جمهوری اسلامی در راهی که صدام تا به آخر رفت



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۲ تير ۱٣٨۲ -  ۲٣ ژوئن ۲۰۰٣


غلامرضا آقازاده رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، گزارش های حاکی از آمادگی جمهوری اسلامی برای پذیرش پروتکل الحاقی پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای را که پس از اظهارات پوتین رئیس جمهوری روسیه درباره امکان این تحول در موضع تهران انتشار یافته بود، تکذیب کرد. اکنون جمهوری اسلامی بر سر همان موضعی ایستاده است که چند ماه است تکرار می کند: تحریم ها را لغو کنید تا شاید به پروتکل الحاقی بپیوندیم (این پروتکل، اجازه بازدید غیرمحدود و سرزده بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی از همه تأسیسات اتمی ایران را می دهد).
برای کسانی که در واپسین سال حکومت صدام حسین در عراق، کشاکش او با نهادهای بین المللی را دنبال می کردند، چنین موضعی آشنا به نظر می رسد. در طول ماه ها در سال گذشته، حکومت عراق آغاز به کار مجدد بازرسان تسلیحاتی سازمان ملل را مشروط بدین می کرد که تحریم ها علیه عراق لغو شوند.
اکنون جمهوری اسلامی نیز با ارزیابی به کلی نادرست از توان چانه زنی و اعمال فشار دیپلماتیک خود در عرصه بین المللی،‌ گام در راهی نهاده است که صدام تا به آخر رفت. فقهای حاکم تصور می کنند قادرند با تکیه بر پاره ای تفاوت مواضع میان اروپا و روسیه از یک سو و آمریکا از سوی دیگر، در عرصه دیپلماسی امروز جهان از قدرتهای بزرگ امتیاز بگیرند. این ارزیابی خطا، می تواند برای ایران به بهای بسیار گرانی تمام شود.
اگر همان گونه که مقامات جمهوری اسلامی مدعی اند، برنامه هسته ای ایران تنها مقاصد صلح آمیز را دنبال می کند،‌ اجتناب تهران از پذیرش پروتکل الحاقی به هیچ وجه قابل توجیه نیست و نمی توان دو امر کاملاً متفاوت (تحریم های آمریکا و پروتکل الحاقی) را به هم ربط داد. کشورهای غربی و حتی روسیه به طور متفق القول از جمهوری اسلامی خواسته اند پروتکل الحاقی را بپذیرد. اگر تهران بیش از این از پذیرش این خواست سر باز زند، افکار عمومی جهان متقاعد خواهد شد که برنامه هسته ای ایران، مقاصد صرفاً صلح آمیز ندارد. در این صورت، ایران در مسیری بسیار مخاطره آمیز گام می نهد که در پایان آن، معنی سخن اخیر جرج بوش رئیس جمهور آمریکا مبنی بر اینکه ایران مسلح به سلاح اتمی را تحمل نخواهد مرد، معلوم می شود.
تعداد کشورهای دارای تکنولوژی نیروگاه هسته ای در جهان، از چهل کشور کمتر است. در حال حاضر تنها کشوری که می خواهد به عنوان عضو جدید این کلوب وارد آن شود، ایران است. در حالی که به عنوان نمونه در آلمان قانونی تصویب شده است که به موجب آن ظرف سالهای آینده نیروگاه های هسته ای این کشور، خاموش خواهد شد. برخی کشورهای اروپای شرقی نیز در حال خروج از کلوب هسته ای اند. تکنولوژی هسته ای در عرصه انرژی به عنوان یک فن آوری کم صرفه، مضر به حال محیط زیست و دردسرآفرین برای نسلهای آتی شناخته شده است. با این حال، در ایران که روی دریایی از نفت و گاز واقع شده است، حاکمان به بهای ایجاد خطرات بزرگ برای امنیت ملی، می خواهند وارد کلوب هسته ای شوند. کیست که باور کند چنین اصراری، زمینه در نیات دیگری به غیر از تولید برق ندارد؟
جای شگفتی است که افکار عمومی ایران و نیروهای آزادیخواه، کارزاری گسترده علیه سیاست اتمی جمهوری اسلامی را سازمان نمی دهند. نیاز به چنین کارزاری، بیش از هر زمانی احساس می شود. هدف مقدم این کارزار، باید پیوستن فوری و بدون قید و شرط ایران به پروتکل الحاقی منع گسترش سلاحهای هسته ای، و هدف نهایی آن باید قطع برنامه هسته ای باشد. دولت ایران باید به جای آنکه راه صدام را بپیماید و پذیرش بازرسان را منوط به لغو تحریم ها کند، نخست و قبل از هر چیز بازرسی ها را بپذیرد و آنگاه برای قطع برنامه هسته ای ایران با کشورهای غربی وارد مذاکره شود. پاره ای از کشورهای اروپای شرقی بابت خاموش کردن نیروگاه های هسته ای خود، از کشورهای ثروتمند اروپا کمک مالی و تکنولوژیک دریافت کرده اند. احتمال چنین کمک هایی، اگر جامعه بین المللی نسبت به نیات و برنامه های دولت ایران ظنین نباشد،‌منتفی نیست.
با توجه به سابقه بیست و چهارساله جمهوری اسلامی در بر باد دادن منافع ملی و فرصتها، بسیار بعید به نظر می رسد که در امر برنامه اتمی، این حکومت آنگونه عمل کند که منافع مردم ایران اقتضا می کند.