدم اعتراض به این سرکوب گری ها صورت می گیرد. هدف مهم دیگر این تبلیغات، ایجاد بی اعتمادی میان دانشجویان و سایر اقشار مردم است. اکثریت مطلق کسانی که در هفته های اخیر به حمایت از اعتراضات دانشجویان و خواست ها و مطالبات آن ها به اعتراضات «غیرقانونی» اقدام کرده اند، همان خواست ها و مطالبات دانشجویان را دارند. آن ها به اندازه دانشجویان آزادی خواه و جمهوری خواه هستند. دانشجویان نباید تحت تاثیر تبلیغات حکومت از یک سو و تبلیغات شبکه های مستقر در خارج از کشور که می کوشند اعتراضات مردمی را به سود خود مصادره کنند، ‌ نسبت به حمایت دیگر اقشار مردم بی تفاوت بمانند و حتی موضع منفی اتخاذ کنند. هر کس در ایران شعار آزادی زندانیان سیاسی و جمهوری مردمی و بدون ولایت را فریاد می زند و خواهان رعایت حقوق بشر و منع تفتیش عقیده است، متحد و پشتیبان دانشجویان است. مرز جنبش دانشجویی با کسان و جریاناتی است که جمهوری خواه نیستند و  از حکومت و نهادهای غیرانتخابی – تحت هر نامی – حمایت می کنند. دانشجویان این گروه ها را می شناسند و در بیانیه های اخیر خود پاسخ آن ها را داده اند.
اتحاد و همکاری دانشجویان با مردم  و نیروهای جمهوری خواه کشور ما، که در جریان اعتراضات اخیر نشانه های آن به روشنی دیده شده است، ضرورت تحقق مطالباتی است که دانشجویان در هفته های اخیر مطرح کرده و برای آن هزینه های زیادی نیز صرف کرده اند. ارتجاع از هیچ چیز بیشتر از تحقق این اتحاد و همکاری وحشت ندارد