بهای گزاف سقوط یک دیکتاتور!



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۱ فروردين ۱٣٨۲ -  ۱۰ آوريل ۲۰۰٣


حکومت دیکتاتوری صدام حسین، در پایان یک جنگ سه هفته ای فرو پاشید. تصاویر تلویزیونی که از دیروز به سراسر جهان مخابره شده است، شادی و پایکوبی مردمی را نشان می دهد که اینک با برداشته شدن سایه یکی از خونین ترین دیکتاتورهای تاریخ از سر خویش، احساس آزادی و رهایی می کنند. صدام حسین از خون ریز ترین دیکتاتورهای تاریخ معاصر، مردی که کشور عراق را در کام سه جنگ فرو برد و در کشتار عراقی ها از کرد و عرب و شیعه و سنی از  آن چه در توان داشت، هیچ دریغ نکرد، آخرین روزهای بقای خود در قدرت را نیز با بهایی گزاف بر مردم و کشور عراق و جامعه بین المللی همراه ساخت. او کشوری ویران، انبوهی از کشته شدگان، مجروحین و داغداران و حضور تانک ها و سربازان و مستشاران و نمایندگان شرکت های آمریکایی و انگلیسی در خاک کشور عراق، در پشت سر خود بر جای نهاد.
در این ساعات پر هیجان سقوط دیکتاتور خون ریز بغداد، شاید برای مردم عراق، اندیشیدن به سرنوشت آینده این کشور دشوار و حتی غیرممکن باشد و حضور تانک ها و سربازان بیگانه در این جشن عمومی، احترام و ستایش آنان را برانگیزد. زمان نشان خواهد داد، از این شادی ها چه بر جای خواهد ماند و مردم عراق در زمانی دورتر نسبت به روز تاریخی نهم آوریل سال ٢٠٠٣ چگونه قضاوت خواهند کرد.
اما حوادث این روز، یک بار دیگر نشان داد پایان کار دیکتاتورها مشترک است. آن ها تحت هر نام و اندیشه که باشند و هر رسالتی که برای خود اعلام کنند، سرانجامی جز سقوط نخواهند داشت. قدرت آنان بسیار زودتر از آن چه که خود می پندارند چون گلوله ای برف در آفتاب تابستانی، زوال می یابد و  سقوط شان تاسفی بر نمی انگیزد.  پایان کار صدام حسین نیز از این قاعده مستثنی نبود. خیابان های بغداد که قرار بود، آوردگاه ارتش عراق و مردم این کشور در مقابله با مهاجمین باشد، اینک زیر چرخ تانک های این مهاجمین می لرزد. مردم حتی برای دفاع از خاک خویش نیز، در کنار دیکتاتور قرار نگرفتند. صدام حسین در طول بیش از بیست سال حکومت سیاه خود، با مردم عراق آن کرد که آنان بیگانه را بر او ترجیح دادند.
و چنین شد که سقوط دیکتاتوری در عراق، با معامله ای سنگین همراه گردید.  معامله ای که اینک با حق حاکمیت ملی این کشور صورت می گیرد. این پرسش که آیا مردم عراق خواهند توانست آزادی خویش از دیکتاتوری صدام حسین را با حفظ استقلال و حاکمیت ملی خود توام سازند، امروز پاسخ روشنی ندارد. اما مسیری که به این نقطه انجامید، حاوی درس ها و تجارب بزرگی است که بی توجهی به آن بر هیچ یک از آحاد ملت ایران و روشنفکران و پیشروان آن، روا نیست.
 
سقوط دیکتاتوری بغداد، بیش از هر کس لرزه بر اندام دیکتاتوری تهران انداخته است. رویاهای دستگاه ولایت در ایران، در روز ٢١ فروردین ١٣٨٢ همراه با سقوط مجسمه های صدام حسین در بغداد فرو ریخت. آنان دریافتند مردم، حتی در برابر یک تجاوز احتمالی به کشور، از آن ها حمایت و پشتیبانی نخواهند کرد. این واقعیتی است که دیرباورترین کسان نیز باید آن را پذیرفته باشند که عمر استبداد دینی در ایران رو به پایان است. اگر سران این حکومت، بعد از بیست و چهار سال جنایت و خیانت علیه منافع ملت ایران، در دوران غروب و افول خویش نیز نخواهند به خواست ملت تن دهند و از قدرت کناره بگیرند و بخواهند سقوط دیکتاتوری خود را با استقلال کشور و حاکمیت ملی ایران معامله کنند، ملت ایران نباید اجازه این آخرین و بزرگترین خیانت را به آنان بدهد.
هنوز زمان هست، پیش از آن که فرمان روایان مست از قدرت جهان، به برکت وجود دیکتاتوری مذهبی رو به کشور ما کنند، ملت ایران خود به عمر استبداد پایان دهد و این طوق لعنت را که امروز به بزرگترین تهدید علیه استقلال، امنیت و حاکمیت ملی تبدیل شده است، از گردن بردارد. باشد که سقوط دیکتاتور در ایران نه در زیر چرخ تانک های بیگانه، که با دستان پرتوان ملت ایران به سرانجام برسد و جشن مردم ما، جشن توامان برای دموکراسی، حاکمیت ملی و ایران مستقل باشد!