بازی ایران در شطرنج خاورمیانه (۲)
ه. اندیشه
•
صحنه شطرنجی که جمهوری اسلامی در آن بازی می کند، به شکل روزافزونی در حال تغییر است. سمت وسوی تغییرات عمده، به سوی تشدید نظامیگری، بلوک بندی های جدید، تقویت پیمانهای نظامی، رقابت بر سر گسترش حوزه های نفوذ و تغییر مرزهای سیاسی نامحسوس است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۱۰ مهر ۱٣٨۷ -
۱ اکتبر ۲۰۰٨
صحنه شطرنجی که جمهوری اسلامی در آن بازی می کند، به شکل روزافزونی در حال تغییر است. سمت وسوی تغییرات عمده، به سوی تشدید نظامیگری، بلوک بندی های جدید، تقویت پیمانهای نظامی، رقابت بر سر گسترش حوزه های نفوذ و تغییر مرزهای سیاسی نامحسوس است.
در این وضعیت، هراسی فزاینده کشورهای کوچک و دولت های ضعیف را وا می دارد که با پرداختن باجهای کلان به کشورهای قدرتمند، امنیت خود را خریداری کنند. از سوی دیگر افزایش بودجه های نظامی و جنب وجوش در بازار سلاح و نوسازی تجهیزات جنگی، بخش بزرگی از درآمد ملی این گونه کشورها را به حساب تولید کنندگان این نوع ادوات واریز می نماید و همچنین افزایش شدید بودجه های نظامی و شمار نیروی انسانی در بخشهای نظامی، این کشورها را از طی مسیر توسعه پایدار باز میدارد.
طراحان جهانی این استراتژی و مدافعان آن، منطقه خاورمیانه را که از اهمیت ویژه ای برخوردار است، در الویت قرار داده اند و با مطالعه و بررسی زمینه های مساعد، خشن ترین و عریان ترین جنگ را از طریق واپسمانده ترین اقشار اجتماعی شعله ور نموده اند و در آتش آن انسانهای بیگناه و مستاصل سوخته می شوند.
آنجه قابل تصور است، این استراتژی بر آن است تا در بلند مدت بخشهای بزرگی از جهان را با تغییرات عمده ای روبرو سازد. در این استراتژی، راهبری کشورهای مورد هدف به دموکراسی و حقوق بشر درالویت اول قرار ندارد. زیرا اگر چنین هدفی در الویت اول قرار داشت ، می توانستند با صرف بودجه های بمراتب کمتر و با راه اندازی و تقویت سازمانهای جهانی آموزش دموکراسی وآموزش حقوق بشر در لایه های جوامع و نظام های آموزشی آنها، توسعه فرهنگی مناطق عقب مانده و توسعه پایدار بر مدار صلح و حفظ محیط زیست را در راس برنامه های خود قرار دهند.
آنچه در طی شکل گیری و به قدرت رسیدن حکومت طالبان در افغانستان، تجاوز طلبی های حکومت صدام و سر انجام سرنگونی رژیم های مذکور اتفاق افتاد، همچنین مداخلات جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه ، تلاش گسترده او و پرداخت هزینه های هنگفت برای توسعه حوزه نفوذ سیاسی و ایدئولوژیکی خود و سیاست های تنش آفرین اسرائیل، تا کنون بالاترین خدمت را به پیشبرد این سیاست کرده اند و بدون بسترسازی آنها، پیشبرد این نوع سیاستها معنی پیدا نمی کرد. حکومت های طالبان و صدام به بهای بسیار سنگینی برای مردمان این کشورها و بشریت به گوشه ای تلخ از تاریخ پیوستند و زمان آبستن حوادث تلخ و فجایع انسانی به مراتب بزرگتری است که می رود تا ایران را درنوردد.
بازی جمهوری اسلامی در این برهه از زمان از اهمیت حیاتی برخوردار است و ممکن است ویرانی ایران و حتی تغییر تاریخ و تغییر مرزهای جغرافیائی آن را به همراه آورد.
ایران به تبع این تغییرات جدید، بطور غیر رسمی از شرق، جنوب، غرب و شمال غرب با امریکا و بلوک همپیمانانش هم مرز شده است. جمهوری اسلامی نیزبه گسترش رادیکالیسم و فعال کردن نیروهای افراطی در این کشورها ادامه می دهد و تلاش می کند تا اولین خاکریز دفاع از خود را در درون این کشورها بنا نماید تا در آنجا نه تنها به دفاع از خود بپردازد، بلکه قلمرو خود را گسترش دهد و اگر توان آن را داشته باشد، الگوی حزب الله در لبنان را در بقیه کشورهای منطقه سازمان دهد.
در طی ماههای اخیر که اختلافات روسیه و غرب خصوصا امریکا بر سر منازعه گرجستان افزایش یافته است، جمهوری اسلامی خرسند و امیدوارانه به این شکاف چشم دوخته است تا از درون آن به سلامت عبور کند و به سرمنزل مقصود برسد و نمی تواند تصور کند که اختلافات روسیه و غرب در این شرایط نمی تواند به راحتی سبب آن شود که امریکا و اسرائیل و کشورهای غربی مسئله اتمی جمهوری اسلامی را فراموش کنند و حتی روسیه نیز چشم خود را به راحتی نخواهد بست و به راحتی اجازه نخواهد داد تا جمهوری اسلامی از این منفذ عبور کند.
روسیه از مهره ایران برای معامله با امریکا و غرب برای رسیدن به اهداف خود در گرجستان استفاده خواهد کرد و همانگونه که تاکنون نشان داده است به راحتی می تواند در حساسترین لحظه ها پشت جمهوری اسلامی را در مقابل امتیازی بزرگ خالی نماید و هرگاه که اوضاع بحرانی تر شده است، روسیه قیمت توافق را بالاتر برده است و بهائی که روسیه در مقیاس قاره ای می تواند از امریکا و غرب دریافت کند، قابل مقایسه با باج های مالی جمهوری اسلامی نخواهد بود. جمهوری اسلامی در این شرایط برای روسیه نقش یک مشتری برای سلاحهای رده دوم و سوم را دارد که در التهاب تهدیدات، حاضر است هر سلاح و وسیله را به هر قیمت خریداری کند و انبار نماید که اگر چنانچه جنگ اتفاق افتاد، به اندازه کافی ذخیره کرده باشد.
حوادث و رویدادهای تاریخی بین ایران و روسیه و بستر سیاسی و اجتماعی کنونی جامعه ایران اجازه آن را نخواهد داد تا آشکارا پایگاههای نظامی روسیه در ایران بر پا گردند. شعار "نه شرقی و نه غربی" جمهوری اسلامی نیز هنوز بر در و دیوارها خودنمائی می کند. اما بیان این پیشنهاد از جانب روسها را می توان در ردیف مانورهای سیاسی روسیه با غرب به شمار آورد که قصد داغ کردن بازار چانه زنی با امریکا را داشته باشند.
چنانچه سیر حوادث، رویاروئی را تشدید نماید، سراشیبی جنگ، جامعه ایران را در کام خود خواهد کشید و پهنه کشور ایران محل وقوع آن خواهد بود و کشتار وسیع مردم و انهدام تاسیسات زیربنائی آن را در پی خواهد داشت.
اما علیرغم همه شواهد فراوانی که حکایت از نتایج شوم این تقابل دارد، جمهوری اسلامی مصمم به ادامه برنامه های اتمی خویش است و از گسترش بحران استقبال می کند.
جمهوری اسلامی با توسعه و خریداری گسترده سلاحها و تجهیزات جنگی جدید، اجرای مانورها، تولید و آزمایش سلاحهای نظامی و سازمان دادن گسترده نیروهای شبه نظامی بر آن است که با تمام توان خود را آماده رویاروئی نماید.
حمایت های رهبر جمهوری اسلامی از احمدی نژاد در حدی است که هرگز در تاریخ جمهوری اسلامی اتفاق نیفتاده است و قصد مشترک آنها آن است که هر گونه صدای مخالف با سیاست های جاری را خفه کنند هرچند که آن صداها از طریق روحانیون و چهره های نزدیک به خامنه ای بلند شود.
اعتراضات روبه افزایش روحانیون با نفوذ در حوزه ها و برخی امامان جمعه و چهره های شاخص جمهوری اسلامی به دولت به خاطر گرانی سرسام آور، صلاحیت وزرا و همکاران احمدی نژاد و سیاست های عوامفریبانه او، با واکنش صریح خامنه ای روبرو گردید.
توهین های شدید و بی سابقه و تهدیدهای آشکاری که با سکوت خامنه ای توسط طرفداران احمدی نژاد بر علیه برخی چهره های شاخص جمهوری اسلامی به عمل می آید، با هدف کاستن از اعتبار و نقش قدرت های در سایه صورت می گیرد تا قدرت را هرچه بیشتردر دست شخص خامنه ای و احمدی نژاد متمرکز نماید تا بدون مزاحمت ها و سرعت گیرهای داخلی هرچه سریعتر استراتژی اتمی خود را به پیش ببرند و به رویاهای "اقتدار" در داخل و خارج از ایران دست یابند.
با توجه به این اهداف، جمهوری اسلامی احتمالا تلاش خواهد کرد تا انتخابات ریاست جمهوری آتی را به کارزار خرید وقت از غرب تبدیل کند و صحنه انتخابات را به رقابت احمدی نژاد با یک فرد میانه رو تبدیل کند تا آن را به عنوان یک فرصت برای امکان تغییر استراتژی با غرب نشان دهد و غرب را نیز به این تغییر امیدوار سازد اما در درون پرده انتخابات را آنگونه هدایت کنند که احمدی نژاد باقی بماند.
اظهارات خامنه ای در مورد تداوم پنج سال ریاست جمهوری احمدی نژاد قبل از هر چیز آب پاکی را بر روی دست دوم خردادیهای های خوش باور ریخت که هنوز تغییر شرایط را با حفظ نقش ولایت فقیه باور دارند. خامنه ای در این پیام با آنها تعیین تکلیف کرد که لااقل از چهره های شاخصشان برای کاندیدا شدن در انتخابات استفاده نکنند چون" ارض خود می برند و زحمت ما می دارند."
تشابه دیدگاه های خامنه ای و احمدی نژاد در مورد اقتدار، تکیه بر توان نظامی، سیاست خارجی و دفاع آشکار از رادیکالیسم اسلامی در دیگر کشورها، گسترش ظواهر اسلامی در جامعه، مقابله با همه اشکال تاثیر گذار فرهنگ غرب و بیان شعارهای مردمی، او را نزد خامنه ای به بهترین گزینه برای ریاست جمهوری در دور آتی نیز تبدیل کرده است.
از سوی دیگر حکومت جمهوری اسلامی در طول دوره حکومت خود مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حل نشده ای همواره یدک می کشیده است که با گذشت زمان بر تعداد و حجم آنها افزوده شده است و هر گز حکومت قادر به حل کردن آنها نبوده است. برخی از این مشکلات از قبیل یارانه ها، قیمت سوخت، تورم و بیکاری شبیه مین های عمل نکرده ای در بستر سیاسی و اجتماعی جامعه هستند و احمدی نژاد وعده داده بود که با پیاده نظامش بر روی این مین ها خواهد رفت و آنها راخنثی خواهد نمود.
اما اینک در طی سه سال، احمدی نژاد برخی از مین ها را نیمه کاره باز کرده و نه قادر به خنثی کردن آنهاست و نه قادر به برگرداندن به حالت اول را دارد و نه راهکارهای کارشناسی را می پذیرد. اما با این حال خامنه ای و جناح احمدی نژاد مصمم هستند که به هر ترتیب بار دیگر او به عنوان رئیس جمهور انتخاب گردد تا ماموریت ناتمام خود را چه در صحنه داخلی و چه در سیاست خارجی به اتمام برساند و کار ناتمام خود را تمام کند . ولی آنها غافل از آن هستند که نگاه واقع بینانه ای به آرایش و توازن قوا در مقیاس جهانی و موقعیت متزلزل داخلی و انزوای خارجی خویش داشته باشند و براین باور هستند که قادر خواهند بود که سرباز خود را در این بازی شطرنج نابرابر به وزیر تبدیل کنند.
|