چه کسی باید جلوی گروه های فشار را بگیرد؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۰ خرداد ۱٣٨۲ -  ۱۰ ژوئن ۲۰۰٣


در حالی که محمد خاتمی رئیس جمهور اسلامی در سفر خود به استان خراسان خواهان آن شده است که مسئولان جلوی گروه های فشار را بگیرند، ساعاتی بعد حزب الله در مرکز این استان، سخنرانی دیگری را که از سوی دانشجویان تدارک دیده شده بود، بر هم زد. تحرک گروه های حزب الله در نقاط مختلف کشور در هفته های اخیر به طور چشمگیری افزایش یافته است و نمایندگانی که نامه به سید علی خامنه ای را امضا کرده اند در مرکز حملات و تهدیدهای اوباش قرار دارند.
پرسش افکار عمومی این است که چه نیروهایی باید با حزب الله که بار دیگر حاکمیت خود را بر جامعه گسترده است به مقابله برخیزد و آقای رئیس جمهور کدام مسئولین را به مقابله با آن ها «توصیه» می کند. در یک مورد در شهر مشهد، که در هفته های اخیر عناصر حزب الله با ایجاد اغتشاش و درگیری نمایندگان مجلس را مورد تعرض قرار داده و جلسات آن ها را بر هم زده اند، نماینده این گروه های فشار هر روز مصاحبه می کند و خبر از اقدامات سرکوبگرانه تازه ای می دهد. چرا آقای حمید استاد و سایر چماقداران در مشهد که چهره های شناخته شده ای هستند، و سایر گردانندگان گروه های فشار بازداشت نمی شوند؟ چرا آقای خاتمی از وزارت اطلاعات، وزارت کشور، نیروی انتظامی و قوه قضائیه به طور صریح و روشن نمی خواهد که این عناصر را بازداشت کنند و برخوردهای لازم را با آن ها صورت دهند؟
مقامات اصلاح طلب حکومت پیش از این بارها اعلام کرده اند که رهبران و محرکان این دسته های سرکوبگر از نظر دولت شناسایی شده اند و آن ها منتظر اقدام قضایی لازم در مورد برخورد با آن ها هستند. اما روشن است که این انتظار و توصیه هایی نظیر آن چه که روز گذشته آقای خاتمی بر زبان آورد، به هیچ گونه اقدام جدی علیه گروه های فشار منجر نخواهد شد. رابطه این گروه ها با مسئولین بلندپایه قوه قضائیه و حمایتی که از سوی جناح های قدرتمند حکومت از آن ها صورت می گیرد بر کسی پوشیده نیست. رهبران این دسته های سرکوبگر تحت حمایت مستقیم روحانیون بلند پایه وابسته به جناح محافظه کار و فرماندهان سپاه و نیروی انتظامی قرار دارند و علیرغم اعتراف هر روزه آن ها به اعمال غیرقانونی و سرکوبگرانه خود، هیچ اقدام جدی برای بازداشت و یا مهار آن ها صورت نمی گیرد. نهادهای اصلاح طلب نیز تاکنون اقدام جدی دراین زمینه صورت نداده اند که بر زمینه آن فشار بر مقامات قضائی برای برخورد با آن ها افزایش یابد. در چنین وضعیتی که اصلاح طلبان اراده لازم را برای مقابله با این گروه ها ندارند و محافظه کاران بطور آشکار و پنهان از آن ها حمایت می کنند، مقابله با گروه های فشار از طرق قانونی و قضایی امری محال و غیرممکن است. این دسته های چماقدار جزیی از حکومت اسلامی ایران هستند که رهبران بلندپایه آن، هر زمان مشت قانون را برای مقابله با مخالفین کافی نبینند، آن ها را با چماق های خود به خیابان ها گسیل می دارند. قدرت آن ها بسیار بیشتر از مسئولینی است که قصد مقابله با آن ها و مهار آن ها را دارند و مقابله با آن ها  لاجرم از مقابله با مشتی اوباش فراتر رفته و دامان مقاماتی را خواهد گرفت که کسانی که «مصالح نظام» را بالاتر از هر مصلحتی قرار داده اند دیگر حتی حاضر به اندیشیدن درباره آن هم نیستند. پرونده همیشه گشوده همین گروه های فشار، سرنوشت عبرت آموز «باند خودسر» وزرات اطلاعات و بالاخره پرونده اسف بار مهاجمین به کوی دانشگاه نشانگر این است که هیچ جناح و مقام و مسئولی در حکومت ایران علاقه ای ندارد که سرنخ ها و منشاء اصلی قدرت این باندهای جنایت کار آشکار شود. توصیه آقای خاتمی را همان گونه که گروه فشار جدی نگرفت، مسئولین مربوطه هم جدی نخواهند گرفت.
اگر در چارچوب نظام فعلی که آشکارا از این عوامل سرکوبگر حمایت می کند، راهی برای مقابله با گروه های فشار وجود داشته باشد، این راه فقط دعوت مردم به مقابله با آن ها و بسیج گسترده مردمی است. این سرکوبگران آزادی را فقط از این راه می توان به خانه ها و لانه هایشان باز گرداند .