مرا به خواب نسپار
ساناز زارع ثانی
•
من با طعم لبهای تو عروسک بازی میکنم
و لای تنت
مرد دیوانه ای را می گردم
که گرسنگی ام را
یک دل سیر می فهمد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۹ مهر ۱٣٨۷ -
٣۰ سپتامبر ۲۰۰٨
من از صدای تو غمگین ترم
و زمان
از هر دویمان صبورتر
طول این آسمان
و گستاخی این راه
در شاعرانگی ام جا نمی گیرد
چرا
من از رسیدن ایستاده ام
و تو از آمدن ، نمی رسی ؟
خواب را به من حواله نکن!
تو در بیداری دستهای من
از شعر زاده شدی
نام مرا خواندی
و بارش رعشه ی صدایت
تنم را
تار تار نواخت
مرا به خواب نسپار
که این نشئگی مجاز
مرا ارضا نمی کند !
من با طعم لبهای تو عروسک بازی میکنم
و لای تنت
مرد دیوانه ای را می گردم
که گرسنگی ام را
یک دل سیر می فهمد
می خواهم تب تلخ نفس نفس زدنم را
روی گونه های تو محو کنم
و از اشتراک جای خوابمان
چنان جذر بگیرم
که یا تو در من مچاله شوی
یا من در تو خلاصه .
جهل این معادله روزی معلوم خواهد شد
اگر من از رسیدن نایستم
وتو از آمدن برسی .
ساناز-۲٨سپتامبر
sanyair@yahoo.com
www.sanyair.blogfa.com
www.kholvareha.blogfa.com
|