از : آفتاب علوی
عنوان : واقعیت های تلخ
خانم زهره تنکابنی عزیز ،چقدر هنوز، پر غصه و درد هستید .و هنوز پس از گذشت سال ها، هنوز ها را با همان شدت و غلظت گذشته با خود می کشید .این شاید از این رو باشد که ،فکر می کنید برخی از واقعییت های تلخ به مصلحت نیست که بیان شود. می نویسید:
"متاسفم که بخشی از واقعیت را که باید مسکوت میماند بالاجبار برای اطلاع همه کسانی که ممکن است روایت نادرست قبلی را پذیرفته باشند، بروی کاغذ آوردم."
چرا متاسفید مگر نه این است هنوز بعد از گذشت سالها از یاد آوری آن رنج می کشید؟ جرا نباید این دردها را گفت؟
چرا باید بخشی از واقعیت مسکوت بماند؟ فکر نمی کنید اگر این حقایق را باز گو شوند هم دردتان کمی کمتر می شود و آرامش بیشتری می یابید وهم مردمانی که صادقانه مشتاق شنیدن حقایق هستند در حال و آینده از آن بهره خواهند برد
از جمله خانم برادران. آز نظرات ایشان می توان استنباط نمود که صادقانه در گام، داد و دموکراسی خواهی قدم می زنند و مطمئنا خواهان تحقیقات بیشتری در این زمینه هستند آنها که زنده اند باید بنگارنذ از جمله در این زمینه ها.
قلمتان با خشم خانم برادران را مورد خطاب قرار می دهد
بی شک می دانید که حتی در ان روزهای دور هم اگر اندک قدمی در جهت کاستن آن فجایع برداشته می شد، او پایی در آن میانه بود
آروزی آرامش و توفیق برای کارهای تان دارم
٣۵۷٣ - تاریخ انتشار : ۶ مهر ۱٣٨۷
|