خطر فاجعه انسانی! - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : روزبه ادمی

عنوان : برای اطلاع از سابقه اقای رضا اسدی به این سایت مراجعه کنید
http://www.iran-interlink.org/files/farsi۲۰pages۲۰۲۵/rahei۲۴۱۱۰۶.htm

س از رضا اسدی: شما همراه با همسر و چهار فرزندتان به مجاهدین پیوسته و در عراق بودید. برخورد مجاهدین با خانواده را چگونه دیدید و آیا اکنون هم آن جمع خانوادگی شما ادامه دارد؟
ج- مجاهدین در اصل دو چهره و دو نوع عملکرد کاملا متفاوت دارند. یکی عملکرد و ضوابط بسیار دشوار و فرقه گرایانه درون تشکیلاتی و دیگری چهره و رفتار دموکرات معابانه بیرونی است. ما وقتی که هوادار بودیم مثل هواداران دیگر بسیار مورد احترام قرار میگرفتیم و فکر میکردیم که هیچ اجتماعی به اندازه مجاهدین برای روابط خانوادگی ارزش قایل نیست. وقتی که عضو رسمی شده و در چهارچوب بسته فرقه ای قرار گرفتیم دیدیم که مجاهدین برای روابط خانوادگی اصلا ارزش قایل نیستند. تمامی اعضاء خانواده ها منجمله خانواده ما را از یکدیگر جدا کردند. همسران را سه طلاقه و فرزندان را به خارج از عراق فرستادند. در موقع خروج از فرقه هم برای ما محدودیت ایجاد کردند تا با دو دخترمان نتوانیم صحبت کنیم. آن ها در روابط فرقه باقی مانده اند و مجاهدین به ما نیز امکان برقراری تماس نمیدهند.
٣۲۷٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ شهريور ۱٣٨۷       

    از : کانون رهائی

عنوان : تبریک و تهنیت به اسرای پادگان اشرف
با بدست گرفتن کنترل کمپ اشرف توسط دولت عراق یک پیروزی بزرگ برای شما که سالها در صدد خروج و زندگی در محیطی آزاد و بدور از وابستگی های تحمیلی تشکیلاتی بودید فراهم گردیده است. کانون رهائی این پیروزی و رسیدن امواج آزادی و نور و رهائی را بشما تبریک می گوید.با ورود محافظین عراقی به کمپ اشرف و دخالت در امور داخلی کمپ و قابل دسترس بودن عراقی ها برای مراجعه مستقیم و شنیدن حرفهایتان در هر لحظه و ساعت می توانید بدون ترس تشکیلاتی ضوابط غلاظ و شداد کمپ را شکسته و این تار عنکبوتی را پاره کنید و خود را از قید اطاعت فرماندهان مجاهدین رها سازید.

دوستان و ساکنان اسیر در کمپ اشرف:
از این ببعد شما می توانید با دوستان خود تشکیل محفل بدهید و در باره موضوعات مختلف که تا بحال ممنوع بوده است صحبت نموده و قرار و مدار های خود را با یکدیگر در میان نهاده و برای کارهای گروهی خود برنامه ریزی و سازماندهی نمائید

اکنون فرماندهی کمپ اشرف بدست شماست. شما می توانید ماموران رجوی را که با نام فرمانده بر شما حکم می راندند و مانع تجمع شما می شدند و با انگ ها و اتهامات واهی شما را تحقیر می کردند و وادار به گزارش نویسی می نمودند و هر لحظه برایتان عملیات جاری راه می انداختند به نیروهای عراقی بعنوان مجرم معرفی و آنها را بایکوت نمائید.

سعی کنید با کنترل وسائیل ارتباط جمعی مانند اینترنت و تلفن و رادیو با بیرون از خود ارتباط بر قرار سازید و حرفهای خود را با والدین و دوستان و با مردم و اپوزیسیون در میان بگذارید و از انها برای خروج از عراق و کسب پناهندگی در یکی از کشورهای اروپائی کمک بگیرید.
همزمان برای خود گروه های اعزام تشکیل بدهید و با UN و نمایندگان صلیب سرخ تماس بگیرید و آنها را متقاعد کنید که برای اقامت شما در یکی از کشورهای غربی پناهندگی سیاسی بگیرند. دولت عراق در این زمینه حتما شما را کمک خواهد نمود.

از این ببعد درب کمپ اشرف بر روی همه مراجعه کنندگان باز خواهد بود سعی کنید از این امکان برای دیدار با افراد خارج کمپ مانند والدین و دوستانتان استفاده نمایید.

با توجه به سالها ممانعت مجاهدین از انتشار اخبار درست و سعی در جلوگیری از اگاهی شما از مسائل مختلف اجتماعی و سیاسی، تلاش کنید در جریان اخبار سیاسی و وقایع و اتفاقات روز قرار گیرید و اطلاعات و شناخت لازم را از موقعیت بیرون از کمپ مانند ایران و اروپا و موقعیت اپوزیسیون بدست آورید تا بتوانید با آگاهی بیشتر سرنوشت خود را تعیین کنید.
کانون رهائی آماده اطلاع رسانی و کمک به شما عزیزان در مورد امور پناهندگی می باشد. سعی کنید با کانون رهائی تماس گرفته و مشخصات خود را برای اقدامات قانونی پناهندگی در اختیار ما قرار دهید
با تبریک مجدد شما را به خدا می سپاریم
کانون رهائی ۲ سپتامبر ۲۰۰۸
٣۲۲۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱٣٨۷       

    از : مریم فراهانی

عنوان : هشیار زیباری وزیر امور خارجه عراق گفته است که کشورش در حال گفتگو با ایران و آمریکا برای آغاز دور چهارم مذاکرات است
من شخصن فکر میکنم در این مذاکره حضور مجاهدین نیز یکی از موضوعات بحث خواهد بود.البته سازش بین دولتهای سه گانه در رابطه با تحویل پایگاه اشرف به دولت عراق صورت گرفته است. احتمالن در این گفتگو رژیم ایران خواستار تحویل مجاهدین خواهد شد واز انجا که رژیم عراق به تنهائی نمیتواند در این باره تصمیم بگیرد حتمن با حضور امریکا میخواهد راه حل نهائی وضعیت مجاهدین را به بحث بگذارد. در این بده بستان بین سه کشور مجاهدین قربانی خواهد شد.از انجا که در این نشست مجاهدین نماینده ای ندارند پس نمیتوانند سرنوشت خود را رقم بزنند.اگر در این لحظه حساس مجاهدین بخواهد روی اشتباهات گذشته پافشاری کند وهنوز هم به امریکا دخیل ببندد بعید است که ان فاجعه که همه از ان نام میبرند اتفاق نیفتد. مجاهدین باید درک کند که برای نیروهای اپوزیسیون وحقوق بشرایرانی پافشاری بر ماندن در عراق ودر عین حال در امنیت بودن نیروهای پایگاه اشرف نمیتواند مورد حمایت قرار گیرد.همه ایرانیان ازادیخواه حاضرند برای نجات اسیران مجاهد در عراق تلاش کنند وبرای بیرون کشیدن انها از خطر دست به تلاش بزنند اما راه حل مجاهدین نمیتواند به موفقیت بینجامد.از طرفی از هوادارن مجاهدین تقاضا میکنم دست از هتاکی وفحاشی به مخالفان بردارند و هر منتقدی را به رژیم نچسبانند تا بشود اتحادی از همه نیروهای اپوزیسیون برای نجات این هم میهنان بوجود اوریم که راه حلی که حتمن نباید همان راه حل ماندن در عراق باشد پیدا کنیم ومجاهدین در عراق را از شر رژیم های ایران وامریکا و عراق خلاص کنیم
٣۲۱۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱٣٨۷       

    از : رهگذر

عنوان : حقوق بشر؟!
چرا زمانی که «امام» رجوی و «بی بی» اشرف با لطایف الحیل مذهبی که از نوع آخوندی آن خطرناک تر است، صدها انسان ناآگاه را فریب می داد، کسی به فکر حقوق بشر نبود؟! آقایان اکثریت چرا مجبورند ژست دموکراتیک بگیرند؟! مگر شما آواره همین مذهب خطرناک نیستید؟! خیال کرده اید که مذهب رجوی و اشرف بهداشتی تر از مال آخوندهای کثیف است؟!
من فکر می کنم باید این طایفه خطرناک را به هر طریق نابود کرد. خطر اینان از هر مذهب دیگری خطرناک تر است. مرگ بر مذهب رجوی و آخوندی.
٣۱٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣٨۷       

    از : رهگذر

عنوان : حقوق بشر؟!
چرا زمانی که «امام» رجوی و «بی بی» اشرف با لطایف الحیل مذهبی که از نوع آخوندی آن خطرناک تر است، صدها انسان ناآگاه را فریب می داد، کسی به فکر حقوق بشر نبود؟! آقایان اکثریت چرا مجبورند ژست دموکراتیک بگیرند؟! مگر شما آواره همین مذهب خطرناک نیستید؟! خیال کرده اید که مذهب رجوی و اشرف بهداشتی تر از مال آخوندهای کثیف است؟!
من فکر می کنم باید این طایفه خطرناک را به هر طریق نابود کرد. خطر اینان از هر مذهب دیگری خطرناک تر است. مرگ بر مذهب رجوی و آخوندی.
٣۱٨٣ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣٨۷       

    از : مرگ بر جمهوری اسلامی

عنوان : اراجیف آخوندها
خنده دار است که یکی دو تا مزدور رژیم قاتل پرور جمهوری اسلامی که مانند بیسوادهای همیشه در صحنه با چماق ژست روشنفکری گرفته اند و اظهار فضل می کنند و به اصلاح زیر رادار زور می زنند بوی گند حزب اللهی بودن خود را مخفی کنند. این گرازها شاید راستی راستی فکر می کنند که مردم این ها را از یک کیلومتری هم تشخیص نمی دهند. بر امام اینها خمینی لعنت که رژیم قاتل پرور نتوانست شعور این بوزینه های حزب اللهی را کمی بالا ببرد!
٣۱٨۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣٨۷       

    از : مرگ بر جمهوری اسلامی

عنوان : اراجیف آخوندها
خنده دار است که یکی دو تا مزدور رژیم قاتل پرور جمهوری اسلامی که مانند بیسوادهای همیشه در صحنه با چماق ژست روشنفکری گرفته اند و اظهار فضل می کنند و به اصلاح زیر رادار زور می زنند بوی گند حزب اللهی بودن خود را مخفی کنند. این گرازها شاید راستی راستی فکر می کنند که مردم این ها را از یک کیلومتری هم تشخیص نمی دهند. بر امام اینها خمینی لعنت که رژیم قاتل پرور نتوانست شعور این بوزینه های حزب اللهی را کمی بالا ببرد!
٣۱۷۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣٨۷       

    از : ماریا دوستدار

عنوان : برای چه مجاهدین اصرار در ماندن در عراق دارند
من هم مثل بسیاری از ایرانیان اطلاع دقیقی از ماجرا ندارم ومثلا نمیدانم که حدقل بعد از حمله دوم امریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ تا حالا که اینها بدون سلاح در انجا زندگی میکردند ایا فکری برای اینده شان نکردند.از طرفی مجاهدین بسیاری از کادرهای درجه اول خودرا از عراق در قبل از حمله امریکا به عراق از طریق اردن به خارج فرستاد از جمله اینها مریم رجوی است. مسعود رجوی هم در جای امنی پنهان میباشد و انهائی که انجا هستند احتمالا بیشتر افراد عادی و سربازان ارتش مجاهدین میباشند وحتما هم یکی دو تا از فرماندهانی که به اینجور افراد دستور میدهند که چه بخواهند ویا نخواهند.حالا چرا مجاهدین حاضر نیستند برای خارج کردن این افراد تلاش کنند و چرا اصرار دارند که در عراق بمانند در صورتی که رهبرانشان در جای امن در اروپا و جاهای دیگر نشسته اند پس این دیگر چه صیغه ای است.بعضی از دوستان مدام از سازش عراق و ایران و امریکا سخن میگویند که انگار چیز عجیبی است.دوستان عزیز این سازش صورت گرفته و از انجا که امریکا دیگر ریسک حمله به ایران را از سرش خارج کرده سربازان وپادوان مجاهدین دیگر برایشان ارزشی ندارند. انها را برای حمله به ایران در روز مبادا احتیاج داشت وحالا کارت مصرف شده ای بیش نیستند.دوست عزیز ناصر مستشار هم مدام از قتل عام ۳۵۰۰ نفر میگوید که اگر اینطور است لطفا از مجاهدین بپرسید چرا اصرار در ماندن در عراق دارند.شاید برای مجاهدین بودجه این افراد بالاست و میخواهند از شرشان خلاص شوند و این سربازان و افراد پاینشان دیگر برایشان اهمیتی ندارند وفکر میکنند تعدادی از انها که زرنگترند میتوانند خودشان را طوری به ترکیه و سوریه و اردن و سپس به کشورهای ازاد برسانند و تعدادی هم همانطور که قبلا دیدیم داوطلبانه میروند ایران و تعدادی هم از طریق رژیم عراق و صلیب سرخ بشرطی که رژیم ایران انها را اعدام نکند تحویل رژیم اسلامی داده خواهند شد.دولت اسلامی هم بعضی از انها را بسیجی و تواب میکند و تسبیح دستشان میدهد که با خانواده به زیارت امام رضا وامام خمینی بروند ودر این رابطه مجاهدین استعداد بسیار بالائی دارند و تعدادی هم با تعهدات خانوادهها ازاد میشوند و تا اخر عمر سربار خانواده خودشان خواهند شد و مجاهدین هم در اینجا تبلیغات میکند که رژیم همه شان را یکجا کشته است وبه لیست ۱۳۰۰۰۰ شهیدان و حالا شاید بیشتر اضافه میکند و اپوزیسیون ازادیخواه ودمکرات مثل فدائیان خلق هم خواهند دید بار دیگر از طرف برادران اسلامی و ناطنی شریعتمداریهای مجاهدین فریب خوردند.البته این وسط شاید به دستور رهبری مجاهدین نیز چند نفر بیچاره هم خودشان را به اتش بکشند.
٣۱۷۲ - تاریخ انتشار : ۲٣ شهريور ۱٣٨۷       

    از : حمید محوی

عنوان : خطر فاجعه‍ی انسانی؟ ولی کدام یک از فجایع؟
خطر فاجعه‍ی انسانی؟
متأسفانه اطلاعات من در مورد موقعیت سازمان مزبور بسیار ناچیز است و نمی توانم پرسش بالا را دقیقا درک کنم، مضافا براین که سازمان مزبور می تواند خدمات شایانی برای طرح حمله به مردم ایران در اختیار آمریکا و به اصطلاح «کمونوته انترناسیونال» بگذارد، و بر این اساس پرسش اوّل را نمی توانم دقیقا درک کنم.
از طرف دیگر تعجب من از برخی گروه ها این است که چگونه به این «خطر فاجعه‍ی انسانی» رسیده اند، ولی فاجعه در ابعاد بسیار عظیمتر را ندیده اند که خطر فاجعه‍ی انسانی و طبیعی ست و در تمام منطقه خاور میانه و متعاقبا در دو قاره‍ی آسیا و اروپا گسترده شده است : یعنی نتایج استفاده از سلاح های اورانیوم رقیق شده در جنگ های معاصر.
با این وجود، من فکر می کنم که از نقطه نظر انسانی، چه دولت جمهوری اسلامی و چه اپوزیسیون ها و چه محافل بین المللی (...) تحت چنین موقعیتی یعنی «فاجعه انسانی» می بایستی تا جایی که در امکاناتشان هست، شرایط مادی و معنوی ای را بوجود بیاورند که اعضای سازمان مزبور بتوانند آزادانه برای زندگی خودشان تصمیم بگیرند، و آزادانه بتوانند از سازمان و گروه و یا ... منصرف شوند. و عملا ببینند که می توانند سرنوشتی متفاوت از سرنوشت سازمانی داشته باشند، و الزاما مجبور نیستند هویت خودشان به این و یا آن سازمان گره بزنند. که سرنوشت این جوان هایی که به چنین مصیبتی گرفتار شده اند، به دست خودشان سپرده شود. آزادانه. این امکانات مادی و معنوی که درجه‍ی آزادی و انتخاب آنها را تعیین می کند، اهمیت خارق العاده ای دارد. به نظر من آنچه بیش از همه فاجعه بار به نظر می رسد، فقدان چنین شرایطی ست. در تحلیل نهایی بر خلاف نظریه‍ی فدائیان خلق اکثریت که معمولا به شکل بنیادی مارکسیسم را تحریف می کنند، فکر می کنم، علاوه بر فقدان امکانات مادی و معنوی برای آزادی افراد در حالت کلی و عمومی و همه شمول یا جهان شمول در سرتا سر جهان ( و از جمله در این شهرک اشرف) ، فاجعه بیشتر سازمانی و سیاسی ست تا انسانی. نمی دانیم چه می گذرد، و نمی دانیم در رسانه ها چه می کنند، و شاید هم که دارند ما را به آزمایش می گذارند. من به سهم خودم چنین آزمونی را نا امید نمی گذارم. ایرانی ها و بطور کلی انسان های آگاه به هیچ قیمتی هیچ فردی را تشویق نمی کنند که خودش را بخاطر مشکلات حقوقی آنها و خواستهای آنها و عقاید آنها به آتش بکشد. نهادهای اجتماعی حتی سیاسی از خانواده تا دانشگاه و کارخانه همه _ معمولا - یعنی اصلیتشان بر این اساس بوده و هست و باید باشد که به افراد اجازه دهد تا بیاموزند و به زندگی و آرزومندی خودشان تحقق ببخشند. تحقق آرزومندی در مرگ؟... دوستان دیگری نیز به این موضوع اشاره کرده بودند، و خوشبختانه من در این زمینه تنها نیستم. کوتاه سخن این که، خود سوزی در مواردی که به این سازمان مربوط می شود، از دیدگاه من بیمارناک است و خبر از اضمحلال شخصیتی و ناهنجاریهای درونی در سطح گروهی دارد، و چنین موردی تنها مورد نیست. و باز هم تکرار می کنم، اگر امکانات مادی و معنوی برای آزادی افراد وجود نداشته باشد، این بحث ها هیچ فایده ای ندارد. و باید دید که چنین سازمان هایی با چه ابزاری و چه امکاناتی توانسته اند چنین زندگی بی روح و بیمارناکی را به گروهی جوان تحمیل کنند.
٣۱۷۱ - تاریخ انتشار : ۲٣ شهريور ۱٣٨۷       

    از : محمود اعظمی

عنوان : اپوزیسیون ایرانی ومجاهدین خلق ؟
یکی از کابران این سایت بنام مستعار«ضد رژیم » با نوشته ای از سایت ایران دیده بان رژیم ایران میخواهد اپوزیسیون ایرانی این سوال را قرار دهد که چرا اکثریت اپوزیسیون ایرانی و گروههای سیاسی اپوزیسیون درمقابل وضعیت مجاهدین سکوت اختیار کرده اند؟ ومیخواهد با باصطلاح یک تاکتیک شناخته شده وشادی رژیم از این بابت اپوزیسیون ایرانی را دچار تناقض کند ؟ ولی باید به این نفر گفت که این تاکتیک را ما میشناسیم :هرکس بر علیه ما سخن بگوید چون مورد سو استفاده رژیم قرار میگیرد پس بهتر است سکوت کند. این اولین بار نیست که مجاهدین سعی میکنند با توهین وتهمت و افترا های مستقیم وغیره مستقیم ویا مسخره کردن اپوزیسیونی که حاضر نیست دست به دست هر قدرت جهانی امپریالیستی بدهد تا رژیم ایران را ساقط کند را به سخره میگیرد ومستقیم وغیر مستقیم اورا همسو ویا رژیمی معرفی میکند.بهتر است که این آقای «ضد رژیم » این سوال را این گونه برای خود مطرح کند چرا اپوزیسیون ایرانی نسبت به سرنوشت مجاهدین بی تفاوت شده است وچرا برای او مجاهدین نقشی بازی نمیکنند وچرا حتی حاضر نیست که از افراد این سازمان وحقوق آن دفاع نماید ویا اعلام پشتیبانی کند؟تاریخ نقش ورابطه مجاهدین با اپوزیسیون ایرانی نشان میدهد که آنها درواقع یک مقلد ویک همراه دست وپا بسته مانند مهدی سامع وچند نفری دیگر غیر مجاهد بظاهر که دو ر خود جمع کرده اند را میخواهد ویک تمامیت طلب است وبرای همین نیز نمیتواند با دیگر اپوزیسیون همزیستی مسالمت آمیز داشته باشد چرا که بسیار سخت میباشد که با افراد عقیده مند سخن گفت ومجاهدین عقیده مند هستند تا به حد خود سوزی به رهبران خود عشق میورزند وبقول خود شان «عاشق » میباشند وآنهم عاشق مریم ومسعود . خوب آیا با چنین کسانی میتوان سخن گفت وگفتگو کرد وانتقاد کرد ومورد هجوم تاتاری قرار نگرفت؟ عقیده مندی این جریان به رهبری اش بسا از عقیده مندی خمینی و حواریونش به او خطرناک تر است زیرا که او اما م است ومسعود رهبر ایدئولژیک .با عقیده مندان وعاشقان یک گفتگوی متمدانه نمیشود داشت چرا که آنها از دریچه مرید به عشق خود وعقیده خود نگاه میکنند و خودنیستند بلکه دیگری میباشند یعنی رهبریشان وبرای همین هم خود را میسوزانند وهم سیانور میخورند وآماده مرگ میباشند.پس با غالب بودن چنین فرهنگی دیگر نمیتوان با دیگران یک رابطه ارگانیک تنگاتنگ داشت وبرای همین نیز هرگز مجاهدین به طور رسمی در هیچ آکسیونی از اپوزیسیون شرکت نکرده اند وخود را همیشه جدا بافته میدانسته ومیدانند.مانند گنجی که میگوید اپوزیسیونی وجود ندارد این ها هم میگویند جز ما کسی در صحنه نیست وما تنها اپوزیسیون میباشیم .بعلاوه دگرگونی سیاستهای مجاهدین چه از درون وچه از برون این سازمان را به صورت یک سازمان تک رو در اپوزیسیون کرده است وبه سوی یک سکت سوق داده است که هرگز امکان گفتگوی سالم با آن وجود نداشته است وندارد. دگرگونی درونی آنها از یک سازمان سیاسی به سوی یک سکت عقیده مند از یک بعد واز طرف دیگر سیاستهای نزدیکی به مراکز قدرت در جنگ گرگهای منطقه ای و جهانی بر سر چنگ اندازی بر منافع متفاوت منطقه ای جهانی از سوی دیگر از این سازمان بویژه پس از رفتن به عراق و ایزوله شدن در عراق یک سازمان دهشت آمیز ساخته است بویزه که جدا شدگان آنها بخوبی از روند وپروسه های درون سازمان گزارش داده اند ونشان داده اند که در پشت لبخند و اسلام «دمکراتیک وبردبار» خانم رجوی درواقع یک چهره دهشتاک وجوددارد. البته مشخص است که باز جواب مجاهدین یک کلمه است : این ها همه اش گفته های رژیم ایران است.ولی کسی دیگر این کالای مجاهدین را نمیخرد بویژه که افراد مستقل و گروههای اپوزیسیون نیز مورد همین حملات از طرف مجاهدین به هنگام انتقاد از آنها روبرو شده اند.بهرروی سخن به دراز ا نبرم چرا که هموطنان ایرانی خارج کشور به خوبی از وضعیت مجاهدین خلق آگاه میباشد وبرای همین نیز مجاهدین مجبور میباشند به جای حمایت گرفتن از چهار میلیون ایرانی خارج کشور مجبور است تظاهرات کننده روسی ، اکرائینی و لهستانی با قیمت ارزان همراه با هتل و اتوبوس مجانی وشام مجانی به مراسم خود بیاورد ویا به گفته مجله فوکوس هنرپیشه سیاه لشگر اجاره کند. ویا با آمارهای دروغ مدعی پشتیبانی میلیونی از مردم عراق از خود بشود که البته این سوال میماند کسی که پننج میلیون مردم عراق پشتیبانش میباشند چه احتیاجی به حمایت اپوزیسیونی دارد که هرگز آن ها را به حساب نیاورده است ولی زمانی که در تنگنا قرار میگیرد بوسیله عواملش از آنها طلب کاری میکند. مجاهدین در یک کلام باید از خود سوال کنند چرا خود باعث شادی رزیم شده اند ؟ چرا به عراق رفتند وسرنوشت خود را با یک سرنوشت یک دیکتاتور مانند صدام گره زدند؟چرا اکنون تحریم و میخواهند وسیاست همگامی با جنگ طلب ترین جناحهای آمریکایی –صهیونیستی روی آورده اند وچرا اپوزیسیون بایستی از یک جریان دیگر سرکوبگر و دگم و مرتجع دفاع کند تا دوباره مانند خمینی گردن آنها را بزند ؟مگر باید از گذشته درس نگرفت وپرچم دروغین همه با هم را برداشت ؟همان پرچمی که خمینی هم در ابتدا برداشت وبعد سر همه را از دم تیغ گذراند. امروز مردم ایران تجربه برخورد با سیاستهای مجاهدین وشناخت آنها را پیدا کرده اند ودیگر حاضر نیستند از آنها بنامهای متفاوت بهره برداری شود ودوباره مار در آستین پرورش دهند. از نظر انسانی البته بایستی که از حقوق فردی افراد مجاهددفاع کرد ولی در این برهه باز بازی هایی که رهبری مجاهدین راه انداخته است وبهره برداری تبلیغاتی که میخواهد در جهت پیش برد سیاستهایش با سو استفاده از «حقوق پناهندگی» این افراد مستقر در کمپ اشرف بکار میبرد درواقع باعث میشود که اپوزیسیون از این نیرنگ رهبری مجاهدین باخبر باشد ودوباره مانند گذشته با طنابهای تبلیغاتی مجاهدین به چاه نروند. مجاهدین باید این سوال را از خود بهر حال بنمایند که چرا باعث شادی رژیم با اعمال خود طی سی سال گذشته شده اند که این چنین ایزوله باشند که رژیم دستهایش را از شادی بهم بمالد
٣۱۶۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ شهريور ۱٣٨۷       

    از : مریم فراهانی

عنوان : برای نجات جان مجاهدین اسیر و پناهنده باید همه احزاب ایرانی بسیج شوند
احزابی که به حمایت از حقوق انسانی مجاهدین در شهر اشرف پرداخته اند و یا هنوز سکوت خود را نشکستند.جا دارد هرچه زودتر دست بکار شوند و با یک بسیج همگانی جان هم میهنان مان را نجات دهیم.بسیاری از این احزاب مخالف سر سخت مجاهدین میباشند ولی فقط دفاع از حقوق انسانی مخالفین است که معیار پاسداری از حقوق بشر و دمکراسی است. این مهم نیست که شما در رابطه با سیاستهای مجاهدین چه نظری دارید و یا مجاهدین در رابطه با شما چه نظری دارند.امروز جان هم میهنان ما در عراق در خطر است بپا خیزیم که فردا دیر است

سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
حزب دمکرات کردستان ایران
کومه له - سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران
سازمان راه کارگر
حزب دمکراتیک مردم ایران
سازمان جمهوری خواهان ملی ایران
سازمان سوسیالیست های ایران
حزب توده ایران
جبهه ملی ایران (برونمرز)
سازمان فدائیان (اقلیت)
جبهه دموکراتیک ملی ایران
جبهه ملی ایران (شمال کالیفرنیا)
جبهه ملی ایران (آمریکا-واشنگتن)
حزب دموکرات ایران
فدراسیون دانشجویان مدافع صلح و حقوق بشر
نهضت مقاومت ملی ایران
حزب سبزهای ایران
سازمان اتحاد فدائیان کمونیست
حزب کار ایران (توفان)
حزب کمونیست کارگری ایران
حزب کمونیست کارگری ایران - حکمتیست
حزب کمونیست ایران
حزب کمونیست ایران (م.ل.م)
اتحاد چپ کارگری-ایران
اتحادیه سوسیالیست های انقلابی ایران
اتحادیه سوسیالیستی کارگری
سازمان چریکهای فدائی خلق ایران
چریکهای فدائی خلق ایران
شورای موقت سوسیالیست‌های چپ ایران
٣۱۴۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ شهريور ۱٣٨۷       

    از : سهیلا شکیب

عنوان : به اقای شریف احمدی
اقای شریف احمدی
من در کل با نظرات جنابعالی موافقم وبه سایت مجاهدین هم مراجعه کردم و همین جمله نگرانم کرد:
سهیر بلحسن، رئیس فدراسیون بین المللی جوامع حقوق بشر گفت:
«کارنامه فعلی حقوق بشر دولت ایران از هر زمان دیگر بدتر است. در صورت اخراج به جمهوری اسلامی ایران، این اشخاص قطعا با خطر شکنجه واعدام شدن مواجه خواهند شد. یک راه حل دراز مدت بمنظور تضمین امنیت آنان باید یافته شود.»
یعنی موضوع فقط اخراج مجاهدین از عراق نیست بلکه واقعا خطر تحویل انها به جنایتکاران اسلامی جدی میباشدو انچه که برایم روشن نیست و بیشتر نگرانم میکند اینکه اگر سازشی بین رژیم اسلامی و دولت عراق و امریکا بوجود امده باشد وامریکا نخواهد به تعهدات خود عمل کند ایا راهی به عنوان برون رفت از طرف مجاهدین در نظر گرفته شده است. ایا راهی وجود دارد وانوقت چه باید کرد.منظورم اینکه مجاهدین نباید دربست به امریکا اعتماد کند چرا که بارها و بارها امریکا تعهدات بین المللی خود را زیر پا گذاشت. اگر بحث بر روی چه باید کرد برود و راهکارهائی جهت نجات هم میهنان مجاهد در شهر اشرف پیدا شود انوقت میشود نیروهای اپوزیسیون را بسیج کرد من مطمئن هستم که ایرانیان ازادیخواه با تمام مخالفتهائی که با مجاهدین دارند برای نجات جان انها بسیج خواهند شد
٣۱٣۹ - تاریخ انتشار : ۲٣ شهريور ۱٣٨۷       

    از : شریف احمدی

عنوان : شاه الهی -حزب الهی
دوستان مبارز و آزادیخواه !
پس مانده های رژیم گذشته ۳۰ سال ست که پس از سقوط تاریخی حکومت مظلقه شاهنشاهی دست به دامان هر لابی بین المللی میشوند که بلکه در معادلات و معاملات سیاسی مطرح شوند تا تمایلات جاه طلبانه ی خود را ارضا نمایند. آنقدر از عقب ماندگی سیاسی برخوردارند که هنوز درک نمی کنند که جهانخواران با همین حکومت اسلامی بهتر منافعشان را تامین می کنند.

رژیم جنایتکار اسلامی هم دقیقا بدلیل اینکه روی رژیم گذشته را در بسیاری موارد "سفید" کرد
تخت بر قدرت تکیه داده و مطمئن ست که جهانخواران بسیار از خوش خدمتی های حکومت اسلامی قدردانی مینماید بشرط اینکه وارد قلمرو سلاح اتمی نشود.

این دو جریان در دشمنی با دگراندیشان توافق دارند شاه الهی تمام سقوط شاه را از چشم مخالفان شاه می بینند. ذوب شدگان بارگاه خلیفه مسلمین هم هنوز از کشتار های دهه شصت و نسل کشی ها سی نشده و با بی اعتمادی مطلق از توانائی های خود غیر خودیها را به طرز فجیعی حذف می کند .

به همین دلیل به اینجا میایند "اظهار فضل" می کنند مثل ثابتی عضدی و حسین زاده و رسولی و کچوئی و لاجوردی و بقیه "دکتر ها" و " حاجی ها" که متخصص شکنجه و تفتیش عقاید می باشند بیکار انی نشینند.

دوستان به سایت مجاهدین خلق مراجعه کنید. مشاهده خواهید کرد که چگونه در حال دفاع از خود هستند. نمونه زیر را مطالعه کنید . ما هم به سهم خود برای جلوگیری از فاجعه و معامله
به هر طریق که صلاح میدانید کمک کنیم حواسمان باشد که دو جریان شاه الهی و حرب الهی مثل ما نمی خواهد. آنها بدشان نمی آید که ما مخالفین رژیم دشمن مشترک خود را رها کنیم و به جان هم بیفتیم .

فدراسیون بین المللی جوامع حقوق بشر، خواستار تعهد علنی دولتهای آمریکا و عراق برای تضمین امنیت و سلامت مجاهدان شهر اشرف شد
۸:۴۷:۴۹ AM ۱۳۸۷/۶/۲۱
شهر اشرف


فدراسیون بین المللی جوامع حقوق بشر رسما به دولتهای آمریکا و عراق فراخوان داد علنا متعهد شوند که امنیت و سلامت مجاهدین مستقر در اشرف را تضمین می کنند.
اطلاعیه فدراسیون بین المللی لیگهای حقوق بشر باعنوان «فراخوان به مقامات عراقی و آمریکا»، خاطرنشان کرده است : یک تصمیم هیأت وزیران عراق مورخ ۱۷ ژوئن تأکید می کند که باید حفاظت مجاهدین از نیروهای تحت فرماندهی آمریکا به دولت عراق واگذار شود بر اساس گزارشهای مختلف مطبوعاتی. این تصمیم، ظرف دو ماه گذشته با اظهارات مکرر مقامات عراقی دال بر اینکه مجاهدین خلق ایران باید از عراق اخراج شوند همراه بود.
سهیر بلحسن، رئیس فدراسیون بین المللی جوامع حقوق بشر گفت: «کارنامه فعلی حقوق بشر دولت ایران از هر زمان دیگر بدتر است. در صورت اخراج به جمهوری اسلامی ایران، این اشخاص قطعا با خطر شکنجه واعدام شدن مواجه خواهند شد. یک راه حل دراز مدت بمنظور تضمین امنیت آنان باید یافته شود.»

فدراسیون بین المللی جوامع حقوق بشر در اطلاعیه خود افزوده است: آمریکا کنوانسیون منع شکنجه را امضاء کرده است، که اخراج، بازگرداندن، یا استرداد اشخاص به کشور دیگری را که در معرض خطر شکنجه شدن قرار خواهند گرفت ممنوع می سازد. از آنجا که ایالات متحده آمریکا بشکل دو فاکتو قرارگاه اشرف را در کنترل دارد، در صورتیکه مجاز بشمارد مجاهدین خلق از عراق اخراج شوند، بروشنی الزام بین المللی خود تحت این کنوانسیون را نقض کرده است.

فدراسیون بین المللی در اطلاعیه خود همچنین خاطرنشان کرده است:
هر چند عراق و آمریکا به کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد پناهندگان نپیوسته اند، که بروشنی ”بازگرداندن” شخص را به سرزمینی که زندگی و آزادی اش در آن تهدید شود ممنوع می سازد، با این حال باید این ممنوعیت را محترم شمارند، زیرا این بخشی از حقوق بین المللی متداول است. بدین ترتیب مجاهدین خلق نمی توانند به ایران یا هیچ کشور دیگری که ممکن است بعدا آنها را به ایران مسترد سازد اخراج شوند.
٣۱٣۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ شهريور ۱٣٨۷       

    از : اشرف ایرانی

عنوان : عوامل حکومت تحت پوشش خانوادگان سازمان مجاهدین خلق ایران سمپاشی میکنند
رژیم جمهوری غارتگران توفاله های امنیتی خود را می خواهد به اسم خانواده های مجاهدین جا بزند. بعد از حکم دادگاه انگلستان که مجاهدین را تروریست ندانست حکومت ماموران خود را جلو سفارت این کشور فرستاد که بگویند ما خانواده های مجاهدین هستیم و باید سازمان و بچه هایمان در لیست تروریستی بمانند. در خارج هم یاران احمدی نژاد با چپ نمائی و اذا و اطوار ضد امپریالیستی حرف های وحوش اسلامی را بخورد ملت میدهند. دوران دجال بازی و عوامفر یبی روزی به سر خواهد رسید.
٣۱٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣٨۷       

    از : ارش دوزانی

عنوان : به نیما آزاد
در ادامه صحبت شما اگر چه در تابستان ۶۰ دو بار صرفا به خاطر داشتن ریش توسط نیروهای مجاهدین ربوده شده و با هزار بدبختی توانستم به انها ثابت کنم که من از ایادی رژیم نیستم وگرنه مرگ قطعی در انتظارم بود، گرچه در اروپا بارها صرفا به خاطر مخالفت با رهبری مجاهدین (انهم بعد مزاحمت خیابانی هوادارانشان در خیابان) کتک خورده و یا مورد فحاشی قرار گرفته ام ولی موافقم که دفاع از حقوق انسانی پناهندگان و اسرای اردوگاه اشرف وظیفه همه نیروهای ملی است.
٣۱٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣٨۷       

    از : ب

عنوان : ضمنا
خیلی ها ممکن است جنگ را گزینه ای برای سرنگونی جمهوری اسلامی بدانند. چه بسا آنها خیلی بیشتر از شما دلشان برای ایران بتپد و برای رهایی ایران از چنگال استبداد بسی بیشتر مایه از خود بگذارند. "خیانت" یک برچسب بزدلانه از سوی کسانی ست که میخواهند همواره این حس را داشته باشند که ملت پشت سر آنان است.
٣۱٣۰ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣٨۷       

    از : ب

عنوان : به آ
همه این حرفها را زدید که آخرش موضع ضد آمریکایی و ضد جنگ بگیرید و مجاهدین را خائن بدانید! متاسفانه برخی از کاربران در اینجا به نام دفاع از حقوق مجاهدین، مقاصد دیگری را دنبال میکنند و فکر کنم شما هم یکی از آنان باشید!
٣۱۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣٨۷       

    از : آ

عنوان : دو خواست مختلف را یکی نبینیم!
دوستان اشتباه نکنیم. بحث بر سر ضرورت فوری نقد و بررسی سیاست های مجاهدین نیست. بحث فقط بر سر یک سیاست معین مسئولان آن هاست که ارتباط مستقیم با همین مشکلی است که پیش آمده است دارد. آن هم نه به خاطر خود این بحث. به خاطر آن که ادامه این یک سیاست معین به معنی ادامه خطر بر سر ساکنان اشرف است.
سیاست معینی که به آن اشاره می شود این است:
رهبران مجاهدین اصرار داشته اند که ساکنان اشرف را حتما در عراق نگاه دارند. حالا می شد دیگر در باره این سیاست معین هم مثل بقیه سیاست های مجاهدین هیچ حرفی به میان نیاورد و موضوع را به زمان مناسب تری موکول کرد. اما به شرطی که آن ها بر ادامه این سیاست در همین حال حاضر اصرار نمی کردند.

متاسفانه مسئولان مجاهدین، خواست حفاظت امنیت ساکنین اشرف را با خواست ادامه استقرار آن ها در همین عراق فعلی یکی کرده اند و این دو خواست را از هم جدا نمی بینند. و اوضاع عراق فعلی را همه می دانیم که چگونه است. دولتی که با مجاهدین دشمنی دارد و بسیاری از افراد آن بارژیم ایران هستند. سرزمین ناامنی که در آن انواع گروه های مسلح به کار ترور و کشتار مخالفان خود مشغولند. و آمریکایی که هیچ احساس مسئولیتی در قبال تعهدات بین المللی خود در این کشور ندارد.
ادامه استقرار ساکنان اشرف در عراقی با این شرایط چه معنی و مفهومی می تواند داشاه باشد جز قرار دادن آن ها در معرض تمامی این خطرات بدون هیچ نیاز و ضرورتی منطقی و قابل توضیح ؟
آن ها می گویند که ساکنان اشرف را در جوار خاک میهن می خواهیم نگاه داریم. ولی باید از خودمان بپرسیم که حاصل این نگاه داشتن در عراق به عنوان نگاه داشتن در جوار خاک میهن چه خواهد بود؟ یا این خواهد بود که در سال های گذشته دیده ایم. یا این خواهد بود که همین الآن می بینیم و به خاطر همان نگرانیم. یا به تعویق افتادن تصمیم آمریکا تا مدتی محدود. و باز همین تراژدی کنونی.

مسئولان مجاهدین به این امید می خواهند ساکنان اشرف را در عراق ( در جوار خاک میهن ) و تحت نام ارتش آزادی بخش ملی نگاه دارند که آن ها به عنوان ارتش وارد ایران شوند. اما آیا می شود از عراق ( با این اوضاع آشفته ) از ده ها کیلومتری خاک ایران به عنوان ارتش وارد ایران شد بدون قرار گرفتن تحت پوشش هوایی و زمینی آمریکا ؟ و چنین چیزی آیا جز در صورت حمله نظامی آمریکا به ایران ممکن خواهد بود ؟ و اگر چنین اتفاقی بیفتد آیا از ساکنان اشرف استفاده ای بیش از پیشمرگان نیروی زمینی آمریکا خواهد شد ؟ و آن ها جانشان فدای ارتش متجاوز نمی شود ؟ و آیا مسئولین مجاهدین با اصرار بر نگاه داشتن ساکنین اشرف در کشور عراق، در آن صورت چیزی به حساب خواهند آمد جز خائنینی که پیروان خودشان را برای حمله آمریکا به ایران در اختیار آمریکا قرار داده اند؟

آیا مسئولان مجاهدین با یکی کردن خواسته ی بر حق حفاظت جان ساکنین اسرف با خواسته ناحق نگاه داشتن آن ها در عراق قصدی جز این دارند که این دو خواست را به عنوان یک خواست جا بزنند؟

در هر حال برخورد مسئولانه دوستان فدایی بسیار قابل تقدیر است و فکر می کنم که حتما آن ها با خواندن مجموعه این اظهار نظر ها بهتر و بیشتر خواهند توانست هم به ارزش حمایتشان از حفظ جان ساکنین اشرف مطمئن شوند و هم نکات تازه ای را در این نوشته ها بیابند که در ادامه کارشان در این زمینه به آن ها کمک می کند.
٣۱۲۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣٨۷       

    از : نیما آزاد

عنوان : اشرف و حمایت فرا سازمانی ما ایرانیان
حفاظت از شهر اشرف یک وظیفه ملی و فرا سازمانی است. پرداختن به مواضع سازمان مجاهدین در این شرایط حساس کا ری است بی ثمر و انحرافی. منهم در سال شصت توسط یک هوادار اکثریت روانه زندان شدم ولی امروز خوشحا لم که این جریان در این شرایط این اطلاعیه را صادر نموده. امیدوارم رضا پهلوی و سایرین هم سکوت را بشکنند و از حقوق پنا هند گی ساکنان اشرف حمایت نمایند. حق پنا هند گی که فقط خاص اروپا نیست. اتها مات همکاری با اسراییل و امریکا را سی سال است این رژیم و همراهانش تکرار می کنند. سال های شصت هم مخالفان از جمله مجاهدین خلق و چپ های رادیکال را بعد از شکنجه و اعدام در پرچم آمریکا می پیچیدند . فریب کارهای شیطانی اخوندها را نخوریم.
٣۱۱۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣٨۷       

    از : یک خواننده

عنوان : چرا حب و بغض؟!
به "یک خواننده دیگر":
چرا من باید نسبت به "آشنا" احساس حب و بغض داشته باشم؟! برداشت من از آن جمله ایشان این بود که برای وی فشار بر مجاهدین برای تغییر سیاستهایشان مهمتر از مسئله پیش آمده در اشرف است. پرداختن ایشان به موضوع حمایت مجاهدین از حمله آمریکا به ایران که چندان ربطی به موضوع اصلی، یعنی مقابله با خطراتی که مجاهدین را در عراق تهدید میکند، ندارد، نیز این برداشت را در من تقویت کرد. از نظر من هیچ اشکالی ندارد که سیاستهای مجاهدین نقد شود، ولی در حال حاضر هدف اصلی بیانیه ها باید حمایت از حقوق انسانی مجاهدین باشد و نه تصفیه حساب سیاسی با آنان. بیانیه سازمان اکثریت از نظر من خیلی خوب بود، چون نقطه اصلی را خطراتی که مجاهدین را تهدید میکند قرار داده بود، و در عین حال به این موضوع هم اشاره کرده بود که از نظر سیاسی مخالف آنان هستند، ولی وارد جزییات نشده بود.

و اما سوالی از شما داشتم. چگونه به این نتیجه گیری رسیده اید که اگر جنگی بین آمریکا و ایران درگیرد، ساکنان اشرف "فدای سربازان آمریکا خواهند شد"؟
٣۱۱٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣٨۷       

    از : Hadi Shahab

عنوان : این هم از عجایب این زمانه است
این هم از عجایب این زمانه است که فرد داغدار گناه را بگردن قاتل "رژیم جمهوری اسلامی" نمی اندازد بلکه بگردن دوستان و یاوران مقتول. همه کسانی که در اشرف نمی خواستند بمانند مدت زیادیست که انجا را ترک کرده اند. حال به هر دلیلی که برای ترکشان داشه اند (بجز همگامی با این رژیم جنایت پیشه) دلیلشان محترم بوده و هست. علت کم شدن شمار شهر نشینانن و رسیدنش به ۳۵۰۰ نفر گواه بر ترک آزادانه شمار زیادی از شهر نشینانن آنجا دارد. مرگ و نفرت بر بازجو و شکنجه گر رژیم جمهوری اسلامی.
٣۱۰۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣٨۷       

    از : مریم فراهانی

عنوان : سکوت معنی دار اپوزیسیون,ایا دفاع از حقوق انسانی مجاهدین دفاع از اعمال تروریستی انهاست
باز هم تا بحثی در رابطه با وضعیت مجاهدین پیش میاید تعدادی (و شاید هم یک نفر با نامهای مختلف) از نسل فدا و شهادت با دستور تشکیلاتی وارد میدان میشوند تا به ارعاب وهتاکی مخالفان مش وسیاست نابکارانه مجاهدین بپردازند.از طرفی اپوزیسیون به غیر از سازمان فدائیان-اکثریت در رابطه با فاجعه انسانی که جان اسیران و پناهندگان شهر اشرف را تهدید میکند به سکوت معنی داری روی اوردند.به نظر من دفاع از حقوق انسانی مجاهدین شهر اشرف به هیچ وجه دفاع از اعمال تروریستی وشکنجه اعضای ناراضی انها بدست شکنجه گران خودی مجاهدین نمیباشد. همانطور که باید از حقوق انسانی زندانیان القاعده و طالبان در دست امریکا نیز دفاع کرد.رژیم اسلامی بارها تلاش نمود با نابودی مجاهدین در عراق به اهداف جنایتکارانه خود برسد.ولی این گمراهی است که تروریسم دولتی حکومت اسلامی را دلیلی موجه برای تروریسم مجاهدین بدانیم.با اینکه دفاع نیروهای اپوزیسیون به تنهائینمیتواند جلوی فاجعه انسانی تحویل مجاهدین به ادمکشان اسلامی را بگیرد ولی میتواند کمک عظیمی به اطلاع رسانی به افکار عمومی مردم جهان باشد. از نظر من گره این وظعیت بدست نیروهای امریکائی باز میشود و مجاهدین در این رابطه بخوبی متوجه موضوع هستند و به خاطر همین در مقابل کاخ سفید دست به تظاهرات زدند.از طرفی در عراق برای مجاهدین در رابطه با همکاری با صدام در کشتار کردها و شیعیان پرونده در دادگاه وجود دارد واگر مجاهدین در عراق بمانند با نفوذ حاکمان اسلامی ایران میتواند برای مجاهدین بسیار گران تمام شود و مطمعنن هیچگونه محاکمه عادلانه ای هم در انتظار انها نخواهد بود.از این نظر اصرار سران مجاهدین برای ماندن در عراق خود انها را شریک و یکی از مسئولین این فاجعه میکند.در ضمن به مجاهدین هم باید حالی کرد که برای دفاع از حقوق انسانی انها کسی از انها اجازه نخواهد گرفت و اصولا انها در موقعیتی نیستند که برای دیگران تعین تکلیف کنند و چگونگی دفاع از اسیران وپناهندگان شان را به اپوزیسیون دیکته کنند.امیدوارم به زودی پس از سازمان فدائیان دیگر نیروهای اپوزیسیون از راست تا چپ بدون توجه به فحاشی ها و هتاکی های نسل فدا و شهادت رهبر عظیم الشان مجاهدین به دفاع بدون قید و شرط از حقوق انسانی انها بپردازند وبه سکوت معنی دار خود پایان دهند
٣۱۰۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣٨۷       

    از : Hadi Shahab

عنوان : از اشک تمساح ریختن برای مجاهدین خلق خودداری نمایید
اینکه سازمان اکثریت با انتشار این اطلاعیه میخواهد ژست انساندوستی بگیرد فقط برای کسانی فریبنده است که با سوابق این سازمان و همکاریهایش با رژیم جمهوری اسلامی و دادستانش لاجوردی و امثالش آشنا نبوده و نیستند. هوادارن و مسلک پیشگان این جریان معلوم و الحال هنوز در خیال خط استحاله و دیالوگ و خوش رقصی است و از فکر سرنگونی این رژیم کثیف بدست آمریکا با حضور مجاهدین خلق باز بوحشت افتادهاند. همه کسانی که از مواضع مطلعند میدانند که رهبری این سازمان مخالف هر گونه حمله نظامی آمریکا به ایران بوده و هست آنها راه مماشات غرب با رژیم را خطرناک و منتهی به جنگ توصیف کرده اند. از کابوسهای خود تحلیل سیاسی نسازید. همچنین در سال ۲۰۰۳ مریم رجوی از هواداران خود خواست که دست به خود سوزی نزنند. (آشنا، یک خواننده، یک خواننده دیگر ) شما نیز از اشک تمساح ریختن برای مجاهدین خلق خودداری نمایید...ما که حافظه تاریخیمان را از دست ندادهایم
٣۱۰۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣٨۷       

    از : ali azeri

عنوان : دفاع ازحقوق دربندان اشرف یا دفاع از ادامه ی اعمال اتوریته ی رجوی؟
من ساکن ایران، عضو سابق سازمان شماو عضویک خانواده ی داغدارحاصل قدرت طلبی های رجوی بوده وهمچنان درقلعه ی اشرف عزیزانی دربند دارم وبنابراین بارها به اشرف سرزده ومناسبات موجود دربین اعضاء ورهبری وروابط صمیمانه ی نیروهای آمریکائی با رهبری را باپوست وگوشت واستخوان دیده ولمس کرده ام.
رفقای گرامی سابق!
مگر این عزیزان (افراد سازمان) دارای حقوقی هستند که پایمال شدن احتمالی آن شمارادچار سراسیمگی انداخته است؟
بعرضتان برسانم که این اعضاء براثرایزوله شدن دربیابانهای عراق وشستشوی مغزی کامل، به انسانهای مسخ شده ای تبدیل شده اند که حرفی به غیر ازمرگ وخون و... درملاقات باخانواده ی خودنمیزنند. یعنی اینها انسانهای روانی هستند که تنها با جدایی ازمناسبات سازمانی - که فقط درسیتم برده داری قابل اجراست- قابل علاج هستند. معنی حفاظت آمریکائی- بطوریکه بارها من عملا دیده ام- چیزی جزاجازه دادن به باند رجوی برای هرچه بیشتر مسخ شدن این فرزندان ما نداردوآیا شما این رامیخواهید ونامش رادفاع ازحقوق انسانها میگذارید؟
لطفا داخل سیاستهایی نشوید که به تداوم برده داری رجوی کمک کرده باشید واگرواقعا دلتان به این افراد که ازنظرروانی مرده ای بیش نیستند، میسوزد، سریعا کمک به اقداماتی بکنید که این عزیزان نیم رمق ما بتوانند ازقید جلسات اجباری رهائی یافته وحق تفکر، مطالعه وارتباط آزادانه بادنیای خارج وبخصوص با خانواده هایشان را داشته باشند تا بعد از پروسه ی۲۰ ساله مغزشویی ، خودشان قادر به " تعیین حق سرنوشت" خود باشند وگرنه اینها که درشرایط فعلی اراده ای انسانی ازخود ندارند. دیگر اینکه بهتر بودکه این نامه ی سرگشاده هایتان خطاب به آمریکائی باشد که اجازه میدهد که دربین اسرای جنگی سلسله روابط فرماندهی باشد. اگراین اعضای خانواده ی ما اسیرند، پس رجوی وتعدادانگشت شمارنورچشمی هایش چه حقی برگردن آنها دارند. شما چرا به این پروسه (اجازه داشتن تداوم مغزشویی ونقض حقوق اعضاء مجاهدین) اعتراض نفرموده بودید؟ بربریتی که آمریکا امکانات عملی آن را فراهم میکرده است.
رفقای اسبق گرامی!
آیا میدانیدکه درموقع مراجعه ی ما خانواده ها به دیدار عزیزان، نیروهای آمریکائی شرط اجابت درخواست ماراموافقت فرماندهان مجاهدین بااین درخواست اعلام میدارند ؟ درخواستی که نتیجه اش هم که غالبا منفی است ودربهترین حالت هم تحمل ساعت های متمادی انتظارکشنده، والنهایه شنیدن فحاشی های چند دقیقه ای عزیزان خودمان برعلیه خودمان! است؟؟!!
٣۱۰۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣٨۷       

    از : یک خواننده دیگر

عنوان : به یک خواننده
خواننده گرامی
اگر متن نظر «آشنا» را با دقت بیشتر بخوانید دیگر این پرسش در ذهنتان مطرح نمی شود که هدف او ((نجات جان مجاهدین است یا بر حذر داشتن آنان از سیاست "جنگ افروزی"؟! )) چون خواهید دید توضیح داده شده است که راه نجات جان مجاهدین گرفتار در اشرف برای همیشه (نه چند هفته یا چند ماه) خروج آنان از عراق است که همین خروج، مسئولان مجاهدین را به ناچار از وسوسه جنگ افروزی دور می کند. و برعکس، اگر آن ها در عراق باقی بمانند وسوسه جنگ افروزی مجاهدین هم ادامه خواهد یافت.
اگر جنگی در بگیرد ساکنان اشرف (نه رهبران و بزرگان مجاهدین مثل مسعود و مریم و اعوان و انصارشان که در امن و امان هستند) فدای سربازان آمریکا خواهند شد. و اگر جنگی هم در نگیرد باز هم ماندن آن ها در چنین عراقی که وضعش معلوم است به سرنوشتی شبیه سرنوشت کنونی آن ها خواهد انجامید.
معنای «بدتر از آن» را هم اگر دقت کنید و بدون حب و بغض بخوانیددر ساختمان نوشته درست تر متوجه خواهید شد. موفق باشید.
٣۰۹٨ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣٨۷       

    از : یک خواننده

عنوان : کدام مسئله برای شما مهم است؟
خطاب به آشنا: برای شما در شرایط کنونی نجات جان مجاهدین است یا بر حذر داشتن آنان از سیاست "جنگ افروزی"؟!
چرا که نوشته اید: "وگرنه حد اکثر کاری که می کنیم این می شود که فاجعه را برای مدت کوتاهی به تاخیر بیاندازیم. و بد تر از آن، رهبران مجاهدین را تشویق کنیم که همچنان بر سیاست افروختن جنگ آمریکا با ایران پافشاری و تلاش کنند".
اینگونه که از نوشته شما برمی آید، شما ادامه سیاستهای مجاهدین را "بدتر" از کشتار آنان میدانید!
٣۰۹۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣٨۷       

    از : آشنا

عنوان : دو نکته لازم
دونکته برای دوستان فدایی

با تشکر از دوستان فدایی به خاطر احساس مسئولیتشان، فکر می کنم که بهتر بود این دوستان علاوه بر آنچه نوشته اند به دو نکته مهم دیگر هم توجه می کردند. زیرا این دو نکته را نمی توان از این ماجرا جدا دانست. جدا دانستن این دو نکته از ماجرای کنونی، پرداختن به ساقه هاست بدون توجه به ریشه. و نتیجه ای که به بار می آورد آن چیزی نخواهد بود که دوستان فدایی و نیرو های دیگر اپوزیسیون در نظر دارند.

نکته اول:
گرچه پرداختن به کل سیاست مجاهدین در سی سال اخیر، همان طور که شما نوشته اید، بحثی خارج از موضوع این اطلاعیه است، اما پرداختن به سیاست فعلی مجاهدین در ارتباط با موضوع قرارگاه اشرف کاملا در کادر این گونه اطلاعیه ها قرار دارد.
مجاهدین، چه در گذشته و چه در همین حالا، سیاستشان را بر نگاه داری ساکنان اشرف در عراق متمرکز کرده اند. آن ها می گویند که باید این افراد در همین عراق کنونی با همین حکومت و ساختار کنونی آن نگاهداری شوند. اما حفاظت آن ها را تا موقع «آزادیبخشی» ایران از طریق حرکت نظامی سازمان ما از «جوار خاک میهن» (عراق) با پوشش کامل آمریکا، خود آمریکا به عهده بگیرد.
و در این رابطه، طبیعی است که می بینیم آن ها همه تلاششان را بر زمینه سازی حملات هوایی و زمینی آمریکا به ایران متمرکز کرده اند. و به این ترتیب، هم به خود بد می کنند و هم به مردم ایران.

وقتی از ضرورت حفاظت ساکنان اشرف از دست دولت عراق و رژیم ایران حرف می زنیم باید حتما حرفمان را با ضرورت انتقال آن ها در اسرع وقت به خارج از عراق مطرح کنیم. وگرنه حد اکثر کاری که می کنیم این می شود که فاجعه را برای مدت کوتاهی به تاخیر بیاندازیم. و بد تر از آن، رهبران مجاهدین را تشویق کنیم که همچنان بر سیاست افروختن جنگ آمریکا با ایران پافشاری و تلاش کنند. چون اساسا فلسفه اصلی نگاه داشتن این افراد در «جوار خاک میهن» و در عراق به وسیله مجاهدین همین است.

خود افراد اشرف در موقعیتی نیستند که خودشان واقعا بتوانند در یک فضای دموکراتیک در باره سرنوشت خودشان تصمیم بگیرند. این خصوصیت کار سازمانی، مخصوصا در سازمان مجاهدین است که چگونگی روابط در آن را شما به خوبی می دانید و مطلعید که رهبری در آن حرف اول و آخر را می زند.

نکته دوم:
باید صریحاً از مسعود رجوی خواسته شود که به صورت رسمی و علنی اعلام کند که در صورت وقوع حوادث بد، هیچ یک از مجاهدین حق خودسوزی ندارند. در غیر این صورت ما احتمالا با فاجعه ای در ابعاد بسیار وسیع تر از ابعاد خودسوزی های هفده ژوئن مواجه خواهیم شد.

این دو نکته را دوست عزیز من آقای محمد علی اصفهانی در مقاله خودشان توضیح داده اند. (هشدار! فاجعه به چند قدمی پادگان اشرف رسیده است).
نمی دانم با وجودی که از ایشان مطالب زیادی در سایت اخبار روز خوانده ام، این مقاله شان را در این سایت نمی بینم.
در حال حاضر شما می توانید این مقاله را در سایت روشنگری یا اصلا سایت خود ایشان
www.ghoghnoos.org
مطالعه کنید. بسیار متین و در عین حال به زبان ساده و روشن و مستدل نوشته شده است.
٣۰۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣٨۷